1. مقدمه
پرداختن به موضوع ادب به عنوان یک مقولة فرهنگی و یکی از بنیادینترین عناصر ارتباط، امری ضروری است. ادب زبانی یکی از پدیدههای مهمی است که در دهههای گذشته، توجه زبانشناسان را در مطالعات زبانشناختی به خود جلب کرده است و هر یک از آنها با تکیه بر برداشتهای خود از ادب، شاخصها و معیارهای خاصی را برای ادب زبانی ارائه دادهاند. «بخشی از زیبایی یک متن ادبی و تأثیری که بر مخاطب میگذارد، مدیون عناصر فرهنگی بازتولیدشده در ترجمة آن هست» (ساسانی و دیگران، 1402: 580). با توجه به اینکه زیرنویس، یکی از رایجترین شیوههای انتقال فیلمها و پویانماییها از یک زبان به زبان دیگر است، مقایسۀ راهبردهای ترجمه در زیرنویس، اهمیت بسزایی دارد و از آنجا که عناصر فرهنگی و اجتماعی نقش و تأثیر بسزایی در زبان دارند و ادب نیز چون یک عنصر فرهنگی و اجتماعی در زبان شمرده میشود؛ یکی از مشکلات بنیادین و مهم در ترجمه، ترجمۀ گفتارهای مؤدبانه است. واژهها و عبارتهای مؤدبانه همیشه به یک معنا نیستند و در بافتهای گوناگون، کارکردهای متفاوتی دارند؛ میتوان گفت فارسیزبانان، گفتار مؤدبانه را تنها به منظور احترام به دیگران به کار میبرند.
گفتار مؤدبانه بهعنوان بخشی از زبان در فرهنگ و اجتماع، تأثیر شگرفی در ارتباط با دیگران دارد و از آنجا که نمود ادب در جوامع و فرهنگهای گوناگون، متفاوت است؛ از همین رو، شناخت راهکارهای ترجمة گفتار مؤدبانه یا ترجمهپذیری و ترجمهناپذیری آن ضروری است. بنابراین در این پژوهش تلاش میشود برخی از واژهها و عبارتهای مربوط به حوزة ادب در زبان فارسی، معرفی و کارکردهای گوناگون آن در بافتهای گوناگون تحلیل و بررسی شود، آنگاه با تکیه بر نظریۀ ادب براون و لوینسون، شماری از زوایای پنهان ترجمۀ گفتارهای مؤدبانه در زیرنویس فارسی به عربی فیلم فصل آخر، بررسی و روشن شود و بفهمیم که آیا مترجم زبان عربی توانسته است این واژهها و عبارتهای مؤدبانه را درست برابریابی کند یا خیر؟
فیلم فصل آخر در سال 1387 به کارگردانی اسماعیل فلاحپور تولید شد و به سبب برخورداری از گسترة مخاطب در سال 1395 به زبان عربی، ترجمه و بهصورت زیرنویس از شبکۀ آی فیلم پخش شد. سبب گزینش فیلم فصل آخر، وجود حجم بالای گفتارهای مؤدبانة غیرمستقیم، تعارفهای فرهنگی، خطابهای احترامآمیز در دیالوگها و تنوع موقعیتهای ارتباطی در آن است که امکان بررسی راهبردهای ادب مثبت و منفی را در ترجمه فراهم کرده است.
پژوهشگران در این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای پرسشهای زیر هستند:
- مترجم زیرنویس عربی فیلم فصل آخر در ترجمۀ گفتار مؤدبانه به چه صورت عمل کرده است؟
- کاربرد هر یک از واژهها و عبارتهای در ارتباط با مقولۀ ادب در زبان فارسی در این فیلم بر کدام یک از راهبردهای ادب براون و لوینسون[1] سازگار است؟
- روش پژوهش
این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و تلاش میشود واژهها و عبارتهای مربوط به مقولۀ ادب در فیلم زبان فارسی فصل آخر گزینش شود، سپس این گفتارها در زیرنویس عربی این فیلم استخراج و جدولبندی میشود و پس از آن بر پایۀ نظریۀ ادب براون و لوینسون تحلیل میشود تا مشخص گردد کاربرد هر یک از این واژهها و عبارتها بر کدام یک از راهبردهای این دو نظریهپرداز، پیاده میشود. با توجه به اینکه در بیشتر دیالوگهای زبان اصلی فیلم فصل آخر بهگونهای رفتار شده است که وجهۀ مخاطب دچار خدشه نشود (بجز دیالوگهای مربوط به شخصیت محمود فروزانی)، گمان میرود که در زیرنویس عربی این فیلم نیز تا جای امکان، ادب رعایت شده باشد و وجهۀ مخاطب نیز خدشهدار نشده باشد. بنابراین در این بخش، تلاش میشود جنبههای رعایت ادب نظریۀ براون و لوینسون در زیرنویس عربی این فیلم بررسی شود. رعایت ادب در دو بخش اصلی
1- انجام دادن کُنشهای تهدیدکنندۀ وجهه
2- انجام ندادن کُنشهای تهدیدکنندۀ وجهه با تمامی زیرشاخهها و جزئیات آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
- پیشینة پژوهش
تاکنون پژوهشهایی در ارتباط با گفتار مؤدبانه و ترجمة کلام مؤدبانه شکلگرفته است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
هاجر محمدنیا دیزجی (1387) در پایاننامۀ خود با عنوان «ترجمة سیاق کلام و گفتار مؤدبانه در فیلمهای دوبله از انگلیسی به فارسی» ترجمة کلام مؤدبانه را بررسی کرد.
کیان کرمی (1388) در مقالۀ «شیوه بیان مؤدبانۀ اعتراض در زبان فارسی و زبان انگلیسی توسط کاربران بومی آنها» در نتیجهگیری به یکسان عمل کردن راهبردهای اعتراض در فارسیزبانان و انگلیسیزبانان دستیافت.
سهراب آذرپرند (1392) در مقالة «بررسی ویژگیهای ساختاری مشترک در گفتارهای مؤدبانۀ زبان ژاپنی و فارسی» به کاربرد سازمانیافتۀ گفتارهای مؤدبانه بر دو پایة «گفتار مؤدبانه در قالب واژگان» و «گفتار مؤدبانه در قالب جمله» در زبانهای فارسی و ژاپنی دستیافت.
معصومه خداییمقدم و دیگران (1393) در مقالة «توصیف و تحلیل چند واژۀ مؤدبانه و کارکرد آنها در زبان فارسی در چارچوب نظریۀ ادب براون و لوینسون» به توصیف و تحلیل تعدادی واژه و عبارتهای پرکاربرد مؤدبانه پرداختهاند.
حسین رحمانی و دیگران (1394) در مقالة «ادب و بیادبی در رمانهای نوجوانان فارسیزبان» بر پایۀ نظریۀ ادب براون و لوینسون (1987) و نظریۀ بیادبی کالیپر[2] (1966) راهکارهای ادب و بیادبی را در 10 رمان مورد مطالعه قرار دادهاند که به کاربرد بیشتر راهکارهای ادب بهوسیلۀ نوجوانان در رفتار با دیگران در مقایسه با راهکارهای بیادبی رسیدهاند. این پژوهش به معکوس بودن رابطۀ قدرت و ادب و استفادۀ بیشتر شخصیتهای زن از رفتار زبانی مؤدبانه در برخورد با شخصیتهای مرد و کاربرد بیشتر راهکارهای بیادبی از سوی مردان در رفتار با شخصیتهای زن اشاره دارد.
بر پایۀ بررسیهای انجامشده، تاکنون پژوهشی به بررسی ترجمة گفتار مؤدبانه در زیرنویس فارسی به عربی این فیلم بر پایه نظریۀ ادب براون و لوینسون شکل نگرفته است؛ از همین رو موضوع پژوهش، موضوعی جدید به شمار میآید.
- بحث و بررسی
4-1. نظریة ادب
در تعریف ادب به صورتهای گوناگون رفتار اجتماعی اشاره میشود که در همة فرهنگهای بشری دیده میشود (49 :2003 ,Watts). لیچ[3] بر این باور است که «تعاریفی که پیرامون اصل ادب ارائه میشود، گوناگون است. برخی آن را رفتاری میدانند که در جامعه، پذیرفتی است و برخی دیگر، ادب را با احترام گذاشتن به افرادی که از نظر جایگاه اجتماعی، شغلی، اقتصادی، تحصیلی و سن بالاتر باشند، مرتبط میدانند. افزون بر تعاریف گوناگون از ادب، افراد، مؤدبانه یا غیرمؤدبانه بودن رفتار دیگران را بهگونة متفاوت ارزیابی میکنند و مبنای این ارزیابیها، در افراد گوناگون یکسان نیست» (Leech, 1983: 111).
زبان ادبیات از زبان گفتمان عادی متفاوت است. گفتمان ادبی، ساختاری از زبان با آگاهی و ادراک است، غیرشفاف است و پیش از آنکه بتوانیم در آن وارد شویم، ما را به توقف وا میدارد (المسدی، 1994: 112). برای نمونه، یکی از مصداقهای ادب در زبان زنان این است که آنها غالباً در درخواستهای خود از شکل غیرمستقیم آن استفاده میکنند. درخواست غیرمستقیم[4] «عبارتهایی هستند که معمولاً بهشکل سؤال مورد استفاده قرار میگیرند» (التفتازانی، 2001: 419).
لیکاف[5] معتقد است «از آنجا که در بیشتر جوامع، از زنان در مقایسه با مردان، رفتار اجتماعی مناسبتری انتظار میرود، رفتار زبانی آنها نیز از ساختار مناسبتری برخوردار است» (Lakoff, 1975: 53).
سارا میلز[6] با بیان این حقیقت که هر جامعهای در عمل بر پایة هنجارهای پذیرفتهشده و مشترک بر ادب تأکید میکند، مدل پیچیدهتری از ادب را ارائه میدهد و بر این باور است که گفتهها به خودی خود (غیر) مؤدب به شمار نمیآیند، بلکه این رفتار افراد است که (غیر) مؤدبانه فهمیده میشود (Mills, 2003: 213).
راهبردهای ادب، شامل بیان یا انجام کار درست به شکل درست و در زمان درست و صدمه زدن به احساسات یا عزت نفس دیگری است (Ukosakul, 2005: 120).
در چند دهۀ اخیر در حوزۀ مطالعات زبانشناسی، نظریههای گوناگونی دربارة اصول ادب مطرح شده است، با وجود این، تقریباً همة پژوهشگران این میدان بر این نکته اتفاقنظر دارند که موضوع ادب یکی از زیر شاخههای کاربردشناسی شناخته میشود (32 :1995 Thomas,).
نظریة ادب را ادب زبانشناختی نیز نامیدهاند. نظریة ادب را پنلوپه براون[7] و استفان لوینسون[8] در سال ۱۹۷۸ میلادی طرح کردند. براون یک زبانشناس انسانشناختی آمریکایی است که پژوهشهای بینارشتهای او در حوزههای مطالعات میانزبانی، جامعهشناختی زبانی -و میانفرهنگی- بهویژه در پیوند با تعامل زبان و فرهنگ، شناخته شده است و لوینسون عضو انجمن سلطنتی بریتانیا (FBA)[9] و دانشمند علوم اجتماعی بریتانیایی است که بهخاطر مطالعاتش در زمینة ارتباط بین فرهنگ و زبان شناخته میشود. این نظریه در حوزۀ علوم کاربردشناسی و تحلیل گفتوگو قرار دارد (حسنوندی و همکاران، 1398: 183).
محقق تأثیرگذاری که سنگبنای مدلهای ادب زبانی را گذاشت، پل گرایس[10] است. وی ضمن مطرح ساختن اصل همکاری در گفتوگو که بر پایة چهار قاعدة اصلی شکل گرفته بود به احتمال ضرورت در پرداختن به قاعدة دیگری به نام ادب اشاره کرد (56 :2003 Watts,).
4-2. براون و لِوینسون
یکی از مهمترین نظریههای حوزۀ ادب که تاکنون و بر پایة اصل همکاری گرایس شکل گرفته است، نظریۀ ادب براون و لوینسون است. آنها ابتدا اثر خود را در قالب مقالهای در سال ۱۹۷۸ میلادی منتشر کردند و سپس در سال ۱۹۸۷ میلادی آن را با افزودن مقدمهای پنجاه صفحهای به هیأت کتابی مستقل با عنوان «ادب: برخی از ساختارهای فراگیر زبان» درآوردند. کاری که براون و لوینسون انجام دادند، این بود که مفهوم ادب و به دنبال آن کاربرد ساختارهای گفتمانی را بر اساس مفهوم وجهه از آثار گافمن[11]، مردمشناس آمریکایی، دستهبندی و باببندی نمودند (Watts, 2003: 85).
براون و لوینسون از چند جنبه برای توصیف ادب استفاده کردهاند که به شرح زیر است: «الف- وجهه: تصویر اجتماعی فرد؛ ب- وجهۀ مثبت: علاقۀ فرد برای اینکه او را دوست بدارند و درک کنند؛ پ- وجهۀ منفی: علاقۀ فرد برای آزادی عمل؛ ت- وجهۀ مثبت ادب: راهبردی است که طی آن، فرد با شنونده رابطۀ مثبت برقرار میکند؛ ث- وجهۀ منفی ادب: راهبردی است که فرد تلاش میکند به خطر افتادن وجهه شنونده را به حداقل برساند» (طیب، ۱۳۸۱: ۵۹).
از نظر براون و لوینسون «در تعاملهای روزمره، خواستهای افراد در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و افراد کنشهایی انجام میدهند که وجهة دیگران را مورد تهدید قرار میدهد. به این گونه کنشها، کنشهای تهدیدگرِ وجهه گفته میشود» (حسینی، ۱۳۸۸: ۸۱). بر این اساس، ادب، ماهیتی دوگانه (ادب مثبت و ادب منفی) دارد. ادب مثبت با حفظ وجهة مثبت به دو شیوة نشاندادن شباهتها میان تعاملکنندگان و قدردانی یا درک ارزش تصویری که مخاطب از خود دارد، بیان میشود و ادب منفی با کم کردن کنشهای تهدیدکنندة وجهه مانند توصیه و مخالفت، نشاندادن احترام برای حقوق مخاطب و عدم تحمیل به او بیان میشود (Brown & Levinson 1987: 35).
در الگوی براون و لوینسون فرض بر این است که اکثر کنشهای گفتاری چون امریها، درخواستها و شکایتها ذاتاً هم وجهة شنونده و هم گوینده را تهدید میکند که به آنها کنشهای تهدیدکنندة وجهه گفته میشود (Vikki, 2006: 12).
به منظور رعایت ادب و کاهش میزان تهدید/ تحمیل، سخنگو گزینههایی در اختیار دارد و میتواند به چند طریق عمل کند؛ بهعنوان نمونه، تصمیمگیری در مورد انجام یا عدم انجام کنش تهدیدگر وجهه است. در صورتی که سخنگو تصمیم به انجام کنش موردنظر بگیرد، میتواند آن را بهصورت مستقیم یا ضمنی انجام دهد (Brown & Levinson 1987: 38). در شکل مستقیم دو گزینه وجود دارد: الف- کاملاً مستقیم، بدون استفاده از ابزارهای جبرانی مثل دستور، انتقاد یا تقاضای مستقیم و ب- با استفاده از ابزارهای جبرانی. این ابزارها بر دو نوع هستند: ۱- ادب مثبت: ابزارهایی که منجر به رعایت وجهۀ ایجابی میشود؛ مانند موافقت، تأکید بر وجوه اشتراک، ابراز علاقه به شنونده و مانند آن. ۲- ادب منفی: ابزارهایی که منجر به حفظ وجهۀ سلبی میشود؛ مانند غیرمستقیمگویی در حد متعارف، استفاده از تعدیلگرها مثلاً: «فکر میکنم»، «تا حدودی»، «به نظر من»، «فروتنی» (حسینی، ۱۳۸۸: 82).
الگوی براون و لوینسون راهبردهایی را جهت کاهش تهدید وجهة شنونده به کار میگیرد که برخی از این راهبردها به زیرراهبردهای دیگری تقسیم میشود. نمودار (1) به این مسأله اشاره میکند.
براساس نمودار (1)، بالاترین خطر، استفاده از راهبرد مستقیم (بدون تصحیح) است؛ مانند عبارت: «خیلی سریع، درب را ببند». دومین انتخاب، ادب مثبت است. مثال «عزیزم درب را ببند»؛به منظور تقویت وجهة مثبت شنونده از واژة «عزیزم» استفاده شده است. ادب منفی، سومین راهبردی است که با کم کردن نیروی تحمیل، تهدید وجهه را کاهش میدهد. مواردی چون «ممکنه درب را ببندید؟» از این دست است. آخرین راهبرد تهدیدکنندة وجهه، اصلاً درخواست نمیشود که درب بسته شود؛ در نتیجه از همة تهدیدکنندههای وجهه پرهیز میشود و بیتردید درب اتاق هم بسته نمیشود.
نمودار 1. راهبردهای کاهنده تهدید وجهه شنونده درالگوی براون و لوینسون
4-3. وجهه
وجهه به آن جنبة عاطفی و اجتماعی فرد گفته میشود که هر شخصی داراست و انتظار دارد که دیگران آن را به رسمیت بشناسند. بنابراین، در امر تعامل، ادب را میتوان بهمنزلة شیوهای دانست که برای نشان دادن آگاهی از وجهة فرد دیگر به کار گرفته میشود (Yule, 1996: 60). به دیگر سخن، «وجهه به معنای تصویر کلی است که دیگران از هر فرد دارند. نیازهای وجههای هر فرد میتواند مثبت یا منفی باشد» (خداییمقدم، 1392: 85). مفاهیمی چون وجهه، بافت، احساسات و عواطف در تفسیر یک رفتار به عنوان ادب زبانی، کاملاً مؤثر هستند (Hamrawi, 2015: 136). هنگامی که افراد تلاش میکنند وجهة شخص دیگری را حفظ کنند در حقیقت در این لحظه میتوانند وجهة خواستهای منفی یا مثبت وی را مورد توجه قرار دهند. نیاز شخص به استقلال، آزادی عمل و تحمیل نشدن از جانب دیگران، وجهة مثبت به شمار میرود. واژة منفی در اینجا به معنای ناخوشایند نیست؛ بلکه تنها قطب مخالف وجهة مثبت است (Vikki, 2006: 28). منظور از وجهه منفی، نیاز به مستقل بودن از دیگران و منظور از وجهة مثبت نیاز به پیوند داشتن با آنهاست (Yule, 1996: 62). از نظر اسکولون[12]، وجهة مثبت، نیاز فرد به اینکه با دیگران در ارتباط بوده و به گروهی تعلق داشته باشد و وجهة منفی نیاز فرد به استقلال از دیگران و مورد تحمیل قرار نگرفتن وی توسط آنهاست (Scolon, 1995: 36).
افراد در تعاملهای اجتماعی روزانة خود عموماً چنان رفتار میکنند که گویا دیگران به انتظارات آنها در مورد خودانگارة عام یا وجهة خواستههایشان احترام میگذارند. اگر گوینده مطلبی بگوید که انتظارات خودانگارة شخص دیگر را تهدید کند، آن عمل به منزلة کنش تهدیدکنندة وجهه توصیف میشود (Yule, 1996: 6)).
بسیاری از کنشهای گفتار، مانند شکایات، مخالفت و تقاضا، ذاتاً وجهه را تهدید میکنند؛ به همین سبب کنشهای تهدیدکنندة وجهه نامیده میشوند. این کنشها میتوانند وجهة مثبت، وجهة منفی و یا هر دو را تهدید کنند. کنشهایی که وجهة مثبت را تهدید میکنند، شامل عدم رضایت، تهمت، انتقاد، مخالفت و توهین (دشنام) هستند. آنهایی که وجهة منفی را تهدید میکنند شامل نصیحت، دستور، تقاضا، پیشنهاد و هشدار هستند. آن دسته که هر دو وجهه مثبت و منفی را تهدید میکنند، شامل شکایت، وقفه ایجاد کردن و تهدید هستند. همچنین گوینده با انجام کنشهایی مانند پذیرفتن تعارف، تشکر کردن و اعتراف کردن، وجهة خود را تهدید میکند (Brown & Levinson, 1987: 38).
- تطبیق نظریة ادب براون و لِوینسون بر فیلم فصل آخر و زیرنویس عربی آن
تیترهای این نظریه این گونه تحلیل میشود:
الف- انجام دادن کنشهای تهدیدکنندة وجهه به شکل بیان مستقیم و بیان غیرمستقیم/ بدون تصحیح و با تصحیح/ ادب مثبت و ادب منفی
ب- انجام ندادن کنشهای تهدیدکنندة وجهه.
5-1. انجامدادن کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه
در الگوی براون و لوینسون فرض بر این است که اکثر کنشهای گفتاری چون امریها، درخواستها و شکایات ذاتاً هم وجهۀ شنونده و هم گوینده را تهدید میکند که به آنها کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه گفته میشود. ادب، شامل اصلاح این کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه است (Vikki, 2006: 12).
به منظور رعایت ادب و کاهش میزان تهدید/ تحمیل، سخنگو گزینههایی در اختیار دارد و میتواند به چند طریق عمل کند؛ بهعنوان نمونه: تصمیمگیری در مورد انجام یا عدم انجام کنش تهدیدگر وجهه است. در صورتی که سخنگو تصمیم به انجام کنش موردنظر بگیرد (نخواهد سکوت کند)، میتواند آن را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم انجام دهد (Brown& Levinson, 1987: 38).
5-1-1. بیان مستقیم
راهبرد زبانی بیان مستقیم یا بدون استفاده از ابزارهای جبرانی و در قالب دستور، انتقاد، تقاضای مستقیم و اعتراض و شکایت صورت میپذیرد و یا اینکه با استفاده از ابزارهای جبرانی همچون تعدیلکنندهها، تشکیکواژهها، تقریبنماها و ... صورت میپذیرد.
5-1-1-1. بدون تصحیح (بدون استفاده از ابزارهای جبرانی)
در این شیوه، سخنور بدون اینکه گفتههای خود را تصحیح کند، ساختارهای زبانی دستور، انتقاد، تقاضای مستقیم، اعتراض، شکایت، واژگان الزامی مانند «یجب»، «علیه» و... را به کار میبرد. در جدول (1) نمونههایی از این موضوع بررسی شده است.
جدول 1. راهبرد بیان مستقیمِ بدون تصحیح
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
آزادش کن بره، ولش کن، اون دیگه تنها شده، ضمناَ این کتاب رو خوب بخونین، مواظب خودتون باشید
|
أطلقی سراحه و اترکیه یذهب فقد غدا وحیداً الآن، و اقرأی هذا الکتاب جیداً، انتبهی بنفسک.
|
گوینده: افصحی (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
دستور مستقیم «أطلقی سراحه؛ أترکیه؛ اقرأی؛ انتبهی»
|
ادامه جدول 1.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
برو یه نگاه بکن، بیین چطوری تا چند روز دیگه میتونی، تمومش کنی بدو
|
إذهب و انظر إذا کان یمکنک أن تنهی العمل خلال أیام، أسرع.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: کارگر خانه (جایگاه پایین)
|
دستور مستقیم «إذهب؛ أنظر؛ أسرع»
|
ببین دخترم، 0000ی ی شکل دیگه ببینی؟
|
أصغی إلی یا ابنتی، یُمکنُک أن تری الأمر بشکلٍ آخر؟
|
گوینده: افصحی (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
دستور مستقیم «أصغی»؛
واژگان الزامی «یمکنک أن»
|
اینقد بیخودی فکرتو مشغول نکن. اگه این جعبه رو دوست داری، میتونی پیش خودت نگهش داری.
|
لا تشغلی بالک عبثاً، إذا کنت تحبین هذه العُلبة فیمکنک أن تحتفظی بها.
|
گوینده: مهین (جایگاه متوسط)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
دستور مستقیم «لا تشغلی»؛
واژگان الزامی «یمکنک أن»
|
تو بهش نگفتی، آدم نادون، تو از کجا میدونی؟
|
ولکن ألم تقولی له کیف عرفت ذلک أیها الجاهل؟
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
پرسش آمرانه مستقیم «ألم تقولی»
|
منظورت اینه، که پدرم قاتله؟! آدمکش هست! بخاطر وارونه کردن اسمش با یک شخصیت خیالی بهش اتٍهام میزنی!؟
|
أتقصد أن والدی قاتل، مجرم؟ هل تتهّمه بسبب قلب اسمه و تحویله إلى شخصیة خیالیة فی الروایة؟
|
گوینده: سارا (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
پرسش مستقیم جهت اعتراض و شکایت نسبت به اقدامات به افصحی «أتقصد أن؛ هل تتهمه؟»
|
ادامه جدول 1.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
خودت بیشتر به این مسأله دامن میزنی! بابا به منم حق بده! فکرشو بکن، دختر کوچولوشو توی لباس عروسی ببینه.
|
یبدو أنک تتعمقین فی هذه القضیة أکثر فأکثر. ولکن قدّری ظروفی، ثم إن زوجة عمی ستفرح، تصوری أنها سترى ابنتها فی ثوب الزفاف.
|
گوینده: امیر (جایگاه پایین)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
اعتراض و شکایت نسبت به اقدامات به سارا «أنک تتعمقین فی هذه القضیة أکثر فأکثر»؛
دستور مستقیم «قدّری ظروفی؛ تصوری»
|
چرا بهم دروغ گفت؟! و گفت محل خدمت بابام شمال بوده!؟
|
فلِمَ کذب علی؟ لماذا قال لی بأن والدی أدّى خدمته الإلزامیة فی الشمال؟
|
گوینده: سارا (جایگاه بالا)
مخاطب: امیر (جایگاه متوسط)
|
اعتراض و شکایت نسبت به اقدامات به پدر امیر با پرسشهای تهدیدآمیز «فلم کذب علی؟ لماذا قال لی»
|
باید هم نشناسی! یادت نمیاد، سالها پیش، سال 56، زندان پاییزه،
|
لا یجب أن تعرف، أنت لا تتذکر سنوات مضت عام 1977م فی سجن الخریف
|
گوینده: افصحی (جایگاه بالا)
مخاطب: محمود (جایگاه متوسط)
|
نهی مستقیم «لا یجب»
|
برو دست و صورتت رو بشور، لباسهات هم دربیار، بیا بشین...
|
إذهبی و اغسلی وجهک و یدیک و غیّری ملابسک و تعالی ...
|
گوینده: مهین (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
دستور مستقیم «إذهبی؛ إغسلی؛ غیّری؛ تعالی»
|
با بررسی زیرنویس عربی فیلم فصل آخر درمییابیم که در راهبرد بیان مستقیم، آنگونه که در متن مبدأ، دیالوگها به شکل دستور مستقیم، واژگان الزامی و پرسش مستقیم در قالب اعتراض و بدون به کار بردن ابزارهای جبران آمده است، مترجم فصل آخر نیز با شیوة درست، بدون کاهش و افزایش، این ساختار را به زبان مقصد انتقال داده است. برای نمونه؛ دستور مستقیم: آزادش کن بره «أطلقی سراحه»، پرسش آمرانه مستقیم: بهش نگفتی «ألم تقولی»، پرسش مستقیم جهت اعتراض و شکایت «هل تتهمه»، اعتراض و شکایت: چرا بهم دروغ گفت؟! «فلم کذب علی؟» نهی مستقیم: باید هم نشناسی «لا یجب أن تعرف»، اعتراض و شکایت: به منم حق بده «ولکن قدّری ظروفی» و... . بنابراین، ترجمۀ عربی به خوبی معادل دستوری و مفهومی دیالوگهای فارسی را بازتاب داده است. راهبرد «دستور مستقیم» بدون ابزارهای جبرانی به خوبی در ترجمه رعایت شده است، اما معادلهایی چون «أطلقی» و «إذهب» و ... بدون افزودن نشانههایی برای کاهش تهدید وجهه، نشاندهندۀ توجه مترجم به متن اصلی است، اما ممکن است در برخی موارد با مخاطبان عربزبان تطابق کامل نداشته باشد.
5-1-1-2. با تصحیح
در این شیوه، سخنور با استفاده از ابزارهای جبرانی، قصد دارد کلام خود را تصحیح نماید و از میزان خدشهدارشدن وجهۀ خود و یا مخاطب بکاهد. این ابزارها بر دو نوع هستند: الف- ادب مثبت و ب- ادب منفی.
الف- ادب مثبت
ادب مثبت شامل ابزارهایی است که منجر به رعایت وجهۀ ایجابی میشود؛ مانند موافقت، تأکید بر وجوه اشتراک، ابراز علاقه به مخاطب، درخواست محترمانه، دعا و امثال آنها. در جدول (2)، نمونههایی از این موضوع بررسی شده است.
جدول 2. راهبرد ادب مثبت
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
الهی قربونت برم مامان، خیلی خوشحالم از اینکه روحیهات خوب شده،
|
جعلتُ فداک یا أمی، أنا سعیدة جداً لأنک معنویاتک تحسنت إلى هذه الدرجة.
|
گوینده: سارا (جایگاه پایین)
مخاطب: مهین (جایگاه بالا)
|
ابراز علاقه به مخاطب «جعلت فداک»؛ استفاده از عبارتهای دال بر موافقت «أنا سعیدة جداً»
|
دوست دارم، دوست دارم خیلی، نخون خواهش میکنم، به خاطر من نخون!
|
أنا أحبک، أنا أحبک کثیراً، أرجوک لا تقرأی، لا تقرأی، لا تفعلی ذلک لأجلی.
|
گوینده: مهین (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
ابراز علاقه به مخاطب «أنا أحبک؛ أرجوک»
|
بله قربان، بسپارش به من، خودم جورش میکنم. بله قربان، همین امشب تمومش میکنم، چشم!
|
أجل یا سیدی دعِ الأمر لی، أجل یا سیدی سوف أنتهی منه اللیلة، حاضر.
|
گوینده: فرمانده (جایگاه بالا)
مخاطب: سرباز (جایگاه پایین)
|
ابراز موافقت «أجل؛ حاضر»
|
آهان، دستتون درد نکنه.
|
أجل شکراً جزیلاً لک
|
گوینده: امیر (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
ابراز علاقه به مخاطب «شکراً جزیلاً».
|
بله قربان؟ بله بله، چشم، چشم، چشم حتماً حتماً قربان حتماً. اطاعت میشود قربان.
|
أجل یا سیدی، أجل أجل، حاضر حاضر حاضر، بالتأکید یا سیدی، السمع و الطاعة یا سیدی.
|
گوینده: سرباز (جایگاه پایین)
مخاطب: افسر (جایگاه بالا)
|
ابراز علاقه به مخاطب و تأیید وی «أجل، حاضر؛ السمع و الطاعة»
|
ادامه جدول 2.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
داداشم ازت خواهش میکنم، این دفعه رو من اصلاً حساب نکن!
|
أرجوک یا أخی لا تحسب حسابی هذه المرة.
|
گوینده: امین (جایگاه پایین)
مخاطب: افسر (جایگاه متوسط)
|
درخواست محترمانه «أرجوک»
|
خیلی ممنون. اگر قصد فروش دارین، یه موقع من و سارا مزاحم نباشیم.
|
شکراً جزیلاً. فأخشى أن نسبب لک الإزعاج أنا و سارا.
|
گوینده: مهین (جایگاه متوسط)
مخاطب: محمود (جایگاه بالا)
|
ابراز علاقه به مخاطب «شکراً جزیلاً»
پرهیز از سوءتفاهم «أخشى أن نسبب لک الإزعاج»
|
قبل از هر چیز میخواستم از آقای صبوری تشکر کنم.
و در کل من و مادرم مثل سایر دوستدارانِ آثار پدر، مشتاقانه منتظریم که آخرین اثر پدرم رو بخونید. ببخشید!
|
قبل کل شیء أرید أن أتقدم بالشکر للسید صبوری. و على کل حال أنا و أمی ننتظر بفارغ الصبر مثل بقیة المعجبین لکی نقرأ آخر أعمال والدی... المعذرة.
|
گوینده: سارا (جایگاه بالا)
مخاطب: حضار (جایگاه متوسط)
|
استفاده از واژگان مؤدبانه دربارۀ علاقۀ حضار به متوفی «أتقدم بالشکر؛ بفارغ الصبر؛ المعذرة»
|
خدا پدرتون رو بیامرزه. تسلیت میگیم
|
رحم الله والدک تقبلوا تعازی الحارة، جعلها الله خاتمة الأحزان
|
گوینده: حضار (جایگاه متوسط)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
دعا کردن «رحم الله والدک؛ جعلها الله خاتمة الأحزان»
|
ببخشید، میشه واضحتر بگی؟
|
المعذرة، هل یمکنک التوضیح أکثر؟
|
گوینده: سارا (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
درخواست محترمانه «المعذرة، هل یمکنک»
|
ادامه جدول 2.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
گاهی دلم میگیرد که چرا نیما نذاشت من براش برادری بکنم! هی گفت ما را از مال دنیا همین بس.
|
أشعر بالحزن أحیاناً لأنه لم یدعنی أقف إلى جانبه، وکان یقول هذا یکفینی من مال الدنیا.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: امیر (جایگاه پایین)
|
ابراز علاقه به مخاطب «أشعر بالحزن؛ یکفینی»
|
در جدول (2)، دربردارندة عبارتهای مؤدبانه و خواهش است و مترجم نیز این ساختار را با آوردن چنین واژهها و جملههایی به درستی معادلسازی کرده است؛ برای نمونه: ابراز علاقه به مخاطب: الهی قربونت برم «جعلتُ فداک»؛ عبارتهای دال بر موافقت: خیلی خوشحالم «أنا سعیدة جداً»، ابراز علاقه به مخاطب و تأیید وی: بله، چشم، اطاعت میشود: «أجل، حاضر؛ السمع و الطاعة»، درخواست محترمانه: خواهش میکنم «أرجوک»، پرهیز از سوءتفاهم: یه موقع مزاحم نباشیم «أخشى أن نسبب لک الإزعاج»، استفاده از واژگان مؤدبانه: مشتاقانه منتظریم «ننتظر بفارغ الصبر»، دعاکردن: خدا پدرتون رو بیامرزه «رحم الله والدک».
بنابراین مترجم از ابزارهای ادب مثبت مانند تأکید بر وجوه اشتراک (مثلاً «أجل یا سیدی»)، ابراز علاقه («جعلت فداک»)، و تأیید مخاطب استفاده کرده است که برابرهای مناسبی برای دیالوگهای فارسی هستند. بهکاربردن عبارتهایی چون «شکراً جزیلاً» و «أرجوک» بازتابدهندۀ ادب زبانشناسی در بافت عربی است.
ب- ادب منفی
ادب منفی شامل استفاده از ابزارهایی است که منجر به حفظ وجهۀ سلبی میشود؛ مانند غیرمستقیمگویی در حد متعارف، استفاده از تعدیلگرها مثلاً: «فکر میکنم»، «تا حدودی»، «به نظر من»، «فروتنی» و ...
جدول 3. راهبرد ادب منفی
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
چیه؟ هنوز تو فکر این یارو افصحی هستی؟
|
ما الأمر؟ ألا تزالین تفکرین بأفصحی؟
|
گوینده: امیر (جایگاه پایین)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
استفاده از تعدیلگر «تفکرین»
|
یک وقتایی توی خونه فکر میکنم که یکی داره منو صدا میزنه، میبینم که نیست!
|
أشعر أنه ینادینی فی بعض الأحیان داخل المنزل، فأرى أنه لیس موجوداً.
|
گوینده: مهین (جایگاه متوسط)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
استفاده از تعدیلگر «أشعر؛ أری»
|
امیر! اینجا چیکار داری؟ دنبال چی میگردی؟
|
ماذا ترید من هنا یا أمیر؟ عماذا تبحث؟
|
گوینده: مأمور (جایگاه متوسط)
مخاطب: امیر (جایگاه متوسط)
|
غیرمستقیمگویی به صورت پرسش متعارف «ماذا ترید؟ عماذا تبحث؟»
|
نمیدونم. فکر میکنم یک چیزهایی رو میدونه، ولی نمیگه! چی هست که ما ازش بیخبریم!؟
|
لا أعرف، أعتقد أنه یعرف بعض الأشیاء ولکنه لا یخبرنا بها، ما هو الذی لا نعرفه یا ترى؟
|
گوینده: سارا (جایگاه متوسط)
مخاطب: مهین (جایگاه متوسط)
|
استفاده از تعدیلگر «لا أعرف؛ أعتقد؛ لا نعرف»
|
سارا خانم! من زیاد وقتتو نمیگیرم. بدبینانهاش اینه که فکر کنیم یه جورایی کتاب توی بازار جمع شده!
|
لن آخذ من وقتک کثیراً یا آنسة سارا، أعتقد أن الروایة قد جمعت من السوق.
|
گوینده: صبوری (جایگاه متوسط)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
غیرمستقیمگویی به صورت فعل منفی وقت نگرفتن «لن آخذ من وقتک»؛
استفاده از تعدیلگر «أعتقد»
|
سلام. این رفتارها که درمیآوری چیه!؟ میاومدی بالا
|
مرحباً! ما هذه التصرفات التی تقومین بها؟ تعالی لنصعد إلى الأعلى.
|
گوینده: امیر (جایگاه پایین)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
غیرمستقیمگویی به صورت پرسش متعارف «ما هذه التصرفات؟»
|
ادامه جدول 3.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
اصلاً نمیدونستم جرمم چیه؟!
|
لم أکن أعرف ماذا یحدث؟
|
گوینده: افصحی (جایگاه پایین)
مخاطب: بازپرس پرونده
(جایگاه بالا)
|
غیرمستقیمگویی به صورت پرسش متعارف «ماذا یحدث»
|
تو که این همه باباتو قبول داری، روی اسمش قسم میخوری، چرا بهم دروغ گفت؟! و گفت محل خدمت بابام شمال بوده!؟ هان؟ چرا؟
|
بما أنک تصدق والدک إلى هذه الدرجة و تحلف باسمه، فلم کذب علی؟ لماذا قال لی بأن والدی أدى خدمته الإلزامیة فی الشمال؟ لماذا؟
|
گوینده: سارا (جایگاه متوسط)
مخاطب: امیر (جایگاه پایین)
|
غیرمستقیمگویی به صورت پرسش متعارف «لم کذب علیّ؟ لماذا قال؟»
|
ببینم ما چند تا پرونده حسابداری داریم؟
|
أخبرنی کم ملف محاسبة لدینا؟
|
گوینده: امیر (جایگاه بالا)
مخاطب: کارمند اداره
(جایگاه پایین)
|
غیرمستقیمگویی به صورت پرسش متعارف «کم ملف؟»
|
در جدول (3)، دیالوگها به شکل غیرمستقیمگویی آمده و مترجم نیز با غیرمستقیمگویی و تعدیلگرهای درست زیرنویس کرده است؛ برای نمونه: استفاده از تعدیلگر تو فکر هستی: «تفکرین»، تعدیلگر فکر میکنم «أشعر»؛ تعدیلگر نمیدونم «لا أعرف»، غیرمستقیمگویی بهصورت پرسش متعارف چیکار داری؟ «ماذا ترید»، غیرمستقیمگویی بهصورت فعل منفی: وقتتو نمیگیرم «لن آخذ من وقتک».
5-1-2. بیان غیرمستقیم
در بیان غیرمستقیم، سخنور تلاش میکند بهصورت غیرمستقیم مفهوم سخنش را به مخاطب ارائه دارد و بهگونهای ضمنی و کنایی او را نسبت به درونمایة سخن آگاه سازد. در جدول (4) به نمونههایی از راهبرد بیان غیرمستقیم در فیلم فصل آخر و ترجمۀ عربی آن پرداخته شده است.
جدول 4. راهبرد بیان غیرمستقیم
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
خوب اینها به تو مربوطی نیست! تو بچسپ به صندلیت!
|
هذا لایعنیک، إهتمْ أنت بمنصبک.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: امیر (جایگاه پایین)
|
استفاده از ساختار کنایی «إهتمْ أنت بمنصبک»
|
مغز تو رو هم شستوشو دادن؟! اون کتاب یک مشت اراجیف توش نوشته شده!
|
یبدو أنهم قد غسلوا دماغک أنت الآخر، إن هذه الروایة لیست سوى مجموعة من الترهات.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: امیر (جایگاه پایین)
|
استفاده از ساختار کنایی «قد غسلوا دماغک؛ مجموعة من الترهات»
|
چه پسری بزرگی رو تربیت کردم! این همه سال کلاه سرم گذاشتند!
|
یا لهذه التربیة التی ربیتک إیاها، لقد خُدعت طوال السنوات الماضیة.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: امیر (جایگاه پایین)
|
ساختار کنایی «یا لهذه التربیة؛ لقد خدعتُ»
|
قاطی کرده... بیخیالش شده.
|
فقدت عقلها فترکوها.
|
گوینده: راننده (جایگاه پایین)
مخاطب: مسافر (جایگاه پایین)
|
استفاده از ساختار مجازی «فقدت عقلها»
|
تو همش میگی چشم! اما خدا نکنه کلنگت به ی جایی گیر بکنه.
|
دائماً ما تقول هذا، ولکن أخشى أن لا تفعل ما تقوله.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: کارگر منزل (جایگاه پایین)
|
استفاده از ساختار کنایی «لا تفعل ما تقوله»
|
ادامه جدول 4.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
آره دیگه، همه کارهاشو خودت انجام بده، میخوام سنگ تموم بذاری.
|
أجل، قم بجمیع الأعمال أنت، أرید منک أن تبذل قصارى جهدک.
|
گوینده: محمود (جایگاه بالا)
مخاطب: کارگر منزل (جایگاه پایین)
|
استفاده از ساختار کنایی «تبذل قصارى جهدک»
|
برای من که تا اون موقع آزارم به یک مورچه هم نرسیده بود
|
ولکننی لم أکن قد آذیت نملة حتى ذلک الوقت.
|
گوینده: سرباز (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
استفاده از ساختار کنایی «لم أکن قد آذیت نملة»
|
که حرفهایی پشت سرش بگی که تنش توی گور بلرزه!
|
لکی تتحدث بالسوء حوله؟ لکی تجعل جسده یرتجف فی القبر؟
|
گوینده: سارا (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
استفاده از ساختار کنایی «تجعل جسده...»
|
این همه مدت بابا آزارش به یک مورچه نرسید.
|
لم یؤذ والدی نملة طوال حیاته.
|
گوینده: سارا
(جایگاه متوسط)
مخاطب: مهین (جایگاه متوسط)
|
استفاده از ساختار کنایی «لم یؤذ والدی نملة طوال حیاته»
|
نیست خانم من! نیست. این وصلهها به عمو نیمایِ من نمیچسپه!
|
لیس صحیحاً یا سیدتی، هذه الأمورُ لا تلیق بعمی نیما.
|
گوینده: امیر
(جایگاه پایین)
مخاطب: سارا (جایگاه متوسط)
|
استفاده از ساختار کنایی «هذه الأمور لا تلیق بعمی».
|
در جدول (4)، دیالوگها بیشتر به صورت ساختار کنایی آمده و پس از آن صورتهای دیگری چون ساختار مجازی و... به کار رفته است. مترجم توانسته است معادلهای درست این کنایات و مجاز را انتقال دهد؛ برای نمونه: ساختار کنایی بچسپ به صندلیت: «اهتمْ أنت بمنصبک»، میخوام سنگ تموم بذاری: «أرید منک أن تبذل قصارى جهدک»، این وصلهها نمیچسبه: «هذه الأمور لا تلیق ب..» و ساختار مجازی: قاطی کرده «فقدت عقلها» و ... . مترجم در انتقال کنایات و غیرمستقیمگوییها، عملکرد مناسبی داشته است، بهکاربردن غیرمستقیمگویی در ترجمه عربی با توجه به بافت فرهنگی، ستودنی است؛ ساختارهایی مانند «لا تفعل ما تقوله» یا «ربما کان الأمر صعباً» تهدید وجهه را کاهش میدهد.
5-2. انجامندادن کنشهای تهدیدکنندة وجهه
این راهبرد کلامی، زمانی اتفاق میافتد که سخنور درخواست خود را ارائه ندهد و دربارۀ آن نیز هیچ سخنی به میان نیاورد، در نتیجه خواستۀ او هرگز عملی نمیشود و وجهۀ طرفین گفتوگو نیز خدشهدار نمیشود. در برخی از صحنههای فیلم فصل آخر، برخی از شخصیتها در برابر سخن طرف مقابل خود، سکوت کرده و پاسخی نمیدهند. در این صورت درخواست آنها پاسخ داده نمیشود و به نتیجۀ ایدهآل نمیرسند. این راهبرد کلامی بهصورت نادر در این فیلم رخ داده است. در جدول (5) نمونههایی از این راهبرد ارائه شده است.
جدول 5. راهبرد انجام ندادن کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
نه دادگاهی نه سؤال و جوابی.. هیچی هیچ! من و نیما یک چیزهایی رو فهمیده بودیم ...
|
دون محاکمة و دون سؤال و جواب و دون أی شیء. أدرکنا بعض الأشیاء أنا ونیما ...
|
گوینده: افصحی (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین)
|
عدم بیان درخواست و پیگیری نکردن مطالبات شخصی خود از طرفین گفتوگو «دون محاکمة و دون ...»
|
هیچکس نمیدونست اون زن چرا اینجاست و چجوری به این روز افتاده!؟
|
لم یکن أحد یعرف لم هی موجودة هنا، او کیف وصلت الى هنا.
|
گوینده: نیما (جایگاه بالا)
مخاطب: بینندۀ تلویزیون
(جایگاه پایین)
نیما در قالب راوی اول شخص، بخشهایی از فیلم را روایت میکند.
|
گوینده نسبت به اتفاقی که افتاده، آگاهی نداشته و نمیتواند دربارۀ آن نیز پرسوجو کند «لم یکن أحد یعرف ...»
|
ادامه جدول 5.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
|
عجیبه! ولی این همه سال راجب به شما به من چیزی نگفت!
|
یاللعجب، لکنه لم یخبرنی شیئاً عنک طوال تلک السنوات.
|
گوینده: سارا (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
عدم مطلع کردن گوینده نسبت به دوران جوانی مخاطب؛ لذا گوینده نمیتواند درخواست خود را دربارۀ آن دوران تکمیل نماید «لم یخبرنی شیئاً عنک ..»
|
|
همیشه دلم میخواست برگردم، اما هیچ وقت پیش نیومد، تا اینکه، تا اینکه نیما...
|
ربما رغبت بالعودة دائماً لکننی لم أتمکن من ذلک حتى توفی نیما.
|
گوینده: افصحی (جایگاه بالا)
مخاطب: سارا (جایگاه پایین
|
عدم بیان درخواست خود (اقدام به بازگشت به ایران) در طول دوران زندگی که با بیماری مادر، دستوپنجه نرم میکرد «ربما رغبت بالعودة دائماً لکننی...»
|
|
قضیۀ اون شب رو فراموش کن. اون پسره رو ولش کن. منو تو هر چی باشیم، برادریم.
|
إنس أمر تلک اللیلة یا أمین، أما ذلک الشاب فدعک منه... أنا و أنت أشقاء
|
گوینده: سرگروهبان (جایگاه بالا)
مخاطب: سرباز (جایگاه متوسط)
|
دعوت از مخاطب مبنی بر عدم بیان درخواست خود و فراموش کردن اتفاقات رخداده «إنس ..؛ دعک منه»
|
|
شما که رفیقشی بگو! چرا بابام نمیخواد من بدونم سی سال پیش چیکار میکرده.. ها؟
|
أنت صدیقه الحمیم، أخبرنی لماذا لا یرید والدی أن أعرف ماذا کان یعمل قبل ثلاثین عاماً؟
|
گوینده: امیر (جایگاه پایین)
مخاطب: افصحی (جایگاه بالا)
|
محمود با اعمال نفوذ در خانوادۀ خود و سارا، تلاش داشت که کسی نسبت به گذشتۀ او آگاهی پیدا نکند؛ از این رو، اجازۀ بیان درخواست به امیر نمیدهد «لماذا لا یرید والدی أن أعرف...»
|
|
|
|
|
|
|
ادامه جدول 5.
دیالوگ فارسی
|
زیرنویس عربی
|
طرفین گفتوگو
|
ساختار ادب
|
شاید آنقدر براش ناگوار بوده که بازگوکردنش آزارش میداده!
|
ربما کان الأمر صعباً علیه جداً حتى یقوله.
|
گوینده: سارا (جایگاه متوسط)
مخاطب: مهین (جایگاه پایین)
|
سارا تأکید میکند که پدرش در چنان شرایط سختی قرار داشت که دربارۀ مهمترین مسألۀ زندگیاش سخنی به میان نیاورده است.
|
|
|
|
|
|
|
در راهبرد انجام ندادن کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه، دیالوگ فارسی با عبارتها و جملههایی مانند هیچی و... بیان شده و مترجم با معادلهایی مانند دون أی شی و.. به درستی آن را برگردان کرده است: پیگیری نکردن مطالبات شخصی خود از طرفین گفتوگو: نه سؤال و جوابی، هیچی هیچ «دون سؤال و جواب و دون أی شیء»، به من چیزی نگفت، عدم مطلع کردن گوینده «لم یخبرنی شیئاً»، دعوت از مخاطب بر عدم بیان درخواست خود: «إنس»، ندادن اجازة بیان درخواست: چرا بابام نمیخواد من بدونم «لماذا لا یرید والدی أن أعرف». ترجمة این عبارتها به خوبی سکوت و انفعال را بازتاب داده است و با اینکه این راهبرد، کمتر در فیلم استفاده شده است، اما ترجمه پیام کلی را به دقت منتقل کرده است.
- بحث و نتیجهگیری
بر اساس الگوی براون و لوینسون، بیشتر کنشهای گفتاری چون امریها، درخواستها و شکایات در فیلم فصل آخر، ذاتاً هم وجهۀ شنونده و هم گوینده را تهدید میکند، اما مترجم تلاش کرده است در برخی جاها این کنشهای تهدیدکنندۀ وجهه را اصلاح و ساختار ترجمه را به ادب زبانشناسی نزدیک کند. در زیرنویس عربی، راهبرد بیان مستقیم یا بدون تصحیح (بدون استفاده از ابزارهای جبرانی و بهصورت دستور، انتقاد، تقاضای مستقیم و اعتراض و شکایت) صورت میپذیرد و یا اینکه با تصحیح (با استفاده از ابزارهای جبرانی همچون تعدیلکنندهها، تشکیکواژهها، تقریبنماها و غیره) صورت میپذیرد. راهبرد بیان مستقیم بدون تصحیح در زیرنویس عربی فیلم فصل آخر توسط محمود (گوینده) به امیر و سارا (مخاطب) ارائه میشود.
راهبرد بیان مستقیم ادب مثبت (از انواع بیان مستقیم با تصحیح) در زیرنویس عربی توسط امیر و سارا (گوینده) به محمود (مخاطب) ارائه میشودد، اما در ارتباط با بیان غیرمستقیم باید گفت که مترجم تلاش کرده است از ابزارهای غیرمستقیم جهت ادبمند کردن ساختار زبانی دیالوگهای شخصیتهای فیلم استفاده کند و این موضوع در میان همة شخصیتهای فیلم، گسترش پیدا کرده است. در زیرنویس فیلم، گوینده در بخشهای گوناگون، تلاش میکند بهصورت غیرمستقیم مفهوم سخنش را به مخاطب ارائه نماید و بهگونهای ضمنی و کنایی او را نسبت به درونمایة سخنش آگاه سازد (بیان غیرمستقیم).
در برخی از بخشهای زیرنویس عربی فیلم، مشاهده میشود که گوینده نمیتواند درخواست خود را ارائه نماید؛ از این رو، هیچ کُنش تهدیدکنندة وجهه به کار نمیرود (انجام ندادن کُنشهای تهدیدکنندۀ وجهه). این راهبرد زبانی بیشتر در زیرنویس عربی دیالوگهای مهین در فیلم فصل آخر استفاده شده است که این مسأله نیز به ویژگیهای شخصیتی عزلتطلب این شخصیت فیلم باز میگردد.
در جدول (6) به بسامد و درصد حضور هر یک از راهبردهای زبانی ادبمند و یا تهدیدکنندۀ وجهه در زیرنویس عربی فیلم موردبحث اشاره میشود.
جدول 6. بسامد و درصد حضور کُنشهای ادبمند در زیرنویس عربی
|
انجام دادن کُنشهای تهدیدکنندۀ وجهه
|
انجام ندادن کُنشهای تهدیدکنندۀ وجهه
|
جمع کل
|
بیان مستقیم
|
بیان غیرمستقیم
|
بدون تصحیح
|
با تصحیح
|
بسامد
|
48
|
ادب مثبت 41
ادب منفی 58
|
44
|
10
|
201
|
درصد
|
24
|
ادب مثبت 20
ادب منفی 29
|
22
|
5
|
100
|
تعارض منافع
تعارض منافع ندارم.
ORCID
Zahra Hozhabri
|
|
|
Fereshteh Afzali
|
|
|
[1]. Brown, P. & Levinson, S.
[2]. Culpeper, J.
[3]. Leech, G.
[4]. Indirect request
[5]. Lakoff, R.
[6]. Mills, S.
[7]. Brown, P.
[8]. Levinson, S.
[9]. The Royal Society
[10]. Grice, P.
[11]. Goffman, E.
[12]. Scolon, R.