بر اساس آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی، آسیبشناسی جامعة اسلامی و اهتمام برای رفع آنها از جمله وظایفی است که بر عهدة یکایک مسلمانان قرار دارد (ر.ک؛ آلعمران/ 110). از جمله آسیبهایی که رواج یافتن آن موجب تزلزل ارکان جامعة اسلامی میگردد، «رشوهپذیری» است که آثار نامطلوبی را در پی دارد. تبعات نامطلوب این امر تا بدانجاست که در قرآن و سیرة اهل بیت بر حرمت آن و لزوم ایجاد یک سامانة نظارتی برای برخورد با افراد رشوهپذیر و رشوهدهنده تأکید شده است.
بدیهی است که از جمله وظایف حکومت اسلامی، تمهید اصول نظارتی برای مقابله با رشوهپذیری و تصویب قوانین لازم به منظور رفع زمینههای پیدایش آن است، امّا به نظر میرسد ایجاد زمینههای درونی برای اعتقاد راسخ افراد به عدم پذیرش رشوه، مطلوبتر خواهد بود. بر همین اساس، پژوهش حاضر درصدد دستیابی به پاسخ این پرسشهای اساسی است که چگونه میتوان با مبنا قرار دادن آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی، راهبردی را پیشنهاد کرد که بتواند در راستای پیشگیری از رشوهپذیری مؤثّر باشد و شاخصههای تجویزی و راهکارهای برجستة مصداقی برای تحقّق راهبرد مذکور چیست؟
از منظر لغتشناسان، «رشوه» به معنای آن است که برخلاف حقّ و به منظور دستیابی به منافع، فرد یا افرادی در خدمترسانی ترجیح داده شود (ر.ک؛ فراهیدی، 1409ق.، ج 1: 184) و در واقع، چیزی است که انسان میپردازد تا به آنچه میخواهد ـ حتّی اگر برخلاف حق باشد ـ دست یابد (ر.ک؛ فیّومی، 1414ق.، ج 1: 184). اصل این واژه از «الرّشاء» (ریسمان سطل آب چاه) است و تناسب آن دو در این است که به وسیلة ریسمان، آب از چاه بیرون آورده میشود تا نیاز انسان برطرف گردد و عدّهای نیز از طریق رشوه، به دنبال چارهجویی برای خواستههای خود میگردند (ر.ک؛ ابناثیر، 1367، ج 3: 226).
راهبرد را به معنای آگاهیهای منظّم دانستهاند که نحوة به خدمت گرفتن قدرت (توان) سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان میدهد (ر.ک؛ شیرودی، 1385: 15). امّا آنچه مورد نظر این نوشتار است، ترسیم اصول کلّی است که از طریق تتبّع و تأمّل در قرآن و سیرة معصومان (به عنوان منابع اصلی فرهنگ وحیانی ـ اسلامی) به دست داده میشوند تا بیش از پیش، اعتقاد افراد جامعة اسلامی نسبت به عدم رشوهپذیری راسختر گردد. به دلیل اینکه هر دو منبع مذکور از طریق وحی الهی تأیید شدهاند و مصون از هر گونه خطا و اشتباه هستند، قابل اعتماد و لازمالإتباع هستند و بر این اساس، چارچوبة نظری متناسب با نیازهای واقعی انسان در اختیار قرار خواهد گرفت تا بتوان بر اساس آن، راهکارهای لازم برای کسب فضایل و رفع و دفع رذایل اخلاقی، برنامهریزی و اجرایی گردد. بدیهی است راهبردهایی که صرفاً مبتنی بر عقل، حسّ و تجربة بشری است، به دلیل محدودیّتهای توان اندیشهای و مهارتی انسان، فاقد برنامهریزی جامع، منسجم و دارای نواقصی است که در برخی از موارد، غیرقابل جبران خواهد بود.
دربارة رشوه و آثار نامطلوب آن از منظر آموزههای اسلامی، آثاری تدوین شده است که به عنوان نمونه میتوان به کتابهای رشوه از دیدگاه اسلام و روایات اسلامی، تألیف ابوالفضل زارع مهرجردی، رشوه، چرا؟ بررسی علل و عوامل رشوهگیری از دیدگاه قرآن و احادیث، تألیف محمّدرضا کرمی و عبدالله گوهری و رشوه؛ چالشها و پیامدهای خطرناک آن از دیدگاه تشیع و تسنّن، تألیف غلامحسین رضایی و مقالههایی چون «ارتشاء در فقه اسلامی و بررسی تحلیلی آن» تألیف احسان بهجتی و «فعّالیّتهای اقتصادی ممنوع در اسلام» تألیف سیّد حسین اسحاقی اشاره کرد که در هر یک، برخی از جنبههای رشوه بررسی شدهاند، امّا تتبّع به عمل آمده، بیانگر بدیع بودن نگرش و نگارش نظاممند این پژوهش در موضوع مورد بررسی است. در ادامه، ضمن تبیین فرهنگ وحیانی ـ اسلامی، به ارائة راهبرد و برخی از راهکارهای مصداقی برای پیشگیری از رشوهپذیری پرداخته خواهد شد.
1 ـ تبیین فرهنگ وحیانی ـ اسلامی
میتوان برای تبیین فرهنگ وحیانی ـ اسلامی بر مفهوم هر سه واژة مذکور عنایت داشت:
1ـ1) فرهنگ
واژة «فرهنگ» از ترکیب دو جزء «فر» به معنای «جلو، بالا، شکوه، درخشندگی و بزرگی» و «هنگ» به معنای «قصد و آهنگ، بیرون کشیدن و برآوردن» تشکیل شده است. معانی متعدّدی چون تعلیم و تربیت، علم و ادب، عقل و خِرَد، آموزش و پرورش و بزرگی و سنجیدگی (ر.ک؛ دهخدا، 1376، ج 11: 17132) را در معنای لغوی آن ذکر کردهاند که در آنها، مفاهیمی چون پیشرفت و کمال اشتراک دارد. برای واژة فرهنگ، تعاریف اصطلاحی متعدّدی ارائه شده که تعریف برگزیدة نگارنده بدین قرار است: «مجموعة یافتههای آدمی در پیوند با دورانی است که برای رسیدن به تمدّن طی کرده است و بدین ترتیب، ترکیبی از کلّیّة باورهای مذهبی، سنن و آداب، سیاست، علم و فن، دانشها و پویشهای اقتصادی است که ریشه در عوامل متعدّد مذهبی، جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی داشته و در هر جامعه نسبت با جامعة دیگر، متفاوت است.»(ر.ک: فرهیخته، 1377، ص575) میتوان هستة اصلی فرهنگ را عقاید سنّتی (یعنی نشأت گرفته و انتخاب شده در سیر تاریخی) و ارزشهای وابسته به آنها دانست (ر.ک؛ نویسندگان، 1376: 630).
1ـ2) وحیانی
معنای «وحی» در لغت عبارت است از «القای مطلب در باطن دیگری» (مصطفوی، 1368، ج13: 56) و «الهامی» (فراهیدی، 1409ق.، ج 3: 320) که «بر اساس آن، مطلبی به صورت اشارة پنهانی و در قالب صدای پنهان یا نوشتن در نهان و با سرعتی برقآسا به دیگران القا شود تا آن را بفهمند» (راغب اصفهانی، 1412ق.: 858). در قرآن، واژة «وحی» در معانی متعدّدی از جمله اشارة پنهان (مریم/ 11)، الهام فطری و غریزی (النّحل/ 68ـ69)، الهام درونی (القصص/ 7) و وحی رسالی (النّساء/ 163ـ167) به کار رفته است که مراد از وحی در این نوشتار، همان وحی رسالی است که بر اساس آن، خداوند متعال سخن خود را از طریق ارتباط بدون واسطه یا ایجاد صدا و یا فرستادن فرشتة وحی (الشّوری/ 51) بر انبیای خود القاء میکند (ر.ک؛ حجّتی،1387: 31) و نمود بارز و جاودانة آن، قرآن کریم است که از طریق حضرت جبرئیل در مدّت 23 سال بر پیامبر اسلام نازل گردید (ر.ک؛ فرهنگ شیعه، 1386: 376).
خداوند ابزارهای گوناگون شناخت ـ شامل حسّ، خیال، وهم، عقل و قلب (ر.ک؛ همان، 1386: 59ـ60) را در اختیار انسان قرار داده که در قرآن کریم به برخی از این ابزار (النّحل/ 78) اشاره شده است، امّا با تمام این ابزارها، فهم و درک برخی از معرفتها برای انسان، امکانپذیر نیست (ر.ک؛ مصباح یزدی، 1386: 35) و وی در این زمینه به وحی الهی نیازمند است و آنچه را از طریق وحی به دست میآورد، نمیتواند از مسیر دیگری به دست آورد. خداوند متعال در این باب فرموده است:
﴿کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ: همانگونه (که با تغییر قبله، نعمت خود را بر شما کامل کردیم،) رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه را نمیدانستید، به شما یاد دهد﴾ (البقره/ 151).
در آیات قبل از آیة مذکور، بحث از تعلیم کتاب و حکمت وجود داشته است، امّا در این بخش، با قید ﴿ما لَمْ تَکُونُوا﴾ آن را تفکیک میکند تا بر این نکته تأکید کند که اگر پیامبران نبودند، بخشی از علوم و معارف برای همیشه از دسترس بشر خارج میگردید. در واقع، انبیای الهی علاوه بر آنکه رهبر اخلاقی و اجتماعی بودند، پیشوای علمی نیز بودند که بدون رهبری آنها، پیدایش و گسترش علوم انسانی منتفی بود (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1374، ج1: 513). به بیانی دیگر، جمیع معارف اسلامی (اعمّ از اصول و فروع) جز از طریق وحی به دست انسان نمیرسید و اگر تعالیم عالی پیامبر اسلام و خاندان گرامی او نبود، بشر به رشد و کمال حقیقی خود دست نمییافت (ر.ک؛ طیّب، 1378، ج2: 248).
1ـ3) اسلامی
از نظر لغوی، اسلام را به معنای «انقیاد و تسلیم شدن» (ر.ک؛ ابناثیر، 1367، ج 2: 396) و «وارد شدن در صلح و خیر» (ر.ک؛ راغب اصفهانی، 1412ق.: 423) دانستهاند و در اصطلاح، آن را خضوع و انقیاد در برابر آنچه نبیّ مکرّم اسلام به عنوان شرع مقدّس آورده (ر.ک؛ دغیم، 2001ق.: 50) معنا کردهاند که برنامة کلّی آن، تسلیم شدن انسان در برابر خداوند متعال است (ر.ک؛ طباطبائی، 1378: 22). از آنجا که دین اسلام پس از همة ادیان به بشر عرضه شده است و حضرت محمّد(ص) آخرین پیامبر الهی است، معارف اسلام با سه شاخصة «همهزمانی»، «همهمکانی» و «همهنژادی» ارائه شده است تا زمینة لازم برای هدایت انواع بشر از نزول اسلام تا وقوع قیامت را فراهم گرداند.
1ـ4) جمعبندی
به نظر میرسد میتوان در جمعبندی مباحث این بخش، مفهوم «فرهنگ وحیانی ـ اسلامی» را بدین شرح دانست: «مجموعهای از آموزههای بینشی (ناظر به عقاید و باورها)، گرایشی (ناظر به ارزشها) و کُنشی (ناظر به آداب، رسوم، الگوها و شیوههای عملی) است که از قرآن کریم و سیرة پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت ایشان ـ به عنوان تبیینکنندگان قرآن ـ به دست میآید».
در باب تأکید بر قید «وحیانی ـ اسلامی» نیز دو نکته مورد نظر بوده است: 1ـ با توجّه به متون عهدین موجود که حاوی مطالب تحریف شده، متعارض و خرافی است (ر.ک؛ توفیقی، 1389: 82)، قرآن تنها کتاب وحیانی است که متن صحیح آن در اختیار بشر قرار دارد و خداوند نیز نسبت به حفظ کردن آن از تحریف وعده داده است (الحجر/9). بدین روی، دین مبین اسلام تنها شریعت آسمانی است که معارف اصیل آن برای هدایت بشر باقی مانده است. 2ـ معارف اسلام ناب محمّدی، منطبق بر وحی است و بر اساس وحی الهی باید پس از پیامبر، اهل بیت ایشان به امامت و زعامت انسانها بپردازند (ر.ک؛ المائده/ 67 والنّساء/59) تا آموزههای قرآنی در کاملترین صورت آن تحقّق یابند و نسلهای مختلف بشر از هدایت وحیانی قرآن بهرهمند گردند.
2ـ تبیین راهبردی برای پیشگیری از رشوهپذیری
برای تبیین راهبرد و اصول کلّی، مطالب در قالب سه بخش با عنوان «نکات مقدّماتی»، «نکات تجویزی» و «برخی از راهکارهای مصداقی» ارائه خواهند شد.
2ـ1) نکات مقدّماتی
آنچه در این بخش ارائه میگردد، شامل مباحثی پیرامون «شاخصههای بررسی آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی» و «تأمّلی در عرصههای برجستة نظام هدایتی انسان» است.
2ـ1ـ1) شاخصههای بررسی آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی
به نظر نگارنده، میتوان آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی را در قالب سه شاخصة پیشنهادی «هدایت»، «حکمت» و «رضایت» (ناظر بر اصول اعتقادی پنجگانة مکتب اهل بیت) تبیین کرد که مسئلة رشوه نیز در قالب شاخصههای مذکور و بر اساس آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی تحلیل میگردد.
2ـ1ـ1ـ1) هدایت
بنیان هستی بر نظام هدایت قرار دارد:
﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى: گفت: پروردگار ما همان کسى است که به هر موجودى، آنچه را لازمة آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است!﴾ (طه/50).
خداوند متعال از طریق هدایت تکوینی (فطرت خداجو) و تشریعی (انبیاء و امامان) اصول لازم برای رشد و کمال را در اختیار انسان قرار داده است. از این رو، خداوند هر آنچه را که انسان از نظر سعادت جسمی، روحی، فردی و اجتماعی به آن نیاز داشت، در اختیار او قرار داده است (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1374، ج10: 351).
ـ ﴿وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ: و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!﴾ (ابراهیم/34).
آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی پیرامون مسائل مرتبط با «رشوه» بر تأمّل دربارة سه نکتة اساسی تأکید دارد:
1ـ فضیلت رفع حوایج دیگران
به دلیل رعایت اختصار، به ذکر چند آیه و روایت در این زمینه اکتفا میگردد. در قرآن کریم به اهتمام به رفع نیازهای دیگران، بهویژه نیازمندان تأکید فراوانی شده است؛ به عنوان نمونه از عدم توجّه به افراد مسکین و نیازمند به عنوان یکی از عوامل سوء عاقبت جهنّمیان یاد شده است: ﴿وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ: و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمىنمود﴾ (الحاقّه/34).
آیة مذکور اشاره به این نکته دارد که علاوه بر الزام اطعام مستمندان، دعوت کردن دیگران به این کار خیر نیز الزام دارد (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1374، ج 24: 470).
همچنین خداوند یکی از نشانههای اعمال نیک را رفع احتیاج مادّی خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، در راه ماندگان، سائلان و بردگان معرّفی فرموده است: ﴿... وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ...: بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا، روز رستاخیز، فرشتگان، کتاب (آسمانى)، و پیامبران ایمان آورده است و مال (خود) را با همة علاقهاى که به آن دارد، به خویشاوندان، یتیمان، مسکینان و واماندگان در راه، سائلان و بردگان انفاق مىکند...﴾ (البقره/177).
در روایات نیز رسول گرامی اسلام برطرف کردن حوائج مردم را موجب بهرهمندی از نعمتهای ویژة خداوند دانستهاند: «خداوند نزد برخی از مردم نعمتهایی دارد که تا هنگامی که از انجام حوایج مردم بازنمیمانند، نعمت خود را پیش آنها نگاه میدارد و همین که از این کار بازماندند، نعمت را به اشخاص دیگری منتقل میکند» (پاینده، 1382: 335).
امام حسین(ع) نیز رجوع مردم به منظور رفع حوایج خود را از نعمات الهی برشمردهاند: «بدانید که رجوع مردم به شما برای رفع حوایج خود از نعمتهای الهی برای شماست. پس این نعمتها را قدر بدانید که در غیر این صورت، برای شما نقمت خواهند شد» (حلوانی، 1408ق.: 81 و اربلی، 1381، ج 2: 29). امام صادق(ع) دربارة ثواب رفع حاجت برادر دینی فرمودهاند: «هر قدمی که انسان در مسیر رفع حاجت برادر دینی خود برمیدارد، برای او دَه حسنه نوشته میشود، دَه گناه از او محو میشود و دَه درجه نیز بر مراتب (معنوی) او افزوده میشود» (کلینی، 1407ق.، ج 2: 196).
امام کاظم(ع) نیز اعتقاد به قیامت را لازمة اهتمام در رفع حوایج مردم دانستهاند: « خدای را در زمین بندگانی است که در رفع حوایج مردم اهتمام دارند، آنها به قیامت اعتقاد دارند و هر کس مؤمنی را شاد نماید، در روز قیامت، خداوند او را شاد خواهد کرد» (همان: 197). امام رضا(ع) نیز محبوبترین بندگان نزد خداوند را چنین معرّفی فرمودهاند: «مردم عیال خداوند هستند. پس محبوبترین خلق نزد خداوند کسی است که خانوادة مؤمنی را شاد گرداند و در رفع حاجت برادر دینی خود بکوشد» (مجلسی، 1403ق.، ج 71: 307).
بررسی آموزههای مرتبط در این زمینه از یک سو، بر جایگاه رفیع افرادی که درصدد رفع حاجت دیگران هستند، دلالت دارد و بیانگر ضرورت نهادینه شدن این نگرش در یک جامعة دینی است و از سوی دیگر، بر این نکته تأکید دارد که اگر کسی به فکر دیگران و رفع حوایج آنان نباشد، از زمرة مسلمانان خارج خواهد بود (ر.ک؛ همان: 164). البتّه لازم به ذکر است که تأمین منافع افراد و رفع نیازهای آنهاباید در چارچوب قوانین الهی باشد.
2ـ مذمّت رشوه
در مذمّت رشوه نیز آموزههای متعدّدی وجود دارد که میتوان آنها را در سه نکته بیان داشت:
الف) «ملعون بودن افراد مؤثّر در رشوه»
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودهاند: «رشوهدهنده و رشوهگیرنده و کسی که موجب پرداخت رشوه میان آن دو میشود، ملعون هستند» (صدوق، 1404ق.: 37). حدیث دیگری از امام باقر(ص) نقل شده که بر اساس آن، پیامبر سه نفر را لعنت فرمودهاند؛ از جمله کسی که مردم به منافع وی نیازمندند و او در مقابل، از مردم طلبِ رشوه میکند (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 5: 559).
ب) کافر و مشرک بودن افراد مؤثّر در رشوه
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودهاند: «برحذر باشید از رشوه که آن، کفر محض است» (مجلسی، 1403ق.، ج 101: 247). امام علی(ع) نیز دریافتکنندة رشوه را مشرک دانستهاند (ر.ک؛ صدوق، 1406ق.: 261).
ج) محروم بودن افراد مؤثّر در رشوه از بهشت و رضوان الهی
پیامبر مکرّم اسلام(ص) فرمودهاند: «هرگز صاحب رشوه بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد» (مجلسی، 1403ق.، ج 101: 247).
3ـ تعارض رشوه با نظام رزق و روزی الهی
از آنجا که دریافت رشوه در بخش کسب رزق و روزی قابل طرح است، باید توجّه داشت که در آیات قرآن و سیرة معصومان(ع)، راههای کسب صحیح رزق و روزی مادّی و معنوی بیان شده است. خداوند متعال خود را ضامن روزی تمام جنبندگان معرّفی فرموده است (ر.ک؛ طباطبائی، 1417ق.، ج10: 148): ﴿وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا: هیچ جنبندهاى در زمین نیست، مگر اینکه روزى او بر خداست!...﴾ (هود/6).
امّا رزق و روزی افراد بر اساس مصلحت، نیّت و همّت آنان تقسیم میشود و تأثیر امور معنوی در به دست آوردن روزی و یا محروم ماندن از آن، بیشتر است. به عنوان نمونه، عواملی چون نیّت خوب (ر.ک؛ برقی، 1371، ج 1: 261)، ازدواج (ر.ک؛ طبرسی، 1412ق.: 196)، استغفار (ابن أبیجمهور، 1405ق.، ج 1: 170)، امانتداری (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 5: 133)، نماز شب (ر.ک؛ مجلسی، 1403ق.، ج 84: 154) و بیدار ماندن در بینالطّلوعین (ر.ک؛ صدوق، 1413ق.، ج 1: 509) به عنوان عوامل جلب و افزایش روزی و عواملی چون گناه (ر.ک؛ کلینی، 1407ق.، ج 2: 271)، خیانت (ر.ک؛ حرّانی، 1382: 45) و زنا (ر.ک؛ پاینده، 1382: 353) به عنوان عوامل محرومیّت از رزق و روزی معرّفی شدهاند.
در فرهنگ وحیانی ـ اسلامی، از یک سو، انسان به اهتمام در مسیر کسب روزی تشویق میگردد. امام رضا(ع) فرمودهاند: «کسی که در طلب فضل خدا برای کسب روزی میکوشد تا مخارج خانوادهاش را کفایت کند، اجر و پاداش او از مجاهد در راه خدا بیشتر است» (کلینی، 1407ق.، ج 5: 88) و از سوی دیگر، بر آثار ارزشمند شکرگزاری و رضایت در برابر رزق و روزی الهی تأکید شده است. نبی مکرّم اسلام(ص) فرمودهاند: «هر کس که از روزی کمی که از سوی خداوند به او میرسد، راضی باشد، خداوند نیز از اعمال اندک او راضی خواهد بود» (کلینی، 1407ق.، ج 2: 138). امام صادق(ع) در حدیث ارزشمندی فرمودهاند: «هیچ بندة مسلمانی نیست که آن چنان که شایسته است در برابر خداوند اخلاص وَرزد و با تمام وجود برای حق بکوشد، جز اینکه دو ویژگی برجسته به او دهند: رزقی از جانب خداوند که او بدان قانع باشد و رضایتی از جانب خداوند که او را نجات دهد» (صدوق، 1406ق.: 173).
در واقع، از آنجا که دریافت رشوه خارج از قوانین الهی برای کسب روزی حلال است؛ سرنوشتی مانند سایر درآمدهای باطل داشته است و محکوم به نابودی خواهد بود، همچنانکه خداوند دربارة ربا تأکید فرموده است:﴿یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا...: خداوند ربا را نابود مىکند...﴾ (البقره/276).
بنابراین، رشوه نیز در مسیری نامطلوب (بیماری، خسارت و ...) و نامشروع (تهیّة ابزار گناه و ...) هزینه خواهد شد.
3ـ1ـ1ـ2) حکمت
هر انسان خردمندی که در آفرینش، نظم و هماهنگی موجود در آن تأمّل نماید، بر وجود خالقی حکیم اقرار خواهد داشت: ﴿الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً...: همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند؛ (و مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى!...﴾ (آلعمران/191).
خداوند متعال در قرآن کریم، خود را در نود و پنج آیه به حکیم بودن متّصف نموده است (ر.ک؛ البقره/209؛ آلعمران/آیه6؛ التّغابن/18 و التّحریم/2).
در سیرة اهل بیت(ع) نیز بر حکیم بودن خداوند متعال تأکید فراوانی شده است. امام علی(ع) فرمودهاند: «در آنچه آفریده، آثار ساختن و نشانههای حکمت او آشکار است که هر یک از پدیدهها حجّت و دلیلی بر وجود او میباشند، گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت هستند، ولی بر تدبیر خداوندی گویا و اشارة آنها بر آفرینندة خود برپاست» (نهجالبلاغه/ 157). امام رضا(ع) نیز در دعای خود به حکمت الهی اشاره دارد: «پاک و منزّه است خدایی که موجودات را با قدرت خود خلق فرمود و آنچه را که آفرید، با حکمت خود به یقین رساند و هر چیزی را با علم خود در جایگاه مناسب خویش قرار داد» (صدوق، 1398: 137).
تأمّلی در حکمت دو مسئلة «حرمت رشوه» و «فضیلت کمک به دیگران»، نکات ارزشمندی را به دست میدهد. رشوه موجب میگردد تا بندهای از نیاز بندة دیگری سوء استفاده کند و رفع نیاز او را متوقّف بر دریافت رشوه قرار دهد یا آنکه با دریافت هدیّهای (مال یا منفعت)، قوانین شرعی، قراردادی و عرفی را نادیده بگیرد تا منافعی را به ناحق برای شخصی تأمین کند که در هر صورت، بستری برای ایجاد بیعدالتی و تضییع حقوق سایر افراد و بدبینی مردم نسبت به حکومت اسلامی خواهند بود. علاوه بر این، میتوان از شرک به خداوند و تخلّف از قوانین الهی دربارة کسب روزی نیز به عنوان دیگر نتایج ناپسند رشوه نام برد. در باب کمک به همنوع، با توجّه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و مسیر رشد و کمال او از رهگذر زندگی و تعامل با سایر افراد میگذرد، بدیهی است که اهتمام هر یک از افراد نسبت به رفع احتیاج دیگران از جمله وظایف هر انسان است که البتّه در این امر، توقّع بیشتری از یک فرد مسلمان وجود دارد.
3ـ1ـ1ـ3) رضایت
انسانِ خداباور تمام تلاش خویش را مصروف خواهد داشت تا بتواند مطابق با قوانین الهی به کسب روزی بپردازد، حوایج برادران دینی خود را مرتفع سازد و از درآمدهای حرام دوری گزیند تا به اعمال خویش رنگ الهی بخشد: ﴿صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً...: رنگ خدایى (بپذیرید! رنگ ایمان، توحید و اسلام؛) و چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟!...﴾ (البقره/ 138). یکی از مصادیق این آیه شریفه نیز عبارت است از: ﴿جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ: پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ همیشه در آن مىمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش بترسد!﴾ (البیّنه/8).
امّا رضایت و خشنودی الهی، بالاتر و والاتر از تمام نعمتهای اخروی است:﴿وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: و (خشنودى و) رضاى خدا (از همة اینها) برتر است و پیروزى بزرگ، همین است﴾ (التّوبه/72).
3ـ1ـ2) تأمّلی در عرصههای برجستة نظام هدایتی انسان
از آنجا که هدف نوشتار حاضر ارائة راهبرد و اصول بنیادین ناظر بر پیشگیری از رشوهپذیری برای نوع انسانِ مسلمان است، تأمّلی در نظام هدایتی انسان بر اساس آموزههای فرهنگ وحیانی ـ اسلامی نیز راهگشا خواهد بود. همانگونه که پیشتر نیز بیان گردید، عالم هستی بر مبنای یک نظام هدایت سامانیافته و انسان در این نظام هدایت، به سوی کمال خویش در حرکت است، امّا در آموزههای قرآنی، هدایت دارای درجاتی است: ﴿وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى...: (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایت ایشان مىافزاید...﴾ (مریم/76).
بدین رو، هنگامی که انسان درجات نخستین هدایت را بپیماید، خداوند وی را به درجات برتر میبرد و هدایتیافتگان در پرتو ایمان و اعمال صالح خود، هر روز به مراحل بالاتری گام مینهند (ر.کغ مکارم شیرازی، 1374، ج13: 125).
به نظر نگارنده، میتوان بر اساس آموزههای قرآن و سیرة معصومان(ع)، چهار مرتبه و عرصة «خودیابی»، «خودآگاهی»، «خودبانی» و «خودشدگی» را به عنوان برجستهترین مراتب و عرصههای نظام هدایت انسان بررسی کرد که در ادامه به اختصار به تبیین آنها پرداخته خواهد شد.
3ـ1ـ2ـ1) خودیابی
در قرآن از انسان به عنوان امانتدار ودیعةالهی یاد شده است: ﴿فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی...: هنگامى که کار آن را به پایان رساندم و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم...﴾ (الحجر/29).
وجود انسان تجلّی آیات الهی است و انسان در صورتی که بتواند ارزش و اهمیّت خود را دریابد و بر نقاط قوّت و ضعف خود آگاهی یابد، به باارزشترین نعمتها دست یافته که به فرمودة امام رضا(ع) نیز بالاترین مرتبة خردمندی، خودشناسی است (ر.ک؛ شامی، 1420ق.: 691).
بنابراین، گام اوّل در نظام هدایت انسان آن است که هر فرد در ابتدا به شناخت و فهم لازم نسبت به ویژگیها و توانمندیهای نوع انسان دست یابد و پس از آن، نقاط قوّت و ضعف خود را بشناسد تا بتواند بیش از پیش در مسیر رشد و کمال خود گام بردارد. در این مسیر، وی باید بتواند از تمام قوای ادراکی خود که شامل حس، خیال، وهم، عقل و قلب میشود، بهرهمند گردد (ر.ک؛ فرهنگ شیعه، 1386: 59).
3ـ1ـ2ـ2) خودآگاهی
پس از شناخت استعدادها(ی عموم انسانها) و نقاط قوّت و ضعف (هر یک از انسانها)، باید نسبت به جهتدهی استعدادها مطابق با فرمانهای الهی اهتمام داشت و لازمة این امر، ایمان به معارف الهی و عمل به فرمانهای الهی است. در قرآن کریم آمده است:﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ...: (ولى) کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمان آنان هدایت مىکند....﴾ (یونس/ 9).
ایمان به اذن خداوند، انسان را به سوی خداوند هدایت میکند (ر.ک؛ طباطبائی، 1417ق.، ج10: 16) و در پرتو این نور هدایت الهی، انسان چنان روشنبینی پیدا میکند که وسوسههای شیطانی و فریبکاری ظاهر گناه، فکر وی را به بیراهه منحرف نمیسازد (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1374، ج8: 233).
بیشک آیات قرآن که شامل تمام اصول لازم برای پیمودن مسیر تکامل فرد و اجتماع در تمام جنبههای معنوی و مادّی است (النّحل/89) و پیامبری که بهترین الگوست (الأحزاب/21) و اهل بیت پیامبر(ص) که به فرمودة پیامبر گرامی اسلام، مانند کشتی نوح، نجاتدهنده هستند (ر.ک؛ صفار، 1404ق.، ج 1: 297). تنها راهنمایان حقیقی انسان در راه شناخت صحیح مسیر رشد و کمال، مقابله با آفات مسیر و رسیدن به مقصد خواهند بود.
3ـ1ـ2ـ3) خودبانی
از جمله عواملی که انسان را از هر گونه انحراف و توقف در مسیر هدایت و خودسازی اخلاقی بازمیدارد، ناظر دانستن خداوند در تمام امور و مراقبت در اجرای فرمانهای الهی در برابر تزاحمهای درونی (نفس) و بیرونی (شیاطین) است. خداوند در قرآن کریم بر نظارت و مراقبت خود از انسانها اشاره نموده است:﴿...إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا: ... زیرا خداوند مراقب شماست﴾ (النّساء/1) و هشدار میدهد: ﴿أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى: آیا او ندانست که خداوند (همة اعمال او را) مىبیند؟!﴾(العلق/ 4). همچنین، خطاب به مؤمنان میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ: اى کسانى که ایمان آوردهاید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده است و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است!﴾ (الحشر/18). پس انسان باید مراقب اعمال خود باشد و این مراقبت را استمرار دهد (ر.ک؛ طباطبائی، 1417، ج 19: 216).
روایات متعدّدی در لزوم تقوای الهی و فضیلت آن از معصومان وارد شده است که به ذکر یک نمونه اکتفا میگردد. پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «یک خصلت است که هر کس آن را ملازمت کند، دنیا و آخرت او را اطاعت کند و با رسیدن به جایگاه تقرّب الهی در بهشت به پیروزی (عظیمی) دست مییابد. گفتند: یا رسولاللَّه آن چیست؟ فرمود: تقوی و پرهیزکاری. پس هر کس که میخواهد عزیزترین مردم باشد، تقوی پیشه کند و از (مخالفت امر) خدا پروا کند» (کراجکی، 1394: 21).
3ـ1ـ2ـ4) خودآیی
انسانی که دارای مواهبی اوّلیه است (الإسراء/70). با به فعلیّت رساندن استعدادهای خود در علم و عمل، به کمال دست خواهد یافت (ر.ک؛ طباطبائی، 1417ق.، ج 17: 196) و این مهم از طریق شناخت خود، جهتدهی به استعدادها، رهایی از تعلّقات مادّی، معنوی و مراقبت در اجرای فرمانهای الهی به دست خواهد آمد. بنابراین، فرد در درجات والای مسیر رشد و کمال خود، به مظهری از صفات الهی مبدّل میگردد و آن ودیعة الهی را نمایان میسازد.
این عرصه را مقام لقاءالله و فنا در ذات او نامیدهاند که بر اساس آن، فرد خویشتن خویش را فراموش کرده است و در هر موجودی، جلوهای از حق تعالی را میبیند (ر.ک؛ ملکی تبریزی، 1386: 276). نتیجة این فرایند، انسانی است که به خودِ الهیِ خویش تجلّی بخشیده است و مورد خطاب الهی قرار میگیرد:﴿یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةًمَّرْضِیَّةً: تو اى روح آرامیافته! * به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است!﴾ (الفجر/ 27ـ28).
3ـ2) نکات تجویزی
به نظر میرسد با جمعبندی نکات به دست آمده از مباحث مطرح در دو بخش پیشین، میتوان اصول شکلدهندة راهبردی بنیادین جهت پیشگیری از رشوهپذیری را ارائه کرد تا بتوان بر اساس آن به مانند یک نقشة راه، راهکارهای لازم برای افزایش بیش از پیش خودداری از پذیرش رشوه را برنامهریزی و اجرایی نمود. راهبرد پیشنهادی در قالب نکات تجویزی زیر ارائه میگردد:
الف) هنگامی که فردی در درون خویش و بر اساس معرفت ـ که از کانونهای مؤثّر در تربیت خود به دست میآورد ـ یقین حاصل کند که به تدبیر الهی، جهان دارای نظامی منسجم و قوانین مشخّصی است و این مهم در کسب رزق و روزی نیز جریان دارد، تلاش خویش را مصروف خواهد داشت تا از مسیرهای مذکور که از سوی قرآن و سیرة اهل بیت(ع) به وی معرّفی شدهاند، طلب رزق و روزی کند، به رزق الهی قانع باشد و از مسیرهای انحرافی برای کسب روزی دوری گزیند.
ب) هنگامی که فرد یقین حاصل کند که رفع نیازهای دیگران در چارچوب حقوق و قوانین الهی، علاوه بر آثار و برکات دنیوی که به همراه دارد، موجبات خشنودی خداوند و کسب درجات و نعمات اخروی را فراهم خواهد آورد، در این مسیر اهتمام خواهد داشت و از سوء استفاده از نیازهای سایر افراد دوری خواهد گزید.
ج) هنگامی که فرد با تعمّق در دستورهای دین (آیات و روایات)، تأمّل در احوال افرادی که به دنبال اهدا و پذیرش رشوه بودهاند و تفکّر دربارة روابط اجتماعی درمییابد که رشوه، علاوه بر آنکه به دلایل عقلی موجب تبعیض، ناعدالتی و نارضایتی اجتماعی نسبت به حکومت اسلامی میگردد، موجب نارضایتی خداوند و عواقب ناپسندی در دنیا و آخرت نیز خواهد شد، نسبت به آن ابراز انزجار خواهد نمود. همچنین درمییابد مال و منفعتی که از طریق رشوه به دست میآید ـ از آنجا که بر خلاف قوانین الهی در مسیر کسب روزی حلال است ـ محکوم به نابودی و هزینه شدن در مسیر نامشروع و نامطلوب خواهد بود.
د) با توجّه به نظام هدایت انسان، چنانچه در عرصة «خودآگاهی» مراتب سهگانة فوق مورد عنایت قرار گیرد و برای انسان به عنوان باورهای یقینی به اثبات برسد و در عرصة «خودبانی» نسبت به جلوگیری از انحراف در تحقّق آنها اهتمام لازم صورت پذیرد، حالت تنفّر از رشوهپذیری در درون انسان استمرار خواهد داشت و یا حتّی این امر میتواند از طریق راهکارهای صحیح به افراد مرتبط با انسان نیز تسرّی پیدا کند.
3ـ3) برخی از راهکارهای مصداقی
میتوان برای تحقّق راهبرد مذکور، راهکارهای متعدّدی را پیشنهاد کرد که در این بخش به اختصار به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد. باید بر این نکات عنایت داشت که اطّلاعات معرفتی برجستة انسان از طریق سه مسیر برجستة مطالعه، مشاهده و استماع (فارغ از نقش حسهای پنجگانة انسان) به دست او میرسد و چهار کانون تربیتی برجسته که معارف لازم را در اختیار انسان قرار میدهند، شامل بر منزل (والدین و وابستگان)، مدرسه (معلّم و اولیای مدرسه)، مسجد (امام جماعت و بسیج محلّه) و رسانههای دیداری و شنیداری (کتاب، صدا و سیما و ...) خواهد بود.
میتوان افراد را در دوران کودکی با قصّهها و برنامههای کودک (کارتون) جذّاب با برخی مفاهیم همچون لزوم کمک به دیگران و حکیمانه بودن خلقت و قوانین الهی آشنا ساخت. مشاهدة رفتار والدین در باب کمک به دیگران (از انداختن صدقات در صندوقهای مربوط، شرکت در جشنهای نیکوکاری مختلف، تا دغدغه و مشارکت والدین در رفع مشکلات همسایگان و آشنایان) و راضی بودن به رزق و روزی که خداوند در اختیار والدین گذاشته است و انجام بازیهای فکری و یَدی در باب مفاهیم مذکور، موجب تداعی این مفاهیم در ذهن کودکان میشود.
در دوران نوجوانی و جوانی نیز با مطالعة مفاهیم آموزشی مرتبط از یک سو و مشاهدة رفتار اولیای مدرسه و افراد سرشناس و برجستة جامعه از سوی دیگر، الگودهی و الگوپذیری مناسب انجام میپذیرد. همچنین حضور در برنامههای مسجد و شرکت در برنامههایی چون شناخت و کمک به خانوادههای نیازمند در منطقة زندگی خود، تمرینی برای اجرای مفاهیم آموخته شده خواهد بود. مطالعة کتب دینی دربارة مفاهیم سهگانة «کمک به همنوع در چارچوب قوانین الهی»، «تبعیّت از قوانین الهی در رزق و روزی» و «حرمت رشوه» و همچنین مطالعة کتابهای رمان(داستان بلند) و مشاهدة فیلمهای مستند، سریال و سینمایی دربارة موارد مذکور و تأمّلی در سیرة افراد الگو و یا حتّی مشاهده و استماع اتّفاقات ناگواری که برای افراد مؤثّر در رشوه رخ داده است، زمینههای لازم برای استمرار اعتقاد افراد بر حرمت رشوه و ضرورت کمک به همنوع را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
نتیجهگیری
نتایج به دست آمده از مباحث مطرح شده در این پژوهش را میتوان در نکات زیر ارائه کرد:
1ـ میتوان برای دستیابی به مبانی یک راهبرد (شامل بر اصول کلّی) به منظور پیشگیری از پذیرش رشوه، بر اساس سه شاخصة «هدایت»، «حکمت» و «رضایت» و عنایت بر «عرصههای برجستة نظام هدایت انسان» (خودیابی، خودآگاهی، خودبانی و خودآیی) به آموزههای ارزشمندی از فرهنگ وحیانی ـ اسلامی در رابطه با رشوه دست یافت.
2ـ راهبرد پیشنهادی برای پیشگیری از رشوهپذیری را میتوان در اصول چهارگانه (تجویزی) ارائه نمود: الف) اگر فرد یقین کند که به تدبیر الهی، کسب رزق و روزی دارای قوانین و مسیرهای مشخّصی است، میکوشد تا از مسیرهای صحیح به دنبال روزی خود بوده است و از مسیرهای انحرافی برای کسب روزی دوری گزیند. ب) اگر فرد یقین کند که رفع نیازهای افراد دیگر در چارچوب قوانین الهی، آثار و برکات دنیوی و اخروی دارد، در این مسیر میکوشد و از سوء استفاده از نیازهای سایر افراد دوری خواهد گزید. ج) هنگامی که فرد یقین کند که رشوه موجب نارضایتی خداوند و تبعیض، ناعدالتی و نارضایتی اجتماعی میگردد و مال و منفعتی که از طریق رشوه به دست میآید، محکوم به نابودی و هزینه شدن در مسیر نامشروع و نامطلوب خواهد بود، انزجاری درونی نسبت به آن پیدا خواهد کرد. د) با توجّه به نظام هدایت انسان، چنانچه در عرصة «خودآگاهی» مراتب سهگانة فوق برای انسان به اثبات برسد و در عرصة «خودبانی» از انحراف در تحقّق آنها ممانعت به عمل آید، حالت تنفّر از رشوهپذیری در درون انسان استمرار خواهد داشت.
3ـ استفاده از قصّهها و برنامههای کودک (کارتون) جذاب در باب لزوم کمک به دیگران و حکیمانه بودن خلقت و قوانین الهی، مشاهدة رفتار والدین دربارة کمک به دیگران و راضی بودن ایشان به رزق و روزی خداوند، انجام بازیهای فکری و یَدی در این باب، مطالعة مفاهیم آموزشی مرتبط، مشاهدة رفتار معلّمان و استادان و افراد برجستة جامعه، شرکت در برنامههایی چون شناخت و کمک به خانوادههای نیازمند، مطالعة کتب دینی دربارة مفاهیم سهگانة «کمک به همنوع»، «تبعیّت از قوانین الهی در رزق و روزی» و «حرمت رشوه»، مطالعة کتابهای رمان(داستان بلند) و مشاهدة فیلمهای مستند، سریال و سینمایی در باب موارد مذکور و تأمّلی در سیرة افراد الگو و یا حتّی مشاهده و استماع اتّفاقات ناگواری که برای افراد مؤثّر در رشوه رخ داده است، زمینههای لازم برای استمرار اعتقاد افراد بر حرمت رشوه و ضرورت عدم سوء استفاده از نیازهای سایر افراد را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.