طنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایة خنده میشود. هنر طنزپرداز، هدف طنز «آشکارسازی مشکلات و حقایق تلخ ناشی از مفاسد عمومی با سخنی اعتراضآمیز و لطیف با هدف اصلاح اجتماع است» (باقری و دورکی، 1386: 111). طنز هنگامی شکل میگیرد که اشخاص از بیان سخن خود به صورت بیپرده و مستقیم عاجز هستند. مهمترین مسألهای که مترجم در ارتباط با ترجمۀ طنز باید رعایت کند این است که متن ترجمهشده باید برای خوانندة زبان مقصد همان کارکرد ایجاد خنده را داشته باشد؛ زیرا خندهدار بودن متون طنز، مهمترین مشخصۀ آن است. بنابراین، این روح متن باید در زبان مبدأ و مقصد متعادل و یکسان باشد. زبان طنز بهدلیل ارتباط تنگاتنگ با شیوههای بیان و بدیع از چنان انعطاف و توانمندی برخوردار است که میتوان ادعا کرد طنزی که عاری از بازیهای زبانی و انواع شگردهای بلاغی باشد، جذابیت خاصی برای مخاطب نخواهد داشت.
1. بیان مسأله
برای اینکه طنز کودک به زبانی دیگر ترجمه شود باید علاوهبر برجستهسازی بُعد کودکانة اثر، محتوای آن نیز به شیوهای خندهدار برای کودک ارائه شود. لازمة این امر استفاده از شگردهای زبانی متعدد در ساختار ترجمه و فراهمآوردن موجبات خنده و شادمانی کودک در تعابیر و گفتمان متن است. این شگردها بهلحاظ آنکه در قالب زبان ارائه میشود خیلی بیشتر از دیگر عناصر ادبی با کودک پیوند برقرار میکند و در صورتی که برخوردار از زیبایی باشد، میتواند او را به اقناع درونی نیز برساند. بههمین جهت است که ترجمة طنز کودک نسبت به طنز بزرگسال از دشواریهای خاصی برخوردار است. بنابراین، «وقتی مترجم بتواند وحدت خویش را با کودک تحکیم بخشد و زاویة دیدی برگزیند که او را جذب کند، آنگاه میتواند آن وحدت را ماهرانه، برای راهنمایی خواننده به معناهای مدنظر خویش بهکار گیرد» (چمبرز[1]، 1387: 132).
ساختار رسانههای دیداری- شنیداری از یکسو انتقال معنا و پیام را برای نویسنده تسهیل میکند و از دیگر سو، برخی محدودیتها را بر کار نویسنده و به خصوص مترجم میافزاید. مهمترین تفاوت محتوای مکتوب با محتوای دیداری-شنیداری، عامل زمان است. زمانِ درک محتوایِ مکتوب در دست خواننده است و زمان درک محتوای دیداری- شنیداری اینچنین نیست. انیمیشین از جمله رسانههای دیداری- شنیداری است که مهمترین ویژگی آن، زبان موجود در آن است. درواقع دیالوگهای طنزآمیز و شخصیتهای طنز انیمیشن هستند که مخاطب کودک را مشتاقانه به پای تماشای خود میکشاند و سپس بهعنوان برندهایی تجاری روی کالاها درآمدزایی میکند. زوتوپیا[2] (2016م) برندة جایزة اسکار بهترین انیمیشن در هشتاد و نهمین دورة جوایز اسکار[3] و بهترین انیمیشن در هفتاد و چهارمین مراسم گلدن گلوب[4] ازجمله طنزهای
دیداری- شنیداری کودکانهای است که از اقبال عمومی برخوردار گشت.
زوتوپیا پایتخت دنیایی است که حیوانات در آن به موجودات متمدنی تبدیل میشوند که سالهای بسیاری با صلح و آرامش کنار هم زندگی میکنند. این انیمیشن همة ویژگیهای یک طنز موفق را داراست؛ از شخصیتهای بذلهگو گرفته تا خلق دنیایی پرجزئیات، کمدی خندهدار و صحبت دربارة موضوعات مهم دنیای واقعی که هم برای کودک پیامآور است و هم بزرگترها را به فکر وامیدارد. همچنین در خلق موقعیت طنز و استفاده از زبان شوخی یکی از بهترین انیمیشنهای چندسال اخیر است که به لطف برخورداری از گونههای متفاوت حیوانات به خوبی توانسته بازة گستردهای از موقعیتهای طنز را در اختیار مخاطب قرار دهد و لحظات جذابی برای او خلق کند.
شهرت این انیمیشن سبب شد گروههای مشهور دوبلاژ این اثر فاخر را دوبله کنند. در همین راستا اخیراً دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا در بازار ارائه و لحن طنزآمیز و خاص آن از استقبال ویژهای در میان گویشوران این دو زبان برخوردار شد. این تشابه در اقبال عمومی از دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا، پژوهشگران را بر آن داشت تا با تکیهبر روش
توصیفی- تحلیلی و با استناد به الگوی ترجمة مگدالنا پاتک[5] (2009م) راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی آن را بررسی کنند و میزان موفقیت مترجم در انتقال تأثیر طنز موجود در زبان مبدأ به زبان مقصد (عربی و فارسی) را مقایسه کنند.
2. روش و پرسشهای پژوهش
در پژوهش حاضر تلاش میشود میزان تأثیرگذاری سازوکارهای طنز کلامی در ترجمه و دوبلة انیمیشن کودک کشف شود. برای این کار، انیمیشن زوتوپیا انتخاب شد و در گام نخست، تمام واژگان و جملههای آن بررسی شد و تنها آن دسته از واژگان و عباراتی که در دایرة طنز کلامی قرار میگرفت، گردآوری شد و در راستای موضوع، اهداف و پرسشهای پژوهش تفکیک شد. برای بررسی دادهها و دستیابی به نتیجة مناسب از روش تحلیل محتوا استفاده شد. بنابراین، تمام واژگان و بندهایی که در ترجمة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا دارای شاخصههای طنز است، تحلیل و بررسی شد. در ادامه براساس راهکارهای ترجمة طنز مگدالنا پانک (2009م)، دادهها در جدولهای مخصوص دستهبندی شد تا بستری مناسب برای بررسی موضوع و محتوای آنها فراهم شود. برای عینیتر شدن تحلیل و امکان بررسی سنجیدهتر، بسامد دادههای برگرفته از ترجمة عربی و فارسی انیمیشن اندازهگیری و به کمک فنون آمار توصیفی و استنباطی، نتایج پژوهش تفسیر شد.
پرسشهایی که در این پژوهش در پی پاسخ آنها هستیم، عبارتند از:
1- بر اساس الگوی مگدالنا پاتک پربسامدترین راهکارهای طنزساز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشنزوتوپیاکدام است؟
2- کدامیک از دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا در انتقال طنز کلامی به مخاطب موفقتر عمل کرده است؟
3. پیشینة پژوهش
تاکنون تحقیقات متعددی دربارۀ راهکارهای ترجمة فیلم در قالب دوبله و زیرنویس صورت پذیرفتهاست که در ادامه به گوشهای از این تحقیقات اشاره میشود.
عبدی (1386) در پایاننامة «استراتژیهای مترجم برای برخورد با تابوها در فیلمهای دوبلهشده از انگلیسی به فارسی» در پی شناسایی مشکل خلأهای واژگانی در ترجمة آثار ادبی است تا مشکلات احتمالی که مترجمان با آنها مواجه میشوند، بررسی شود و راهکارهای مناسب برای ترجمة واژههای فرهنگی خاص ارائه شود.
امام (1395) در مقالة «ترفندهای بومیسازی در ترجمة فارسی فیلمهای کارتونی: رئیس مزرعه، شنل قرمزی و پاندای کونگفوکار» میکوشد تا با بررسی فیلمنامه و ترجمة فارسی سه فیلم فوق، شگردهای بهکارگیری ترفندهای بومیسازی مترجمان و نیز دوبلورهای ایرانی را در این فیلمها بررسی کند و نوعی دستهبندی هشتگانه برای جایگزینسازی عرضه کند.
رستگار مقدم (1398ش) در پایاننامة «بررسی مؤلفههای آموزش ترجمة زیرنویس در محیط دانشگاهی ایران» بر این باور است مهارت فنی، کار گروهی، دانش زبانی و دانش ترجمه بهعنوان مؤلفههای اصلی یادگیری زیرنویس هستند. همچنین موفقیت دورههای آموزش ترجمة زیرنویس نیازمند استفاده از مواد آموزشی بازارمحور و ایجاد شرایط مشابه بارز واقعی ترجمة زیرنویس است.
همچنین چند اثر یافت شد که به بررسی شیوههای طنز در دوبلة انیمیشن پرداخته است؛ از آنجمله: عامری (1397ش) در مقالة «ترجمة گفتوگوهای طنز در فیلم» با ذکر چند نمونه از گفتوگوهای طنزگونه و بررسی مصادیقی از طنز تصویری، لطیفه، بازی با کلمات و سایر وجوه طنز کلامی به مسئلة ترجمة گفتوگوهای طنز در فیلم میپردازد.
حجازی و حمیدی (1398ش) در مقالة «چگونگی انتقال طنز در دوبله فارسی پویانمایی شگفت انگیزان2» با انتخاب انیمیشین شگفتانگیزان2 به معرفی ویژگیهای منحصربه فرد دنیای چندوجهی پویانمایی و چالشهای ترجمهای آن میپردازند و سپس با تکیه بر تحلیلهای زبانشناسی، چگونگی ساخت، کارکرد و ادراک طنز در دو نسخة اصلی و ترجمه شده را بررسی میکنند.
دهباشی و میرافضلی (1398ش) در مقالة «انواع طنز و شیوة دوبله آن در انیمیشن زوتوپیا براساس مدل مارتینز سیرا» معتقدند هم در متن اصلی و هم در ترجمة این پویانمایی به ترتیب از طنز کلامی، طنز عملی و طنز ماهوی استفاده شده است. همچنین در میان راهبردهای ترجمه، راهبرد دیداری و زبانشناختی از دستهبندی مارتینز و راهبرد حذف و اضافه از دلاباستیتا بیشترین کاربرد را داشتند.
سایر بررسیهای نگارندگان در این زمینه نشان میدهد که به جز پژوهشهای فوق در حوزة انتقال طنز در آثار دیداری-شنیداری به زبان فارسی، پژوهشی در این حوزه به زبان عربی صورت نگرفته است. بر این اساس و با توجه به پیشینة یادشده، علاوه بر اینکه تاکنون هیچ پژوهشی به بررسی تطبیقی راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی نپرداخته است، اثری نیز یافت نشد که شگردهای طنزآفرین در ترجمة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا را مورد بررسی تطبیقی قراردهد. بنابراین، میتوان بهدرستی ادعا کرد که این نخستین اثری است که بدین موضوع و جامعة آماری مدنظر میپردازد.
4. ضرورت پژوهش
هر ساله با پیشرفت تکنولوژی در دنیا چندین انیمیشن محبوب تولید و به سرعت به زبانهای دیگر ترجمه شده و وارد فرهنگ کشور مقصد میشود. از آنجاکه مخاطب این آثار اغلب کودک و نوجوان است، تحقیق و پژوهش در این حوزه میتواند مترجم را یاری دهد تا هرچه بهتر و باکیفیتتر سهمی از انتقال فرهنگ در کنار ایجاد سرگرمی داشته باشد. همچنین از آنجا که انتقال طنز در هر فرهنگی متفاوت است و ممکن است یک پیام یکسان در دو زبان مختلف تأثیر یکسانی ایجاد نکند و نیز از آنجا که در ترجمة آثار
دیداری- شنیداری بحث وفاداری به دیالوگها کمرنگتر از هماهنگی دیالوگها، صدا وتصویر است؛ بنابراین، بررسی آثار دوبلهشده میتواند اطلاعات مفیدی در خصوص تکنیکهای اتخاذ شده در حوزة ترجمة آثار دیداری- شنیداری در اختیار مترجمان قراردهد.
5. بحث و بررسی
5-1. انیمیشن زوتوپیا
زوتوپیا (2016م) جدیدترین انیمیشن کمپانی دیزنی، پایتخت دنیایی است که حیوانات در آن به موجودات تکاملیافته و متمدنی تبدیل شده است. پستانداران و درندگان سالهای بسیاری است که با هم صلح کردهاند و همه در یک مجموعه زندگی میکنند و گذشتهای که عرصة کشمکش، جنگ و ترس میان حیوانات بود را فراموش کردهاند. در ظاهر انیمیشن، بیننده باید با این دنیای آرمانی و ایدهآل روبرو باشد، اما حقیقت این است که واقعیت کثیفتر و پیچیدهتر از پوستة ظاهری زندگی است. شخصیت اصلی فیلم خرگوشی به نام جودی هابز است که میخواهد افسر پلیس شود، اما مشکل این است که پلیسشدن شغل حیواناتِ بزرگ و تنومند است و یک خرگوش زیاد در آن دوام نمیآورد. رئیس پلیس بوگو به او وظیفهای خستهکننده سپرده تا او را از خطر دور نگه دارد. با اینحال جودی از یکسو با یک روباه مکار به نام نیک آشنا میشود و به همراه او در ماجراجوییهایی خلاف واقع قرار میگیرد و از دیگر سو باید به دنبال فردی گمشده در زوتوپیا شود.
زوتوپیا دربرگیرندة مضامین ارزشمندی است که مختص به مسائل روز جهان است. تفاوت عمدهای که با دیگر انیمیشنها دارد، پرداختن به مسائل بشردوستانه است؛ بنابراین، تفاوتهای نژادی در جامعه بهعنوان تم اصلی انیمیشن در نظر گرفته شدهاست. در جریانِ داستان به خوبی این مفهوم تزریق میشود که افراد میتوانند در یک جامعه فارغ از هر نژادی، زندگی خوشحال و آرامی در کنار هم داشته باشند و احترام متقابل یکی از ارکان اصلی آن است. زوتوپیا از این جهت میتواند انیمیشن ارزشمندی باشد که نسل کودکان را به پذیرش تفاوتهای نژادی دعوت میکند و به آنها میگوید که مهم نیست از چه نژادی باشید و چه رنگی داشته باشید، همة شما از حق مساوی برخوردار هستید و باید جامعهای شاد تشکیل دهید. علاوهبر تم بشردوستانة زوتوپیا باید به موقعیتهای کمیک انیمیشن نیز اشاره کرد که کمتر خستهکننده است و تقریباً تا انتهای داستان میتواند لبخندهای فراوانی را به لبان تماشاگر بیاورد. شوخیهای کلامی میان جودی و نیک به سبک کمدیهای دونفرة کلاسیک سینما، با سرعت بالا همراه است. زوتوپیا همچنین در خلق موقعیت طنز یکی از بهترین انیمیشن های چندسال اخیر است.
5-2. راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا
از آنجا که نخستین شاخصة جذابیت طنز، ایجاد خنده است، پس باید در ساخت کلامی آن، ابزارها و شگردهایی بهکار رود تا سبب خندة مخاطب شود و او را به ادامة طنز کلامی جذب کند. «لازمة چنین امری آشنایی طنزپرداز با انواع بازیهای زبانی و تکنیکهای طنزپردازی است تا بتواند فضایی را ترسیم نماید که علاوه بر سرگرمکردن مخاطب، الگویی از اعمال و رفتار افراد جامعه هم ارائه نماید» (توکلیمقدم و همکاران، 1393: 7). در ترجمة متون طنز نیز مترجم همة ارکان کلام را کنار هم گرد میآورد و برای جذب بیشتر مخاطب، با بهرهگیری از واژگان و ترکیباتی خاص بر زیبایی بیانِ طنزگونة ترجمهاش میافزاید. «تداخل میان ساحتهای واقعی و مجازی زبان ازجمله شگردهای متداول در طنزآفرینی ترجمه است؛ زیرا ادراک تناقض میان وضع موجود چنانکه هست و چنانکه باید باشد، عنصر اصلی خنده است» (Munn, 1962: 200).
برخی پژوهشگران بر این باورند که ترجمة طنز از لحاظ کیفیتی، متفاوت از سایر انواع ترجمه است. به همین جهت چهار تفاوت اصلی در این نظریه ها را شناسایی کردند که به شرح زیر است: «1- ترجمۀ طنز شامل دستیابی به یک اثر طنزآمیز (خنده یا لبخند) است و این کار برای مترجم دشوارتر از ضرورتهای متون دیگر است. 2- تولید طنز از درک طنز متفاوت است و به نظر میرسد که یک مهارت آموختنی باشد. 3- ممکن است شوخطبعی مترجم در تضاد با نویسنده باشد؛ بنابراین، مشکل این است که چگونه به طور مؤثر یک عبارت طنزآمیز که با ارزش، اما خندهدار نیست را ترجمه کنیم. 4- اثر لفظی طنز ممکن است تا حد زیادی بر مترجمان غلبه کند و مانع تحلیل عقلانی شود» (دمیری و احمدی، 1389: 57).
پژوهشگران حوزة ترجمه، راهکارهای نظاممندی را برای ترجمة طنز ارائه کردهاند که از آنجمله میتوان به آراء ژانپل وینه و ژان داربلنه[6] (1958) اشاره کرد.[7] راهکارهای آنها عبارت است از: ترجمة تحتاللفظی، وامگیری، گرتهبرداری، تغییر صورت، تغییر بیان، معادلیابی و همانندسازی (حجازی و حمیدی، 1398: 164). پس از آن دو، نظریهپردازان دیگری بهصورت تخصصی راهکارهایی برای ترجمة طنز پیشنهاد کردند.
گارکارز[8] (2004) سه راهکار بومیسازی، بیگانهسازی و خنثیسازی را برای ترجمة طنز کافی میداند (گارکارز، 2004: 334). پس از او، کیارو[9] (2005: 137) چهار راهکار تکرار، دگرگویی، جایگزینی و حذف را برای این کار معرفی میکند. اما مگدالنا پانِک[10] (2009: 6) با بسط آرای نظریهپردازان پیش از خود و با تقسیمبندی دقیقتر، مهمترین راهکارهای ترجمة طنز را شامل فشردهسازی، کوتاهسازی، حذف، دگرنویسی، نوواژه، فراهنش، دگرگونسازی، جانشینی و ترجمة تحتاللفظی میداند. همچنین راهکارهای پیشنهادی وی علاوهبر ارائة راهکار در سطح واژگان به دستور زبان نیز میپردازد. بنابر دلایل فوق، تأکید اصلی پژوهش حاضر جهت بررسی راهکارهای طنز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا بر الگوی پیشنهادی پانک است. در ادامه به راهکاری وی با مصادیقی از دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا پرداخته میشود.
5-2-1. فشردهسازی[11]
در الگوی پیشنهادیِ پانِک، «فشردهسازی به این معناست که آن بخش از متن مبدأ (لفظ و نه محتوا) که در رساندن مفهوم طنز، نقش اساسی ندارد در متن مقصد میتواند حذف شود» (پانک، 2009:11). بنابراین، مترجم براساس قابلیتهای زبان مقصد این تشخیص را خواهد داد که کدامیک از واژهها و تعابیر در صورت حذف، لطمهای به محتوای طنز وارد نمیکند. در این صورت میتواند آنها را در زبان مقصد حذف کند. از این شگرد در دوبلة عربی انیمیشن عربی و فارسی به ترتیب 185 و 72 بار استفاده شده است. در جدول (1) به برخی از آنها اشاره میشود[12]:
جدول (1): نمونههایی از شگرد فشردهسازی در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
I am a real cop
|
أنا شرطیة (...)
|
فشردهسازی صفت «واقعیة» برای افسر پلیس بدان جهت است که رفتارهای او در تصاویر انیمیشن نیز دلالت بر حضور یک پلیس واقعی در زوتوپیا دارد.
|
I make 200 bucks a day, fluff
|
أنا أکسب مأتی دولارٍ فی الیوم الواحد
|
فشردهسازی صفت «fluff؛ یا حلوى القطن» (خانم پشمکی) که خطاب به هاپس (خرگوش) است. تصویر انیمیشن نیز از پشت سر، روی موهای بدن هاپس زوم شدهاست؛ بنابراین، عبارت فشردهسازیشده لطمهای به درک مخاطب از روند انیمیشن ندارد.
|
You sold Mr. Otterton that Pawpsicle, right?
|
أنت بعت للسید قندوستون الأیس کریم؟ (..؟)
|
حذف جملة سؤالی «صحیح؟» و فشردهسازی هر دو جمله با هم، به صورت سؤالی
|
for a cute little bunny
|
لأرنبة (...) لذیذة
|
حذف صفت «صغیرة» برای هاپس. جثة هاپس در مقابل دیگر شخصیتهای انیمیشن کنار هم قرارگرفته و مخاطب متوجه جثة کوچک او میشود.
|
Anyway, according to your tax forms
|
(…) طبقاً لعقارک الضریبی
|
فشردهسازی قید حالت (علی أی حال) به دلیل عدم ضرورت در زبان مقصد.
|
I mean, I am just a dumb bunny
|
(...) من که فقط یه خرگوشِ خنگم
|
فشردهسازی جملة تأکیدی «I mean؛ منظورم اینه که» به دلیل هماهنگی با صدا و تصویر
|
Rabbit, I did what you asked
|
(...) من هر کاری که گفته بودی کردم
|
حذف منادا «خرگوش». تصویر انیمیشن نیز در زمان این خطاب، بر روی خرگوش زوم میشود.
|
Now I can tell you're a little tense
|
(...) مثل اینکه یه خورده اعصابت خورده
|
فشردهسازی جملة معترضة «میتونم بگم»که در القای مفهوم، نقش چندانی ندارد.
|
Wait, where'd they go?
|
(...) کجا غیبشون زد یهو؟
|
فشردهسازی جملة امری «وایستا» که نشان میدهد، تأکید اصلی بر جملة دوم است، نه این جمله.
|
5-2-2. کوتاهسازی[13]
کوتاهسازی «نوعی حذف است که در آن برای تعدیل حجم متن مقصد، بخشی از متن هم از لحاظ تعداد واژگان و هم از لحاظ محتوا کوتاهتر میشود» (پانک، 2009: 13). تفاوت کوتاهسازی با فشردهسازی در این است که در فشردهسازی بخشی از متن مبدأ که در متن مقصد چندان اهمیت ندارد، حذف میشود، اما در کوتاهسازی به جهت تعدیل متن، بخشهایی از متن مبدأ که در کلیت طنز و محتوا نیز تأثیرگذار است، حذف میشود. بنابراین، مترجم تلاش میکند پیام طنز را به کمک راهکارهای دیگر منتقل کند. در جدول (2) به برخی از کوتاهسازیهای مترجم در دوبلة عربی (بسامد88) و فارسی (بسامد64) زوتوپیا اشاره میشود.
جدول (2): نمونههایی از شگرد کوتاهسازی در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
No, listen. We still don't know why this is happening.
|
(...) مازلنا لانعرف لماذا یحدث هذا الأمر
|
کوتاهسازی دو جملة تأکیدی و کاربردی «لا»، «إسمع» که به خاطر هماهنگی با تصویر، حذف شدهاست.
|
Look. Let me ask you a question
|
(....) سأسئلک سؤالاً
|
کوتاهسازی دو جملة امری «أنظری»، «دعینی» که به خاطر هماهنگی با تصویر، حذف شدهاست.
|
But it did hurt like the devil
|
لکن یکون مؤذیاً (..)
|
کوتاهسازی تشبیه مؤثر «مثل شیطان». اگر این تشبیه در ترجمه میآمد، دوبلة مؤثرتری ارائه میشد، اما مترجم به تصویر فیلم (گفتوگوی پدر و مادر هاپس) اکتفا کرده و پیام حذفشده از طریق تصویر منتقل میشود[14].
|
ادامه جدول (2)-
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
Cut through the Natural History Museum.
|
(...) عبر متحف تاریخ الطبیعة
|
کوتاهسازی فعل «مرّ» و اکتفاکردن به واژة «عبرَ»
|
I'll go ahead and I'll take that case now
|
(...) خب دیگه بهتره اون جعبه رو بدی به من
|
کوتاهسازی عبارت «من جلو میام» به خاطر اینکه تصویر انیمیشن (تصویر لانگشات بر روی حرکت خانم جَتَریقیان «بِل وِتر») نشان میدهد که بِل وِتر در حال حرکت به جلو است.
|
thank you, yakety-yak
|
(...) خنگوووولِ پشمالووووو
|
کوتاهسازی جملة «متشکرم» از ابتدای کلام و تأکید بر طنزآمیز کردن کلام با تلفظ طولانی واژة خنگولِ پشمالو (واژة yakety-yak به گاومیشهای دُمکلفت اطلاق میشود که در اینجا مترجم با این تعبیر و کوتاهسازی جملة قبل، قصد افزایش سطح طنز را دارد).
|
claiming he was just trying to protect the city
|
(...) سعی در محافظت از شهر رو داشته
|
کوتاهسازی جملة حالیة «ادعا میکنه که اون فقط..». هرچند این جمله در بیان جملة بعد، مؤثر است، اما سرعت حرکت تصویر از سرعت ادای دیالوگ بیشتر است؛ بنابراین، مترجم مجبور به کوتاهسازی این عبارت میشود.
|
Thank you and good night
|
(...) و شب خوش
|
مترجم با کوتاهسازی متن، بر این باوراست حذف جملة «متشکرم» هرچند محتوای طنز را کاهش میدهد، اما تصویر انیمیشن میتواند این مفهوم را انتقال دهد.
|
5-2-3. حذف[15]
در الگوی پانِک، «حذف در ارتباط با مضامین غیرکلامی (زبان بدن مثل حرکات دست و صورت و نوع نشستن و... و همچنین صداها مثل صدای سوت قطار و...) و یا برخی از تکرارها و اطنابها و پاسخهای خیلی کوتاه از متن مقصد رخ میدهد» (پانک، 2009: 15). تفاوت حذف با کوتاهسازی و فشردهسازی در این است که عبارات خیلی کوتاه و یا تکرارهای بیشازحد و همچنین اطنابهای گسترده از متن مقصد حذف میشود (Schwarz, 2002: 17). در جدول (3) به برخی از حذفهای دوبلة عربی (بسامد165) و فارسیِ (بسامد198) زوتوپیا اشاره میشود.
جدول (3): نمونههایی از شگرد حذف در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
-There's never been a bunny cop.
- No
|
- لایوجد شرطی أرنوب
- (...)
|
حذف پاسخ کوتاه «خیر»
|
- We're changing the world.
- Yeah
|
- نحن نغیر العالم
- (...)
|
حذف پاسخ کوتاه «آری»
|
Ow! Cut it out, Gideon!
|
(...) توقَّف یا کدین
|
حذف صدای دال بر تعجب
|
Cry... Ow
|
إبکی... (...)
|
حذف صدای دال بر تعجب
|
Assistant Mayor Bellwether, her badge.
|
(...) سرکار خانمِ جاپَلَقیان
|
حذف لقب «دستیار شهردار» به جهت تکرار. این لقب در طول انیمیشن بارها برای خانم جاپَلَقیان (Bellwether) استفاده شدهاست.
|
Okay! I heard you, Bellwether,
|
خیل خب شنیدم که چی گفتی (...)
|
حذف منادا «خانمِ جاپَلَقیان» به دلیل تکرار زیاد در چند مقطع متوالی از انیمیشن
|
- City Center.
- Yeh!
|
- مرکز شهر
- (...)
|
حذف پاسخ کوتاه «آره». مترجم به زبان بدن شخصیت (سر را به نشانة تأیید پایین میآورد) جهت القای پیام بسنده میکند.
|
- This is fox repellant. repellant, that's all she needs.
|
اینم اسپری ضد روباهه.. (...) تمام لوازم ضروریش.
|
حذف واژة «اسپری ضدحشره» به دلیل تکرار
|
5-2-4. دگرنویسی[16]
«هرگاه مترجم واژهها، تعابیر و ساختارهای دستوری متفاوتتری در زبان مقصد به نسبت زبان مبدأ بیاورد تا عبارت زبان مبدأ را بهتر و دقیقتر تفسیر و توضیح کند در این صورت از راهکار دگرنویسی استفاده کردهاست» (پانک، 2009: 17). در دگرنویسی مفهوم و محتوای کلام تغییر نمیکند، بلکه با اندکی پسوپیش کردن کلام، استفاده از برخی از قیدها، تغییر ساختار جمله از اسمیه به فعلیه و برعکس و یا تغییر جملة خبری به انشایی و برعکس، برخی از الفاظ کلام تغییر میکند نه محتوای آن (Armelino, 2008: 12). در جدول (4) به برخی از دگرنویسیهای دوبلة عربی (بسامد242) و فارسیِ (بسامد354) زوتوپیا اشاره میشود.
جدول (4): نمونههایی از شگرد دگرنویسی در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
So kind. Really. Can I pay you back?
|
أنت طیبة حقا، کیف أردّ المبلغ؟
|
تغییر ادات سؤالی «هل» به «کیفَ». با مراجعه به بافت کلام، این نوع دگرنویسی لطمهای به محتوای طنز نمیزند.
|
it burns me up to see folks with such backward attitudes towards foxes.
|
إننی أشعر بالغیض عندما أری أشخاصا یعاملون الثعالب بهذه الراجعیة.
|
تغییر جایگاه فاعل و مفعول با حفظ محتوای کلام:
«أغضبنی أن...» ←«أشعر بالغیض»
|
Tell me if this story sounds familiar.
|
قل لی: هل سمعتِ هذه القصة من قبلُ؟
|
تغییر ساختار شرطی به ساختار سؤالی با حفظ محتوای طنز.
|
that's why we need good cops
|
لذا یوجد الشرطیون
|
تغییر فعل معلوم به فعل مجهول با تأکید بر حفظ محتوا:
«نحن بحاجة إلی شرطی» ←«یوجد الشرطیون»
|
ادامه جدول (4)-
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
So how about a carrot farmer?
|
پس آخر سَرم هویچکار میشی.
|
تغییر ساختار انشایی (سؤالی) به خبری و طنزآمیزکردن کلام.
|
Yeah. Oh, look at that smile
|
اوه، نیشش رو ببین باز شده
|
خندیدن «smile» و بازشدن نیش، یک مفهوم را القا میکنندT اما تعبیر دوم از میزان طنز بیشتری برخوردار است.
|
What are you talking about?
|
چی چی به هم بافتی؟
|
«سخن گفتن» و «سخن بافتن» حاوی یک مفهوم است، اما تعبیر دوم به خاطر خروج کلام از معنای ظاهری به مجازی، طنز کلام را قویتر میسازد.
|
I don't have my wallet!
|
کیف پولمو خونه جا گذاشتم
|
فلان شیء را «همراه نداشتن» و «در خانه جاگذاشتن» منتقلکنندة یک پیام استT اما چون از زبان نیک (روباه/حیوان) گفته میشود، جانبخشی کلام را تقویت میکند.
|
I've been doing this since I was born.
|
من از شکم ننَم این کاره بودم
|
عبارت «از زمان تولد» به شکلی دیگر و با حفظ محتوای کلام و افزایش طنز آن به «از شکم ننَم» دگرنویسی شدهاست.
|
You shut up!
|
ببند گاله رو
|
«خفه شو» ←«ببند گاله رو»
هر دو تعبیر، بیانگر یک مفهوم است، اما تعبیر دوم که مترجم از آن استفاده کردهاست، طنز انیمیشن را تقویت میکند.
|
5-2-5. دگرگونسازی[17]
دگرگونسازی زمانی رخ میدهد که «مترجم برای انتقال طنزی جذابتر در زبان مقصد، دست به تغییر لفظ و محتوای بخشهایی از متن میزد. این نوع تغییر از یکسو در راستای طنزگونگی متن مقصد است و از دیگ رسو در راستای بافت کلام است؛ بنابراین، این نوع تغییر در کلیت متن و پیام اصلی آن تأثیرگذار نیست» (پانک، 2009: 21). بهعنوان مثال، گروه دوبلاژ برخی از انیمیشنها به جای ترجمة لفظ به لفظ برخی از ترانههای انیمیشن از ترانههای مشهور زبان مقصد استفاده کرده و آن را با بافت و فضای انیمیشن بومیسازی میکنند. چنین شیوهای را میتوان در دایرة دگرگونسازی قرار داد. انتقال چنین مفاهیم طنزگونه از زبانی به زبان دیگر کار سادهای نیست؛ زیرا «اصطلاحات طنزآمیز منعکسکنندة آداب و رسوم، رفتارها و عقاید خاصاند و معادل دقیقی برای آنها در زبان مقصد وجود ندارد» (García, 2015: 18). نکتة مهمتر این است که مترجم باید قبل از ترجمة طنز، ابتدا عنصر طنزآمیز را شناسایی و درک کرده و سپس معنا و تأثیر آن را منتقل کند که این کار در دگرگونسازیهای دو گروه دوبله از انیمیشن زوتوپیا بررسی خواهد شد. در دوبلة عربی (بسامد22) و فارسیِ (بسامد211) انیمیشنزوتوپیا گاه به جای انتقال مفهوم برخی از عبارات از تعابیر رایج در گفتوگوهای روزمره استفاده شدهاست. در جدول (5) به برخی از آنها اشاره میشود.
جدول (5): نمونههایی از شگرد دگرگونسازی در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
I thought she was talking in tongues or something
|
ظننتُها تتکلم صینیة
|
مترجم با آگاهی از اینکه تفاوت زبان چینی با اکثر زبانهای دنیا در آهنگین بودن آن است، عبارت «تتکلم بألسنة أخری أو ما یشابهها» را که بیانگر مبهم صحبتکردن هاپس (خرگوش) است، به گونهای دگرگون میسازد که انگار او با زبان چینی با پدر و مادرش صحبت میکند «تتکلم صینیة».
|
I can cross that off the bucket list
|
لقد حققتُ إحدى أمنیاتی
|
مترجم با حفظ بافت کلام، دیالوگ هاپس را «یمکننی شطب ذلک من قائمة أمنیاتی» به شکلی دیگر دگرگون میسازد به طوریکه مخاطب احساس کند این کار عملی شدهاست.
|
ادامه جدول (5)-
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
Hang in there
|
صبراً جمیلاً
|
جملة کنایی «Hang in there» در زبان مبدأ به مفهوم تحمل شرایط سخت است. مترجم با دگرگونسازی لفظ و محتوا و حفظ بافت کلام از تعبیر قرآنی «صبرٌ جمیل» استفاده کرده است (این جمله را یعقوب (ع) دربارة تحمل دوری یوسف (ع) گفت).
|
So let it go.
|
هذه دائرة الحیاة
|
رئیس ادارة پلیس از رفتارهای عجولانة هاپس ناراحت است و او را نصیحت میکند که واقعیت زندگی با دنیای خیالات متفاوت است؛ بنابراین نباید فکر خود را درگیر امور ظاهری کرد. او در ادامه میگوید: «بگذار این نیز بگذرد». مترجم با درک درست از بافت کلام و برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، ترجمة جمله را دگرگون کرده و از جملة مشهور «هذه دائرة الحیاة؛ این چرخة زندگی است» استفاده میکند.
|
you're a very sore loser
|
تفتقدین روح الریاضی
|
روباه (نیک) این جمله را «تو بازندة معترض هستی» به هاپس میگوید و در حقیقت میخواهد او را برای ادامة کشمکش تحریک کند. مترجم برای طنزآمیز کردن کشمکش، هاپس را خالی از روحیة قهرمانانه «تفتقدین روح الریاضی» توصیف میکند.
|
Don't give yourself so much credit
|
الذنب لیس ذنبک انت
|
«مسؤولیت این کار را به خودت محوّل نکن» در حقیقت به معنای «خودت را مقصر این قضیه قلمداد نکن» است. مترجم با دگرگونسازی لفظ و محتوای جمله وحفظ بافت کلام، عبارت «گناه تو نیست» را جایگزین نمودهاست.
|
ادامه جدول (5)-
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
You need something done, he's on it.
|
تو بگی ف، رفته فرحزاد
|
خرس تنبل سهپنجه (Flash) آنقدر تنبل است که به او با طعنه «فرفره» میگویند. وقتی نیک با او روبهرو میشود، به طعنه به هاپس میگوید هرچه اراده کنی، او (فرفره) آن را انجام میدهد. مترجم برای تقویت خندة این بخش از ضربالمثل مشهور فارسی که دال بر سرعت خارقالعادة فرد است، استفاده میکند و با این کار، ترجمه را دگرگون میسازد.
|
Flash, Flash, Hundred Yard Dash!
|
سلام رفیق خوب هستی چرا پشت میز نشستی؟
|
این دیالوگ در توصیف خرس تنبل سهپنجه (Flash؛ فرفره) است. در زبان مبدأ علاوه بر طنز طعنهآمیز در توصیف فرفره، از ساختاری شعرگونه نیز استفاده شدهاست: «قهرمان دوی صد متر». مترجم با درک این دو موضوع و حفظ بافت کلام، ترجمه را با تعبیری رایج در زبان مقصد، دگرگون میسازد.
|
but deep down we are still animals.
|
اما عاقبت گرگزاده، گرگ شود
|
دگرگونسازی تعبیر متدوال در زبان مبدأ «همه در درون، هنوز حیوان هستیم» به ضربالمثل مشهور فارسی، در ظاهر چنین مینماید که لفظ و معنای ترجمة مقصد دگرگون شدهاست، اما بینندة انیمیشن با دقتی بیشتر متوجه خواهد شد که این دگرگونی با تأکید بر بافت کلام رخ دادهاست.
|
Yeah, you're a real hero, lady
|
اگه میتونی برو مشکل ترافیکو حل کن، عقدهای
|
یکی از رانندهها ماشین خود را در جایی نامناسب پارک میکند و او را جریمه میکند. راننده با تمسخر هاپس را قهرمان واقعی خطاب میکند. مترجم با دگرگونسازی لفظ و محتوای دیالوگ، اشارهای به یکی از معضلات مهم جامعة زبان مقصد میکند (معضل ترافیک) که حل آن کار یک قهرمان واقعی است.
|
ادامه جدول (5)-
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
Let's see those teeth!
|
بگو سیب
|
درخواست دیدهشدن دندانهای مخاطب عموماً نشان از لبخند عمیق دارد که در این بخش از انیمیشین، مترجم با عبارت مشهور «بگو سیب» به صورت غیرمستقیم از مخاطب میخواهد لبخند عمیق بزند.
|
And every young mammal has multitudinous opportunities.
|
و هر حیوان جوانی به فکر آتیه هدفمندی یارانه... نه.. اه... چیز...زندگیشه
|
مترجم ترجمة «فرصتهای بیشماری دارد» را به شکلی دیگر و متناسب با فرهنگ مقصد که دال بر همین معنا است «به دنبال هدفمندی یارانه هست.. نه... زندگیش»، دگرگونسازی میکند.
|
that's not wet cement
|
اصلنم مثل خر تو گِل گیر نکردی
|
هاپس در حالی که داخل سیمان نیمهآمادة خیابان گیر کرده، با نیک بحث میکند و نیک نیز به صورت غیرمستقیم به او گوشزد میکند که از این مهلکه نجات نخواهد یافت. مترجم با درک درست موقعیت متن، برای توصیف وضعیت هاپس از عبارت کنایی و طنزآمیز «مثل خر توی گِل ماندن» استفاده میکند.
|
5-2-6. نوواژه[18]
نوواژه «شامل واژههای کهنه، واژههای عامیانه، واژههای مختص یک گویش و واژههای مشتقی است که معنای نو به خود گرفته است» (پانک، 2009: 23). «مترجم در انتخاب نوواژهها باید دقت داشته باشد که واژگانی را به کار گیرد که مفهوم جمله و ترجمه را دچار ابهام نکند؛ بنابراین از انتخاب واژههای متنافر باید پرهیز نماید» (نیومارک، 1988: 183). در جدول (6) به برخی از نوواژههای دوبلة عربی (بسامد3) و فارسیِ (بسامد43) زوتوپیا اشاره میشود.
جدول (6): نمونههایی از شگرد نوواژه در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
You dirty rat, why are you helping her?
|
یا خائن لمَ تساعدُه؟
|
اصطلاح «موش کثیف» در زبان مبدأ عموماً برای افراد فریبکار و خائن استفاده میشود. این دیالوگ از زبان راسوی متهم خطاب به سردستة کلاهبردارها (موش) روایت میشود. مترجم میتوانست تعبیر «الفأرة القذرة» را به خاطر وجود قرینه (شخص مورداشاره، موش است) استفاده کند، اما ترجیح داد از ظاهر لفظ عدول کند و معنای مجازی آن را در قالب نوواژه بهکار گیرد.
|
Former mayor, Dawn Bellwether
|
شهردار سابق، خانم جاپَلَقیان
|
مترجم برای طنزآمیز کردن نام بلوذر (Dawn Bellwether) از نوواژة جاپَلَقیان که واژهای مشتق از سرزمین جاپَلَق -سرزمینی باستانی در غرب مرکزی ایران- است، استفاده کرده است.
|
It's called a hustle, Sweetheart.
|
اینو بهش میگن شامورتیبازی، عزیزم.
|
گولزدن و زرنگبازی بهترین معادل برای ترجمة hustle است، اما مترجم از معادل این واژه در گویش تهرانی استفاده کرده است.
|
I can cross that off the bucket list.
|
خب باید اسمشو از لیست ابوطیارهها خط بزنم.
|
قطاری که نیک و هاپس در آن سوار هستند در لیست آرزوهای آنها قرار داشت؛ حال که از رده خارج شدهاست، مترجم نوواژة «ابوطیاره» (وسایل نقلیة اسقاطی) را برای آن استفاده کرده است.
|
bunny bumpkin
|
خرگوش چُلمن
|
لقبی که بارها نیک خطاب به هاپس استفاده میکند و مترجم برای طنزگونگی بیشتر انیمیشن به جای معادل رسمی «سادهلوح» از معادل عامیانة «چُلمن» استفاده میکند.
|
Dumb fox
|
روباه مَشَنگ
|
اصطلاحی که در گویش گیلکی به افراد کودن اطلاق میشود.
|
5-2-7. جانشینی[19]
پانِک معتقد است «مترجم میتواند با جانشینی برخی از حروف و صداها به جای برخی از حروف و صداهای دیگر، طنز ترجمه را تقویت ببخشد» (پانک، 2009: 23). در چنین حالتی مترجم از راهکار جانشینی استفاده کرده است (دلاباستیتا[20]، 1998: 32). در دوبلة عربی (بسامد8) و فارسیِ (بسامد25) انیمیشن زوتوپیا از این راهکار به میزان اندکی استفاده شده است که در جدول (7) به برخی از آنها اشاره میشود.
جدول (7): نمونههایی از شگرد نوواژه در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
توضیحات
|
Nice costume, loser
|
زیٌّ لطیف یا ازغیرة
|
جانشینی حرف «ز» به جای «ص»:
«صغیرة»← «ازغیرة»
|
You played cribbage with a weasel once?
|
تلعب الورق مع العرصة؟
|
جانشینی حرف «ص» به جای «س»:
«العرسة»← «العرصة» (راسو)
|
There aren't any fox ice cream joints؟
|
ألا یوژد مُثلّجات للثعالب؟
|
جانشینی حرف «ژ» به جای «ج»:
«یوجد»← «یوژد»
|
Don't stop! Keep going.
|
نگرش ندار، گازشو بگیر
|
جانشینی حرف «ر» به جای «هـ»:
«نگهش ندار»← «نگرش ندار»
|
I think this is our stop
|
فک کنم دیگه ایسسگاه آخره
|
جانشینی حرف «سسس» به جای «ت»:
«ایسسگاه»← «ایستگاه»
|
Predators
|
شکارشیا
|
جانشینی حرف «ش» به جای «چ»:
«شکارشیا»← «شکارچیا»
|
One carrot at a time
|
هر ثانیه یک هویش
|
جانشینی حرف «ش» به جای «چ»:
«هویش»← «هویچ»
|
5-2-8. فرانهش[21]
فرانهش در صورتی است که «مترجم برای تقویت سطح طنز در زبان مقصد، بهصورت عامدانه دستور زبان مبدأ بر دستور زبان مقصد تعمیم دهد؛ در این صورت مخاطب با دوگانگی ساختاری در دستور زبان مواجه میشود و اگر پیدایی دوگانگی به درستی توسط مترجم انجام شود در این صورت موجبات خندة مخاطب فراهم میشود» (پانک، 2009: 25). بهعنوان مثال، در تعابیر روزمره شنیده میشود که گاه گوینده برای طنزآمیز کردن سخنش به انتهای افعال فارسی ing (علامت زمان حال استمراری در انگلیسی) اضافه میکند و به جای اینکه بگوید «در حال زنگزدن هستم» میگوید «در حال زنگینگ هستم». تفاوتی که میان فرانهش و دگرگونسازی وجود دارد این است که در اولی عملکرد در سطح مقولههای واژگانی است در حالی که دومی در سطح دیدگاه است و شباهت هر دو نیز در تقویت سطح طنز عبارت است.
«استفادة نادرست از راهکار فرانهش، به ترجمة غلط و ناموزون متن مقصد منجر میشود؛ بنابراین، مترجم باید دقت داشته باشد در چه جاهایی و با استفاده از چه ترفندی از این راهکار استفاده کند» (آرمسترانگ، 2005: 150). با بررسی که در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا انجام شد، راهکار فرانهش توسط مترجمین این دو زبان مورد استفاده قرار نگرفته است. میتوان علت عدم استفاده از این راهکار را در گروه سنی مخاطب انیمیشن دانست؛ زیرا مخاطب انیمیشن عموما ردة سنی کودک و نوجوان است، بنابراین تغییر دستور زبان مقصد بر اساس زبان مبدأ باعث آموزش نادرست زبان به این گروه از مخاطب باشد.
5-2-9. ترجمة تحتاللفظی[22]
در این راهکار «ساختارهای دستوری زبان مبدأ به شبیهترین معادلهای آنها در زبان مقصد تغییر داده میشود، اما معنی قاموسی واژهها بدون توجه به متن ترجمه میشود» (پانک، 2009: 27). ترجمة تحتاللفظی یکی از راهکاری پربسامد در ترجمة طنز در دوبلة عربی (بسامد377) و فارسیِ (بسامد133) انیمیشن زوتوپیا است. مترجم از این راهکار آنجایی استفاده میکند که تصویر انیمیشن، طنز داستان را به درستی انتقال میدهد و بسندهکردن به تصویر برای انتقال طنز، کفایت میکند. در جدول (8) به برخی از آنها اشاره میشود[23].
جدول (8): نمونههایی از شگرد نوواژه در دوبله
زبان مبدأ
|
زبان مقصد
|
It may seem impossible to small minds
|
قد یبدو مستحیلا للعقول الصغیرة
|
It's my word against yours
|
انها کلماتی أمام کلماتکما
|
Cause I got a dozen and a half animals here
|
لأن عندی دستة ونصفا من الحیوانات
|
You sold Mr. Otterton that Pawpsicle, right?
|
به آقای آترتون بستنی فروختی درسته؟
|
Please just look at the picture
|
ببین فقط یه نگاه به عکس بنداز تو
|
Ha! I make 200 bucks a day, fluff
|
ها! من از این کار روزی 200 دلار در میارم، خانم پشمکی
|
What happened, meter maid?
|
چی شده خانمپارکبان؟
|
نتیجهگیری
از مجموع آنچه دربارة راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا گفته شد، نتایج زیر به دست میآید:
- در پاسخ به پرسش نخست پژوهش باید گفت که از میان 2400 پارهگفتار انیمیشن زوتوپیا، 1100 پارهگفتار آن در راستای طنزآفرینی زبان مبدأ قرار دارد. این بدان معنا است که نیمی از زبان انیمیشن در خدمت طنز کلامی است. گروه دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا با درک درست نسبت به نقش ساختارهای زبانی در طنزآفرینی انیمیشن از راهکارهای متعددی استفاده کردند تا زبان مقصد انیمیشن را همچون زبان مبدأ آن، جذاب جلوه دهند و موجبات انبساط خاطر مخاطب را (عموماً گروه کودک و نوجوان) فراهم کردند. جدول زیر گویای این واقعیت است:
|
دوبلة عربی
|
دوبلة فارسی
|
فراوانی
|
درصد
|
فراوانی
|
درصد
|
تحتاللفظی
|
377
|
34
|
133
|
12
|
دگرنویسی
|
242
|
22
|
354
|
32
|
فشردهسازی
|
185
|
17
|
72
|
7
|
حذف
|
165
|
15
|
198
|
18
|
کوتاهسازی
|
98
|
9
|
64
|
5
|
دگرگونسازی
|
22
|
2
|
211
|
19
|
جانشینی
|
8
|
1
|
25
|
3
|
نوواژة
|
3
|
0
|
43
|
4
|
فرانهش
|
0
|
|
0
|
0
|
جمع کل
|
1100
|
100
|
1100
|
100
|
در پاسخ به پرسش دوم پژوهش باید گفت که با نگاه به جدول فوق و مقایسة راهکارهای مورداستفاده در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن این نتیجه بهدست میآید که دوبلة فارسی به نسبت دوبلة عربی، تأکید بیشتری بر همسوسازی ساختار طنز انیمیشن با فرهنگ و زبان مقصد داشتهاست، زیرا راهکارهای پربسامد در دوبلة فارسی (دگرنویسی 32 و دگرگونسازی 19) نشان میدهد مترجم/ مترجمین انیمیشن تلاش میکند واژهها، تعابیر و ساختارهای دستوری متفاوتتری در زبان مقصد به نسبت زبان مبدأ ارائه دهد تا عبارت زبان مبدأ را بهتر و دقیقتر تفسیر و توضیح کند و آنجا که لازم باشد برای انتقال طنزی جذابتر به مخاطب، دست به تغییر لفظ و محتوای بخشهایی از متن مبدأ میزند. این نوع تغییر از یکسو در راستای طنزگونگی متن مقصد است و از دیگرسو در راستای بافت کلام است. بنابراین، در کلیت متن و پیام اصلی پارهگفتارهای انیمیشن تأثیرگذار نیست. همچنین تأکید گروه دوبلة فارسی بر دگرنویسی و دگرگونسازی با آگاهی به این قضیه است که محدودیتهای محیطی، زبانی، اجتماعی و فرهنگی زبان مقصد تأثیر بسزایی در ترجمة طنز خواهد داشت. بنابراین، آنها هرگونه دخل و تصرف در ترجمة زبان مبدأ (انیمیشن زوتوپیا) را به نفع مخاطبان و فرهنگ زبان فارسی صورت دادهاند.
در پایان میتوان گفت دوبلة فارسی انیمیشن زوتوپیا به نسبت دوبلة عربی آن در انتقال طنز مقصدمدارتر است؛ زیرا صحنهها و مکالمات نامناسب و غیرضروری، کوتاهسازی، فشردهسازی و حذف شدهاست و با صحنهها و دیالوگهایی که مناسب جامعة ایرانی و زمینة فرهنگی کودک ایرانی است دگرنویسی و دگرگونسازی شدهاست.
[6]- Jean-Paul Vienne & Jean Darbelne
[7]- روش پیشنهادی این دو زبانشناس قابل بسط به انواع ترجمه است و صرفا به ترجمة طنز اختصاص ندارد.
[12]- عباراتی که در زبان مبدأ زیر آن خط کشیده شدهاست، عباراتی است که در زبان مقصد فشردهسازی شده است.
[14]- مترجم با آگاهی از اینکه «طنز تصویری از ایماژهای دیداری نظیر حرکات بدن و حرکات صورت برای خلق طنز استفده میکند که به خندة بیننده منجر میشود» (Dynel, 2009: 1289) از این راهکار استفاده نمودهاست..
[22]- Literal Translation
[23]- راهکار ترجمة تحتاللفظی است مانند راهکارهای پیشین الگوی پانِک نیاز به شرح و توضیح ندارد؛ به همینجهت از ذکر توضیحات آن خودداری شدهاست.