| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,201 |
| تعداد مقالات | 17,933 |
| تعداد مشاهده مقاله | 54,991,522 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,779,633 |
رویکرد انتقادی مرلوپونتی به قصدیت هوسرل | ||
| حکمت و فلسفه | ||
| مقاله 7، دوره 14، شماره 55، مهر 1397، صفحه 155-176 اصل مقاله (566.56 K) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/wph.2018.9366 | ||
| نویسندگان | ||
| سمیه رفیقی* 1؛ محمد اصغری2؛ محمود صوفیانی3 | ||
| 1فلسفه دانشگاه تبریز | ||
| 2دانشگاه تبریز | ||
| 3عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه تبریز | ||
| چکیده | ||
| مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک میکوشد تا از تبیین سنّتی قصدیت فراتر رود و به این منظور به توصیف پدیدارشناسی بدن میپردازد. به نظر مرلوپونتی، میان جهان و آگاهی جدایی وجود ندارد و این دو در هم گره خوردهاند. آگاهی برای مرلوپونتی، سوژة محضی نیست که مقوّم ذوات و ماهیات لایزال باشد و به پدیدارها معنا ببخشد، بلکه بدنـ سوژهای است که روی به جهان دارد و نمیتواند از این حوزة عملی که در جهان دارد، جدا شود. اعیان این سوژهـ بدن نیز در همین حوزة پدیداری قرار دارند که با روی آوردن بدن زیسته به آنها تعین مییابد و از ابهام خارج میشوند و از این طریق، معنای آنها متولد میشود. بر این اساس، قصدیت از نظر مرلوپونتی، جهتگیری در جهان و روی داشتن به خود جهان است و حالات قصدی در برخوردها یا حالات جسمانی واقع در نوعی محیط فیزیکی و انضمامی تحقق میپذیرند. در این مقاله، میکوشیم تا تفسیری از مفهوم قصدیت از منظر مرلوپونتی ارائه دهیم که خود آن را «قصدیت عملی» مینامد و تفاوتها و مشابهتهای آن را با قصدیت هوسرل تبیین کنیم. تفاوت اصلی دیدگاه این دو فیلسوف در نقد مرلوپونتی بر ساختار نوئسیسـ نوئمای هوسرل است. او ادعا میکند که معنا، ذاتی حوزة پدیداری است و امکان ندارد از طریق تمایز میان مادّه و صورت تجزیه و تحلیل شود. | ||
| کلیدواژهها | ||
| قصدیت؛ مرلوپونتی؛ قصدیت عملی؛ روی داشتن؛ بدنـ سوژه؛ نوئسیسـ نوئما | ||
| مراجع | ||
|
مرلوپونتی، موریس. (1394). جهان ادراک. ترجمة فرزاد جابرالأنصار. تهران: ققنوس. کارمن، تیلور. (1394). مرلوپونتی. ترجمة مسعود علیا. تهران: ققنوس Brentano, F. (1995). Psychology from an Empirical Stand Point. Trans by Rancorello and Terrell. New York and London: Routledege.
Dillon, (1988). Merleau-ponty’s Ontology. Indiana University Press.
Heidegger, Martin. (1985). Being and Time. Trans by Macquarie and Robinson.
Husserl, E. (1969). Formal and Transcendental Logic. Trans by Cairns, D. & Martinus Nijhoff.
------------ . (1970). The Crisis of European Sciences and Transcendental Phenomenology. Carr, D. Northwestern University Press.
------------ . (1983). Ideas Pertaining to a Pure Phenomenology and to a Phenomenological Philosophy I. Trans. By R.Rojcewicz & A.Schuwer. Dordrecht: Kluwer.
------------ . (1999). The Idea of Phenomenology. Trans. by L. Hardy. Dordrecht: Luwer.
L’cart, (2010). “Merleau-ponty’s Separation from Husserl”. Merleau-Ponty at the Limits of Art, Religion, and Perception. Edited by Kascha Semonovitch & Neal De Roo. Continuum.
McIntyre, R. & Woodruff Smith, D. (1989). “Theory of Intentionality”. Husserl’s Phenomenology: A Textbook. Washington: Center for Advanced Search in Phenomenology and University Press of America.
Merleau- ponty, M. (1964). a. “The Philosopher and His Shadow”. Signs. Trans. by R. McCleary. Evanston. IL: Northwestern University Press.
------------------------ . (1964). b. The Primacy of Perception. Ed. James Edie. Evanston. IL: Northwestern University Press.
------------------------ . (1967). Structure of Behavior. Trans by Fisher, A. Boston: Beacon Press.
------------------------ . (2005). Phenomenology of Perception. Trans by Smith, C. Routledege: Taylor and Francis Company. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,169 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 875 |
||