- مقدمه
امروزه با پیشرفت تکنولوژی بسیاری از ابهامات موجود پیرامون نقش جنسیت در پردازش زبان مرتفع شده است. اخیراً، ساتو[1] (2020) در یک مقالة مروری نظاممند به تجزیه و تحلیل مطالعاتی پرداخت که با روشهای تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی[2]، توموگرافی گسیل پوزیترون[3] و الکتروانسفالوگرافی[4] عامل جنسیت را بررسی کرده بودند. وی با شناسائی 59 مقاله (40 مقاله با روش fMRI، 15 مقاله با روش EEG، 3 مقاله با روش PET و 1 مقاله با روش مگنتوانسفالوگرافی[5]) که عملکرد زنان و مردان سالم را در حین اجرای تکالیف[6] زبانی مختلف آزموده بودند، به نتایج قابلتوجهی دست یافت. در مطالعات fMRI/PET هیچ اتفاقنظری در تفاوتهای گزارششده دربارة فعالیت نورونی بین مردان و زنان در حین پردازش زبان حاصل نشد (برای جزئیات بیشتر به مقالة اصلی رجوع شود). در مقابل، مطالعات EEG همواره تأخیر پتانسیلهای مبتنی بر تکالیف شنیداری را در بازة 400 هزارمثانیه (N1, P2, MMN, P400) بعد از اعمال محرک برای زنان در مقایسه با مردان گزارش کردند، اما هیچ اختلاف جنسیتی در دامنة[7] سیگنال[8] در مطالعات EEG مشاهده نشد. بهطور کلی، مطالعة مروری ساتو (2020) تأییدی بود بر این فرضیه که در طول پردازش زبان شباهتهای عصبزیستشناختی[9] بین مردان و زنان بسیار بیشتر از تفاوتهاست. اینک، مطالعة حاضر با بهکارگیری روش EEG و اندازهگیری دامنة سیگنال بر نقش جنسیت در پردازش نحوی متمرکز میشود.
پتانسیلهای وابسته به رویداد[10] اطلاعاتی را در ارتباط با پردازش برخط[11] زبان با دقت زمانی[12] بسیار بالا فراهم میکنند. امروزه، دو شاخص[13] پردازش نحوی[14] شناسائی شده است: یک، مؤلفة[15] LAN که معمولاً 300 هزارمثانیه بعد از اعمال تحریک شروع میشود و در نقطة 400 هزارمثانیه به اوج میرسد (Friederici et al., 1993)؛ دو، مؤلفة P600 که یک انحراف مثبت پسین[16] است که معمولاً 500 هزارمثانیه بعد از اعمال تحریک شروع شده و در نقطة زمانی 600 هزارمثانیه و یا دیرتر به اوج میرسد (Leckey & Federmeier, 2020). این دو مؤلفه بهترتیب با تشخیص خطاهای[17] صرفی ـ نحوی و پردازش بازتحلیل[18] نحوی پیوند خوردهاند (Friederici, 2002). مؤلفههای LAN و P600 در چندین زبان با ترتیب واژة فاعل ـ فعل ـ مفعول[19] (از جمله انگلیسی، هلندی[20]، اسپانیایی[21] یا حتی زبان آلمانی[22]) مشاهده شدهاند. اگرچه که، بدون توجه به وجهیت[23]، برخی از آنها مؤلفة LAN قبل از P600 را گزارش کردهاند، اما اغلب آنها اذعان داشتهاند که نقضهای[24] مطابقة فعل ـ فاعل[25]، علیرغم وجود دامنه، تأخیر زمانی[26] و توزیع جمجمهای[27] متفاوت، همواره با مؤلفة P600 همراه بوده است. این مشاهدات گویای این مسئله هستند که صرفنظر از وقوع مولفة LAN، مؤلفة P600 پیوندی تنگاتنگ با پردازش نحوی دارد.
در زمینة مطابقة فعل ـ فاعل، مطالعاتی با استفاده از پتانسیلهای وابسته به رویداد در زبانهای SOV انجام شده است و الگوهای مطلق ـ کُنائی[28] (زبان باسک)[29]، گسسته ـ کُنایی[30] (زبان هندی)[31] و فاعلی ـ مفعولی[32] (زبان فارسی)[33] بررسی شدهاند. اگرچه زبان هندی از یک نظام صرف[34] با مطابقة فعلی غنی و ترتیب واژة متعارفِ فعلپایانی[35] برخوردار است، نِوینس[36] و همکاران (2007) فعل هدف[37] را در درون یک بند قیدی در آغاز جمله قرار دادند تا از جایگاه فعلپایانی اجتناب کنند. با بهکارگیری «فاعل»هایی با حالتنمای فاعلی[38]، نقضهای مطابقه منجر به وقوع مؤلفة P600 (در بازة[39] زمانی 600 ـ1000) بدون هیچ اثری از مؤلفة LAN شد. در مقابل، با استفاده از جملاتی با نمود کامل[40] (با حالتنمای کُنایی) و ناقص[41] (با حالتنمای فاعلی)، چادری[42] و همکاران (2009) در هر دو جمله به مؤلفة منفی دست پیدا کردند، اما فقط نقضهای مطلق ـ نشان[43]، مؤلفة مثبت در ناحیة آهیانه[44] را نشان دادند. در زبان باسک، نقضهای مطابقة فعل ـ فاعل در جملات متعدی، یک مؤلفة P600 با مؤلفة منفی پسین[45] (Zawiszewski & Friederici, 2009؛ Zawiszewski et al., 2016) و یا بدون مؤلفة منفی (Dıaz et al., 2011) را نشان دادند. در پژوهشی دیگر در زبان باسک، مؤلفة P600 در هر دو جملات متعدی و لازم مشاهده شد، اما مؤلفة منفی پسین فقط در جملات لازم استخراج شد (Chow et al., 2018). در مطالعهای که میکده[46] و همکاران (2021) بر روی زبان فاعلی ـ مفعولی فارسی انجام دادند، نقضهای مطابقة فعل ـ فاعل در جملات متعدی موجب ایجاد مؤلفة P600 بدون LAN شد. برایناساس، به نظر میرسد که سازوکارهای شناختی ـ عصبی[47] مشابهی در پردازش مطابقه در زبانهایی با الگوی مطلق ـ کُنائی، گسسته ـ کُنایی و فاعلی ـ مفعولی دخیل است. اینک، پژوهش حاضر درصدد است تا میزان تأثیرپذیری مؤلفة P600 از پارامتر جنسیت[48] را بررسی کند.
بر مبنای دانش نگارندۀ حاضر، مطالعة دورمی[49] و همکاران (2023) تنها اثری است که تا کنون به تأثیر جنسیت بر مؤلفة P600 پرداخته است. این محققین، توانمندی پردازش درک نحوی 60 سخنگوی هلندیزبان (30 زن و 30 مرد در بازة سنی 20ـ79 سال و میزان تحصیلات از دیپلم تا تحصیلات دانشگاهی) را به روش ERP در حین اجرای یک تکلیف دیداری نقض ترتیبِ واژه آزمودند. جملات دستوری[50] و نادستوری[51] بهترتیب شامل ساختار قید ـ صفت ـ اسم و صفت ـ قید ـ اسم بودند. یافتههای مطالعة آنها حاکی از فعالیت بیشتر زنان در مقایسه با مردان در بازة زمانی 500 ـ 1000 هزارمثانیه بود که به پیشنهاد نویسندگان مؤید مولفة P600 بزرگتر در زنان است. البته، اختلافی که دورمی و همکاران گزارش کردند صرفاً در پاسخ به جملات دستوری و نه نادستوری بود. به باور آنها، دامنة سیگنال بیشتر در زنان، کاربرد راهبردهای شناختی مختلف را برای پردازش اطلاعات زبانی در دو گروه زنان و مردان منعکس میکند و ممکن است نشانة بهکارگیری یک شبکة نورونی گستردهتر باشد. جالب توجه این است که در آزمایش دورمی و همکاران نتایج تأخیر زمانی و توزیع توپوگرافی[52] هیچ اثری از اختلافات مبتنی بر جنسیت را در پردازش نحوی نشان نداد. نظر به اینکه مطالعة دورمی و همکاران برای نخستین بار اثر جنسیت را بر مؤلفة P600 بررسی کردهاند، بیتردید اجرای مطالعات بعدی برای تأیید یا رد یافتههای دورمی و همکاران ضروری مینماید. نگارندۀ حاضر درصدد است تا در این مجال نقش جنسیت را در مؤلفة نحوی P600 شناساییشده در مطالعة میکده و همکاران (2021) بررسی نماید. بنابراین، پرسش اصلی بازتحلیل[53] حاضر این است که آیا میانگین دامنة مؤلفة نحوی P600 در بازة 500 ـ700 هزارمثانیه در زنان و مردان تکزبانة فارسیزبان که از بسندگی بالایی در زبان مادری خود برخورداند، یکسان است. بدینترتیب، مطالعة حاضر با هدف بررسی اثر جنسیت بر پردازش نحوی در سخنگویان فارسی زبان با روش الکتروانسفالوگرافی[54] انجام شد.
- روش پژوهش
در مطالعة حاضر، دادههای EEG که توسط میکده و همکاران (2021) گزارش شده بود، بازتحلیل شدند. در پژوهش اصلی، مؤلفة نحوی P600 در بازة زمانی 500 ـ700 هزارمثانیه شناسایی شد. در مطالعة حاضر، نگارنده درصدد است تا مقادیر میانگین دامنه را برای نواحی خلفی در هر دو گروه زنان و مردان بررسی کند. به منظور بررسی تأثیر عامل جنسیت بر مؤلفة P600 و رعایت تعداد شرکتکنندگان زن و مرد، دادههای 6 نفر از شرکتکنندگان زن از مجموعه دادههای اصلی حذف شد. در ادامه، به جزئیات جامعة آماری و محرکهای[55] آزمون پرداخته میشود. روش اجرای آزمون، تحلیل سیگنال و تحلیل دادههای آماری نیز تشریح خواهد شد.
2ـ1. شرکتکنندگان
جامعة آماری پژوهشِ کاربردی ـ بنیادی حاضر شامل دانشجویان تکزبانة فارسی مقطع دکتری دانشگاههای برتر شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها نمونهای متشکل از 22 نفر (11 زن و 11 مرد؛ محدودة سنی 24ـ33 سال؛ میانگین سنی و انحراف معیار 5/4±15/28 و میانگین سالهای تحصیل 19سال) به روش هدفمند انتخاب شد. همة افراد سالم و فاقد سابقة بیماری، اختلالات عصبشناختی یا شنوایی بودند. بر اساس آزمون دستبرتری ادینبورگ[56] (Oldfield, 1971)، همة افراد راستدست تشخیص داده شدند. به منظور سنجش ظرفیت حافظة فعال[57]، تکلیف فراخنای خواندن[58] (خدادادی و همکاران، 1393) اجرا شد. کسب امتیاز 50 (از 100) الزامی بود و همة افراد عملکرد قابلتوجهی داشتند. همچنین، خودارزیابی بسندگی[59] در زبان فارسی در درک و تولید زبان عالی اعلام شد. مصاحبهای به زبان فارسی توسط یک مصاحبهگر زبانشناس انجام شد که بر اساس آن، عملکرد همة شرکتکنندگان کاملاً مطلوب تشخیص داده شد (برای جزئیات بیشتر به میکده و همکاران (2021) مراجعه شود). همة افراد با رضایت کتبی در آزمایش شرکت و حقالزحمة حضور دریافت کردند. پژوهش حاضر در کمیتة اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران (مطابق با اعلامیة هلسینکی) تصویب شده و دارای کد IR.IUMS.REC.1398.465 است.
2ـ2. مواد آزمون
بهمنظور ارزیابی پردازش نحوی در زنان و مردان فارسیزبان یک تکلیف قضاوت دستوریبودگی شنیداری[60] طراحی شد. مجموعاً 120 جملة فارسی با ساختار فاعل + مفعول + فعل استفاده شد که نیمی از محرکها بهلحاظ نحوی درست[61] و سایر محرکها دارای نقض مطابقة فعل ـ فاعل بودند. همة محرکها بهلحاظ معنایی درست بودند و محرکهایِ بهلحاظ نحوی درست و نادرست[62]، از یکدیگر مشتق نشده بودند. بنابراین، هر محرک، چه درست و چه نادرست فقط یکبار ارائه شد (جدول 1).
جدول 1. مثالهایی از مواد آزمون در زبانهای ترکی و فارسی با حرفنویسی و ترجمة انگلیسی (اقتباس از Meykadeh et al., 2021)
نقض مطابقة دستوری
|
مطابقة دستوری
|
* من1.sg بستهاش را فرستادیم1.pl.
man1.sg baste-ʔ-aš râ ferestâdim1.pl.
I parcel-HI-OBJ-CLT.Def send.PAST-1PL
(I sent her parcel.)
|
من1.sg کتابش را فرستادم1.sg.
man1.sg ketâb-aš râ ferestâdam1.sg.
I book-BBJ-CLT.Def send.PAST-1SG
(I sent her book.)
|
* = جملات غیردستوری. زیر هجای هدف خط کشیده شده است. اختصارات به شرح زیر هستند:
1 = First person; SG, Singular; PAST, Past; PL, Plural; HI, Hiatus; OBJ-CLT, Objective clitic; Def, Definitive
زمان گذشتة ساده افعال (بدون هیچ فعل کمکی[63]) استفاده شد. در محرکهای درست، فاعل اول و سوم شخص مفرد با افعال اول و سوم شخص مفرد و فاعل اول و سوم شخص جمع با افعال اول و سوم شخص جمع همراه بودند. در مقابل، در شرایط نقض مشخصههای شخص[64]، فاعل اول شخص مفرد با فعل سوم شخص مفرد و فاعل اول شخص جمع با فاعل سوم شخص جمع (و بالعکس) همراه بود. در شرایط نقض مشخصههای شمار[65] نیز، فاعل اول و سوم شخص مفرد با افعال اول و سوم شخص جمع (و بالعکس) همراه بود. جملات توسط یک خانم با ریتم طبیعی خوانده و در استودیوی صدابرداری با فرمت WAV ذخیره شد (نرخ نمونهبرداری[66] 16 بیت، 44 کیلوهرتز).
2ـ3. نحوة اجرای آزمون
شرکتکنندگان بهصورت جداگانه در اتاقکهای ضدصدا و نویز در مقابل یک صفحة نمایشگر[67] 19 اینچی بر روی صندلی نشستند. پس از اتصال کلاه حاوی الکترودها بر روی سر فرد، محرکها از طریق جعبه ابزار سایکتولباکس[68] در نرمافزار متلب[69] و بهوسیلة هدفون پخش شد. بهعلت ماهیت شنیداری تکلیف شناختی حاضر، یک علامت (+) مشکی در وسط صفحة نمایشگر به نمایش درآمد. افزونبراین، محرکهای دستوری و نادستوری، بهطور تصادفی توزیع و بهطور یکسان برای همة شرکتکنندگان اجرا شد. شرکتکنندگان با رعایت فاصلة 70 سانتیمتری از صفحة نمایشگر، حتیالامکان از پلکزدن و حرکات چشم اجتناب کردند. قبل از اجرای هر جملة شنیداری، یک بوق هشدار بهمدت 250 هزارمثانیه پخش شد تا افراد را از پخش جملة بعدی آگاه کند. سپس، افراد با استفاده از کلیدهای جهت بر روی صفحه کلید (جهت راست برای وضعیت[70] دستوری و جهت چپ برای وضعیت نادستوری) پاسخ خود را ثبت کردند. در صورت ثبت پاسخ تا 2 ثانیه بعد از اتمام محرک، آزمایة[71] بعدی شروع میشد و در صورت ثبتنشدن پاسخ طی 10 ثانیه بعد از اتمام محرک، آزمایة بعدی پخش میشد. اجرای آزمون الکتروانسفالوگرافی به انضمام مرحلة آمادهسازی، تقریباً 70 دقیقه به ازای هر فرد به طول انجامید. دادههای این آزمایش در آزمایشگاه ملی نقشهبرداری مغز ایران استخراج شد.
2ـ4. ثبت و پیشپردازش سیگنال
ثبت سیگنال بهوسیلة دستگاه g.HIamp 64 کاناله شرکت G.Tech با بهکارگیری الکترودهای فعال[72] و نرخ نمونهبرداری 512 هرتز مطابق با سیستم بینالمللی 10ـ10[73] انجام شد. لالة گوش راست[74] بهعنوان الکترود مرجع[75] (A2) و کانال Fpz بهعنوان الکترود زمین[76] در نظر گرفته شد. حرکات افقی چشم با الکترودهایی که در بخش بیرونی کانتوس[77] هر چشم قرار گرفته بود ثبت گردید. حرکات عمودی چشم نیز با الکترودی در زیر چشم راست و الکترود Fp2 شناسایی شد. پیشپردازش و تحلیل سیگنال بهوسیلة جعبه ابزار EEGLAB در نرمافزار MATLAB® نسخة R2021b انجام شد. در ابتدا، سیگنالهای الکتروانسفالوگرام با فیلتر میانگذر[78] در بازة فرکانسی 1/0 تا 40 هرتز به صورت آفلاین[79] فیلتر شد. پس از حذف کانالهای نویزی به روش حذف آرتیفکت خودکار[80] و بازبینی چشمی[81]، کانالهای EEG نسبت به مرجع متوسط[82] مجدداً محاسبه شدند. آرتیفکتهای چشمی از طریق جعبه ابزار حذف آرتیفکت خودکار اصلاح شدند و در ادامه، با استفاده از الگوریتم تحلیل مؤلفههای مستقل[83]، مؤلفههای مستقل غیرمغزی و آرتیفکتهای چشمی شناسایی و حذف گردیدند. کانالهای نویزی با روش درونیابیِ میانگینهای وزنیِ کانالهای مجاورِ همان فرد از طریق درونیابی اسپلاین کروی[84] بازسازی شدند. سیگنال پیوسته به اپوکهای[85] 1600 هزارمثانیهای با نقطة شروع 100 هزارمثانیه قبل از آغاز هجای هدف (محرک)، تقسیم شدند. بهطور میانگین، طول هجای هدف (آخرین هجای هر جمله) 474 (±97) هزارمثانیه بود. در هر کانال، اپوکهایی با محدودة ولتاژ 100± میکروولت حذف شدند. فقط آزمایههایی که شرکتکنندگان در هر وضعیت به آنها پاسخ درست داده بودند، میانگینگیری و سپس، پتانسیلهای وابسته به رویداد (ERPs) بهطور جداگانه برای هر نوع محرک و مکان الکترود محاسبه شد (برای جزئیات بیشتر ر.ک Meykadeh et al., 2021).
2ـ5. تحلیل آماری
بررسی چشمی شکلموجها[86] و توپوپلاتها[87] (نواحی مغزی)، در هر دو گروه زنان و مردان مؤلفههایی شبیه P600 را نشان داد. باتوجهبه اینکه هجای هدف[88] تابع الگوی CVC(C) بود و میانگین طول اولین همخوان بین وضعیتهای دستوری و نادستوری هماهنگ شده بود (33~ هزارمثانیه)، آغاز واکه بهعنوان خط مبدأ[89] و نقطة همگاه[90] انتخاب شد. بهطور دقیقتر، خط مبدأ 100 هزارمثانیهای از 65- تا 35+ هزارمثانیه در نظر گرفته شد. سپس، میانگین دامنه[91] برای نواحی موردنظر[92] در مناطق قدامی[93] با الکترودهای 1F، 2F، 3F، 4F،1FC، 2FC، 3FC، 4FC، Fz و FCz و در مناطق خلفی[94] با الکترودهای 1P، 2P، 3P، 4P، 5P، 6P، 3PO، 4PO، 1O، 2O، Pz، POz و Oz محاسبه شد. در هر ناحیة موردنظر، دامنۀ سیگنال برای الکترودهای نیمکرة راست، چپ و خط میانی مغز میانگینگیری شد. بهمنظور بررسی مؤلفة LAN و P600، بهترتیب بازههای زمانی 300 ـ500 و 500 ـ700 هزارمثانیه در نظر گرفته شدند. تغییرات دامنة سیگنال به روش استنباطیِ تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر[95] 2 × 2 × 3 (زنان، مردان) × دستوریبودگی (دستوری، نادستوری) × نیمکره[96] (چپ، راست، خط میانی مغز)) تجزیه و تحلیل شد.
- یافتهها
در ذیل این بخش، نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای دو مؤلفة LAN و P600 ارائه میشود. در ادامه، رابطة بین دو متغیر نمرات حافظة فعال و میانگین دامنه در همة وضعیتها در بازة 500 ـ 700 هزارمثانیه گزارش خواهد شد. جهت شفافسازی و درک بهتر نتایج، شکلموجها، توپوپلاتها، جداول و نمودار پراکنش ضمیمة یافتههای آماری گردید.
3ـ1. مؤلفة LAN
در بازة زمانی LAN (300 ـ500 هزارمثانیه) هیچ اثر معناداری مشاهده نشد (1 > Fs).
3ـ2. مؤلفة P600
شکلهای (1 الف) و (1 ب) بهترتیب ERPها و نمای توپوگرافی مؤلفة P600 را نشان میدهند. آزمون تحلیل واریانس[97] 3 × 2 × 2 در بازة زمانی P600 (500 ـ700 هزارمثانیه)، معناداری عامل اصلی دستوریبودگی (79/0 = ، 001/0> = p، 79/38 = (1،10)F) را در نواحی خلفی نشان داد که دامنة بیشتری برای محرکهای نادستوری (916/0) در مقایسه با محرکهای دستوری (093/0-) داشت. همچنین، عامل اصلی جانبیشدگی[98] به سطح معناداری رسید (جدول 2). مشخصاً، دامنة سیگنال در نیمکرة چپ (499/0) در مقایسه با نیمکرة راست (273/0) بزرگتر بود (027/0 = p، 581/2 = (10) t)، اما بین الکترودهای چپ (499/0) و میانی (463/0) هیچ اختلافی وجود نداشت (565/0 = p، 579/0- = (10) t). اختلاف دامنة سیگنال در الکترودهای میانی (463/0) در مقایسه با راست (273/0) نیز معنادار نبود (089/0 = p، 881/1 = (10) t).
شکل 1- اثر P600 منتج از تکلیف دستوریبودگی در مردان و زنان (الف) گرنداوریج[99] ERPs (22 = N) در الکترود P3 برای زنان و مردان در دو وضعیت دستوری و نادستوری؛ (ب) توپوگرافی اختلاف گرنداوریج محرکهای نادستوری و دستوری در زنان و مردان برای مؤلفة P600. پنجرة زمانی P600 به شکل مستطیل طوسیرنگ مشخص شده است.
باوجوداین، همانگونه که در جدول (2) قابل مشاهده است، هیچ اختلاف معناداری در عامل اصلی[100] جنسیت، تعامل[101] دستوریبودگی × جانبیشدگی، دستوریبودگی × جنسیت، جانبیشدگی × جنسیت و دستوریبودگی × جانبیشدگی × جنسیت دیده نشد.
جدول 2. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای مؤلفة P600 در بازة 500-700 هزارمثانیه
مجذور اتا
|
معناداری
|
درجۀ آزادی
|
مقدار F
|
منبع تغییرات
|
795/0
|
001/0>
|
1
|
789/38
|
دستوریبودگی
|
285/0
|
035/0
|
1
|
994/3
|
جانبیشدگی
|
036/0
|
557/0
|
1
|
370/0
|
جنسیت
|
075/0
|
457/0
|
1
|
815/0
|
دستوریبودگی × جانبیشدگی
|
041/0
|
528/0
|
1
|
427/0
|
دستوریبودگی × جنسیت
|
073/0
|
471/0
|
1
|
782/0
|
جانبیشدگی × جنسیت
|
018/0
|
835/0
|
1
|
182/0
|
دستوریبودگی × جانبیشدگی × جنسیت
|
با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون[102]، رابطة بین متغیرهای نمرات حافظة فعال و میانگین دامنه در جملات دستوری و نادستوری زنان ومردان در بازة 500 ـ 700 هزارمثانیه بررسی و نتایج آن به همراه نمودار پراکنش در جدول (3) و شکل (2) نشان داده شد. هیچ ارتباط معناداری بین نمرات حافظة فعال و درصد تغییرات سیگنال در سخنگویان فارسیزبان مشاهده نشد.
جدول 3- ضریب همبستگی بین نمرات آزمون حافظة فعال و میانگین دامنة هر وضعیت در زنان و مردان.
گروه مردان
|
گروه زنان
|
آمارهها
|
متغیر
|
وضعیت نادستوری
|
وضعیت دستوری
|
وضعیت نادستوری
|
وضعیت دستوری
|
191/0-
|
042/0
|
099/0
|
234/0-
|
ضریب همبستگی (r)
|
نمرات حافظة فعال
|
575/0
|
903/0
|
771/0
|
489/0
|
سطح معناداری (sig)
|
22
|
22
|
22
|
22
|
تعداد افراد (N)
|
شکل 2- نمودار پراکنش رابطة بین متغیرهای نمرات حافظة فعال و میانگین دامنه در بازة 500 ـ 700 هزارمثانیه برای زنان (ردیف بالا) و مردان (ردیف پایین) به ازای هر وضعیت نشان میدهد.
- بحث و نتیجهگیری
در مطالعة حاضر، تأثیر جنسیت بر پردازش نحوی به محرکهای شنیداری در یک زبان SOV با الگوی فاعلی ـ مفعولی به روش ERP بررسی شد که بهندرت در مطالعات عصبشناختیزبان مورد توجه قرار گرفته بود. یافتهها نشان داد که اثر دستوریبودگی در هر دو گروه زنان و مردان معنادار بود. بهعبارتیدقیقتر، محرکهای نادستوری در هر دو گروه زنان و مردان موجب ایجاد یک مؤلفة P600 در بازة زمانی 500 ـ 700 شد. همانطور که شکل طول موجها و توپوپلاتها (شکل 1) نیز نشان میدهد، دامنة سیگنال در زنان بزرگتر از مردان بود، اما این اثر بهلحاظ آماری تأیید نشد که برخلاف نتایج تنها اثر موجود در این زمینه است (Dorme et al., 2023). لازم به ذکر است که در پژوهش دورمی و همکاران (2023)، نهتنها هیچ گزارشی از معناداری یا معنادارنبودن اثر دستوریبودگی ارائه نشد، بلکه مؤلفة P600 صرفاً در پاسخ به جملات دستوری و نه نادستوری مشاهده گردید، در حالیکه شواهد متقنی وجود دارد که نشان میدهد جملات نادستوری به منابع پردازشی بیشتری نیاز دارند (Friederici et al., 1993; 1995; 2002; Kaan & Swaab, 2003; Kuperberg et al., 2003; Zawiszewski & Friederici, 2009; Kaan et al., 2000; Pakulak & Neville, 2011; Shen et al., 2012). بنابراین، بر مبنای شواهد فوق، باید با احتیاط بیشتری به نتایج مطالعة دورمی و همکاران (2023) استناد شود. عامل دیگری که میتواند نبود اختلاف در پردازش نحوی بین زنان و مردان را در مطالعة حاضر تببیین کند، بسندگی زبانی شرکتکنندگان حاضر است. برخلاف مطالعة دورمی و همکاران (2023)، نمونة آماری حاضر از بین دانشجویان زن و مرد مقطع دکتری انتخاب شده بودند و از بسندگی بالایی در زبان فارسی برخوردار بودند. بدینترتیب، ممکن است که بسندگی زبانی بالا علت عملکرد نورونی مشابه در سخنگویان مطالعة حاضر باشد.
تعارض منافع
تعارض منافع ندارم.
سپاسگزاری
این مقاله بخشی از یک طرح پژوهشی است که از حمایت مالی ستاد توسعة علوم و فناوریهای شناختی (کد 7401) و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران جهت تکمیل اهداف پروژه در دانشگاه هومبولت برلین[103] (آلمان) برخوردار بوده است. بدینوسیله مراتب تشکر و امتنان خود را از همکاری آن سازمان متبوع اعلام می دارم.
[1]. Sato, M.
[2]. functional Magnetic Resonance Imaging (fMRI)
[3]. positron emission tomography (PET)
[4]. electroencephalography (EEG)
[5]. magnetoencephalography (MEG)
[6]. task
[7]. amplitude
[8]. signal
[9]. neurobiological
[10]. event-related potentials
[11]. online processing
[12]. temporal resolution
[13]. signature
[14]. syntactic processing
[15]. component
[16]. posterior Positivity
[17]. errors
[18]. re-analysis
[19]. subject-verb-object (SVO)
[20]. dutch
[21]. español
[22]. ترتیب واژه در زبان آلمانی منعطف (flexible word-order) است.
[23]. وجهیت (modality) به حالت ارائة محرکها اشاره دارد (از جمله حالت شنیداری، دیداری و ...).
[24]. violations
[25]. subject-verb agreement
[26]. latency
[27]. scalp distribution
[28]. ergative-absolutive
[29]. Basque language
[30]. split-ergative
[31]. Hindi language
[32]. nominative-accusative
[33]. Persian language
[34]. morphology
[35]. canonical verb final word-order
[36]. Nevins, A.
[37]. target
[38]. nominative case
[39]. interval
[40]. perfective aspect
[41]. imperfective aspect
[42]. Choudhary, K. K.
[43]. absolutive-marked
[44]. parietal
[45]. posterior negativity
[46]. Meykadeh, A.
[47]. neuronal-cognitive mechanism
[48]. gender
[49]. Dorme, A.
[50]. grammatical
[51]. ungrammatical
[52]. topographical distribution
[53]. reanalysis
[54]. electroencephalography
[55]. stimuli
[56]. Edinburgh handedness inventory (EHI)
[57]. working memory
[58]. reading span test
[59]. proficiency
[60]. auditory grammaticality judgment task
[61]. correct
[62]. incorrect
[63]. copula
[64]. person features
[65]. number features
[66]. sampling rate
[67]. monitor
[68]. psychtoolbox
[69]. MATLAB
[70]. condition
[71]. trials
[72]. active
[73]. international 10-10 system
[74]. right mastoid
[75]. reference
[76]. ground
[77]. canthus
[78]. band-pass filter
[79]. offline
[80]. automatic artifact removal (AAR)
[81]. visual inspection
[82]. average reference
[83]. independent component analyses (ICA)
[84]. spherical spline interpolation
[85]. epochs
[86]. wave-forms
[87]. topoplot
[88]. target syllable
[89]. baseline
[90]. synchronization point
[91]. mean amplitude
[92]. regions of interest (ROIs)
[93]. anterior regions
[94]. posterior regions
[95]. repeated measures
[96]. hemisphere
[97]. analysis of variance
[98]. lateralization
[99]. grand average
[100]. main effect
[101]. interaction
[102]. pearson correlation coefficient
[103]. Humboldt-Universität zu Berlin