رشد سریع اطلاعات و تحول فناوریهای نوین در سالهای اخیر، باعث ایجاد تغییراتی در عرصههای متفاوت جوامع از جمله در نظام آموزشی آنها شده است و با پیشرفت فناوری اطلاعات و تکنولوژی، ابزارها و شیوههای آموزش و یادگیری زبان نیز متحول شدهاند. ابزارهای فناوری جزء جداییناپذیر تدریس شده است و مجموعه ابزارهای آموزشی و تدریس دیگر محدود به قلم و تخته نمیشود. استفاده از ابزارهای فناوری در آموزش در دنیای امروز، بسیار مهم و ضروری شده است (Agudo & de Dios, 2014) و پیشرفت سریع دستگاهها باعث شده معلمان از راههای مختلف بتوانند مطالب خود را به دانشآموزان ارائه کنند (Lam, 2000: 395). انتظار میرود که ابزارهای فناوری و رایانه بهعنوان وسیلهای برای تکمیل امر آموزش بهطور گسترده در کلاس درس استفاده شود (Fekeye, 2010). بهکارگیری رایانه و ابزارهای فناوری درآموزش زبان درحال پیشرفت و افزایش است و این امر در حوزه آموزش زبان فارسی بهعنوان زبان خارجی و جایگاه ویژه زبان فارسی بهعنوان زبان علم در منطقه و جهان نیز اهمیت دارد.
با بهکارگیری رایانه و سایر ابزارهای مربوط به فناوری میتوان فرایند یادگیری را هدفمند کرد و پیشرفت زبانآموزان را فراهم نمود. درواقع، معلمان میتوانند دانش و مهارت دانشآموزان خود را ارتقا دهند و فرایند یادگیری را اثر بخشتر و جذابتر کنند که لازمة ایفای چنین نقشی وجود معلمان و مدرسان توانمند در زمینه موضوعهای مورد تدریس و کاربرد ابزارهای فناوری اطلاعات در کلاس درس است (اسماعیلنیا و همکاران، 1392). این گستردگی ابزارهای فناوری و مزایای استفاده از رایانه در آموزش، ایجاب میکند که معلمان و مدرسان به مهارتهای رایانهای مسلط باشند. این در حالی است که همزمان با رشد سریع تکنولوژی، معلمان در تطبیق آن با تدریسشان و استفادة مفید و مؤثر از آن عموماً کند عمل کردهاند (Gratton, 1998؛ به نقل از Lam, 2000) و باعث شده است که آنها نتوانند در بهکارگیری موفقیتآمیز ابزارهای فناوری خوب عمل کنند.
سودمندبودن بهکارگیری ابزارهای فناوری در آموزش زبان این امر را ضمانت نمیکند که معلمان حتماً قادر خواهند بود که از ابزارهای فناوری در کلاس درس استفاده کنند. معلمان به دلیل برخی از عوامل در بهکارگیری ابزارهای فناوری احساس تردید دارند که یکی از رایجترین آنها احساس اضطراب و نگرانی است. این نگرانی معلمان عمدتاً از طریق مواجه شدن با ابزارهای فناوری شکل میگیرد که نام آن تکنوفوبیا[1] یا ترس از رایانه یا اضطراب رایانهای[2] است (یوسفی آذرفام و جباری[3]، 2012: 452) که به معنای احساس ترس و هراس توسط فرد هنگام استفاده از رایانه یا فکرکردن به استفاده از رایانه در زمان آینده است. ترس از فناوری، عاملی تأثیرگذار است که مانع از بهکارگیری خوب و موفقیتآمیز آن در هر زمینهای میشود (یوسفی آذرفام و جباری، 2012).
بنابراین، لازم است که این پدیده با ضرورت افزایش بهکارگیری ابزارهای فناوری و رایانهای برای هدفمندکردن آموزش و یادگیری زبان فارسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش برآنیم تا به این سؤال پاسخ دهیم: آیا رابطه معناداری میان میزان دانش و سواد رایانهای[4] و ترس از فناوری و رایانة معلمان و مدرسان زبان فارسی وجود دارد یا خیر؟
2. پیشینة پژوهش
2ـ1. تکنولوژی و آموزش زبان
امروزه فناوری اطلاعات وارتباطات، بهعنوان یک پدیده قدرتمند و تأثیرگذار در جامعه جایگاه خاص و مهمی را در آموزش به خود اختصاص داده است. همزمان با ورود فناوریهای ارتباطی جدید و نفوذ رایانهها در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی انسان، یکی از مهمترین نوآوریهای آموزش زبان یعنی یادگیری زبان به کمک رایانه (CALL)[5] ظهور کرد. نونان[6] (2003: 248) CALL را اینگونه تعریف کرده است: «فرایندهایی که در آن زبانآموزان بوسیله رایانه و تکنولوژی، مهارت زبانی خود را ارتقا میبخشند».
بهکارگیری رایانه و ابزارهای فناوری در آموزش، یادگیری و تمرین زبان خارجی/ دوم مزایای زیادی دارد (Alsied & Pathan, 2013). گونوچ و کوزو[7] (2014) به نقل از مرک[8] (2015) معتقدند استفاده از ابزارهای فناوری نقش مهمی در دخیلنمودن زبان آموزان در یادگیری زبان دارد. ابولاد و یوسوف[9] (2005) به نقل از اویرنک و فقبون[10] (2013)، ابزارهای فناوری ارتباطات و اطلاعات را بهعنوان ابزاری مهم و ضروری در هر سیستم آموزشی توصیف کردهاند که در این صورت میتوان مواد آموزشی را ارتقا داد و مواد درسی را با کیفیت بالایی ارائه کرد و نیز استقلال در یادگیری دانشآموزان را فراهم نمود (یداللهی، 1390: 37) و باعث یادگیری بهتر آنها شد. بهکارگیری رایانه و ابزارهای فناوری درآموزش زبان باعث ایجاد مرحلهای جدید در زمینة آموزش و یادگیری مدرن زبان شده است (Chapelle, 2002: 19). آپانپا و لاوال[11] (2009) ادعا کردند که استفاده از ابزارهای فناوری و دانستن این امر که چگونه میتوان با این ابزارها یادگیری دانشآموزان را حمایت کرد و بهبود بخشید، برای معلمان حرفهای در جهان امروز ضروری است (به نقل از Oyeronke & Fagbohun, 2013: 3). این دانش و بهکارگیری ابزارهای فناوری در تدریس توسط معلمان باعث تسهیل روند تدریس و یادگیری در این عصر مدرن و انبوه از اطلاعات است. در واقع، هدف اصلی از بهکارگیری ابزارهای فناوری در تدریس آسانکردن یادگیری و درک بهتر و سریعتر مطالب است. این امر در نتایج تحقیقات بیشماری مشاهده میشود، از جمله پارک و سون[12] (2009) بر این عقیدهاند که استفاده از ابزارهای فناوری در آموزش فرصتهایی را برای زبانآموزان فراهم میکند که در یادگیری واقعی مشغول شوند و بهطور کلی، یادگیری زبان خارجی جالب شود. محیط کلاس درس سنتی برای آموزش و یادگیری زبان بسیار خشک و غیرطبیعی است. فیکی[13] (2010) در پژوهش خود که استفاده از رایانه در آموزش و یادگیری زبان انگلیسی را در دبیرستانها ارزیابی کرده است، به این نتیجه میرسد که با استفاده از رایانه در تدریس زبان، دانشآموزان املای کلمات را سریعتر یاد میگیرند و 95% معلمان در پژوهش وی با این امر موافق بودند که تدریس زبان انگلیسی از طریق رایانه آسانتر میگردد. پارک و سون (2009) در پژوهش خود با موضوع «بهکارگیری آموزش به کمک رایانه در کلاسهای EFL»، به این نتیجه رسیدند که استفاده از رایانه و ابزارهای فناوری در کلاس درس باعث تقویت و بهبود مهارتهای زبانی در زبانآموزان میگردد. لم[14] (2000) نیز معتقد است که آموزش زبان از طریق تکنولوژی، بهعنوان نقشی تکمیلی، مانند ابزار کمک آموزشی برای معلم در تدریس درنظر گرفته میشود. معلمان آموزش زبان دوم از ابزارهای فناوری نوین در تدریس استفاده میکنند، به علت این که بهکارگیری این ابزارها در آموزش به زبانآموزان انگیزه میدهد و یادگیری را برای آنها جالب و نشاطآور مینماید و همچنین متون واقعی و موثقی را برای آنها فراهم میکند (قاسمی و هاشمی و حقیقی، 2011: 35). از اینترنت میتوان برای ارائه زبان در محیطی طبیعی، واقعی و در ارتباطی زنده با دیگر زبانآموزان استفاده کرد. از ابزارهای فناوری اطلاعات برای آموزش مهارتهای زبان نیز میتوان استفاده کرد، مثلاً از نوارها و ویدئوها برای تکمیل مهارت شنیداری و یا برای تدریس فرهنگ. اینترنت بهعنوان منبعی برای اطلاعات بهروز و جدید در تدریس زبان دوم است. میهمی و ورمقانی[15] (2013) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که استفاده از مواد آموزشی و تدریس به کمک رایانه در یادگیری درک مطلب خواندن در زبان دوم مفید است و باعث پیشرفت زبانآموزان میگردد. طالبی و تیموری (2013) نیز طبق مطالعه خود که راجع به تأثیر یادگیری از طریق رایانه بر پیشرفت تلفظ درکلاسهای آموزش زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی است، بر این عقیدهاند که استفاده از رایانه انگیزه و علاقه زبانآموزان را بالا میبرد و بر پیشرفت آنها در تلفظ تأثیر میگذارد. همچنین، در مطالعهای که رضوانی و کتابی (2011) با موضوع بررسی تفاوت بین دو نوع آموزش از طریق متون کتاب و متون وب سایت و تأثیرشان بر یادگیری قاعدههای دستوری زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی بر روی زبانآموزان ایرانی انجام دادند، به این نتیجه دست یافتند که استفاده از متون وبسایت برای تدریس قاعدههای دستوری باعث تسلط زبانآموزان بر قاعدههای دستوری میشود. باباتبارملکشاه (1393) نیز در مطالعة خود به تأثیر آموزش به کمک رایانه بر قابلفهمبودن تلفظ زبان انگلیسی دانشآموزان پرداخته است. مرزبان (2011) در پژوهشی به این نتیجه رسیده است که استفاده از رایانه در آموزش مهارت خواندن باعث پیشرفت زبانآموزان در این مهارت میگردد. همچنین در حوزه آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان، تاجالدین و نعمتی (1391) به ارزیابی تأثیر آموزش از طریق رایانه در مقایسه با روش سنتی بر میزان یادگیری فارسیآموزان روی 30 نفر از زبانآموزان در دو گروه کنترل که آموزش به روش سنتی داشتند و گروه آزمایشی که به کمک رایانه آموزش میدیدند، پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات دو گروه وجود دارد و میزان موفقیت گروه آموزش به کمک رایانه بیشتر بوده است. با توجه به این که در آموزش زبان دوم از جمله زبان فارسی باید شرایطی فراهم کرد که فراگیری زبان سادهتر، سریعتر، و پایدارتر انجام گیرد و زمینه فراگیری مداوم فراهم گردد، بهکارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در آموزش زبان اهمیت ویژهای دارد و یادگیری کار با ابزارها برای معلمان و مدرسان زبان یک امر ضروری است. در واقع، آنها باید از دانش رایانهای کافی برخوردار باشند. برای استفاده از رایانه در یادگیری زبان، معلمان باید دانش و مهارت برای استفاده از آن را داشته باشند و بتوانند توانایی خود را در بهکارگیری آن ابزارها تقویت کنند و بهبود بخشند (Son, Robb, Charismiadji, 2011: 34).
2-2. دانش رایانهای معلمان
همانطورکه ابزارهای فناوری و رایانهای بهصورت گسترده در دسترس است، افزایش استفاده از بافتهای الکترونیکی معنای واژه سواد[16] را توسعه داده است و سوادی جدید چون دانش رایانهای را ایجاد کرده است. (Son, Robb, Charismiadji, 2011). بنابراین، برای بهکارگیری ابزارهای فناوری و رایانهای در آموزش زبان ضروری است که معلمان و مدرسان زبان حداقلی از مهارت و دانش رایانهای را داشته باشند. سواد رایانهای، دانش و توانایی استفاده از رایانه بهشکل مؤثر و کارآمد است و مرتبط با ابزارهای فناوری است. شخصی که توانایی دارد یک رایانه را راه اندازد و زبانی را که در کارکردن با یک سیستم خاص مورد نیاز است، بفهمد، سواد رایانهای دارد (Akinnubi, Ozovehesule & Madamiyisa, 2012: 330). از جمله پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه، میتوان به مطالعه سون و راب وکریسمیاضی[17] (2011) اشاره کرد. آنها درمطالعة خود سعی کردند به بررسی سطح دانش رایانهای معلمان اندونزی و بررسی عوامل مؤثر داخلی و خارجی که بر استفاده آنها از ابزارهای فناوری در کلاس درس تأثیر میگذارد، بپردازند. از نظر آنان، دانش رایانهای بهعنوان توانایی استفاده یا بکارگیری رایانه در سطحی مناسب است. اکیننوبی[18] و همکاران (2012) در مقالهای به بررسی رابطه میان سطح سواد رایانهای و مؤثر بودن شغل معلمی در ایالت کوارا[19] نیجریه پرداختند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین سطح دانش رایانهای و مؤثربودن شغل آنها وجود دارد. در مطالعهای دیگر، آکیننوبی و همکاران (2013) به ارزشیابی مهارت رایانهای و ابزارهای فناوری معلمان پرداختهاند. هدف آنها از این پژوهش فهم این موضوع است که این معلمان تا چه اندازه دارای سواد و دانش رایانهای و ابزارهای فناوری هستند و این که به چه میزان از رایانه در تدریس خود استفاده مینمایند. یافتهها نشان داد که معلمان به این امر که بهکارگیری رایانه و ابزارهای فناوری در تدریس و دانش و سوادشان در این زمینه بسیار مهم است، آگاه هستند و اکثریت آنها دانش رایانهای خوبی دارند، اما نتایج تحقیقات نشان میدهد که مدرسان زبان با وجود داشتن مهارت رایانهای و دانش رایانهای کافی در بهکارگیری ابزارهای فناوری نوین و رایانه در کلاس درس با مشکلاتی مواجه میگردند (Park & Son, 2009؛ یداللهی،1390؛ یوسفی آذرفام و جباری، 2012) و به دلایلی نمیتوانند از رایانه و ابزارهای فناوری به صورت موفقیتآمیز در کلاس درس استفاده کنند. عواملی چون نگرشهای منفی آنها نسبت به رایانه و تکنولوژی، عدم دسترسی به رایانه و نرمافزارهای آموزشی نوین (Fakey, 2012)، سابقه تدریس پایین، نبود وقت کافی، عدم اعتماد به مهارتهایشان در کار با رایانه و ابزارهای فناوری (Lam, 2000؛ یوسفی آذرفام و جباری،2012) و ترس از فناوری و رایانه باعث میشود که معلمان و مدرسان زبان علیرغم آشنایی با تکنولوژی، از بهکارگیری این ابزارها در امر آموزش خودداری نمایند (یداللهی، 1390) و درواقع، در خصوص استفاده از آن در فرایند تدریس آمادگی نداشته باشند یا نتوانند از آنها در آموزش استفاده کنند. یکی از رایجترین این عوامل که باعث میشود معلمان و مدرسان هنگام بکارگیری از ابزارهای فناوری در تدریس احساس راحتی نکنند، داشتن اضطراب رایانهای و یا ترس از فناوری است.
2-3. ترس از فناوری
ترس از فناوری[20] و رایانه، مسأله مهمی در بسیاری از جوامع است، زیرا افراد زیادی هستند که احساس منفی نسبت به رایانه دارند و اینکه رایانه بیش از پیش به همه جنبههای زندگی وارد شده است، از کاربرد آن اجتناب میکنند (لطیفی،کرمی و بابامرادی، 1392). ترس از فناوری در واقع به نگرشهای منفی راجع به استفاده از آنها باز میگردد. بسیاری از مردم واکنش عاطفی منفی، مانند نگرانی و استرس دارند که با شکست در استفاده از ابزارهای فناوری جدید پیوند خورده است (Anthony, Clarke, Anderson, 2000). ترس و اضطراب عامل اصلی مقاومت در برابر استفاده از رایانه برای اهداف آموزشی است. ترس از فناوری در هر زمینهای، عاملی تأثیرگذار است که مانع از بهکارگیری خوب و موفقیتآمیز ابزارهای فناوری میشود (آذرفام و جباری، 2012). روزن و ویل[21] (1995: 58) ترس از فناوری و یا تکنوفوبیا را اینگونه تعریف میکنند:
- نگرانی درباره کار با رایانه یا ابزارهای فناوری در حال حاضر یا در آینده؛
- نگرشهای سراسر منفی نسبت به کار با رایانه، احساسات منفی خاص و یا گفتگوهای درونی خودانتقادی در طول مدت کار با رایانه یا موقع اندیشیدن در مورد استفاده از رایانه در زمان آینده.
یوسفی آذرفام و جباری (2012) در مطالعة خود که در رابطه با ترس از فناوری معلمهاست، معتقدند که اضطراب و ترس از رایانه عاملی مأیوسکننده است و مانع از بهکارگیری موفق ابزارهای فناوری در میان معلمان میشود. آنها در مطالعهشان به بررسی عواملی که منبع این ترس و نگرانی هستند، پرداختهاند. میتوان گفت که با وجود اضطراب رایانه در معلمان و مدرسان زبان، آنها تمایلی به استفاده از رایانه و ابزارهای فناوری ندارند و این امر تأثیری منفی در آموزش آنها میگذارد. همانطور که روزن و ویل (1995) عقیده دارند معلمانی که ترس از فناوری دارند، از بهکارگیری رایانه در تدریس اجتناب میکنند. همچنان که لطیفی،کرمی و بابامرادی (1392) بیان نمودهاند که معلمان بنابر دلایلی از تعامل و کار با رایانه طفره میروند. به نظر میرسد که این افراد به میزان قابل ملاحظهای اضطراب رایانهای دارند و وقتی شرایط کار با آن یا آموزش مهارتهای اساسی مرتبط با آن فراهم میشود، از رویارویی با چنین موقعیتهایی اجتناب میکنند. آنها هنگام استفاده از این ابزارها راحت نیستند و تمایل ندارند تا به طور جدی از رایانه استفاده کنند. ترس از کار با ابزارهای فناوری و به تبع آن عدم استفاده از رایانه و ابزارهای فناوری در تدریس به شخصیت افراد نیز بستگی دارد. آنتونی، کلرک و اندرسون[22] (2000) در مطالعهشان، ماهیت ارتباط میان ترس از فناوری و انواع شخصیتها و نگرشهای آنها نسبت به رایانه را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که این اضطراب و ترس با هر پنج بعد ویژگیهای شخصیتی افراد (روانرنجور، برونگرا، آزاد و باز، سازگار، با وجدان) در ارتباط است. نتایج به ارتباط مثبت بین تکنوفوبیا و شخصیت روانرنجور و رابطه عکس و متضاد بین تکنوفوبیا و ویژگی شخصیتی آزاد و بازبودن اشاره میکنند. در مطالعهای دیگر با همین موضوع که به بررسی نقش شخصیت بهعنوان متغیر سطح فردی در رابطه با ترس از فناوری توسط کوروکندا[23] (2005) در دانشگاهی در نیویورک انجام شده بود، همین نتیجه بهدست آمد. نتایج این مطالعه پیشنهاد میدهد که ابعاد شخصیتی نقش مهمی در تکنوفوبیا دارند؛ مخصوصاً شخصیت روانرنجور، رابطه مثبتی با ترس از فناوری دارد. همچنین، یداللهی (1390) به بررسی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس و رابطه آن با میزان مهارت و اضطراب رایانهای[24] دبیران زبان انگلیسی پرداخته است. او نتیجه گرفته است که رابطه معنادار و منفی میان بهکارگیری ابزارهای فناوری با اضطراب رایانه، سابقه تدریس و سن شرکتکنندگان وجود دارد. بااینحال، تاکنون مطالعه خاصی در مورد ارتباط میان دانش رایانهای و میزان ترس از فناوری معلمان و مدرسان آموزش زبان فارسی به خارجیان صورت نگرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان دانش رایانهای و میزان ترس از فناوری یا تکنوفوبیا در معلمان و مدرسان زبان فارسی پرداخته است.
3. روش پژوهش
طرح این تحقیق از نوع کمی و کاربردی است. این مطالعه به منظور بررسی رابطه میان میزان دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان انجام شده است.
3-1. جامعه آماری
شرکتکنندگان در تحقیق حاضر شامل 40 استاد و مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان مشغول به کار در دو مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه مجازی المصطفی و دانشگاه بین المللی قزوین بودند که به صورت نمونهگیری در دسترس[25] انتخاب شدند. تعداد 10 نفر از این جامعه مرد و 30 نفر آنها زن بودند و در میانگین سنی 25 تا 40 سال قرار داشتند. سابقه تدریس این اساتید بین 1 تا 13 سال بود. جامعة مورد بررسی برحسب ویژگیها و پرسشهای جمعیتشناختی با آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار، مقیاس بیشترین و کمترین) با استفاده از جداول توصیف شدهاند.
جدول (۱): شاخصهای توصیفی مربوط به سن مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان
فراوانی
|
کمترین
|
بیشترین
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
40
|
27
|
40
|
35/32
|
07/3
|
جدول 1 نشاندهندة شاخصهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین) مربوط به سن مدرسان آموزش زبان است.
جدول شماره 2 شاخصهای توصیفی (فراوانی و درصد) مربوط به جنسیت مدرسان آموزش زبان فارسی را نشان میدهد.
جدول(2): شاخصهای توصیفی مربوط به جنسیت مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان
جنسیت
|
فراوانی
|
درصد
|
مرد
|
10
|
25
|
زن
|
30
|
75
|
کل
|
40
|
100
|
3-2. ابزارهای پژوهش
جهت جمع آوری دادهها در این مطالعه، از 3 پرسشنامه استفاده شد که شامل پرسشنامه اطلاعات شخصی، پرسشنامه سنجش میزان دانش رایانهای سون و راب و کریسمیاضی[26] (2011) و پرسشنامة سنجش میزان اضطراب رایانهای روزن و ویل (1988) بود.
پرسشنامه اول که توسط محققان طراحی شده بود، حاوی اطلاعات شخصی شامل سن و جنس و میزان سابقه تدریس و محل تدریس و سابقه کار با رایانه بود. پرسشنامه دوم برای ارزشیابی سطح سواد و دانش رایانهای بود که توسط سون، راب و کریسمیاضی (2011) تهیه و در مطالعهشان بهکار رفته بود. این پرسشنامه شامل 10 آیتم بوده و روایی آن از طریق آلفای کرومباخ 78/0=U بدست آمد. پرسشنامة سوم که سنجش میزان ترس از فناوری روزن و ویل (1988) بود، شامل سه قسمت است: بخش اول سنجش میزان اضطراب رایانهای[27] افراد است که توسط ویل و روزن و سرز[28] (1988) طراحی شده و شامل 10 تجربة فرضی از کار با رایانه است. این بخش به موقعیتهایی اشاره میکند که ممکن است باعث ایجاد ترس و نگرانی یا بیم و هراس شود و شرکتکنندهها میبایست با انتخاب یکی از گزینههای "اصلا، کمی، متوسط، زیاد، خیلی زیاد" به این اشاره کنند که در هر موقعیت چقدر احساس نگرانی یا ترس دارند.
بخش دوم سنجش افکار رایانهای[29] افراد است که توسط ویل و روزن (1988) طراحی شده است و شامل 10 مورد از احساسات منفی و مثبت فرد هنگام کار با رایانه است. در این بخش هم شرکتکنندگان باید یکی از گزینههای «اصلا، یه کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد» را انتخاب کنند.
بخش سوم نیز که توسط روزن و ویل (1988) طراحی شده، و شامل10 پرسش میشود که نگرشهای کلی راجع به رایانه و تکنولوژی[30] را میسنجد و بهاینترتیب، تکنوفوبیا یا ترس از بهکارگیری رایانه مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان مورد سنجش قرار گرفت.
3ـ3. مراحل انجام پژوهش
ابتدا پرسشنامه سواد رایانهای و ترس از فناوری به زبان فارسی ترجمه شدهاند و سپس با استفاده از تکنیک ترجمه برگردان[31]، صحت مراحل ترجمه توسط یکی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته و سپس، با هماهنگیهای انجامشده با گروه آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان دانشگاه مجازی المصطفی و مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی در قزوین، پرسشنامهها بین معلمان و مدرسان این مرکز از طریق ایمیل پخش و توزیع گردید. از150 پرسشنامه ارسالشده، 40 عدد آنها توسط شرکتکنندههای پژوهش کامل پر شده بود که برای انجام مراحل بعدی مورد استفاده قرار گرفته و پرسشنامههای ناقص کنار گذاشته شده است. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزارSPSS نسخه 23 استفاده شده است. ضمناً نحوة نمرهگذاری پرسشنامهها مشخص گردید و جدولی نیز جهت نمرهگذاری پرسشنامة ترس از فناوری و بهطور اخص سؤالاتی که نمرهگذاری معکوس نیاز داشتند، در جدولی تهیه گردیده است.
4. یافتههای پژوهش
در این قسمت نتایج به دست آمده در چارچوب پرسش پژوهش ارائه شده است. بر این اساس، ابتدا به توصیف دادههای جمعیتشناختی و سپس به آزمون پرسش پژوهش با استفاده از آزمونهای آمار استنباطی پرداخته شده است. همچنین، آزمون فرضیة پژوهشی با استفاده از سطح آلفای (05/0 =α) بهعنوان مقدار خطای مورد قبول برای رد فرضیه درنظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، احتمال خطای کمتر از 05/0 برای تأیید فرضیه و احتمال خطای بیشتر از 05/0 برای رد فرضیه درنظر گرفته شده است.
در این قسمت شاخصهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین) مربوط به نمرات پرسشنامه دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در جدول شماره 3 نمایش داده شده است.
جدول (3): شاخصهای توصیفی مربوط به نمرات پرسشنامة دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان
دانش رایانهای
|
ترس از فناوری
|
نمره
|
جنسیت
|
55
|
96
|
بالاترین
|
مرد
|
98
|
144
|
پایینترین
|
80/75
|
60/118
|
میانگین
|
113/13
|
254/19
|
انحراف معیار
|
42
|
76
|
بالاترین
|
زن
|
116
|
156
|
پایینترین
|
83/75
|
00/118
|
میانگین
|
163/21
|
308/20
|
انحراف معیار
|
42
|
76
|
بالاترین
|
کل
|
116
|
156
|
پایینترین
|
83/75
|
15/118
|
میانگین
|
306/19
|
806/19
|
انحراف معیار
|
همانطور که در جدول 3 مشخص است، میانگین ترس از فناوری بین شرکتکنندگان این پژوهش 15/118 و میانگین دانش رایانهای این جامعه 83/75 است و میزان انحراف معیار ترس از فناوری 806/19 و انحراف معیار دانش رایانهای 306/19 است.
چنانکه اشاره شد، هدف از نگارش این مقاله، بررسی ارتباط میان دانش کامپیوتری و میزان ترس از فناوری یا تکنوفوبیای معلمان و مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان بوده است. پرسش پژوهش این است که آیا میان سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری اساتید آموزش زبان رابطهای وجود دارد. در صورت وجود رابطه، چه رابطهای بین آنها برقرار است و چگونه قابل تبیین است؟
نتایج و یافتههای پژوهش حاضر در جدول شماره 3 در ذیل آمده است.
جدول (4): ماتریس همبستگی بین سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان
متغیرها
|
ضریب همبستگی پیرسون
R
|
سطح معناداری
P.value
|
دانش رایانهای * ترس از فناوری
|
43/0-
|
*05/0
|
معناداری درسطح05/0 (*)
جدول 4 نشاندهندة ماتریس همبستگی بین سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان است. به منظور بررسی رابطه بین سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان از آزمون همبستگی پیرسون[32] (Pearson's Correlation Test) استفاده شد. جدول فوق نشان میدهد که رابطه میان سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری اساتید آموزش زبان درسطح (05/0>P) ازنظر آماری بهصورت ضریب معکوس (43/0- = r) است.
نمودار (1): نمودار پراکنش بین سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان
نمودار 1 پراکنش نمرات افراد بین دو متغیر سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان را نشان میدهد. خط وسط این نمودار نشاندهنده شیب رابطه بین این دو متغیر است. شیب در نمودار به این شکل (\) است به دلیل این که رابطه منفی است. عدد داخل نمودار میزان رابطه (43 صدم) را نشان میدهد و اگر به توان 2 برسد تقریباً 18 درصدی از واریانس مشترک را نشان میدهد.
5. نتیجهگیری
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطهی میان میزان دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان بود. پرسشهای پژوهش این بود که آیا میان سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری اساتید آموزش زبان رابطهای وجود دارد و در صورت وجود رابطه، چه رابطهای بین آنها برقرار است و چگونه قابل تبیین است.
چنانکه در جدول 4 نشان داده شد، رابطه میان میزان دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان معنادار است. بهعبارت دیگر، مدرسانی که دانش رایانهای بیشتری دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. به بیان دیگر میتوان گفت، مدرسانی که ترس از فناوری بیشتری دارند، دانش رایانهای کمتری دارند. با توجه به سؤال پژوهش ازآنجا که سطح معناداری بین دو متغیر دانش و دانش رایانهای و ترس از فناوری در سطح 05/0 معنادار است، نشان دهندة این است که ارتباط بین این دو متغیر واقعی است و سطح معناداری واقعیبودن ارتباط را نشان میدهد. درنتیجه، پاسخ این سؤال این است که این ارتباط وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سواد و دانش رایانهای و ترس از فناوری مدرسان آموزش زبان فارسی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به منظور پاسخ به پرسش پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد که مدرسان آموزش زبان فارسی که دانش رایانهای بیشتری داشتند، به میزان کمتری، ترس از فناوری داشتند. نتایج این پژوهش با مطالعاتی چون یداللهی (1390) و سادک[33] (2008) همسو است. در تبیین این یافتهها میتوان گفت هر چه سواد و سطح دانش رایانهای مدرسان آموزش زبان بالاتر باشد، ترس از فناوری کمتری دارند و در هنگام بهکارگیری و استفاده از آن در کلاس درس با نگرانی کمتری مواجه میشوند و اگر نگرانی کمتری داشته باشند، اعتماد بیشتری به مهارتهای خود در استفاده از رایانه دارند و همچنین احساس مثبتتری نسبت به استفاده از رایانه دارند. درنتیجه، بهطور موفقیتآمیزتری از آن در تدریس استفاده میکنند (Sadik, 2006). در صورتی که آنها از سواد و دانش رایانهای کمی برخوردار باشند، میزان ترس از فناوری بالایی خواهند داشت و کمتر از ابزارهای فناوری در تدریس و آموزش زبان استفاده میکنند (یداللهی،1390). یافتههای پژوهشهای مذکور با نتایج برخی مطالعات (لم، 2000؛ یوسفی آذرفام و جباری، 2012) ناهمسو است، زیرا این پژوهشگران دریافتهاند که رویکرد ما نباید در برخورد با معلمان و مدرسان آموزش زبان منفی بوده و عامل اصلی عدم موفقیت را ترس از فناوری، پایینبودن سطح دانش رایانهای و یا عدم اشتیاق به استفاده از ابزارهای فناوری در تدریس بدانیم و این نظام آموزشی است که باید مورد انتقاد قرار گیرد. این مطالعات سعی کردهاند نشان دهند که ترس از فناوری معلمان یک سوءتفاهم است و تصمیم آنها برای درنظرگرفتن استفاده از ابزارهای فناوری و رایانهای، بر اساس مقاومت در برابر این ابزارها نیست، بلکه بر پایه اعتقادات آنها در غیرمفید بودن ابزارهای فناوری برای زبانآموزانشان است و درواقع، این معلمان و مدرسان از دلایل مفید بودن و بکارگیری آن متقاعد نشدهاند.
در پایان بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود با توجه به این که ابزارهای فناوری جزء لاینفک زندگی روزمره ما شده است و همچنین با توجه به اهمیت رایانه و فناوریهای مربوط به آن، مانند تارنما، اینترنت و تأثیرات آن در روشهای یاددهی و یادگیری، کارگاههای آموزش کار با رایانه در برنامههای آموزش ضمن خدمت معلمان و مدرسان آموزش زبان بهمنظور بالابردن سطح دانش رایانهای و کاهش اضطراب رایانهای آنان گنجانده شود (لطیفی و همکاران، 1392؛ Akinnubi et al, 2012; Lam, 2000; Sadik, 2008; Oyeronke & Fagbohun, 2013). این نشان میدهد که برای افزایش سواد رایانهای مدرسان آموزش زبان فارسی نیز، آنها به دورههای آموزشی آشنایی با رایانه و مهارتهای استفاده از رایانه و ابزارهای فناوری در تدریس احتیاج دارند، چرا که ترس از فناوری مانعی برای بهکارگیری ابزارهای مربوط به آن توسط مدرسان و معلمان میگردد. همچنین، باید آگاهی آنها را از مفید بودن استفاده از ابزارهای فناوری در تدریس بالا برد و به آنها فرصتهای زیادی را برای استفاده از انواع مختلف برنامهها پیشنهاد داد (Lam, 2000). برای بهرهبردن از مزایای بسیار زیاد بهکارگیری رایانه و فناوری در کلاس درس باید معلمان را در استفاده از فناوری های نوین در تدریس آموزش داد تا بتوانند دانش و اطلاعات خود را در این زمینه تقویت کنند (Fekeye, 2010) و به بهترین صورت از آن در کلاس درس و آموزش زبان استفاده نمایند، زیرا همانگونه که سعیدی (2013a, 2013b) معتقد است، فناوری و ابزارهای فناوری میتوانند دارای چهرهای دو گانه باشند؛ بدین معنی که اگر از آنها با فرهنگسازی مناسب و با ایجاد مهارتهای لازم در کاربران استفاده شود، میتوانند در ارتقاء سطح آموزش و خصوصاً فراگیری زبان نقش ارزندهای ایفا کنند و درغیراینصورت، میتوانند عاملی منفعل یا در بعضی مواقع دارای چهرهای منفی باشند.
[3]. Yoosefi Azarfam & Jabbari
[5]. Computer Assisted Language Learning
[10]. Oyeronke & Fagbohun
[15]. Meihami & Varmaghani
[17]. Son, Rob & Charismiadji
[22]. Anthony, Clarke & Anderson
[25]. Convenience Sampling
[27]. computer anxiety CARS-C
[29]. Computer Thoughts CTS-C
[30]. General Attitudes Toward Computers GAT-S
[32]. Pearson's Correlation Test