| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,213 |
| تعداد مقالات | 18,002 |
| تعداد مشاهده مقاله | 55,457,107 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,951,748 |
فروپاشی معنا در زبان شعر: خوانشی ساختارشکنانه از «مرگ ناصری» احمد شاملو بر پایه نظریۀ ژاک دریدا | ||
| پژوهشنامه زبان ادبی | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 17 شهریور 1404 اصل مقاله (1.21 M) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/jrll.2025.85943.1160 | ||
| نویسنده | ||
| رضا قنبری عبدالملکی* | ||
| دانشگاه دامغان | ||
| چکیده | ||
| این مقاله با اتکا به نظریۀ ساختارشکنی ژاک دریدا، به تحلیلی چندسطحی از شعر مرگ ناصری سرودۀ احمد شاملو میپردازد. در این خوانش، زبان شعر نه ابزار تثبیت معنا، بلکه بستر تعلیق، واژگونی و لغزش دلالتها تلقی میشود. بر پایۀ مفاهیم کلیدی همچون «دیفرنس»، «غیاب مرکز» و «فروپاشی تقابلهای دوتایی»، نشان داده میشود که چگونه معنا در متن، بهجای استقرار، همواره در حال تعویق و بازتولید است. تحلیل گفتمانیِ ساختارهای دستوری امری چون «شتاب کن ناصری!» و همچنین بررسی سکوت ناصری بهمثابه نوعی مقاومت، از جمله مواردی است که این مقاله به آنها پرداخته است. شعر شاملو با بهرهگیری از نمادهای متضاد («تاج خار»، «ریسمان سرخ»، «قوی مغرور»)، صدای تماشاگران، کنش منفعل العازر و ساختار گفتمانی چندصدایی، روایت کلاسیک و تقابلهای تثبیتشده را فرو میپاشد. در این میان، جابهجایی نقش سوژهها، تعلیق زمان و غیاب گفتار، به فهمی تازه از نسبت زبان و قدرت، و معنا و هویت میانجامد. این تحلیل نشان میدهد که شعر مرگ ناصری نهفقط بازتابی از رنج فردی، بلکه میدان گفتمانی بازتعریف معنا در مواجهه با خشونت، قضاوت و حذف است؛ متنی که ساختارشکنی را نهفقط بهمثابه نظریه، بلکه بهمثابه روش زبانیِ خود شعر بهکار میگیرد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| ساختارشکنی؛ ژاک دریدا؛ تحلیل گفتمان؛ احمد شاملو؛ مرگ ناصری؛ دیفرنس؛ سوژه | ||
| مراجع | ||
|
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 381 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 107 |
||