| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,201 |
| تعداد مقالات | 17,937 |
| تعداد مشاهده مقاله | 55,004,487 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,787,734 |
کردار ادراکی، نقطه تلاقی نفس و بدن در فلسفه برگسون | ||
| حکمت و فلسفه | ||
| مقاله 7، دوره 5، شماره 20، دی 1388، صفحه 121-127 اصل مقاله (303.63 K) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/wph.2010.5785 | ||
| نویسنده | ||
| مهدی سلطانی گازار | ||
| دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی | ||
| چکیده | ||
| هنری برگسون، فیلسوف فرانسوی، از پیشگامان جریانی است که در بحبوحه نگرشهای پوزیتیویستی مدرن، نقش و حجیت دریافتهای متافیزیکی، اخلاقی و دینی را در فلسفه احیا کرد. برگسون با برگزیدن روش معرفتی شهود، به جای روش آزمایشگاهی و پوزیتیویستی علم جدید، محوریتی قاطع به این دریافتها داد. او هرگونه نگاه تجزیهگر به متعلقات معرفت را نادیده گرفتن پیوند و همبستگی ذاتی و درنتیجه قلب ماهیت آنها تلقی میکرد. به نظر برگسون جهان و تمام پدیدههای آن خصلت زمانی دارند و پویا هستند. او از زمان معنای استمرار و توالی همبسته پدیدهها را مد نظر دارد و از آن به «دیرند» تعبیر میکند. از دید او شناخت این ماهیت ذاتی تنها با روش شهودی و ارتباط بیواسطه با جهان و پدیدهها میسر است. بارزترین نمونه این شناخت، وجدانی است که ما از حالات درونی خود داریم. برگسون از نگرش معرفتشناسی خود در جهت تحلیل و تبیین رابطه نفس و بدن بهره میبرد. او دوگانگی نفس و بدن را میپذیرد و تحلیل کردار ادراکی را توجیهگر رابطه آنها معرفی میکند. از نظر او معرفت دو سویه دارد؛ یکی تاثرات حسی و دیگری خاطره یا یاد که در نقطهای به نام «یادمانده ـ نمود» به هم میپیوندند. این نقطه همانند پرده پیانو تاثرات دریافتی را به جریان معرفتی تبدیل میکند. اما به نظر نمیرسد تحلیل برگسون هم تفاوت بنیادینی با غده صنوبری دکارت داشته باشد و در واقع مشکل ثنویت و رابطه نفس و بدن را حل نمیکند، چراکه او نیز دوگانگی نفس و بدن را هستیشناختی تلقی میکند نه معرفتشناختی. | ||
| کلیدواژهها | ||
| دیرند؛ شهود؛ وجدان درونی؛ تاثر حسی؛ حافظه؛ خاطره؛ یادماندهـنمود؛ خصلت سینماتوگرافی ذهن | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 984 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,200 |
||