| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,213 |
| تعداد مقالات | 18,001 |
| تعداد مشاهده مقاله | 55,426,248 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,947,691 |
تحلیل کنشهای گفتاری بر اساس آرا جان سرل در سه منظومه مهدی اخوانثالث (آخر شاهنامه، زمستان و از این اوستا) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| متن پژوهی ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مقاله 1، دوره 29، شماره 105، مهر 1404، صفحه 9-34 اصل مقاله (1.08 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/ltr.2024.73132.3709 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کاظم دزفولیان راد1؛ مهدیه مرادبکلو* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 1استاد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 2کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصطلاح کنش گفتاری از اصطلاحات زبانشناسی و فلسفه زبان است.کنش گفتاری به عملی گفته میشود که در نتیجه یک گفته عمدی رخ میدهد. زمانی که گفته ای تحریک آمیز و عمدی بیان میشود، به قصد اینکه جریان یا کنشی به راه بیفتد، هم از کنش گفتاری صحبت میکنیم. این نظریه نشان میدهد که منظور از بیان بعضی جمله ها کاری نیست که در حال انجام آن هستیم؛ بلکه خود عمل و یا بخشی از عملی است که قصد انجام آن را داریم. جان سرل[1] نیز به پیروی از استادش، آستین[2]، کنشهای گفتاری را به پنج دستة اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی طبقهبندی میکند. در این پژوهش، سه مجموعه «آخر شاهنامه»، «زمستان» و «از این اوستا» از مهدی اخوان ثالث مورد بررسی قرار گرفتهاست. نتایج به دست آمده حاکی از این است که کنش اظهاری با 948 مورد بیشترین کاربرد و کنش تعهدی با 5 مورد کمترین کاربرد را دارد. همچنین در کتاب «زمستان» بیشترین تعداد کنش های گفتاری و در کتاب «از این اوستا» کمترین تعداد کنش های گفتاری به کار رفته است. این اظهار باورها بر احساسات و عواطف او پیشی میگیرد و شعر اخوان بیش از آن که عاطفی و یا متعهد باشد، در پی اثبات باورهای شاعر از زمانه خویش است. کم بودن تعداد کنش های تعهدی یا اعلامی نیز نشانه عدم تعهد یا مرتبه پایین قدرت اجتماعی این شاعر است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. [1]. Searle, J. R. [2]. Austin, J. L. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مهدی اخوان ثالث؛ کنش های گفتاری؛ آخر شاهنامه؛ زمستان؛ از این اوستا؛ جان سرل | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مقدمه زبان یکی از مهمترین پدیده های اجتماعی بشر از دیرباز بوده که زمان شکل گرفتن آن به پیدایش نخستین اجتماعات انسانی بازمیگردد. زبان علاوه بر سخن گفتن انسانها و فارغ از یک نظام ارتباطی که یکی از ویژگی های مهم آن به حساب میآید، حامل اندیشه های آدمی و در شکل گیری اندیشه های افراد نقش مهمی دارد. از این رو مطالعه زبان از اهمیت به سزایی برخوردار است. (قبادی، 1400: 2) زبان ابزار و وسیلة برقراری ارتباط در بین انسانها است؛ اما باید در نظر داشت که برقراری ارتباط نقش اصلی زبان است؛ ولی زبان نقشهای فرعی بسیاری را نیز دارا است. در مورد نقش ارتباطی زبان که نقش اصلی آن به شمار میآید باید توجه داشت که دوطرف گیرنده و فرستنده غالباً در برابر یکدیگر قرار دارند و انتقال پیام به صورت همزمان است. (خیرآبادی و سامنی، ۱۳۹۵: 13) آستین نخستین فیلسوفی بود که بیان کرد میان اظهارات زبانی طبقه مهمی وجود دارد که دارای صورت جمله های خبریاند، با این حال نه صادقاند و نه کاذب؛ زیرا قصد گوینده از ادای این جملات توصیف وضع و حال و یا واقعیتی نیست؛ بلکه انجام یک فعل به وسیله همین جملات است. (عبداللهی، ۱۳۸۷: 29) کاربردشناسی یکی از حوزههای زبانشناسی است که به بحث درباره تأثیر بافت بر معنا میپردازد. یکی از نظریههای مطرح شده در کاربردشناسی زبان، نظریه کنشهای گفتاری است. در این نظریه معنا نه فقط از دیدگاه مشخصههای معنایی و معنای شرایط صدق بررسی میشود؛ بلکه بهمثابه کنش و عملی تلقّی میشود که در جهان خارج از زبان، تغییری ایجاد میکند. نظریه کنشهای گفتاری نخستین بار توسط آستین در دهه ۱۹۴۰ مطرح شد و طی درس گفتارهایی که وی در دانشگاه ارائه میکرد، گسترش پیدا کرد و بعدها توسط شاگرد وی سرل، بهصورت کاملتری در زبانشناسی رواج پیدا کرد. (کاظمی و جمشیدی، 1395: 4) نظریه کنش گفتار یک نظریه فلسفی است که در حوزه فلسفه زبان قرار گرفته و برای بررسی و شناخت کارکرد زبان در بافت، روشی مهم به حساب میآید. (خسروی، 1396: 2) پرسشهای پژوهش پژوهش حاضر با تکیه بر نظرات سرل و آستین درصدد پاسخ به پرسشهای زیر است: 1- کدام نوع از کنش گفتارها در سه کتاب «آخر شاهنامه»، «زمستان» و «از این اوستا» مورد استفاده قرار گرفتهاند؟ 2- کدام کنش گفتارها کمترین و بیشترین کاربرد را در سه کتاب «آخر شاهنامه»، «زمستان» و «از این اوستا» دارند؟ اهداف پژوهش هدفهای این پژوهش عبارتاند از: الف- بررسی کاربرد نظریه زبانی در سه کتاب اخوان ثالث (آخر شاهنامه، از این اوستا و زمستان)؛ ب- بررسی انواع و بسامد کنش گفتارها در سه کتاب اخوان ثالث (آخر شاهنامه، از این اوستا و زمستان). ضرورت انجام پژوهش با این پژوهش میتوان به کنش گفتارهای رمزآمیز نهفته در اشعار مهدی اخوان ثالث دست یابیم و با جهانبینی وی آشنا شویم. همچنین از طریق پژوهش درباره نظریه کنش گفتاری آستین و شاگردش سرل، به اهمیت این کنشها در کشف جهان ذهنی شاعر واقف گردیم و کارگفتها را طبق نظریه کنش گفتاری از سه کتاب مهدی اخوان ثالث استخراج کنیم. روش پژوهش روش پژوهش توصیفی - تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای است؛ بدین صورت که ابتدا از منابع مکتوب موجود در رابطه با نظریه کنش گفتاری سرل و آستین ازجمله کتابها، مقالات و پایاننامهها و اشعار مهدی اخوان ثالث گردآوری شده، سپس مؤلفههای موجود و دیدگاهها در هریک از این منابع استخراج و طبقهبندی گشته است. در مرحله بعدی، بسامد انواع کنشهای گفتاری در اشعار مهدی اخوان ثالث مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پیشینه پژوهش درباره نظریه کنش گفتاری و مهدی اخوانثالث تاکنون پژوهشها و تألیفات متعددی به انجام رسیده است که به برخی از آنان اشاره میشود. 1- مقاله «تحلیل ژانر شطح بر اساس نظریه کنش گفتار» (زرقانی و اخلاقی، ۱۳۹1) با استفاده از نظریه زبانی کنش گفتار به بررسی ژانرهای ادبی شطحیات پرداختهاست. نویسندگان این مقاله ابتدا سعی کردهاند تا مبانی ژانر شطحیات را با اشاره به سیر تکوینی نظریه کنش گفتار شرح دهند. سپس، براساس شرح شطحیات روزبهان بقلی شیرازی چهل مورد از شطحیات را برگزیده و آنها را در قالب طبقهبندی پنجگانه سرل قرار دادهاند. 2- مقاله «کنشهای گفتاری و اهمیّت آن در تحلیل متن» توسط عموزاده و رمضانزاده (۱۳۸۵) نوشته شده است. نویسندگان این مقاله، نظریه کنشهای گفتاری را از دیدگاه آستین و سرل به طور خلاصه بررسی و کارگفتهای نظریه کنش کلامی را در رمان «جزیره سرگردانی» اثر سیمین دانشور واکاوی میکند. 3- از جمله مقالات دیگر میتوان به «کنشهای گفتاری پنجگانه در شعر صدای پای آب سپهری» نوشتة عبداللهیان و باقری (۱۳۹۶) اشاره کرد. نویسندگان این مقاله نیز ضمن معرفی کنشهای گفتاری و اهداف آن، کارگفتهای کنش گفتاری را در شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری تحلیل کردهاند. پژوهشهای فوق نمونههایی از پژوهش در حیطة کنش گفتاری بودند؛ اما تاکنون پژوهشی با عنوان مستقل «بررسی اشعار مهدی اخوان ثالث براساس نظریة کنش گفتاری آستین و سرل» صورت نگرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر در نوع خود اولین پژوهش در این موضوع به شمار میرود. مبانی نظری نظریة کنشهای گفتاری یکی از دیدگاههای تحلیل متن که براساس آن میتوان مفاهیم بلاغی و ادبی را در واحدهای کوچک (جمله) بررسی کرد، نظریة کنش گفتار است. این نظریه از نظریات مربوط به فلسفة زبان است که بهصورت ضمنی، پیشفرض نقد احساسی و تأثری را در مخاطب علاقهمند به شعر زیر سؤال میبرد و نظرگاهی تازه به او ارائه میکند که براساس آن علاوه بر آن که عمل نقد را صرفاً داوری و احساسی بیاساس تلقی نمیکند؛ بلکه متون را با نوعی دیدگاه انتقادی میخواند. (عبداللهیان و باقری، 1396: 241) نظریة کنش گفتار نخستین بار توسط آستین در مجموعه سخنرانیهایی تحت عنوان «چگونه کلمات کار میکنند» در مقابل نقد دیدگاه منطقیون مثبتگرا _که تنها کارکرد زبان را شناخت جملات صادق و کاذب بود_ ارائه گردید. (احمدی نرگسه و همکاران، 1397: 66) آستین معتقد است که تولید یک کنش گفتار نیازمند گویندهای است که چنین پارهگفتاری را تولید کند، او این عمل را کنش بیانی مینامد. این کنش گفتار تأثیری روی مخاطب خواهد داشت که آن را کنش غیربیانی[1] مینامد. همچنین او واکنش مخاطب را نسبت به کنش غیربیانی، کنش پس بیانی[2] نامید. شاگردش سرل نیز در تقسیم بندی پنجگانة اهداف کنشهای بیانی، کنشها را با عناوین اظهاری، عاطفی، ترغیبی، تعهدی و اعلامی دستهبندی میکند. جان سرل و طبقهبندی پنجگانه کنشهای گفتاری دلیل پرداختن به مطالعة افعال گفتاری صرفاً این است که هر ارتباط زبانی، مستلزم افعال زبانی است. واحد ارتباط زبانی آن گونه که عموماً گمان کردهاند نشانه، واژه یا جمله و یا حتی مصداق نشانه، واژه یا جمله نیست؛ بلکه ایجاد یا صدور نشانه یا واژه و یا جمله در انجام فعل گفتاری است. تلقّی یک مصداق بهعنوان یک پیام به معنای تلقّی آن بهعنوان مصداق ایجاد شده یا صدور یافته است. به بیان دقیقتر ایجاد یا صدور مصداق جمله تحت شرایط خاصی یک فعل گفتاری است و افعال گفتاری واحدهای بنیادین یا کوچکترین واحدهای ارتباط زبانی اند. یکی از راههای فهم این نکته این است که شخص از خود بپرسد تفاوت میان تلقّی و عدم تلقّی یک شئ بهعنوان مصداقی از ارتباط زبانی در چیست؟ تفاوت بسیار مهم این است که وقتی من صدا یا علامتی روی تکهای کاغذ را مصداق ارتباط زبانی؛ یعنی یک پیام تلقی میکنم، یکی از چیزهایی که باید فرض کنم این است که این صدا یا علامت توسط موجود یا موجوداتی ایجاد شده است که کم یا بیش مانند خود من هستند و با مقاصد خاصی آن صدا یا علامت را ایجاد کردهاند. (عبداللهی، 1387: 107) سرل از جمله محقّقانی است که به بسط و پرورش نظریة کنش گفتار کمک کرد. زبان نهتنها پدیدهها را توصیف میکند؛ بلکه در اجرای آنها نیز نقش دارد. بدین معنا که انسان از زبان برای درخواست انجام کار (نقش امری)، بستن پیمان (نقش تعهّدی)، بیان تشکر (نقش عاطفی) و غیره بهره میگیرد. (حسینی و حسنپور، 1391: 43) از نظر سرل افعال گفتاری بهطورکلی تابع معنای جملهاند چنان که همیشه معنای یک جمله نمیتواند بار نهفته در یک جمله و فعل گفتاری صورتگرفته به وسیله آن را معین کند، برای انجام فعل گفتاری نیز باید جملههای با معنا وجود داشته باشد تا فعل گفتاری تحقق یابد. این نکته همان چیزی است که سرل با این تعبیر آن را بیان کردهاست: بررسی معانی جملهها و بررسی افعال گفتاری مستقل از یکدیگر نیستند؛ بلکه یک بررسیاند از دو نظرگاه متفاوت. بررسی و بحث دربارة افعال گفتاری از چند جهت اهمیت دارد: اولاً فهم دقیق و درست ارتباط زبانی در صورتی ممکن است که سخن گفتن را فعل گوینده دارای قصد بدانیم، ثانیاً فهم دقیق و درست به معنای یک جمله بستگی تام و تمام به تعیین قصد گوینده و بار محتوای نهفته در جمله دارد، به تعبیر دیگر فعل گفتاری، فعل تعیینکنندة معناست. (عبداللهی، 1387: 47) ایدة اصلی در نظریة کنش گفتاری جان سرل، فعل مضمون در سخن و یا همان معنای ضمنی است که دستیابی به آن از طریق بافت امکانپذیر است. (کوک،گای، 1388: 57) بنابراین، بافت یکی از گزارههای تأثیرگذار برای دستیابی به فعل مضمون در سخن است. بافت موقعیّت[3] میتواند شرایطی را پدید آورد که مفهوم یک جمله جدا از معنی صریح خود معنای ضمنی بیابد و این معنی در آن بافت قابل درک گردد. (صفوی، 1387: 171) سرل، کنشهای گفتار و رفتار متفاوتی دستهبندی میکند و دیدگاه وی از تنوع معنایی بیشتری برخوردار است. بافت یا فحوای کلام یکی از مهمترین عواملی است که در تقسیمبندی انواع کنشهای گفتاری در دیدگاه سرل اهمیت دارد. چگونگی شکلگیری بافت یک کنش گفتار با ماهیت و مقصود از تولید آن کنش در تعامل است؛ مثلاً اینکه آیا کنش یک عمل اجتماعی صرف است یا خیر و نیز اینکه آن کنش دربردارنده چه نوع عمل اجتماعی میباشد. ازاینرو در بررسی کنشهای گفتاری متون مختلف لازم است نوع بافت دربردارندة کنش گفتار و نوع عمل اجتماعی موردنظر از تولید آن مورد توجه دقیق قرار گیرد. سرل در بسط تغذیة کنش گفتار اقدام به طبقهبندی کنشهای گفتاری در پنج حیطة مختلف به شرح زیر نمود؛ البته این طبقات به هیچوجه انحصاری نیستند و یک پارهگفتار میتواند انواع مختلفی از کنش را در بر داشتهباشد. (جمشیدی و کاظمی، 1395: 16) کنش اظهاری[4]: هدف کنشهای اظهاری بیان چگونگی چیزهاست. در جملههای اظهاری گوینده، همچنان که گزارهای را ارائه میدهد، وضعیت امور واقعی را در جهان جمله بازنمایی میکند، به بیانی دیگر، گوینده جهان خارج را در اظهارات، ادعاها، نتیجهگیریها و آنگونه که باور دارد، تصویر میکند. کنش ترغیبی[5]: هدف در کنش ترغیبی واداشتن مخاطب به انجام یا ترک کاری است که میتواند در قالب التماس، درخواست، پیشنهاد، یا فرمان صورت پذیرد. در این کنش گوینده میخواهد بین جهان خارج با وضعیت مطلوب خود از طریق مخاطب مطابقت ایجاد کند. کنش عاطفی[6]: هدف کنش عاطفی بیان احساسات و حالتهای روانشناختی و دیدگاههاست. در جملههای عاطفی، هدف گوینده بیان برخی حالتهای روانشناختی دربارة وضعیت اموری است که در محتوای گزارهای بیان شده است. در این کنش انطباق جهان و ذهن وجود ندارد. کنش تعهّدی[7]: در جملههای تعهدی هدف گوینده موظف داشتن خود به تحقق بخشیدن کاری است که در محتوای گزارهای بیان کرده است. گوینده با کنش تعهدی از طریق خود بین جهان خارج و وضعیت مطلوب خود مطابقت ایجاد میکند. کنش اعلامی[8]: هدف کنش اعلامی تغییر واقعی در جهان خارج از طریق گفتن چیزی است. در جملههای اعلامی هدف گوینده پدید آوردن وضعیت امور بیان شده در محتوای گزارهای است که به درستی انجام موفقیتآمیز کنش گفتاری منحصر است. (سرل و وندر ویکن، به نقل از عبداللهیان، 1396: 247) توجه به بافت در تشخیص کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنشهای گفتاری بسیار مؤثر است؛ لذا هرگاه بین ساختار جمله و کارکرد آن رابطهای مستقیم وجود داشته باشد، آن را کنش گفتاری مستقیم مینامند و هرگاه ارتباط بین ساختار و کارکرد غیرمستقیم باشد، آن را کنش گفتاری غیرمستقیم مینامند. (چپمن، 1384: 217) مزیت نظریة سرل برآستین مزیتی که نظریة سرل بر نظریة کنشگفتار آستین دارد، یکی در پیشبرد این نظریه و دیگری در دستهبندی صریحی است که از افعال جهت تعیین کنشهای گفتار آنها میدهد. براساس طبقهبندی سرل میتوانیم کنشهای گفتار تمام پارهگفتارها را در بافت مشخص نماییم. سرل دوازده جنبة مهم را که باعث متفاوتشدن کنشهای منظوری از هم میشوند، برای ارائه دستهبندی خود از کنشهای گفتار مطرح میکند؛ اما فقط چهار موردِ آنها را برای ایجاد دستهبندی پنجطبقهای خود به کار میگیرد که عبارتاند از: نکته یا هدف منظوری، جهت مطابقت بین کلمات بیان شده و جهان بیرونی که به آن مربوط میشوند، حالت روانی بیان شده و محتوای گزارهای. (فضائلی و نگارش، 1390: 82) اختلاف سرل با آستین در کنش بیانی است. سرل کنش بیانی را رد میکند و از کنش پاره گفتار و کنش گزارهای صحبت به میان میآورد؛ اما در باب کنش پسبیانی نظر سرل و آستین یکسان است. (پهلواننژاد و اصطهباناتی، 1387: 7) زمستان نام این مجموعه برگرفته از شعر معروف «زمستان» است. آغاز آشنایی امید با شعر نیمایی در این مجموعه آشکار میشود که البته از تجربههای خام اوست. گاه در شعرها هدفی شوقانگیز است که کمکم به یأس میانجامد که کمال آن را در این مجموعه باید در همان قطعة «زمستان» یافت: زبان شعر کلاسیک، پیرنگی بیسابقه و سمبولیک از فضایی بیشور و شوق و یخبسته که پس از شکست 28 مرداد 32 بر کشور حاکم بود. (شاهیندژی، 1387:156-157) او بهتدریج از چهارپارهها به وزنهای شکسته میگراید. از قطعة «زمستان» به بعد برخی از سرودههای درخشان اخوان چون «آواز کَرَک»، «چاوشی»، «باغ من» در این مجموعه جای دارد. مضامین شعرهای اخوان را نیز در این مجموعه از نظر تاریخی میتوان به دو دسته قبل از شکست سیاسی ۱۳۳۲ در تاریخ ایران و بعد از آن تقسیم کرد. شعرهایی که م. امید پس از این تاریخ سروده، قصه ناامیدیهای اوست و در سالهای قبل از این تاریخ شاهد میل به مبارزه و آزادیخواهی او هستیم. (محمدی آملی، 1377: 114-115) این مجموعه شعر نخست در ۱۳۳۵ چاپ شد سپس بارها تجدید چاپ شد. بسیاری از شعرهای زیبا و ماندگار اخوان در این منظومه جمعآمدهاست که تقریباً همه آنها بازتاب تلاش و امید ایرانیان در قبل از کودتا و انعکاس و تاثیر شکستی است که بعد از آن به وجود آمد. (احمدپور، 1388: 232) آخر شاهنامه آخر شاهنامه سومین مجموعه شعری مهدی اخوان ثالث است. این کتاب هم از نظر تاریخی، از لحاظ محتوا و تشخص زبان و هم به اعتبار محتوا و تبلور اندیشه، در حد و مرز میان «زمستان» و «از این اوستا» است. شاعر در این کتاب مردیست با پوستین میراث بر دوش. در این کتاب شاعر، کم و بیش، دستاندازهای بیانی خاص نیما را پشت سر گذاشته و در جادة هموار زبانِ ویژة خویش به راه افتاده است. (حقوقی، 1370: 103) شاید بهزعم بعضی پربارترین و یکدستترین مجموعة اخوان همین «آخر شاهنامه» باشد. آن بغضی که گلوگیر است، آن جادویی که کلام را شعر میکند، آن خصیصهای که در هیچ تعریفی نمیگنجد در بیشتر اشعار این کتاب است. (بهبهانی، به نقل از شاهیندژی، 1387: 157) از این اوستا اوج هنر شعری اخوان در چهارمین دفتر شعرش به نام «از این اوستا» تجلّی میکند. این مجموعه بیشک دربردارندة بهترین شعرهای اخوان است که در اواخر دهة سی و اوایل دهة چهل (1344) سروده شدهاند. (محمدی آملی، 1380: 144) در این کتاب شاعر دیگر پخته و سرد و گرم چشیده و مسلّط است. با غزلی در مقدمه پیرامون مفهوم این بیت: «شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد/ من مرثیه خوان دل دیوانة خویشم» دفتر خود را آغاز میکند و در پاسخ آنها که با چند و چون خویش میآزارندش. شعر «منزلی در دوردست» متضمن آرزوی یک غمگسار است و دیگر هیچ و نمودار حسرت تنهایی اوست. عقاید، نظریات، تعریضات، کنایات و درد دلهای عمومی و خصوصی و با همان شیوهای طنزآلود و جملاتی که با معترضهها به دو نیم میگردند، بیان میشود. در اینجا از ادب کلاسیک تا مدرن و از افراد و اشخاص مرده و زنده سخن به میان میآید و گاهی هم تازیانهای به گرده این و آن میخورد. (بهبهانی، به نقل از شاهیندژی، 1387: 158-159) مبانی عملی در این پژوهش، با توجه به مسائل مطرحشده توسط سرل دربارهی کنشهای گفتاری و انواع و بسامد آنها در سه منظومه از مهدی اخوان ثالث که عبارتند از: آخر شاهنامه، زمستان و از این اوستا مورد بررسی و تحقیق قرار خواهدگرفت. 1- کنش اظهاری کنش اظهاری به کنشهایی اطلاق میشود که حادثهای یا حالتی را توصیف میکند. گوینده در این کنش عقیدة خود را دربارة درستی مطلبی اظهار میدارد. این کنش تعهد گوینده را نسبت به صدق گزارة مطرحشده نشان میدهد. کنش اظهاری به دو دستة «واقعیتبنیاد» و «خردورزانه» تقسیم میشود. افعال «خردورزانه» عبارتاند از: بیانکردن، دلیلآوردن، توصیفکردن، اعتراضکردن، نفیکردن، معرفیکردن، تأکیدکردن و اطمینانداشتن. کنش «واقعیتبنیاد» نیز شامل آن دسته از کنشهای اظهاری میشود که مبیّن اطلاعات مبتنی بر واقعیت است. (این واقعیت میتواند فرهنگی، هنری، تاریخی و یا اجتماعی باشد.) «هوا دلگیر/ درها بسته/ سرها در گریبان/ دستها پنهان / نفسها ابر/ دلها خسته و غمگین / زمین دلمرده / سقف آسمان کوتاه/ غبارآلوده مهر و ماه / زمستان است. و گر دست محبت سوی کس یازی، / به اکراه آورد دست از بغل بیرون/ که سرما سخت سوزان است... منم من، میهمان هرشبت، لولیوشِ مغموم / منم من، سنگ تیپاخوردة رنجور/ منم، دشنام پست آفرینش، نغمة ناجور... چه میگویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟ / فریبت میدهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست.» (زمستان، 108-109) بیشترین کنش به کار گرفته شده در این سه منظومه، از نوع اظهاری است. اخوان ابتدا با جملات کوتاه که هم بار عاطفی دارند و هم بار اظهاری، زمستان را توصیف میکند. سپس سرما را دلیل سردی روابط انسانها بیان میکند و خود را با اصطلاحات لولیوش مغموم، سنگ تیپاخوردة رنجور و غیره معرفی و با تکرار لفظ «منم» تأکید میکند. در انتهای بند نیز، به بیان این واقعیت میپردازد که سرخی آسمان شب هنگام برف، نوید فرارسیدن زمستان را میدهد که این زمستان را در معنای استعاری میتوان به روزگار سخت و طاقتفرسا تعبیر کرد. «شب از شبهای پاییزیست... / از آن همدرد و با من مهربان شبهای شکآور، / ملول و خستهدل، گریان و طولانی / خموش و مهربان با من/ بکردار پرستاری سیه پوشیده پیشاپیش، / دل برکنده از بیمار.» (از این اوستا، 59) نمونة دیگری از توصیف در کتاب از این اوستا به چشم میخورد که شاعر در این بخش یا جزئیات دقیق و ظریف به توصیف شبی مهربان و اندوهبار میپردازد و مانند پرستاری که در عین محافظت از بیمار، او را رها کردهاست به تصویر میکشد. «سبز و رنگین جامهای گلبفت بر تن داشت. / دامن سیرابش از موج طراوت مثل دریا بود. / از شکوفههای گیلاس و هلو طوق خوشآهنگی به گردن داشت.» (همان: 92) توصیف زیباییهای باغ در این قسمت، مانند: چمنزار، دامن باغ، شکوفههای درختان و امثال این موارد نشانگر دقت و جزئینگری شاعر و متفاوت دیدن پدیدههاست. تشبیه قسمت دوم (دامن سیرابش) و حسآمیزی قسمت سوم (طوق خوشآهنگی) نیز باعث تأثیرگذاری بیشتر میگردد. توصیفات اخوان در این شعر بهگونهای است که ابتدا به مفهوم مورد نظر اشاره میکند و سپس ویژگیها و خصایص آن را وصف میکند. «جوی خشکیده ست و از بس تشنگی دیگر / بر لب جو بوتههای بارهنگ و پونه و خطمی/ خوابشان بردهست./ با تنی بیخویشتن، گویی که در رویا / میبردشان آب، شاید نیز / آبشان بردهست.» (همان: 93) در این بخش نیز شاعر همانند دو مورد پیشین ابتدا به بیان مفهوم (جوی) پرداخته سپس آن را با جزئیات توصیف میکند. بوتههای لب جوی را طور دیگری میبیند و مفهوم شک و تردید را نیز به دنبال دارد. «دیگر به تنگ آمدهایم الحق.../ و سخت از این مرثیهها بیزاریم./ بسمان است این مرثیهخوانی و دلسوزی./ دیگر بس است مرثیه، دیگر بس است گریه و زاری/ ما خستهایم آخر.» (آخر شاهنامه، 100-101) جز پدرم آری/ من نیای دیگری نشناختم هرگز... من یقین دارم که در رگهای من خون رسولی یا امامی نیست.» (همان: 34-33) در این بخش از کتاب «آخر شاهنامه»، اخوان از مرثیهها و نالهها به ستوه آمده به اعتراض میپردازد. سپس به وضعیت اجداد خود اشاره میکند که جز پدرش نیای دیگری را نمیپذیرد و نفی میکند و از اینکه خود را از سلالة انبیا و امامان نمیداند، اطمینان حاصل میکند. این بخش میتواند بیانگر موضع اخوان به لحاظ مذهبی نیز باشد. 2-کنش عاطفی کنشهای عاطفی به کنشهایی اطلاق میشود که به واسطة کاربرد خاصی از زبان به بیان احساسات و عواطف خود در رابطه با پدیدههای موردنظر میپردازد. گوینده احساس خود را از طریق قدردانی، عذرخواهی، تبریک، ناسزا و غیره بیان میدارد. با بیان هر گزاره (با فرض حقیقی بودن آن)، در شخص احساسی به وجود میآید. این کنشها به دو دستة «انفعالی» و «اخلاقی» تقسیم میشوند. کنشهای «انفعالی» عبارتاند از: غم، شادی، خشم و ترس، تنفر، آرزو، تعجب، تعریف و تمجید، سرزنش، شکایت، عشق و دوستی. کنشهای «اخلاقی» عبارتاند از: دعا، سلام، عذرخواهی، خداحافظی و تبریک. 1-2-کنشهای عاطفی_ انفعالی «اینجا چرا میتابی؟ ای مهتاب برگرد/ این کهنه گورستان غمگین دیدنی نیست.» (زمستان: 68) چه لذتبخش و مطبوع است مهتاب پس از باران / ز شادی گرم شد خون در عروق سرد بیماران.» (همان: 54) شاعر ابتدا غم موجود در شهر را از طریق استعاره کهنه گورستان بیان میکند. سپس به شادی دلِ مردة آدمیان پس از بارش باران اشاره میکند. این بند دارای مفهوم تعجبی و تعریف و تمجید نیز میباشد. «بادهای هست و پناهی و شبی شسته و پاک / جرعهها نوشم و ته جرعه فشانم بر خاک/ .. باده کمکم دهدم شور و شراری که مپرس / بَرَدَم افتان خیزان، به دیاری که مپرس.» (همان: 27-28) شاعر لذت حاصل از شراب را با شادی و حالات افتان و خیزان بیان میکند. بیان احساسات شادمانه یکی از کنشهای عاطفی است که در این شعر به چشم میخورد. «نادری پیدا نخواهد شد، امید!/ کاشکی اسکندری پیدا شود.» (آخر شاهنامه: 25) ما چون دو دریچه روبهروی هم/ آگاه ز هر بگو مگوی هم/ هر روز سلام و پرسش و خنده / هر روز قرار روز آینده/ نه مهر فسون نه ماه جادو کرد/ نفرین به سفر که هرچه کرد، او کرد.» (همان: 53) در بند ابتدایی از کتاب آخر شاهنامه، شاعر به امید و آرزو روی میآورد. او از زندگی به ستوه آمده و خواهان منجیای است که او را نجات دهد. کنش عشق و دوستی در بند دوم به چشم میخورد. صمیمیت شاعر با معشوق خویش و ابراز تنفر از جدایی و دوری، گواهی بر این مدعاست. در همین بند کنش اخلاقی سلام کردن نیز به چشم میخورد. «هرکه آمد بار خود را بست و رفت / ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب./ . همه سر چشمم و از دیدن او محرومم / همه تن دستم و از دامن او کوتاهم.» (همان: 25-27) نمونة دیگری از ناله و شکوه در این بیت به چشم میخورد که شاعر گلهمند از بخت خویش است که باوجود شایستگی، از معشوق محروم است. کنشهای غم، شکایت و حسرت از جمله کنشهای عاطفی- انفعالی بکار رفته در این بیت است. «نزد آن قومی که ذرات شرف در خانة خونشان / کرده جا را بهر هر چیز دگر، حتی برای آدمیت، تنگ، / خنده دارد از نیاکانی سخن گفتن، که من گفتم.» (همان: 33) در این بند نیز شاعر با استفاده از کنشهای عاطفیِ تحقیر و تأسف، به تمسخر و طعنة افراد فرومایة زمانهاش میپردازد؛ چون در آن زمانه شرافت و انسانیت جایگاهی ندارد. 2-2- کنشهای عاطفی_اخلاقی «گفت راوی: «حمدلله ماشالله ، چشم دشمن کور»/ کلبه مالامال بود از گونهگون فرزند/ نر و ماده هر یک این دلخواه آن دلبند» (از این اوستا: 35-36) ای قافله بدرود! سفر خوش! به سلامت/ من همسفر مرکب پیکردة خویشم.» (همان: 5) در بند ابتدایی مهمان به دعا و شکرگزاری در حق فرزندان میزبان میپردازد. در بند دوم شاعر با زبان عاطفی و احساسی، خداحافظی میکند. «من خردی تو دیدم و بخشایمت به مهر/ ور نیز دیدهای تو، ببخشای پستیام.» (زمستان: 129)... بر تو دلا! فرخ و فرخنده باد/ دولت این لرزش و این اضطراب.» (همان: 118) در این ابیات نیز شاهد کنش عذرخواهی و تبریک هستیم. در بیت اول شاعر درخواست بخشش دارد که این درخواست، جزو کنش ترغیبی نیز به شمار میآید. بیت دوم نیز به تبریک و شادباش پرداختهاست. «مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهنچرکین! / دمت گرم و سرت خوش باد!» (همان: 108) در این بند شاعر مسیحا را مورد خطاب قرار میدهد و او را با لفظ «دمت گرم» و «سرت خوش باد» دعا میکند و میخواهد که در این سرما پناهش بدهد. دعا بهعنوان یکی از کنشهای اخلاقی در این بند اینگونه بهکار رفتهاست. «گروه تشنگان در پچپچ افتادند: «آیا/ این همان ابر است کاندر پی/ هزاران روشنی دارد؟» (همان: 56) نمونهای از شک و تردید در این بند دیده میشود که تشنگان دربارة ماهیت ابر در تردید هستند و این نوعی از کنشهای عاطفی- اخلاقی به شمار میرود. «خروش رعد غوغا کرد، با فریاد غولآسا. / غریو از تشنگان برخاست: / باران است، هی! باران ... / پس از هرگز ... خدا را شکر ... چندان بد نشد آخر» (همان: 55) در بند بعدی نیز شاهد نوع دیگری از کاربرد کنشهای عاطفی مانند شکرگزاری و دعای تشنگان پس از دیدن باران هستیم. تصویرسازی شاعر از رعد و برق در قسمت ابتدایی، بر تأثیرگذاری شعر افزوده است. اخوان توانستهاست ضمن به خدمتگیری زبان فاخر، کنشهای عاطفی سادهای را به کار ببرد که بتواند خواننده را از طریق همدردیکردن با او یا برانگیختن احساسات روانیاش، در عواطف و احساسات خود شریک کند. درست است که شعر از تخیل و احساس و عاطفه مایهور میشود؛ اما کنش عاطفی بهکاررفته در اشعار اخوان کمتر از کنشهای اظهاری اشعار اوست و این امر نشانة زبان قدرتمند اخوان است که توانسته با تخیل کمتر، احساسات مخاطب را در شعر درگیر کند. 3- کنش ترغیبی کنش ترغیبی به کنشهایی اطلاق میشود که با استفاده از آنها کسی برای انجام کاری خاص ترغیب میشود و از او خواسته میشود تا کاری را انجام دهد؛ یعنی گوینده میخواهد شنونده کاری را انجام دهد. گوینده سعی میکند تا کاری کند که چیزهایی انجام شود و جهان را با محتوای گزارهای- که شامل عمل آتی شنونده میباشد- تطبیق بدهد که شامل پرسشی، امری، درخواستی، توصیه و نصحیت و هشدار میباشد. «باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟» (زمستان: 167) «های! نخراشی به غفلت گونهام را، تیغ!/ های، نپریشی صفای زلفکم را، دست! / آبرویم را نریزی دل!» (همان: 144-145) در بند ابتدایی کنش پرسشی بلاغی صورت گرفته است. در این نوع پرسش خواننده منتظر جواب نیست؛ بلکه برای تأکید بیشتر از استفهام انکاری بهره جسته است. در بند دوم نیز شاعر به دلش هشدار میدهد. «ای پریشانگوی مسکین! / پرده دیگر کن! / داستان پور فرخزاد را سر کن» (آخر شاهنامه، 84-85) ... برو آنجا که تو را منتظرند/ دست بردار از این در وطنِ خویش غریب.» (همان: 147) در اولین بند شاعر از مرد چنگی درخواست میکند که داستان دیگری بسراید. در بند دوم نیز به قاصدک توصیه و نصیحت میکند که سربار و طفیل نباشد و به جایی که خواهان او هستند، برود. شاعر از فعل دستبردار _که حالت امری دارد_ برای بیان توصیه و نصیحت استفاده کردهاست. اینگونه همپوشانی در کنشها در آثار اخوان بسیار به چشم میخورد. «نه ماهیم من، از شنا چه حاصل؟» (همان: 90) در این نوع سؤال که شاعر از خودش میپرسد، منتظر جوابی نیستیم؛ بلکه برای شماتت مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع پرسشها نمونهای از کنشهای ترغیبی میباشد. نمونة دیگری از این پرسشها را در بیت «زین چه حاصل جز دروغ و جز دروغ؟ / زین چه حاصل جز فریب و جز فریب؟» (همان: 25) میتوان یافت. این سؤال نیز بلاغی است؛ یعنی منتظر جواب نیستیم؛ بلکه هدف از پرسش، سرزنش است؛ یعنی شاعر قطعاً میداند که این زندگی حاصلی جز دروغ و فریب ندارد. 4- کنشهای تعهدی کنش تعهدی مربوط به متعهدکردن خود گوینده برای انجام دادن عملی در آینده است. گوینده با قول دادن، سوگند خوردن و اعمالی نظیر این، متعهد میشود که در آینده کاری را انجام بدهد. این کنش تطبیقدادن جهان با محتوای گزارهای است که عملاً توسط گوینده انجام میشود؛ علاوه بر این این کنش قصد و نیت گوینده را نیز نشان میدهد. «بس کن خدا را، ای چگوری بس! / ساز تو وحشتناک و غمگین است./ بس کن خدا را، بیخودم کردی». (از این اوستا: 55) سوگند دادن مرد چگوری، یکی از مصادیق کنش تعهدی است که شاعر مخاطب را به خدا سوگند میدهد و از او میخواهد که پایبند به این سوگند باشد و نوایش را قطع کند. «شما را ای گروه تشنگان، سیراب خواهم کرد/ پس از باران جهان را غرقه در مهتاب خواهمکرد.» (زمستان: 54) با توجه به بافت متن، ابر سیاه قول میدهد که پس از باریدن باران، تشنگان را غرق در روشنی خواهدکرد. این نوع کنش کمترین بسامد را در میان این سه منظومه دارد. 5- کنش اعلامی هدف کنش اعلامی اعلام شرایط تازه برای مخاطب است. گوینده و اعلامهایش بر جهان تغییرات واقعی ایجاد میکند. این کنش همزمان دارای دو وجه انطباقی بین زبان و جهان است. کنش اعلامی زمانی اتفاق میافتد که گوینده قدرت و صلاحیت لازم را داشته باشد. این امر تنها به واسطه انجام مناسب کنش گفتار تحقق میپذیرد. افعال نامگذاریکردن و اعلامکردن در زیرگروه کنش اعلامی قرار میگیرد. «و او مانند سردار دلیری نعره زد بر شهر/ و بسیاری دلیرانه سخنها گفت؛ اما پاسخی نشنفت/ اگر تقدیر نفرین کرد یا شیطان فسون، هر دست یا دستان/ صدایی برنیامد از سری، زیرا همه ناگاه سنگ و سرد گردیدند/ از اینجا نام او شد «شهریار شهر سنگستان».» (از این اوستا: 20) در این بند شاعر روند چگونگی نامگذاریکردن شاهزاده را با نام شهریار شهر سنگستان، بیان میکند. من امشب آمدستم وام بگزارم/ حسابت را کنار جام بگذارم.» (زمستان: 109) این نوع کنش نشانگر این است که شاعر از جایگاه قدرت برخوردار است. او اعلام میکند که آماده است تا وام خود را ادا کند. همچنین تعهد نیز دیده میشود. «جاودان بر اسب یالافشان زردش میچمد در آن / پادشاه فصلها، پاییز.» (همان: 167) نامگذاری یکی از کاربردهای کنش اعلامی است که این نام بدیع است و زاییده تفکر خود شاعر. او در این بند بر پاییز نام پادشاه فصلها را مینهد. نمونه دیگری از نامگذاری بهعنوان کنش اعلامی را میتوان در بیت: «نومیدم و نومیدم و نومید / هرچند میخوانند «امید»م.» (همان: 104) نیز یافت. در این بیت شاعر خودناامید است و اطرافیان او را با این حال، امید مینامند. تکرار و تناقض که در این بیت مشهود است، بر زیبایی و تأثیرگذاری شعر افزودهاست. 6- جملات شامل دو کنش مختلف «آفتاب بلند عالمگیر! / من دگر زین حجاب دلزدهام/ دوست دارم پرستویی باشم / که ز پروانگی کسل شدهام.» (زمستان: 41) در این ابیات شاهد کنش اظهاری از نوع اعتراض و عاطفی از نوع آرزو هستیم. پروانه به آفتاب اعتراض میکند که از این افسردگی و پژمردگی دلزده است و آرزو دارد که مثل پرستویی باشد. همچنین کنش اعلامی نیز به چشم میخورد که پروانه اعلام خستگی میکند. از نمونههای دیگر جملات دوکنشی میتوان به «مرد نبرد باش که در این کهنسرا / کاری محال در بر مرد نبرد نیست.» (همان: 36) اشاره کرد. در این بند نیز شاهد کنش ترغیبی توصیه و اظهاری واقعیتبنیاد هستیم. شاعر به مخاطب توصیه میکند که خود را برای نبرد با ناملایمات زندگی آماده کند؛ چون طبق واقعیتی که از گذشته نیز وجود دارد، برای انسان تسلیمناپذیر، هیچکاری غیرممکن نیست. «ما فاتحان شهرهای رفته بر بادیم / با صدایی ناتوان تر زانکه بیرون آید از سینه، / ما راویان قصههای رفته از یادیم.» (آخر شاهنامه: 85) این بند نیز دارای کنش عاطفی از نوع تاسف و اظهاری از نوع معرفی است. شاعر با حالت تحقیر و تاسف خود را معرفی میکند. فاتحان شهرهای رفته بر باد و راویان قصههای رفته از یاد اصطلاحاتی هستند که شاعر به معرفی خود میپردازد. «بس کن خدا را ای چگوری، بس / ساز تو وحشتناک و غمگین است.» (از این اوستا: 55) در این بند شاهد دو کنش عاطفی از نوع طعنه و تعهدی از نوع سوگنددادن هستیم. شاعر با طعنه به وحشتناکبودن ساز، مرد چگوری را به خدا سوگند میدهد که دیگر چنگ ننوازد. 7- جملات شامل دو زیر گروه از یک کنش «گرگها خیره نگه کردند / همصدا زوزه برآوردند: -«ما ندیدیم، ندیدیمش/ نام، هرگز نشنیدیمش» (زمستان: 82) در این ابیات تکرار به منظور تأکیدکردن، استفاده از افعال منفی «ندیدیم» و «نشنیدیم» به منظور نفیکردن و بیانکردن، زیرگروههای کنش اظهاری هستند. «ای خوش آن پرواز و این دیدار/ گرد بام دوست میگردند،/ نرم نرمک اوج میگیرند، افسونگر پریزادان.» (آخر شاهنامه: 69) این بند نیز دارای دو کنش عاطفی است. هم آرزومندی را ابراز میکند، هم عشق و دوستی دو کبوتر را به تصویر میکشد. برای بیان نمونه از دوکنش ترغیبی نیز به بیت «با من بگو، ای بینوای دورهگرد، آخر / با ساز پیرت این چه آواز، این چه آیین است؟» (از این اوستا: 56) میتوان اشاره کرد. در این بیت شاهد دو کنش ترغیبی هستیم. شاعر از مرد دورهگرد درخواست میکند که ماهیت آواز و رسم و راهش را بگوید. کنش ترغیبی درخواستی در قسمت «با من بگو» و پرسشی در قسمت «این چه آواز این چه آیین است؟» دو کنش به کار رفته در این بیت هستند. همانگونه که در قسمتهای پیشین گفته شد، اشتراک چند کنش در آن واحد در اشعار اخوان بسیار دیده میشود. جدول 1- انواع کنشها در سه کتاب
نمودار 1- درصد فراوانی انواع کنشها در سه کتاب
نمودار 1 همانطور که در جدول و نمودار مشاهده میشود، کنش گفتاری تعهدی 0.1 درصد، کنش اعلامی 0.9 درصد، کنش ترغیبی 19 درصد، کنش عاطفی 22 درصد و کنش اظهاری 58 درصد کتاب «آخر شاهنامه»، کنش گفتاری تعهدی 0.1 درصد، کنش اعلامی 0.9 درصد، کنش ترغیبی 21 درصد، کنش عاطفی 30 درصد و کنش اظهاری 48 درصد کتاب «زمستان» و کنش گفتاری تعهدی 0.1 درصد، کنش اعلامی 2.9 درصد، کنش ترغیبی و عاطفی 25 درصد و کنش اظهاری 47 درصد کتاب «از این اوستا» را به ترتیب از کمترین به بیشترین میزان کاربرد کنشهای گفتاری را در این سه کتاب به خود اختصاص دادند. جدول 2- تعداد کل کنش گفتاریهای به کار رفته در هر سه کتاب
نمودار 2- درصد فراوانی کل کنشهای گفتاری به کار رفته در سه کتاب
نمودار 2- همانطور که در جدول و نمودار مشاهده میشود، کنش گفتاری تعهدی با 0.1 درصد، کنش اعلامی با 0.9 درصد، کنش ترغیبی با 22 درصد، کنش عاطفی با 26 درصد و کنش اظهاری با 51 درصد به ترتیب از کمترین به بیشترین میزان کاربرد کنش های گفتاری را در این سه کتاب به خود اختصاص دادند. بحث و نتیجهگیری در این سه کتاب «آخر شاهنامه»، «زمستان» و «از این اوستا» 1868 مورد کنش گفتاری به کار رفته است که 948 مورد آن اظهاری، 486 مورد آن عاطفی، 402 مورد آن ترغیبی، 5 مورد آن تعهدی و 27 مورد آن اعلامی میباشد. هدف از تحلیلهای آماری این تحقیق نشان دادن بسامد تقریبی کنشهای به کار رفته در سه کتاب مذکور است تا بدینوسیله معلوم گردد که کدام کنشها در این سه کتاب بیشتر مورد استفاده میباشد و در کدام کتاب بیشترین تعداد کنشهای گفتاری به کار رفتهاست. بیشترین تعداد کنش اظهاری به کار رفته در سه کتاب نشان میدهد که شاعر در این سه کتاب در پی بیان چگونگی چیزها و باور خود است و قصد دارد از طریق شعر دنیای خود را آنچنان که هست یا آنچنان که باور دارد، نشان دهد. این اظهار باورها به صورت اعتراض یا دلیل آوردن و غیره بر احساسات و عواطف او پیشی میگیرد و شعر اخوان را بیش از آن که عاطفی و یا متعهد نشان دهد، در پی اثبات باورهای صادق شاعر از روزگار خویش است. در مقابل، کمبودن تعداد کنشهای تعهدی یا اعلامی نشانگر عدم تعهد و مسئولیت، اعتبار یا مرتبة پایین قدرت اجتماعی این شاعر است. به یکی از این دو دلیل، اخوان سعی در تغییر جهان ندارد و با پدیدهها منطقی برخورد میکند. همچنین مشخص شد که کتاب «زمستان» به دلیل بیشترین تعداد کنشهای گفتاری به کار رفته نسبت به دو کتاب دیگر به لحاظ ارتباط زبانی از سوی شاعر و دریافت مقصود از سوی مخاطب، غنیتر است. تعارض منافع تعارض منافع ندارم. ORCID
[1]. Illocutionary point. [2]. Perllocutionary. [3]. Context of situation. [4]. Representatives act. [5]. Directives act. [6]. Expressives act. [7]. Commissives act. [8]. Declarations act. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
احمدپور، علی. (1388). شهریار شهر سنگستان. تهران: کلهر.
احمدی نرگسه، رحیم و گرجیان، بهمن و نقیزاده، محمود و حسینی، سیدحسامالدین.(1397). کارگفتهای ترغیبی و بررسی قوانین جرج لیکاف (نظریه ادب) در قرآن کریم. مطالعات قرآنی، 9(33)، 9-21 .
اخوان ثالث، مهدی. (1344). از این اوستا. تهران: مروارید.
-------------. (1338). آخر شاهنامه. تهران: مروارید.
-------------. (1382). زمستان. تهران: مروارید.
چپمن، شیوان. (1384). از فلسفه به زبانشناسی، ترجمه حسین صافی. تهران: گام نو.
حسینی، محمدضیاء و حسن پور، خسرو. (1391). سخنکاوی: گفتمانشناسی (انتقادی) تجزیه وتحلیل کلام. تهران: رهنما.
حقوقی، محمد. (1370). ادبیات امروز ایران (شعر). تهران: قطره.
خسروی، نوشین. (1396). بررسی کنشهای گفتاری در دو رمان فارسی «سمفونی مردگان» و «چراغها را من خاموش میکنم» براساس نظرات آستین (1962) و سرل (1969)، پایاننامه کارشناسی ارشد. رشته زبانشناسی همگانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام.
خیرآبادی، رضا و سامنی، سامان. (1395). مقدمات زبانشناسی ( با تمرکز بر رویکردهای بینرشتهای). تهران: کتابخانه فرهنگ.
سرل، جان آر. (1963). افعال گفتاری؛ جستاری در فلسفة زبان. ترجمة عبداللهی، محمدعلی (1387). قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
شاهیندژی، شهریار. (1387). شهریار شهر سنگستان. تهران: سخن.
صفوی، کورش. (1387). درآمدی بر معناشناسی. تهران: سوره مهر (پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی).
عبداللهیان، حمید و باقری، علیاصغر. (1396). کنشهای گفتاری پنجگانه در شعر «صدای پای آب» سپهری. مجلة زبان و ادبیات فارسی، 25 (82)، 241-258. https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.24766925.1396.25.82.12.3
فضائلی، سیده مریم و نگارش، محمد. (1390). تحلیل خطبه پنجاه و یکم نهجالبلاغه براساس طبقهبندی سرل از کنشگفتاری. مطالعات اسلامی: علوم قرآن و حدیث، 43 (86)، 81-118. 10.22067/naqhs.v43i1.7939
قبادی، سمیه و قبادی، حنیفه. (1400). بررسی کنشهای گفتاری در نمایشنامهی مرگ یزدگرد بر اساس آرای سرل، نهمین همایش ملی متنپژوهی ادبی، تهران. 2 https://civilica.com/doc/1245501/
کاظمی، فروغ و جمشیدی، سپیده. (1395). نظریة کنشهای گفتاری در فارسی و انگلیسی. تهران: داستان.
کوک، گای. (1388). زبانشناسی کاربردی. ترجمه مصطفی حسرتی، فریبا غضنفری و عامر قیطوری. کرمانشاه: دانشگاه رازی کرمانشاه.
محمدی آملی، محمدرضا. (1380). آواز چگور (زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث).تهران: ثالث. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,354 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 654 |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||