1. مقدمه
زبان بهمنزلۀ نهاد و رفتاری اجتماعی از ضروریات زندگی اجتماعی است که سبب ایجاد فرهنگهای گوناگون میشود. زبان ابزار بروز ادبیات و فرهنگ هر جامعۀ زبانی است و درک درست زبانها فقط از طریق فرهنگی که در آن ریشه دارند، امکانپذیر است (Shah & Shah, 2015). تمرکز بر کاربرد زبان نشان میدهد که زبان ریشه در بافت و فرهنگ جامعۀ سخنگویان بومی آن زبان دارد (Patil, 2015).
زبان، ادبیات، و فرهنگ سه موضوع وابسته به هم هستند که ارتباط محکمی میان آنها وجود دارد. این سه در کنار هم سبب پیشرفت تفکر و تحقق ارزشها و سنتهای بشری میشوند و همچون آینه در جامعۀ زبانی خود عمل میکنند (Shah & Shah, 2015). فرهنگ پدیدهای بسیار پیچیده است. به گفته پاتیل (2002) فرهنگ لایههای گوناگون دارد که هر چه به سمت لایۀ درونی پیش میرویم به زمان بیشتری برای شناخت موارد فرهنگی نیاز داریم. زبان و ادبیات بارزترین ویژگیها و ابزار یک فرهنگ محسوب میشوند. زبان یک رسانه است و ادبیات حالتهای واقعی و درست فرهنگ را نشان میدهد. زبان و ادبیات هر جامعه زبانی عمیقاً تحت تأثیر فرهنگ آن جامعه است و از طرف دیگر، فرهنگ نیز برای رشد و توسعه به زبان و ادبیات وابسته است و بدون آنها نمیتواند به افراد دیگر منتقل شود (Shah & Shah, 2015). به نظر پاتیل (2015) زبان و ادبیات بار فرهنگی الگوهای فکری و روابط اجتماعی فردی و میانفردی را به دوش میکشند.
به گفته مالینوفسکی[1](1964، به نقل از Patil, 2015) ارتباط میان زبان و فرهنگ به گونهای است که بهترین توصیف و تعبیر یک رفتار زبانی از طریق بافت فرهنگی- اجتماعی مناسب آن دریافت میشود. بنابراین اصل اساسی، نظریۀ مالینوفسکی که تمام جنبههای یک فرهنگ با هم در ارتباط هستند، مؤثرترین ایده در زبانشناسی فرهنگی[2] است. زبانشناسی فرهنگی به مطالعۀ مفهومسازی فرهنگی[3] میپردازد (Sharifian, 2012) و جنبههایی از زبان را که در شناخت زبان مؤثرند، مورد توجه قرار میدهد (Sharifian, 2011). ازاینرو میتوان گفت زبان بخشی از یک فرهنگ، محصولِ آن، و نیز دربردارندۀ آن فرهنگ است؛ به همین دلیل توجه به بافتهای فرهنگی-اجتماعی مرتبط با گفتگوها ضروری است (Behura, 1986 به نقل از Patil, 2015).
آثار و ارزشهای ادبی هر جامعۀ زبانی نقشی بسیار مهم در زنده نگهداشتن و پویایی ارزشهای فرهنگی آن جامعه دارند. ادبیات فارسی نیز آثار ارزشمندی دارد که از جمله میتوان به شاهنامۀ فردوسی اشاره کرد که فقط اثری ادبی و حماسی نیست، بلکه مانند دائرةالمعارفی در ادبیات ایران و جهان میدرخشد. در این پژوهش با استناد به نظریۀ "زبانشناسی فرهنگی" و بر اساس طرحوارۀ کاربردشناسی به روش توصیفی – تحلیلی، "نمودهای زبانی مفهوم عذرخواهی" را بهعنوان یک ارزش فرهنگی – اجتماعی برای نشان دادن احترام به دیگران، در تمامی ابیات شاهنامه بررسی مینماید و در پی پاسخ به این پرسشهاست: مفهومسازی عذرخواهی در این اثر فاخر باستانی چگونه است؟ آیا این امر فقط از جانب افرادی در موقعیت اجتماعی و سنی پایینتر رعایت شده است؟ از میان کنشهای کلامی و غیرکلامی با توجه به رابطۀ اجتماعی طرفین کدام یک کاربرد بیشتری دارد؟
- پیشینۀ پژوهش
پژوهشهای متفاوتی دربارۀ زبان و فرهنگ، مفهومسازی فرهنگی، و نیز شاهنامه انجام شدهاست. سراج (1403) ساختار زبانی –فرهنگی گفتار پوزشخواهی را در 5 گفتار منتخب با محتوای پوزشخواهی در شاهنامه با استفاده از روش رقیه حسن در ساختار متن و نیز ساسانی و یزدانی در تقسیمبندی گامها به روش کیفی بررسی کردهاست؛ بدینگونه که گفتار پوزشخواهی در شاهنامه ساختار ویژهای دارد و مواردی چون موقعیت و جایگاه افراد و نیز اهمیت موضوع بر آن تأثیرگذار است. رضائی و همکاران (1403) با استفاده از الگوی ادب براون و لوینسون و به روش کیفی و کمّی تأثیر منزلت اجتماعی را در کارگفت عذرخواهی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در هر سه جایگاه منزلت اجتماعی بالا، متوسط و پائین راهبرد ادب منفی کاربرد بیشتری داشتهاست و نیز نوع خطا بر انتخاب نوع راهبرد ادب برای جبران خطا، اثرگذار است.کتاب مجموعه مقالات زبانشناسی فارسی در بافتهای فرهنگی[4] گردآوری شده توسط شریفیان و کورنگی (2021) و کتاب مجموعه مقالات پیشرفتهایی در زبانشناسی فرهنگی[5] به کوشش شریفیان (2017) شامل مقالاتی متفاوت از نویسندگان در زمینۀ زبانشناسی فرهنگی شامل بررسی مفهومسازی فرهنگی مواردی چون دموکراسی، کنایه، مرگ، رودخانه، لب، دهان و زبان، استعارۀ فرهنگی، شناخت فرهنگی و دیگر موضوعات مرتبط در زبانهای گوناگون است. موضوع فرهنگ در شاهنامه نیز در بعضی آثار ایرانی بررسی شدهاست مانند بررسی توصیفی تحلیلی و بعضا هرمنوتیکی مبانی اندیشه فردوسی و بیان هنری و شاخصهای زبانی شاهنامه و کشف یک نظام و ساحت فرهنگشناختی بزرگ، بومی و اصیل در شاهنامه به وسیلۀ آچاک و ناروئی (1402)، و بررسی چگونگی شکلگیری هویت ایران و برخی نمادهای هویت این مرز و بوم و بیان اینکه فرهنگ و هویت ایرانی قدمتی هزارانساله دارد و جهانبینی مستقل ایرانی ریشه در تاریخ و پیشینهای کهن دارد که این خود نیز از زیربناهای فرهنگ و تمدن بشری است توسط خانلو و همکاران (1395).
با وجود پژوهشهای انجامشده در زمینههای گوناگون در شاهنامه، مطالعۀ زبانشناختی شاهنامه در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی بیانگر جنبهای نوین در تحقیقات و بررسی این اثر ارزشمند است. به دلیل نبود چنین پژوهشی این مقاله از دریچۀ زبانشناسی فرهنگی مفهومسازی فرهنگی "عذرخواهی" را در شاهنامۀ فردوسی مطالعه و بررسی میکند.
- روش پژوهش
جامعۀ آماری این پژوهش توصیفی-تحلیلی کتاب شاهنامۀ فردوسی است. با روش کتابخانهای تمام ابیات شاهنامه به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق (حدود 50هزار بیت) تکبهتک مطالعه و دادههای مورد نظر در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی و با استفاده از ابزار تحلیلی طرحواره کاربردشناسی فرهنگی جمعآوری و فیشبرداری شدهاند. بر اساس چهارچوب تحلیلی زبانشناسی فرهنگی و ابزار تحلیلی طرحواره کاربردشناسی تکمفهوم و تککنشهای مربوط به هر داده در رویدادهای گفتاری گوناگون بحث و بررسی شده، نوع کنش هر یک از لحاظ کلامی و غیرکلامی و نیز نوع رابطۀ سازمانی میان افراد مشخص و طبقهبندی شده، و سپس این اطلاعات در جداولی درج شدهاند.
- بحث و بررسی
4. 1. چهارچوب نظری
طرحوارههای فرهنگی، بهعنوان یکی از ابزارهای تحلیل، نشاندهندۀ گوناگونی زبانها و نیز ویژگیهای زبانها در مفهومسازی فرهنگی است (Sharifian, 2015) و در بسیاری از جنبههای زبان نشان داده میشوند. ازآنجاکه این طرحوارهها ریشه در فرهنگ هر جامعه دارند، حاوی معانی متفاوتی در هر زبان هستند. همچنین ابزار تحلیلی اساسی برای درک معنای کاربردشناسی به شمار میروند. به عبارتی دانشی که سبب درک رویدادهای گفتاری میشود، ساختاری فرهنگی دارد؛ از اینرو نقش طرحوارۀ فرهنگی در درک معنای کاربردشناسی مهم است. از دیدگاه زبانشناسی فرهنگی داشتن تصور و برداشت مناسب از مخاطب به وجود طرحوارههای فرهنگی مشترک میان افراد بستگی دارد. برای داشتن مکالمه موفق گوینده و شنونده هر دو باید با این طرحوارههای فرهنگی آشنا باشند تا نقش و معنای درست رویدادهای گفتاری را درک کنند. بهطور خلاصه طرحوارۀ فرهنگی منبعی از دانش است که زمینهای را برای بخش چشمگیری از معنای دائرةالمعارفی و کاربردشناسی زبانهای بشری و نیز برای دانش مشترک میان اعضای یک جامعه زبانی فراهم میکند (Sharifian, 2017a).
طرحوارۀ فرهنگی چهارچوبی را برای ابزارهای کاربردشناسی شامل کنشها/ رویدادهای گفتاری،[6] تکمفهوم[7]ها و تککنش[8]ها با عنوان طرحوارهای فرهنگی کاربردشناسی[9] ارائه میدهد که مبنایی است برای انتقال معنای کاربردشناسی. به گفته می[10] (2010) تکمفهوم نمونۀ موقعیتی عمومی و کلی از یک کنش (تککنش) است که میتواند در یک موقعیت خاص و یا مجموعهای از موقعیتها به کار رود. از طرف دیگر، تککنش به بازنماییهای خاص تکمفهوم ارجاع میدهد. دانش بافت موقعیتی و تکمفهومهای بنیادی وابسته به کنش کاربردشناسی منجر به داشتن درک صحیح از تککنشها میشود. طرحوارههای فرهنگی کاربردشناسی (به اختصار : طرحواره کاربردشناسی) یک ارتباط سلسلهمراتبی میان ابزارهای کاربردشناسی ایجاد میکند که شریفیان آن را یک مجموعۀ کاربردشناسی[11] مینامد؛ بدین گونه که یک طرحواره کاربردشناسی میتواند زیربنای چند تکمفهوم باشد که با کنشهای گفتاری خاص در ارتباط هستند و هر یک از تکمفهومها به روشهای متفاوت زبانی از طریق تککنشها نشان داده میشوند (Sharifian, 2017a). به بیانی دیگر یک طرحواره کاربردشناسی واحد میتواند زیربنای چند کنش/ رویداد گفتاری باشد که با تکمفهومهای آن بافت خاص در ارتباط هستند که سخنگویان برای داشتن ارتباطی موفق با انتخاب تکمفهوم درست و مناسب، گفتار و تککنش خود را تولید میکنند. لازم به ذکر است اگرچه طرحوارۀ کاربردشناسی چهارچوبی کلی برای آنچه رفتار زبانی مناسب نامیده میشود، ارائه میدهد اما انتخاب تکمفهوم و تککنش کاملاً به اختیار سخنگو است.
- 2. فرهنگ و عذرخواهی
تانگ[12] (1998) فرهنگ را شیوۀ کلی زندگی یک گروه از جامعه میداند. به نظر وی همۀ افراد دارای فرهنگ هستند و فرهنگها برای برآوردن نیازهای بشری پدید آمدهاند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. هر جامعه فرهنگ خاص خود را دارد و بر اساس ارزشها و هنجارهای رفتاری خود، الگوهای رفتاری منحصر به فردی را دربرمیگیرد که با فرهنگهای دیگر متفاوت است. با وجود تفاوتها میان فرهنگهای گوناگون، ویژگیهای مشترکی نیز وجود دارد و زبان یکی از این ویژگیهای عام فرهنگی است (رستمبیک و رمضانی، 1391).
زبان ابزاری است برای نشان دادن میراث فرهنگی هر جامعه، و ادبیات در این راستا نقش بهسزایی بازی میکند. متون گذشته در هر سرزمین چون آیینهای فرهنگ و آداب نسلهای پیشین را نشان میدهند (حقی، 1400). با مطالعۀ تاریخ ایران کهن این نکته دریافته میشود که اخلاق و ادب پایه و رکن اصلی روابط اجتماعی در ایران باستان است؛ به گونهای که ادب و رفتار خوب از ویژگیهای اصلی سرشت پارسیان تلقی میشد، و احترام ویژگی و صفت کلی جامعۀ ایرانی بوده که در میان همۀ طبقات اجتماعی رعایت میشده است.
اخلاق و ادب رکنی اساسی در زندگی فردی و اجتماعی و از والاترین گرایشهای آدمی است که شخصیت حقیقی انسان را نشان میدهد. ازاینرو بررسی مقولههای اخلاقی در متون فرهنگی معتبر اهمیت بهسزایی دارد (زارع و زمردی، 1392). زبان و ادبیات بار فرهنگی الگوهای فکری و روابط اجتماعی فردی و میان فردی را به دوش میکشند، بنابراین ادبیات زمینۀ مناسبی برای بررسی ارزشهای اخلاقی و اجتماعی یک جامعه است. عذرخواهی و رفع دلخوری یکی از موارد اخلاقی است که در هر فرهنگ آدابی خاص دارد و از مؤثرترین روشها برای اعتمادسازی دوباره در مذاکرات و بحثها است؛ به بیانی دیگر عذرخواهی یکی از روشهای ارتباط کلامی است که گویشوران برای جبران خطای انجامشده از آن استفاده میکنند. نحوۀ بیان عذرخواهی و عبارات بهکاررفته در آن تا حدی نشاندهندۀ ادب سخنور است و سبب تحکیم رابطه بین افراد میشود.
زبانشناسان تعاریف متفاوتی از عذرخواهی ارائه دادهاند.گافمن[13](1971) عذرخواهی را یکی از روشهای بهبود ارتباطات میداند که سبب برقراری دوباره سازش و هماهنگی اجتماعی بین افراد (کنشگرها) میشود. به نظر واگاتسوما و روست[14] (1986) عذرخواهی روغن گریس اجتماعی است که نقش اصلی آن بهبود رابطۀ آسیبدیده میان دو طرف ناراحتکننده و ناراحتشده است و سبب کاهش احساسات منفی دیگران میشود. از آنجاکه بحثها عموماً بر پایۀ خشم، قدرت و ابراز حق پیش میروند تا علایق، نتیجۀ ضعیفی خواهند داشت یا به بنبست رسیده و بینتیجه میمانند. بنابراین عذرخواهی برای برطرفکردن بحثها و ایجاد اعتماد مجدد میان گفتگوکنندگان ضروری است (Ury, Brett & Goldberg, 1988).
هنگامیکه گوینده متوجه میشود گفتار یا کردار وی سبب آزردگی دیگری شدهاست، یا اینکه رفتاری با انتظارات مخاطب، یا حتی خود گوینده و نیز ارزشهای جامعه همساز نباشد، عذرخواهی مطرح میشود. براون و لوینسون (1978) در نظریۀ ادب خود بر این باورند که عذرخواهی در پیِ عملی که تهدیدکنندۀ وجهه است، مطرح میشود. وجهه از نظر براون و لوینسون ارزش اجتماعی سخنوران در ارتباطات است که از لحاظ عاطفی در افراد وجود دارد و قابل تهدید و تخریب شدن، حفظ کردن، و بالا بردن است و همیشه باید در تعاملات مدّنظر قرار گیرد. نوع عذرخواهی تا حد زیادی بستگی به متغیرهای اجتماعی مانند موقعیت (منزلت) اجتماعی، وضعیت، سن ، روابط و فاصله بین سخنگویان دارد. گفتنی است که راهبردهای ادب و احترام و روشهای عذرخواهی با توجه به وضعیت و سن شرکتکنندگان متفاوت است؛ هرچند که سن و جنسیت از عوامل تأثیرگذار در کنش عذرخواهی در نظر گرفته نمیشوند و عامل مهم، رنجیدگی یک فرد است (کوتلکی و محمدی، 2017).
عذرخواهی در همۀ فرهنگها وجود دارد یکی از نقشهای اصلی فرهنگ ارائه دادن راهحلهای کاربردی برای مشکلات و موضوعات مهم در روابط اجتماعی است (Chiu &Hong, 2006)، اعتمادسازی یکی از این موارد است و عذرخواهی در فرهنگهای گوناگون روشی برای ایجاد اعتماد دوباره است. باید در نظر داشت که عذرخواهی در هر جامعه با توجه به فرهنگ و هنجارهای خاص آن متفاوت از دیگری است (رضائی و همکاران،1403)؛ معنا و نقش آن در هر فرهنگی متفاوت و وابسته به بافتهای فرهنگی هر جامعه است. به باور لیکاف (2015) ، در بازنمایی پوزشخواهی عوامل بافتی بر واکنش گوینده نسبت به خطای رخداده تأثیرگذار است؛ به بیانی کاملتر میتوان گفت نوع خطا، میزان خسارت وارد شده به مخاطب، و الزامات بافتی و فرهنگی در انتخاب نوع کنش پوزشخواهی از سمت گوینده مؤثر هستند. دانش فرهنگی و اجتماعی محیط پیرامونی افراد به آنها کمک میکند تا زبان صحیح و درستی برای بهبود رابطۀ خدشهدار شده به کار گیرند (سراج، 1403).
عذرخواهی بخشی از احترام است و احترام نیز بخشی از ادب محسوب میشود؛ این دو برای اصلاح عمل تهدیدکنندۀ وجهه و نیز جلوگیری از تهدید وجهه و تعامل منفی در جامعه ضروری هستند. ازاینرو، هرچه بیشتر دربارۀ نقش عذرخواهی بهعنوان بخشی از احترام و لزوم ادای آن در بهبود تهدید وجهه بحث شود، گامهای بیشتری در مسیر داشتن تعامل اجتماعی صحیح برداشته شده است.
زبان فارسی به دلیل سیستم پیچیدۀ فرهنگی – اجتماعی آن، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. به نظر بیمن[15] (1986) روابط اجتماعی بینفردی در ایران اهمیت بالایی برای غیرایرانیان دارد و آنها علاقۀ زیادی به روابط اجتماعی بینفردی در ایران دارند. به باور وی کیفیت زندگی اجتماعی در ایران بهطور چشمگیری با دیگر کشورها حتی همسایگان نزدیک آن متفاوت است. وی روابط فردی در ایران را به منزلۀ هنری میداند که نیازمند مهارتهای پیچیده است. روابط فردی عموماً از طریق ارتباطات انجام میشود؛ ازاینرو به نظر بیمن مهارتهای کلامی و کاربرد زبان نقش مهمی در زندگی روزمره ایرانیان دارد، مفهومی که با عباراتی چون حرمت کلام، عفت کلام و یا قداست کلام بیان میشود (Sharifian, 2017).
- 3. یافتهها
شاهنامه، نامۀ فرهنگ ایران، نمود تاریخ و فرهنگ قوم ایرانی است که در لابهلای هر رویداد آن پیام و نکتهای آموزنده و ارزشمند نهفته است و این خود نشان از اهمیت ارزشهای اخلاقی نزد ایرانیان باستان دارد. با توجه به نقش مهم ادبیات در انتقال میراث فرهنگی، این پژوهش نمودهای زبانی مفهومسازی عذرخواهی را در تمام ابیات و شخصیتهای شاهنامه و البته با نگاهی از داخل روایت بررسی میکند. این مفهومسازیها ممکن است به صورت کنش کلامی، غیرکلامی، یا هر دو با هم و با استفاده از حرکات بدن مشخص شده باشند. این دو کنش سبب انتقال معنا، مفهوم و نیز احساسات میشوند. ازاینرو تمامی ابیات شاهنامه تکبهتک مطالعه شده و56 نمونۀ مفهومسازی عذرخواهی در میان شخصیتها و در موقعیتهای گوناگون گردآوری، بررسی و طبقهبندی شدهاند. از این تعداد، در 19 مورد کنش عذرخواهی از سمت شخصیتی با سن و موقعیت اجتماعی بالاتر نسبت به مخاطب خود انجام شده که 9 مورد آن به صورت کنش غیرکلامی مانند "فرود آمدن از اسب" و 10 مورد کنش کلامی چون "پوزش بخواست" بودهاست. در 37 مورد شخص با موقعیت و سن پایینتر از طرف مقابل خود عذرخواهی کردهاست که 14 مورد به صورت کنش غیرکلامی مثل "زمین را ببوسید"، 21 مورد کنش کلامی مانند "پوزش آورد" و 2 مورد که مفهومسازی موردنظر بیانکنندۀ هر دو کنش کلامی و غیرکلامی با هم هستند مانند "برفتند با پوزش و آفرین" که "رفتن" بهعنوان کنش غیرکلامی و "با پوزش و آفرین" به صورت کنش کلامی درنظر گرفته میشوند. به بیانی میتوان گفت تقریباً 34 درصد(33.92) موارد مربوط به عذرخواهی از سمت فرد با سن و موقعیت اجتماعی بالاتر بوده و حدود 66 درصد (66.07) عذرخواهی از طرف شخص با سن و یا موقعیت اجتماعی پایینتر صورت گرفتهاست؛ این آمار در جداول نشان داده شدهاند. نمونههای مفهومسازی عذرخواهی با توجه به سن و موقعیت اجتماعی شخصیتها به دو گروه تقسیم و در جدولهایی مشخص شدهاند. گفتنی است که عذرخواهی کنشی به نشانه احترام است، بنابراین طرحوارۀ کاربردی در تمام نمونهها "عذرخواهی" است. در ادامه چند بیت برای نمونه و مثال ذکر میشود.
- 3. 1.عذرخواهی از طرف شخص با سن و موقعیت اجتماعی بالاتر
این قسمت شامل نمونههایی است که نشان میدهد عذرخواهی بهعنوان یک ارزش از طرف شخصیتی با سن و موقعیت اجتماعی بالاتر چگونه به فردی در جایگاه پایینتر و سن کمتر ابراز میشود. این نمونهها بر اساس اینکه کلامی، غیرکلامی و یا هر دو با هم باشد در سه گروه تقسیم شدهاند.
- 3. 1. 1. عذرخواهی به صورت کنش کلامی
1. همیکرد پوزش از آن کار شاه
|
کزو داشت آزار بربیگناه
|
جدول 1. عذرخواهی شاه از بوزرجمهر
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانه احترام
|
رویداد گفتاری
|
آزاد کردن بوزرجمهر برای پاسخ دادن به فرستاده روم
|
تکمفهوم
|
عذرخواهی نوشینروان از بوزرجمهر
|
تککنش
|
همیکرد پوزش (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
شاه ایران / وزیر ایران
|
2. چو از تاج دارا فروزش گرفت
|
همای اندر آن کار پوزش گرفت
|
جدول 2. عذرخواهی همای از داراب
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانه احترام
|
رویداد گفتاری
|
دیدار داراب و همای در ایوان همای
|
تکمفهوم
|
عذرخواهی همای از فرزندش داراب برای ترک او در خردسالی
|
تککنش
|
پوزش گرفت (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
شاه ایران (مادر) / فرزند شاه ایران
|
در هر دو نمونه کنش عذرخواهی فقط به صورت کلامی از طرف مهمترین شخصیت (شاه ایران) نسبت به طرف مقابل که در نمونۀ اول وزیر شاه و در مثال دوم فرزند شاه است، انجام شدهاست. در مورد اول شاه ایران، نوشینروان، وزیر دانای خود را زندانی کرده بود و پس از اینکه متوجه اشتباه خود شد او را آزاد کرد و از او عذرخواهی نمود. در مثال دوم همای، ملکۀ ایران، فرزند خود را در نوزادی به آب میسپارد که توسط خانوادهای پیدا و بزرگ میشود. با رشد داراب نشانههای فرّ شاهی در او نمایان شد و همین سبب کنجکاوی وی دربارۀ اصل و ریشهاش و پیدا کردن مادر خود، همای، بعد از سالیان شد. در این زمان همای پس از سی سال پادشاهی، از پسر خود عذرخواهی کرد و او را به تخت شاهی نشاند.
- 3. 1. 2. عذرخواهی به صورت کنش غیرکلامی
1. به سوی کتایون فرستاد گنج
|
یکی افسری، سرخ یاقوت پنج
|
جدول 3. عذرخواهی قیصر روم از دخترش
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانه احترام
|
|
رویداد گفتاری
|
برگشت قیصر از نزد گشتاسپ
|
|
تکمفهوم
|
فرستادن هدایای بسیار و ارزشمند برای کتایون
|
|
تککنش
|
فرستاد گنج (غیرکلامی)
|
|
روابط سازمانی
|
قیصر روم (پدر) / کتایون، همسر فرزند شاه ایران (دختر)
|
|
2. چو قیصر ورا دید خامش بماند
|
بر آن نامورتخت زرین نشاند
|
کمر خواست از گنج و انگشتری
|
یکی افسری نامور قیصری
|
ببوسید و پس بر سر او نهاد
|
ز کار گذشته همیکرد یاد
|
|
|
|
|
جدول 4. عذرخواهی قیصر روم از گشتاسپ
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
ارج نهادن گشتاسپ توسط قیصر
|
تکمفهوم
|
سکوت قیصر، نشاندن گشتاسپ بر تخت زرین، بوسیدن وی و گذاشتن تاج قیصری بر سر او
|
تککنش 1
|
خامش بماند (غیرکلامی)
|
تککنش 2
|
بر آن نامور تخت زرین نشاند (غیرکلامی)
|
تککنش 3
|
ببوسید (غیرکلامی)
|
تککنش 4
|
یکی افسری نامور قیصری بر سر او نهاد (غیرکلامی)
|
روابط سازمانی
|
قیصر (پدر همسر) / گشتاسپ (داماد)
|
پس از خودداری لهراسپ از نشاندن پسرش، گشتاسپ، بر تخت شاهی وی ایران را به سمت روم ترک کرد و در آنجا به صورت ناشناس زندگی کرد. وی با حضور در مراسم انتخاب همسر برای دختر اول قیصر،کتایون، برگزیده شد. زمانیکه فرزند دیگر شاه ایران برای برگرداندن گشتاسپ به روم و نزد قیصر میرود، گشتاسپ شناخته میشود. قیصر برای جبران و عذرخواهی برای دخترش هدیه میفرستد و در دیداری با گشتاسپ در ابتدا سکوت کرده سپس وی را بر تخت شاهی مینشاند، میبوسد و تاج شاهی بر سر او میگذارد. همانطورکه مشاهده میشود در این موقعیت، عذرخواهی فقط به صورت کنشهای غیرکلامی مانند ارسال هدیه، به تخت شاهی نشاندن و بوسیدن انجام شدهاست.
- 1. 3. 3. عذرخواهی به صورت کنش کلامی و غیرکلامی با هم
1. چو از دور شد، شاه بر پای خاست
|
بسی پوزش اندر گذشته بخواست
|
جدول 5. عذرخواهی کاوس شاه از پهلوان جهان
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانه احترام
|
رویداد گفتاری
|
دلجویی کاوس از رستم
|
تکمفهوم
|
بلند شدن و عذرخواهی کردن
|
تککنش 1
|
بر پای خاست (غیرکلامی)
|
تککنش 2
|
بسی پوزش بخواست (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
شاه ایران / پهلوان جهان
|
کاوسشاه گیو را به دنبال رستم میفرستد تا برای جنگ با سهراب هر چه سریعتر و بدون وقفه به ایران بیاید اما رستم و گیو پس از سه روز خوشگذرانی به ایران میروند و این سبب عصبانیت شاه و گرفتن تصمیم برای مجازات این دو میشود. رستم به نشانۀ ناراحتی پس از بیان حرفهای ناخوشایند به شاه ایران را ترک میکند. سپس با وساطت گودرز و به فرمان شاه به دنبال رستم میروند و وی را به کاخ برمیگردانند. در این هنگام کاوسشاه با دیدن وی از دور بلند میشود و عذرخواهی میکند. در اینجا ارزش احترام در قالب عذرخواهی هم به صورت کلامی "پوزش بخواست" و هم غیرکلامی "بر پای خواست" مطرح شده است.
2. فرود آمد از اسپ کاوسشاه
|
پیاده سپهبد، پیاده سپاه
|
سیاوخش را تنگ در بر گرفت
|
ز کردار بر پوزش اندر گرفت
|
جدول 6. دیدار سیاوش با کاوس شاه
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانه احترام
|
رویداد گفتاری
|
رفتن سیاوش به نزد کاوسشاه قبل از ورود به آتش
|
تکمفهوم
|
پایین آمدن کاوس از اسب در برابر سیاوش در آغوش گرفتن سیاوش و عذرخواهی از او
|
تک کنش 1
|
فرود آمد از اسپ (غیرکلامی)
|
تک کنش 2
|
تنگ در بر گرفت (غیرکلامی)
|
تککنش 3
|
پوزش اندر گرفت (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
پدر / فرزند
|
هنگامیکه سیاوش برای اثبات بیگناهی خود در برابر تهمت همسر پدرش، تصمیم به عبور از آتش میگیرد، قبل از ورود به آتش نزد پدر میرود. در این موقعیت شاه که میداند پسرش بیگناه است، از اسب پایین میآید، وی را در آغوش میگیرد و عذرخواهی میکند. در اینجا نیز مفهومسازی عذرخواهی بهعنوان نمادی از احترام به صورت غیرکلامی و کلامی نشان داده شدهاست.
با توجه به نمونهها مفهومسازی عذرخواهی افراد در موقعیت اجتماعی بالاتر بیشتر به صورت کنش کلامی است.
- 3. 2. عذرخواهی از طرف شخص با موقعیت اجتماعی پایینتر
در این بخش به نمونههایی از مفهومسازی عذرخواهی از طرف شخصی با سن و موقعیت اجتماعی پایینتر نسبت به شخصی در سطح بالاتر اشاره میشود و دادهها در سه گروه عذرخواهی به صورت کنش کلامی، غیرکلامی و هر دو با هم مشخص شدهاند.
- 3. 2. 1. عذرخواهی به صورت کنش کلامی
1. ز گفتارها پوزش آورد پیش
|
بپیچید از آن بیهدهرای خویش
|
جدول 7. عذرخواهی پهلوان جهان از کیخسرو
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
پشیمانی طوس از حرفهای گفته شده به کیخسرو
|
تکمفهوم
|
عذرخواهی
|
تککنش
|
پوزش آورد (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
سپهسالار ایران / شاه ایران
|
طوس، سپهسالار ایران در مجلس دیدار شاه کیخسرو با بزرگان و پهلوانان، به گونهای صحبت میکند که نارضایتی خود را نشان دهد و صحبتهایی در مورد شاه میکند که پس از آن سبب پشیمانی وی شده و از اینرو از شاه عذرخواهی میکند که تنها به صورت کنش کلامی مفهومسازی شدهاست.
2. به پوزش بیاراست قیصر زوان
|
بدو گفت بیداد رفت ای جوان!
|
جدول 8. دیدار قیصر روم و گشتاسپ
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
شناختن گشتاسپ توسط قیصر
|
تکمفهوم
|
عذرخواخی قیصر از گشتاسپ
|
تککنش
|
به پوزش بیاراست قیصر زوان (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
قیصر / گشتاسپ (پدر همسر / داماد)
|
پس از اینکه قیصر روم داماد خود را بهعنوان فرزند شاه ایران میشناسد، به دلیل تفکر و گفتار خود نسبت به وی به صورت کلامی از گشتاسپ (فرزند شاه ایران و داماد خود) عذرخواهی میکند.
- 3. 2. 2. عذرخواهی به صورت کنش غیرکلامی
1. بدو گفت رستم که گیهان تو راست!
|
همه بندگانیم و فرمان تو راست!
|
جدول 9. دیدار پهلوان جهان با کاوس شاه
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
دیدار رستم و کاوس پس از دلجویی کاوس از رستم
|
تکمفهوم
|
اعلام بندگی و فرمانبرداری رستم در برابر کاوس
|
تک کنش
|
همه بندگانیم و فرمان تو راست (غیرکلامی)
|
روابط سازمانی
|
پهلوان جهان / شاه ایران
|
در ادامۀ داستان رستم و کاوسشاه و ناراحتی این دو از یکدیگر، پس از دلجویی و عذرخواهی کاوسشاه از پهلوان جهان، رستم نیز به دلیل رفتار و گفتار خود و ناراحت شدن از شاه با اعلام بندگی و فرمانبرداری از شاه عذرخواهی میکند.
2. زمین بوسه داد آن زمان ماهیار
|
بیاورد خوان و بیاراست کار
|
جدول 10. عذرخواهی ماهیار از شاه بهرام
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
عذرخواهی ماهیار از بهرام که دیشب در حضورش مست کرده بود
|
تکمفهوم
|
بوسیدن زمین و پذیرایی کردن از بهرام
|
تککنش 1
|
زمین بوسه داد (غیرکلامی)
|
تککنش 2
|
بیاورد خوان (غیرکلامی)
|
روابط سازمانی
|
ماهیار / شاه ایران
|
بهرامشاه با وزیر و عدهای سوارکار به شکار میرود و در آنجا متوجه میشود که ماهیار با تکدختر خود در آن نزدیکی زندگی میکند. بهرام با یکی از سواران به منزل وی میرود و خود را از سواران ایرانی مینامد. بهرام شب را در آنجا سپری کرده و با میزبان مینوشد و با دخترش ازدواج میکند. روز بعد که سواران ایرانی در مقابل منزل ماهیار جمع شده بودند، ماهیار شاه را میشناسد و بابت نوشیدن و صحبتهای شب قبل به نشانۀ عذرخواهی زمین را میبوسد که این مفهومسازی به صورت کنش غیرکلامی است.
- 3. 2. 3. عذرخواهی به صورت کنش کلامی و غیرکلامی با هم
1. به پوزش کنم نرم خشم ورا
|
ببوسم سر و پای و چشم ورا
|
جدول 11. عذرخواهی پهلوان جهان از گشتاسپ
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
قبول کردن رستم برای رفتن به نزد گشتاسپ
|
تکمفهوم
|
عذرخواهی از گشتاسپ و بوسیدن سر و روی وی
|
تککنش 1
|
پوزش کنم (کلامی)
|
تککنش 2
|
ببوسم سر و پای و چشم ورا (غیرکلامی)
|
روابط سازمانی
|
پهلوان جهان / شاه ایران
|
گشتاسپ برای انتقال ندادن سلطنت خود به فرزندش، اسپندیار را به سیستان میفرستد تا رستم را دستبسته به نزد شاه ببرد، اما با مخالفت رستم مواجه میشود. رستم در جواب اسپندیار به فرستاده و فرزندش میگوید: هر آنچه میخواهی برایت فراهم میکنم و تو در آینده راحتتر هستی و هرگاه خواستی به درگاه گشتاسپ بروی، من نیز همراهت هستم و از شاه عذرخواهی میکنم. مفهومسازی عذرخواهی به هر دو صورت کلامی و غیرکلامی است.
2. ز گفتار او ماند شنگل شگفت
|
ز سر شارهی هندوی برگرفت
|
بزد اسپ و از پیش چندان سپاه
|
بیامد به پوزش به نزدیک شاه
|
شهنشاه را شاد در برگرفت
|
و زآن گفتهها پوزش اندر گرفت
|
جدول 12. دیدار بهرام شاه و پادشاه هند
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی به نشانۀ احترام
|
رویداد گفتاری
|
بهرام خود را به شنگل معرفی میکند که شاه ایران است
|
تکمفهوم
|
برداشتن شاره از سر، رفتن شنگل به نزد بهرامشاه، در آغوش گرفتن شاه و عذرخواهی کردن
|
تککنش 1
|
ز سر شارهی هندوی برگرفت (غیرکلامی)
|
تککنش 2
|
بیامد به پوزش به نزدیک شاه (غیرکلامی)
|
تککنش 3
|
در برگرفت (غیرکلامی)
|
تککنش 4
|
و زآن گفتهها پوزش اندر گرفت (کلامی)
|
روابط سازمانی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
بهرامشاه به صورت ناشناس و با عنوان فرستادۀ شاه ایران به ملاقات پادشاه هند میرود و نامهای حاوی پند و اندرز از طرف شاه ایران مبنی بر کنار گذاشتن راهزنی شاه هند به وی میدهد. تلاشهای ناموفق پادشاه هند برای کشتن فرستادۀ شاه ایران، سبب میشود تا او از راه دوستی و ازدواج دخترش با فرستاده درآید و مانعِ جنگ ایران و هند شود. پس از مدتی فرستاده و همسرش پنهانی از هند فرار میکنند. شنگل پادشاه هند متوجه میشود و فرستاده را خائن مینامد که در اینجا فرستاده خود را معرفی میکند. شنگل پس از شناخت بهرام، شاه ایران، به نشانه عذرخواهی شاره (دستار) خود را از سر برداشته و به نزد شاه میرود، او را در آغوش گرفته و معذرتخواهی میکند. در اینجا مفهومسازی عذرخواهی به هر دو صورت کنش کلامی و غیرکلامی نشان داده شدهاست.
بر اساس دادهها در ارتباطهای اجتماعی پایین به بالا کنش غیرکلامی در نمود عذرخواهی کاربرد بیشتری نسبت به کنش کلامی دارد.
نمونههای بیانکننده مفهومسازی عذرخواهی با توجه به متغیر سن و موقعیت اجتماعی در جداول 13 و 14 نشان داده شدهاند.
جدول 13. مفهومسازی عذرخواهی بر اساس متغیر موقعیت اجتماعی و سن بالاتر
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی
|
شماره
|
تکمفهوم
|
تعداد
|
نوع کنش
|
روابط اجتماعی
|
1
|
بر پای خاست
|
1
|
غیرکلامی
|
شاه ایران / پهلوان جهان
|
2
|
فرود آمد از اسپ
|
1
|
غیرکلامی
|
شاه ایران (پدر) / فرزند
|
3
|
پیاده
|
1
|
|
شاه ایران (پدر) / فرزند
|
4
|
تنگ در برگرفت
|
2
|
غیرکلامی
|
شاه ایران (پدر) / فرزند
|
5
|
بر آن نامور تخت زرین نشاند
|
1
|
غیرکلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
6
|
یکی افسری نامور قیصری بر سر او نهاد
|
1
|
غیرکلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
7
|
بردش نماز
|
1
|
غیرکلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
8
|
فرستاد گنج
|
1
|
غیرکلامی
|
قیصر روم (پدر) / فرزند دختر
|
9
|
پوزش بخواست
|
1
|
کلامی
|
شاه ایران/ پهلوان جهان
|
10
|
پوزش بخواست
|
1
|
کلامی
|
فرزند شاه ایران/ برادر شاه توران
|
11
|
پوزش اندر گرفت
|
2
|
کلامی
|
شاه (پدر)/ فرزند پسر
|
12
|
به پوزش بیاراست قیصر زوان
|
1
|
کلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
13
|
به پوزش بیامد بر پاک رای
|
1
|
کلامی
|
قیصر روم (پدر) / فرزند دختر
|
14
|
پوزش گرفت
|
1
|
کلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
15
|
پوزش گرفت
|
1
|
کلامی
|
شاه (مادر)/ فرزند پسر
|
16
|
کرد پوزش
|
1
|
کلامی
|
شاه ایران / وزیر ایران(بوزرجمهر)
|
17
|
بستود
|
1
|
کلامی
|
قیصر روم (پدر همسر) / فرزند شاه ایران؛ گشتاسب (داماد)
|
جدول 14. مفهومسازی عذرخواهی بر اساس متغیر موقعیت اجتماعی و سن پایینتر
طرحوارۀ کاربردی
|
عذرخواهی
|
شماره
|
تکمفهوم
|
تعداد
|
نوع کنش
|
روابط اجنماعی
|
1
|
همه بندگانیم و فرمان توراست
|
1
|
کلامی
|
پهلوان جهان / شاه ایران
|
|
همه بندگانیم و فرمان توراست
|
1
|
کلامی
|
سپاه روم / قیصر روم
|
2
|
بندهییم
|
1
|
کلامی
|
سپاه روم / قیصر روم
|
|
بندهییم
|
1
|
کلامی
|
ابرانیان و موبدان / خانقاه چین
|
|
بندهییم
|
1
|
کلامی
|
بزرگان ایران / شاه ایران
|
3
|
زمین جز به فرمان او نسپریم
|
1
|
کلامی
|
سپاه روم / قیصر روم
|
4
|
به فرمان و رایت سرافگندهییم
|
1
|
کلامی
|
ابرانیان و موبدان / خانقاه چین
|
|
به فرمان و رایت سرافگندهییم
|
1
|
کلامی
|
بزرگان ایران / شاه ایران
|
5
|
پیاده
|
1
|
غیرکلامی
|
سپاه / شاه ایران
|
|
پیاده
|
1
|
غیرکلامی
|
بزرگان ایران / شاه ایران
|
6
|
فرود آمدند
|
1
|
غیرکلامی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
7
|
ببوسید از دور خاک
|
1
|
غیرکلامی
|
برادر شاه توران / فرزند شاه ایران
|
8
|
زمین را ببوسید
|
1
|
غیرکلامی
|
گرگسار / فرزند شاه ایران
|
|
زمین را ببوسید
|
1
|
غیرکلامی
|
ماهیار / شاه ایران
|
9
|
سر فگنده نگون
|
1
|
غیرکلامی
|
فرزند پسر / شاه ایران (پدر)
|
10
|
فدی تو بادا تن و جان ما
|
1
|
کلامی
|
لشکریان ایران / فرزند شاه ایران
|
11
|
جان تو راست
|
1
|
کلامی
|
سپاه روم / قیصر روم
|
12
|
در برگرفت
|
1
|
غیرکلامی
|
پهلوان جهان / فرزند شاه ایران
|
|
در برگرفت
|
1
|
غیرکلامی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
13
|
ببوسم سر و پای و چشم ورا
|
1
|
غیرکلامی
|
پهلوان جهان / شاه ایران
|
14
|
ز سر شاره هندی برگرفت
|
1
|
غیرکلامی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
15
|
ز چیزی که باشد فرستیم با پوزش و آفرین
|
1
|
غیرکلامی
|
ایرانیان و موبدان / خانقاه چین
|
16
|
رسیدند با هدیه و بانثار
|
1
|
غیرکلامی
|
یزرگان و پیران الانان / شاه ایران
|
17
|
خروشان و غلتان به خاک اندرون
|
1
|
غیرکلامی
|
یزرگان و پیران الانان / شاه ایران
|
18
|
کرد آفرین
|
1
|
کلامی
|
سپهبد ایران /خانقاه چین
|
19
|
پوزش آورد
|
1
|
کلامی
|
سپهسالار ایران / شاه ایران
|
20
|
پوزش (اندر) گرفت
|
1
|
کلامی
|
فرزند شاه ایران / قیصر روم
|
|
پوزش (اندر) گرفت
|
1
|
کلامی
|
گرگسار / فرزند شاه ایران
|
|
پوزش (اندر) گرفت
|
1
|
کلامی
|
پهلوان جهان / فرزند شاه ایران
|
21
|
پوزش کنم
|
1
|
کلامی
|
پهلوان جهان / فرزند شاه ایران
|
22
|
برفتند با پوزش و آفرین
|
1
|
غیرکلامی/کلامی
|
فرستاده و خانقاه چین / شاه ایران
|
|
برفتند با پوزش و آفرین
|
1
|
غیرکلامی/کلامی
|
لشکریان ایران / فرزند شاه ایران
|
23
|
بیامد به پوزش
|
1
|
کلامی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
24
|
با پوزش و با درود آمدند
|
1
|
کلامی
|
پادشاه هند / شاه ایران
|
25
|
همی تاخت پوزشکنان
|
1
|
کلامی
|
سپهبد ایران / خانقاه چین
|
26
|
سپه روی پوزش نهادند روی
|
1
|
کلامی
|
سپاه روم / قیصر روم
|
27
|
به پوزش بر او آفرین خواندند
|
1
|
کلامی
|
بزرگان ایران / شاه ایران
|
جدول 15. مفهومسازی عذرخواهی در میان شخصیتها و در موقعیتهای گوناگون
موقعیت تعاملی
|
مقولۀ عذرخواهی
|
درصد عذرخواهی در موقعیت اجتماعی
|
سن و موقعیت اجتماعی
|
کلامی
|
غیرکلامی
|
بالا به پائین
|
10
|
9
|
34%
|
پائین به بالا
|
22
|
15
|
66%
|
میزان در مقوله
|
32
|
24
|
100%
|
- نتیجهگیری
شاهنامۀ فردوسی اثری هنری و جامع است که فرهنگ کهن ایران در تار و پود آن به چشم میخورد.گنجینهای از نکات و آموزههای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی لابهلای توصیف پهلوانیها و جنگها و داستانها به زیبایی گنجانده شدهاند. این ویژگی هم نشاندهندۀ هنر ظریف فردوسی در نگارش شاهنامه و هم بیانکنندۀ اهمیت ارزشهای فرهنگی – اجتماعی در میان ایرانیان است. ایران سرزمینی کهن با فرهنگی باستانی و غنی است و شاهنامه چون گنجی بیکران حاوی آداب و رسوم فرهنگ ایرانی است؛ ازاینرو این اثر منبعی ارزشمند برای پژوهش و شناخت جامعۀ ایرانی در گذشتههای دور است.
در این پژوهش تمامی ابیات شاهنامه (حدود 50هزار بیت) بر اساس چهارچوب زبانشناسی فرهنگی و با استفاده از ابزار تحلیلی طرحوارۀ کاربردشناسی فرهنگی به روش توصیفی – تحلیلی مطالعه و بررسی شدهاند.
طبقه و جایگاه اجتماعی افراد بر کاربرد زبان و مفهومسازیهای زبانی در موقعیتهای گوناگون تأثیرگذار است. در شاهنامه نیز مفهومسازی عذرخواهی در میان شخصیتهای شاهنامه در طبقات اجتماعی گوناگون متفاوت است. بررسی دادهها و نمونههای گِردشده به پرسشهای پژوهش پاسخ میدهند. علاوه بر اینکه چگونگی مفهومسازی زبانی "عذرخواهی" با استفاده از عبارات و واژگان مشخص شدهاند، این پژوهش نشان میدهد که ارزش فرهنگی احترام گذاشتن و در این مقاله به طور خاص ارزش فرهنگی اجتماعی "عذرخواهی" در میان ایرانیان باستان اهمیت زیادی داشتهاست و حتی از سمت افرادی در سطح بالای اجتماعی و یا با داشتن سن بیشتر نیز بیان و مطرح میشود. از طرف دیگر مقایسۀ نمونههای مفهومسازی در هر دو سطح اجتماعی نشان میدهد که در گروه اول با سن و موقعیت اجتماعی بالاتر تعداد کنشهای کلامی بیش از غیرکلامی و در دیگر گروه برعکس است و تعداد کنشهای غیرکلامی بیش از کلامی است. همچنین متغیر موقعیت اجتماعی و سن شخصیتها سبب گوناگونی مفهومسازیها و نوع کنش به کار رفته شدهاست؛ بدینگونه که کاربرد کنشغیرکلامی در گروه دوم با موقعیت اجتماعی و سن کمتر بیش از دیگر گروه است. به بیانی میتوان گفت برتری قدرت و تسلط در ارتباطات اجتماعی بالا به پایین منجر به استفادۀ بیشترِ کنش کلامی در مفهومسازیها شدهاست؛ درحالیکه در تعاملات اجتماعی پایین به بالا کنش غیرکلامی و عملی کاربرد بیشتری دارد.
شاهنامه فردوسی فقط یک اثر فاخر ادبی نیست؛ دائرةالمعارفی است که مبانی حکمت و مفاهیم ارزشمند انسانی را بیان میکند. برای پژوهش در این پیکرۀ فاخر ایرانی که چون دریایی ژرف فرهنگ غنی ایرانیان باستان را دربردارد به کوششی پیوسته نیاز است. ازاینرو مطالعه و بررسی دیگر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مردمان ایران باستان پیشنهاد میشود، به این امید که شاهنامه همچنان در زنده نگهداشتن زبان و فرهنگ پارسی تأثیرگذار باشد و شاهد پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بیشتری باشیم.
[1]. Malinowski
[2]. cultural linguistics
[3]. cultural conceptualizations
[4]. Persian Linguistics in Cultural Contexts
[5]. Advances in Cultural Linguistics
[6]. speech acts
[7]. pragmeme
[8]. pract
[9]. cultural pragmatic schema
[10]. Mey
[11]. pragmatic set
[12]. Tang
[13]. Goffman
[14]. Wagatsuma & Rosett
[15]. Beeman