| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,201 |
| تعداد مقالات | 17,933 |
| تعداد مشاهده مقاله | 54,992,023 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,779,831 |
مؤلفههای تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی بر مبنای نظریه داده بنیاد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| متن پژوهی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مقاله 1، دوره 26، شماره 93، مهر 1401، صفحه 7-33 اصل مقاله (1.07 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/ltr.2021.48897.2908 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| یحیی حسینائی* 1؛ بهمن نزهت2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 1استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه افسری امام علی (ع)، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 2استاد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| میرزادۀ عشقی یکی از نمایندگان برجسته و از پیشگامان جریان تجدد ادبی در دورۀ مشروطیت است که به ضرورت ایجاد تحولات اساسی در این عصر پی برده بود. صراحت لهجه، نکتهبینی، جزئینگری و تحلیل دقیق او دربارة دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی بهخوبی مشهود است؛ اما نگرش میرزادۀ عشقی به پدیدههای پیرامونش یکسان و منسجم نیست. بیان مضامین متنوع دربارة تجدد، ناهماهنگی در ساختار و مفاهیم شعری، تناقضاندیشی و تعارضات درونی شاعر سبب شده که اندیشههایش به شکل منسجم و جامعی شناسایی نشود؛ ازاینرو لازم است تا دیدگاهها و مضامین شعری وی بر مبنای روشی علمی و بهطور کامل استخراج و تقسیمبندی شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی مفاهیم تجددگرایی در اشعار میرزادة عشقی، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفههای تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی کدام است؟ این تحقیق ازجمله پژوهشهای کیفی است که با روش «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش پس از گردآوری دادههای کیفی، مفاهیم مرتبط شناسایی و دستهبندی شده است. در پایان، با مقایسه و سنجش دادهها، مفاهیم و مقولههای تجددگرایی شامل 62 مفهوم در قالب 11 مقوله طراحی و تنظیم گردید. مقولهها عبارتاند از: تحولات اجتماعی، امور سیاست داخلی، امور سیاست خارجی، مسائل اداری و دولتی، مسائل اقتصادی، مسائل علمی و آموزشی، مسائل نظامی و امنیتی، مسائل اعتقادی و مذهبی، تحولات زبانی و تحولات واژگانی که مقوله «امور سیاست داخلی» و «تحولات اجتماعی»، با 12 بار تکرار بیشترین بسامد را نسبت به سایر مقولهها به خود اختصاص داد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| تجددگرایی؛ شعر مشروطیت؛ مفاهیم هویت ملی و دینی؛ میرزاده عشقی؛ نظریة داده بنیاد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
موضوع «تجدّد» ازجمله مباحث اصلی تاریخ و فرهنگ معاصر است، بهگونهای که از رهگذر زبان و ادبیات بر تمامی جنبههای ذهن و زبان ایرانی سیطره انداخت. امروزه نگریستن به ادبیات تنها از منظر زیباشناختی، نگرشِ سطحی و سادهانگارانه تلقی میشود؛ چراکه بررسی تحولات و رویکردهای شعر و ادب فارسی و راهیابی آن به زندگی مردم، بستر مناسبی را برای آزاداندیشی و رشد آگاهیهای جمعی در دورههای مختلف فراهم کرده است. «ادبیات فارسی از دورة مشروطه بهکلی متحوّل شد و در آغاز راه جدیدی قرار گرفت که پویایی و تحرّک خاصی به آن بخشید.» (غلامحسینزاده، 1380) «تجدد (نوگرایی) سلسلة به هم پیوستهای از تحولات اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، زیباشناختی، معماری، اخلاقی و سیاسی است.» (میلانی، 1383) شاعران این دوره بیشتر به جهت ناآگاهی از پیشینة شعر فارسی، همچنین برای سرعت در انتقال پیام، درصدد جایگزینی زبان گفتار عامیانه بهجای زبان فاخر ادبی بودند؛ از طرفی «تجدّد تأثیر عمیقی بر هنر و ادبیات نهاد و هنر و ادبیات از جنبههای گوناگونی به زندگی مردم عادی راه یافت.» (محمدی، 1386) «کشاکش ما با تجدّد حدود 150 سالی است که آغازشده و گویا به امر پایانناپذیری بدل شده است» (علینژاد، 1396) «در طول این سالها، بارها کوشیدهایم در مسیر «نوگرایی» قرار بگیریم، ولی هر بار «سنّت» از درون، آنچنان باقدرت سر برآورده که رسیدن به هدف را دشوار کرده است» (همان)؛ شاید به این دلیل که بهجای مشخص کردن مفاهیم و اهداف تجددگرایی و تفکیک آنها از اهداف جزئیتر، در هر مرحله از تاریخ، مسائل را به نحوی تیرهوتار در هم آمیختهایم. نوآوری در دیوان اشعار میرزاده عشقی به شکلهای گوناگونی بیان شده است. «شاید اصلیترین بخش نوآوری عشقی مربوط باشد به دید تازة وی و شیوة تفکر شاعرانهاش ... تا آنچه را خود تجربه میکند به شعر درآورد.» (آجودانی، 1382) از سوی دیگر، اندیشه و نگاه عشقی به تمام پدیدهها چندان یکدست و منسجم نیست؛ درجایی به افتخارات ایران باستان تفاخر میکند؛ درجایی این تفاخر و یادآوری بیشازحد را مایة عقبماندگی و پسروی میداند؛ درجایی تحریک احساسات ملی را میستاید و درجایی از انفعال مردم انتقاد میکند. «ایراد اساسی عشقی، فقدان عقیدة منسجم و همچنین سرگردانی در گرداب تضاداندیشی و تناقضگویی است.» (شمعی و همکاران، 1392) در منظومة جهانبینی میرزادة عشقی بهسختی میتوان به یک شاخص یکسان دست یافت و تمام جنبههای تجدّد را بررسی نمود؛ لذا باید از شیوهای خاص استفاده کرد. هرچند تفکیک مفاهیم از هم کار چندان آسانی نیست، اما ناهماهنگی و تعارضات موجود این را میطلبد که مضامین و اندیشههای شعری وی به شکلی کامل و منسجم استخراج و تقسیمبندی شود. این تحقیق باهدف انسجام بخشیدن به دیدگاهها و اندیشههای یکی از شاعران عصر مشروطه و شناسایی مفاهیم تجددگرایی در شعر وی تهیه شده است؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش بهصورت زیر مطرح میشود: الگوی تجددگرایی در اشعار میرزاده عشقی کدام است؟ در راستای این بررسی میکوشیم به پرسشهای فرعی زیر نیز پاسخ دهیم: الف. مفاهیم و مقولههای موجود در اشعار میرزاده عشقی کدماند؟ ب.گزارههای حاصل از ارتباط مفاهیم شعری میرزاده عشقی کدماند؟
پژوهشهای متعددی در زمینة اندیشهها و دیدگاهها؛ تحلیل مفاهیم؛ توانمندی یا ضعفهای شعری؛ بن مایهها و عناصر بهکاررفته در دیوان اشعار میرزاده عشقی صورت گرفته است. هرکدام از پژوهشگران به بررسی یک موضوع یا ارتباط میان چند شاخص در شعر او پرداختهاند؛ اما تاکنون تحقیقی با این رویکرد و به روش گراندد تئوری (Grounded Theory) دربارة میرزادة عشقی انجام نشده است. امتیاز روش پژوهشی حاضر در مقایسه با پژوهشهای مطرحشده در این است که الگوی این تحقیق، الگویی جامع است که همزمان میکوشد به بیشتر شاخصهای مؤثر دربارة موضوع تحقیق توجه کند. در ادامه به برخی از آثاری که در این زمینه نگاشته شده اشاره میشود:
الف) تجددگرایی «نخستین بحثهای نظری دربارۀ ضرورت تغییر هنجارهای کهن ادبی در آثار روشنفکران مشروطهخواهی، همچون آخوندزاده، آقاخان کرمانی و ملکم خان مطرح میشود. این روشنفکران ضمن هواداری از تجدد سیاسی و تجدد اجتماعی بر تحول ادبیات بهمثابۀ پدیدهای تأکید میکردند که میتواند در تثبیت یا تغییر وضعیت موجود اثرگذار باشد.» (کریمیحکاک، 1394؛ به نقل از زمانی و همکاران، 1398) «آنان معتقدند که خالق اثر ادبی باید مخاطبان عام را در نظر بگیرد و زبانی ساده و متناسب با فهم آنان به کار ببندد؛ و بهجز این، بهجای موضوعاتی چون مدح شاهان مستبد، توصیف طبیعت، وصف معشوق و موضوعات مشابه اینها به موضوعاتی مرتبط با مشکلات اجتماعی و سیاسی موجود بپردازد.» (زمانی و همکاران، 1398) دلبستگی تودة مردم به سنتهای کهن ازیکطرف و جاذبهای که در تمدن غربی برای روشنفکران وجود داشت، آرامآرام جامعة ایرانی را بین دو قطب مخالف تقسیم کرد: سنتگرایان و نوگرایان. در کشاکش جدال نوگرایان و سنتگرایان، شعر فارسی سلاحی کارآمد در دست ادیبان و روشنفکران گردید و شاعران و نویسندگانی همچون ملکالشعرای بهار، علیاکبر دهخدا، نسیم شمال، عارف قزوینی، ابوالقاسم لاهوتی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی و ... به بهترین نحو ممکن از این ابزار برای بیان اندیشههای خود استفاده کردند. آنان که آوازۀ دگرگونیها و تحولات اجتماعی را در جوامع غربی شنیده یا مشاهده کرده بودند، با بصیرتی کامل، به تبلیغ و ترویج این پدیدههای نوظهور پرداختند. طرفداران نوگرایی با بهرهگیری از عناصر و مفاهیم اساسی مانند آزادی و آزاداندیشی، تفکر و عقلگرایی، عدالت و برابری، انسانیت و انسانمداری و ... درصدد ایجاد اصلاحات اساسی در بدنۀ جامعه بودند. ب) تجددگرایی در شعر میرزادۀ عشقی میرزادة عشقی از شاعران پر جنبوجوشی بود که باوجود عمر کوتاهش توانست، جنبههای گوناگون و متنوعی از پدیده تجدد را در اشعارش منعکس کند. سید محمدرضا میرزادة عشقی (1303- 1273 ه.ش) در همدان به دنیا آمد. دوران تحصیلش را در تهران گذراند. در مدارس فرانسوی، زبان فرانسه آموخت. مدتی نیز در ترکیه ساکن بود و از طریق فضای فرهنگی و علمی آن کشور با ادبیات جدید اروپا آشنا شد. «وی ازجمله شاعران و نویسندگانی است که هم به سبب حضور نسبتاً طولانی در ترکیه و هم به سبب آشنایی با زبان فرانسه با مفاهیم تجدّد آشنا شد.» (مدرسی و صمدی، 1391) بااینکه جنبههای تناقضاندیشی و نقیضهگویی در اشعار عشقی زیاد است، اما این موضوع با تناقضاندیشی در روانشناسی جمعی ایرانیان و تنشهای موجود در آن دورة حسّاس بیارتباط نیست؛ یعنی در زمانه و فضای زندگی شاعر، بسیار طبیعی به نظر میرسد که هر شاعر و نویسندهای با این تناقضات دستوپنجه نرم کند. به قول دکتر شفیعیکدکنی: «دورة بحرانی زندگی عشقی نیز یکی از دلایلی است که باعث شده وی تمرکز و آرامش لازم را نداشته باشد.» (شفیعیکدکنی، 1380) یکی از پیشگامان جریان تجددگرایی، میرزاده عشقی بود که با زبان تند و آتشین در مسیر آگاهسازی مردم گام برداشت. هرچند میرزاده عشقی در پی تجدد و نوگرایی بود، اما در سطحی گسترده از واژگان کهن استفاده کرده است؛ این ویژگی موجب بروز خطاهای صرفی و نحوی و نابهنجاریهای دستوری بیشماری در شعر او شده است؛ چراکه بهرهگیری او از عناصر و مفاهیم باستانگرایی، ناشی از عدم تسلط او به شگردها و دقایق زبانی بود؛ ازاینرو به ناگزیر، واژگان کهن و نو را در کنار هم مینشاند تا مقصود خود را ادا کند؛ اما آنچه بیشازپیش در ساختار اندیشه و رویکرد عشقی به چشم میخورد، رویکرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدّد است. «عشقی نماد تمام تعارضات روحی جوانان روشنفکر و درعینحال طبقه پایین جامعه بود که البته این تعارضات درونی بهصورت اشعار بیدارگرانه در بیرون نمود مییابد.» (آرینپور، 1372)
باهدف انسجام بخشیدن به اندیشههای شاعر و نشان دادن تمام جزئیات و مفاهیم تجددگرایی در شعر میرزاده عشقی، از روش گراندد تئوری یا «نظریة داده بنیاد» استفاده شده است. «راهبرد پژوهشی روشی نظاممند و کیفی برای خلقِ نظریهای است که در سطحی گسترده به تبیین فرآیند کنش یا کنشِ متقابل موضوعی با هویت مشخص میپردازد.» (Creswell, 2002). نظریة داده بنیاد یکی از راهبردهای اجرای پژوهشهای کیفی است که در سال 1976 توسط گلاسر و استراوس مطرح شده است. در این روش، نظریهها بهطور مستقیم از دلِ دادهها استخراج میشود. «ویژگی اصلی نظریة داده بنیاد، تأکید بر بررسی دقیقِ دادههای جمعآوریشده بدون هیچگونه تعصّب و جانبداری است.» (استراوس و همکاران، 1998) «در این روش، برای گردآوری دادههای اطلاعاتی در مورد یک پدیده، از شیوههای کیفی استفاده میشود و بهجای تعریف مسئله بر مبنای ادبیات تحقیق و در قالب متغیرهای مستقل و وابسته، تنها سؤال اصلی تحقیق مطرح میگردد.» (داناییفرد، 1389) این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است؛ زیرا میتوان از برخی از نتایج آن بهعنوان شاخصهای تجددگرایی در دوران کنونی بهره جُست. در انجام یک پژوهش به روشِ دادهبنیاد، میتوان از طرحهای نظاممند، ساختارگرا و ظهوریابنده استفاده کرد. در این پژوهش، از طرح «ظهوریابندۀ گلیزر» استفاده شد؛ زیرا مبنای کار این بود که از دلِ دادههای کیفی، مفاهیم و مؤلفههایی استخراج شود. اینگونه پژوهشها از نوع اکتشافی است و به فرضیه نیازی ندارد، بلکه باید نظریهای در پایان ساخته شود؛ و چون پایۀ اصلی نظریهسازی داشتن مفاهیم است، باید سازوکاری فراهم شود تا بتوان مفاهیم را شناسایی کرد. برای این کار در مرحلۀ اول تجزیهوتحلیل دادهها صورت گرفته است. نوآوری در اشعار عشقی در باب مسائل گوناگون و متنوّعی مطرح شده است؛ از طرفی جهانبینی او در مجموعه آثارش چندان یکپارچه نیست؛ بنابراین راهبرد «نظریة داده بنیاد» انتخاب شد تا با این مطلوب سازگاری داشته باشد. در مرحلة اول، دادههای کیفی مرتبط استخراج شد؛ در مرحلۀ دوم، ابیات مرتبط کُدگذاری شد. با مقایسۀ کدها، چند کد که اشاره به یک جنبۀ مشترک داشت، عنوان یک مفهوم به خود گرفت؛ آنگاه برای موارد مشابه در هر زمینهای، مؤلفههای مشترکی تعریف شد. در پایان بر مبنای ارتباط میان مفاهیم موردنظر، مقولههایی استخراج گردید. نکته: در ذیل عنوان کلی روش عناوین فرعی آورده نمیشود.
1-4. کدگذاری باز همانطور که در بخش قبلی شرح داده شد، نظریه داده بنیاد شامل مفاهیم و مقولهها است؛ یعنی ابتدا با کدگذاری متن (در اینجا اشعار)، تعدادی از اشعار ذیل «یک مفهوم» طبقهبندی شد و سپس مفاهیم مشابه، ذیل مقولهها طبقهبندی گردید. «استخراج مفاهیم و ارتباط دهی آنها به مقولههای مشابه از طریق مقایسهها و فرآیندهای رفت و برگشتی صورت میگیرد.» (دانایی فرد و همکاران، 1398) لذا در ابتدا کدهای مناسبی برای دادههای مختلف اختصاص دادیم و این کدها را در قالب مفاهیم دستهبندی کردیم؛ سپس با مقایسة مفاهیم و یافتن پیوندِ مشترک میان آنها، مقولههایی تعیین و بدین ترتیب کدگذاری محوری انجام شد. «برای تحلیل دادههای گردآوری شده لازم است تا مراحلی سپری شود تا درنهایت پارادایمی منطقی یا تصویری عینی از نظریه داده بنیاد خلق و ارائه گردد.» (Strauss & Corbin, 1998)
جدول 1. کدگذاری بازدادههای کیفی مربوط
2-4. کدگذاری محوری همزمان با گردآوری دادهها، کدگذاری آنها انجام گرفت. بر اساس تحلیل دادههای کیفی، مرحلۀ کدگذاری محوری نیز تدوین گردید که طبق آن، خط ارتباطی میان مفاهیم و مقولههای پژوهش مشخص شد. مفاهیم و مقولهها بهدستآمده از فرایند مزبور در قالب جدول 2 ارائه شده است: جدول 2. کدگذاری محوری (خط ارتباطی میان مفاهیم با مقولهها)
برخی از اندیشمندان معتقدند که میرزادة عشقی به برخی از اصول و مفاهیم تجددگرایی نپرداخته است، اما نتایجِ تحقیق نشان میدهد که وی با توجه به سن کوتاهش، درک درست و دقیقی از مشکلات و دغدغههای مردم جامعه خویش دارد و در دیوانش به مسائلی پرداخته است که برخی از شاعران و اندیشمندان عصر مشروطه و معاصر به آنها توجهی نکردهاند. در پژوهش حاضر، مفاهیم تجددگرایی در دیوان اشعار میرزادة عشقی بررسی شد و نظریة «تجددگرایی در شعر عشقی» با شناسایی مفاهیم و پیوند مقولهها شکل گرفت. بهطورکلی تجددگرایی در اشعار میرزادة عشقی، مجموعهای است شامل: تحولات اجتماعی، امور سیاست داخلی، امور سیاست خارجی، مسائل اداری و دولتی، مسائل اقتصادی، مسائل علمی و آموزشی، مسائل نظامی و امنیتی، مسائل اعتقادی و مذهبی، تحولات زبانی و تحولات واژگانی؛ در این میان، «تحولات اجتماعی» و «امور سیاست داخلی» با 12 بار تکرار بیشترین بسامد را نسبت به سایر مقولهها دارند. شایان ذکر است که برخی از جلوههای تحولات زبانی و واژگانی به دلیل عدم تسلط او بر شگردهای ادبی و ناآگاهی او از دقایق زبانی و درنتیجه آمیختن واژههای کهنه و نو برای بیان مقصود است. در بخش پایانی، بر پایة مفاهیم و مقولههای گردآوریشده، گزارههای زیر به دست آمد. این گزارهها از تلفیق چند مفهوم یا بیان روابط چند متغیر ساخته شده است:
بحث و نتیجهگیری در این مقاله با استفاده از روش گراندد تئوری (راهبرد نظریة داده بنیاد)، دادههای مربوط به جامعة آماری بررسی و با روشِ کدگذاری، مفاهیم مرتبط استخراج و طبقهبندی گردید. در پایان تعداد 62 مفهوم در قالب 11 مقوله گردآوری شد. برای پی بردن به پایایی و اعتبار شیوة تحقیق، مفاهیم شناساییشده به شکل پرسشنامه در میان تعدادی از صاحبنظران توزیع گردید. نتایج بیانگر آن بود که دیدگاههای صاحبنظران در خصوص موضوع، با نتایج بهدست آمده مرتبط است. در پایان پس از طبقهبندی مفاهیم تجددگرایی، بسامد و درصد فراوانی مقولهها در نمودار ذیل تنظیم گردید:
نمودار 1. تعداد و درصد فراوانی مقولههای تجددگرایی در اشعار میرزادة عشقی تعارض منافع تعارض منافع ندارم.
[1]. Method | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آجودانی، ماشاءلله. (1382). یا مرگ یا تجدد؛ دفتری در شعر و ادب مشروطه. چ 1. تهران: نشر اختران.
آرینپور، یحیی. (1372). از صبا تا نیما. چ 5. تهران: انتشارات زوّار.
امینپور، قیصر. (1386). سنت و نوآوری در شعر معاصر. تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1380). ادوار شعر فارسی. چ 2. تهران: نشر سخن.
شمعی، میلاد و بیطرفان، مینو. (1393). تحلیل مفهوم وطن در شعر و اندیشة میرزاده عشقی. مجله شعرپژوهی دانشگاه شیراز، 6(1)، 137-160.
داناییفرد، حسن، الوانی، سیدمهدی و آذر، عادل. (1398). روششناسی پژوهش کیفی در مدیریت. چ 3. تهران: انتشارات صفار اشرقی.
زمانی، محمدمهدی، صفوی، کورش و ایرانزاده، نعمت اله. (1398). مؤلفههای تجددگرایی در شعر تقی رفعت. مجله متنپژوهی ادبی، 23(80)، 85-112.
علینژاد، سیروس. (1396). چند گفتگو دربارة تجدد. چ3. تهران: انتشارات آگاه.
عشقی، سید محمدرضا میرزاده. (1357). کلیات مصوّر میرزادة عشقی. تألیف و نگارش: علی اکبر مشیرسلیمی. چ7. تهران: چاپخانه سپهر.
غلامحسینزاده، غلامحسین. (1380). سیر نقد در ایران از مشروطه تا 1332 ه.ق. تهران: نشر روزنه.
کریمی حکاک، احمد. (1394). طلیعۀ تجدد در شعر فارسی. ترجمۀ مسعود جعفری. چ 3. تهران: مروارید.
مدرسی، فاطمه و صمدی، علی. (1391). تأثیر رمانتیسم در آثار میرزادة عشقی. مجله فنون ادبی دانشگاه اصفهان، 4(2)، 19-36.
میلانی، عباس. (1383). تجدد و تجدد ستیزی در ایران. چ5. تهران: نشر اختران.
محمدی، علی. (1386). میرزاده عشقی و مسئله تجدد. پژوهش زبان و ادبیات فارسی، 5(8)، 145-159. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,000 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 646 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||