تا همین چند سال پیش، ایراد گرفتن از ترجمه، مساوی با نقد ترجمه انگاشته میشد. به اعتقاد صلحجو، ترجمه بینیاز از گرفتن اینگونه ایرادات نیست، اما «محدود ماندن منتقد به اینگونه ایرادها تأسفآور است، راه یافتن چند اشتباه به ترجمه از قدر مترجمی که روح و زبان اثر را درک و منتقل کرده است، نمیکاهد» (1394: 74).
امروزه نقد ترجمه به دنبال پیدا کردن اشتباهات و ایراد گرفتن از کار ترجمه نیست، بلکه تلاش دارد، تغییرات ایجاد شده در ترجمه را رهگیری، توصیف و تحلیل کند. بدون شک، ترجمه هر متنی همیشه همراه با موضعگیریهای ایدئولوژیک است و شاید نتوان مترجمی را یافت که تغییرات دلخواه خود را -کم یا زیاد- در متن مقصد ایجاد نکند؛ خاصه که این متن یک متن سیاسی باشد. برای همین باید اذعان کنیم که «تغییر» جزو ماهیت فراآیند ترجمه است و گریز و گزیری از آن نیست و نبودِ تغییر در یک کار ترجمهای چیزی شبیه محال است.
آن چه در این بین برای منتقدان عرصۀ ترجمه مهم است، بررسی و تحلیل چگونگی این تغییرات و چرایی آنها است. پژوهش حاضر با تکیه بر این اصل تلاش میکند تا چرایی و چگونگی تغییرات ایجاد شده از سوی خبرگزاریهای مختلف را در مواجهه با متن سخنان نمایندۀ قطر و عربستان در نشست 148 سران اتحادیۀ عرب را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و تأثیر ایدئولوژی و سیاست را بر فرآیند ترجمه و گزینش اطلاعات، مشخص کند. برای این کار، ابتدا مبانی نظری مرتبط با نقش ایدئولوژی در ترجمه و نظریۀ مورد استناد این پژوهش -نظریۀ کریستینا شفنر[1]- و سپس کاربست این نظریه بر متن مورد نظر، ارائه میشود.
بنا بر آنچه رفت، پژوهش حاضر درصدد پیدا کردن پاسخی برای سؤالات زیر است:
- طبق نظریۀ کریستنیا شفنر، خبرگزاریهای مختلف، چه تغییراتی در ساختار سخنان طرفین قطری و عربستانی ایجاد کردهاند؟
- تغییرات ایجاد شده در سخنان وزیر قطر و نمایندۀ عربستان به چه دلیل بوده و چه تأثیری در گفتمان متن داشته است؟
بدیهی است فرضیههای پژوهش ناظر به موارد زیر است:
- تغییرات ایجاد شده در ترجمه و بازنشرِ متن مبدأ در تمام سطوح انتخاب واژگانی، گزینش و انتقال اطلاعات و بافتسازی مجدد، قابل مشاهده و تحلیل است.
- عمده دلیل ایجاد تغییر در فرآیند ترجمه به ایدئولوژی و سیاستگإاریهای کلان موجود در نزد هر خبرگزاری بازمیگردد.
- پیشینۀ پژوهش
با جستوجوی نگارنده، مشخص شد که کاربست عملی این نظریه تا به امروز مورد توجه پژوهشگران نبوده است و این پژوهش برای اولین بار به آن میپردازد؛ البته در حیطۀ بررسی گفتمان ترجمۀ متون سیاسی، پژوهشهایی انجام شده که در ادامه به توضیح مختصری از مهمترین آنها پرداخته میشود.
لاکلائو و دیگران (1395) در کتاب «تحلیل گفتمان سیاسی؛ امر سیاسی به مثابه یک برساخت گفتمانی» تلاش کردهاند نوع بازنویسی و گزینش و انتقال دادههای سیاسی را مورد بررسی قرار دهند.
خالوزاده و دیگران (1391) در مقالۀ «ترجمۀ متون خبری در مجلات سیاسی فارسی براساس مدل گفتمانی ون دایک[2]» تلاش میکنند الگوهای محتمل رفتارهای ترجمهای را با تکیه بر مفاهیم ایدئولوژیکی که روزنامههای اصولگرا و اصلاحطلب از رسانههای خارجی ترجمه کردهاند، مشخص کند.
ترکاشوند (1395) در مقالۀ «کاربرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه از عربی به فارسی» تلاش کرده تا ثابت کند که از رهگذر تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر روشن شدن جنبههای کاربردشناختی متن و به ویژه بافت موقعیتی آن، ایدئولوژی موجود در متن به عنوان عامل جهتدهندة کلی آن نیز آشکار میشود.
فیروزیانپور اصفهانی و دیگران (1397) در مقالۀ «نقش راهبردهای نحوی در بازنمایی ایدئولوژی مترجمان فارسی در متون ترجمه شده مکتوب سیاسی- اجتماعی با نگاه تحلیل گفتمان انتقادی» به کنکاش نقش راهبردها و ساختارهای نحوی در چگونگی بازنمایی ایدئولوژی مترجمان فارسی پرداختهاند.
عبدی و دیگران (1400) در مقالۀ «زمان دستوری و تلویحات ایدئولوژیک آن در ترجمه با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی» به بررسی زمان دستوری فعـلهـا در پیکرهای مشتمل بر دو زنـدگینامـة سیاسـی و ترجمـة فارسـی آنهـا پرداخته است.
کرمزادگان و مظاهری (1402) در مقالۀ «ترجمۀ متون سیاسی (عربی به فارسی) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی» به دنبال تحلیل گفتمان حاکم بر ترجمۀ دو شبکۀ خبری العربیه و الشرق در بازۀ زمانی 2019 تا 2022 با محوریت موضوع جنگ بودهاند و به این نتیجه رسیدهاند که سیاستهای هر کشور بر انتخابهای ترجمه تأثیر مستقیم داشته است.
- تحلیل گفتمان سیاسی از نگاه شفنر
ایدئولوژی در عرصههای فکری مختلف دارای معناهای متعددی است که گاهی غیرقابل تفکیک مینمایند، اما با هم رابطهای نزدیک دارند. «این واژه همیشه به نظامی از ایدهها یا اعتقادها اطلاق میشود که گوینده، آن را به نحوی از انحاء محدود و مرزبندی شده میداند؛ حتی ایدئولوژی همهگیر نیز محدودیتی دارد و عبارت از ایدهها و اعتقادهای فلان مردم یا گروهی از مردمان معین یا اهل دورهای خاص است» (پلامناتز[3]، 1389: 18). منظور از ایدئولوژی در این پژوهش، زبانی همانی است که تا حد زیادی در افکار عموم است و تعریف علمی آن تفاوت عمدهای با باور عمومی آن ندارد. «در زبانشناسی، ایدئولوژی به مجموعهای از عقاید، برداشتها و ارزشهای نظاممندی که در یک جامعه یا بخشی از آن ساری و جاری است، اطلاق میشود» (یارمحمدی، 1379: 7).
سؤال مهم در اینجا این است که چه چیزی در یک متن بار ایدئولوژیک دارد؟ به گفته «فرکلاف[4]» هم معانی و هم صورتهای زبانی میتوانند این بار را داشته باشند؛ البته نه در تعارض با هم که همراه هم. به دیگر سخن، ایدئولوژی متن را معانی و معانی را الفاظ (صورت) به دوش میکشند (فرکلاف[5]، 1389: 99-100). وداک[6] نیز ایدئولوژی را واسطهای برای توجیه، بازتولید و حفظ روابط نامتقارن اجتماعی تصور میکند و بر این اعتقاد است که «با آشکارسازی و قابل دیدسازی درهم تنیدگی زبان و ایدئولوژی میتوان روابط متقارن اجتماعی دست یافت» (قهرمانی، 1393: 74).
شاید اولین کسی که به طور خاص به مقولۀ ایدئولوژی و گفتمان پرداخته است، ون دایک باشد؛ او در مشهورترین کتابش در حیطۀ تحلیل گفتمان به رابطۀ میان ایدئولوژی و گفتمان پرداخته است. در نظر او، ایدئولوژی را میتوان به عنوان یک ادراک و شناخت اجتماعی مورد بررسی قرار داد. او برای ایدئولوژی قائل به ساختاری است که با ساختارهای گفتمانی از روزن یک حلقۀ مفقوده به نام شناخت، ارتباطی تنگاتنگ دارند. در نظر او، گفتمان یک نقش بنیادین در رفتار روزمرۀ انسانی و تولید ایدئولوژی دارد (2000: 4).
آنچه شفنر بر آن تأکید میورزد و وجه تمایز او با سایر اندیشمندان عرصۀ گفتمانکاوی است، نگاه ویژه و گزارهساز او به فرآیند ترجمه است. در نظر او، ترجمه خود گفتمانی تازه میسازد که مستقلاً قابل بررسی در قالب گزارههایی است که در متن اصلی نمود ندارد. واضح است که رسانهها به طور کلی نقش مهمی در اشاعه سیاست و میانجیگری بین سیاستمداران و مردم دارند. بنابراین، مطالبی که روزنامههای معتبر در صفحۀ اول، سرمقاله و تفسیر خود مطرح میکنند، نمونه خوبی از متون سیاسی است. رسانهها «میکوشند با انتشار هدفمند اخبار، اذهان مخاطبین خویش را مهندسی کرده و آنها را به سمت ایدئولوژی مورد نظر خود سوق دهند. از این رو، هر نوع گفتمان سیاسی خاص با هدف و نقش ارتباطی ویژهای از جمله مجاب کردن، وادار کردن، تهدید کردن یا وعده دادن مخاطبان صورت میگیرد» (شفنر، نقل در کرمزادگان و مظاهری، 1402: 333).
ترجمهها به مثابه محصول و به مثابه فرآیند، میتوانند رفتارها، هنجارها و محدودیتهای اجتماعی- فرهنگی و سیاسی را که در حوزۀ گفتمان سیاسی اهمیت دارند، برجسته سازند. از این رو، ترکیب مفاهیم و روشهای مطالعات مدرن ترجمه و تحلیل گفتمان سیاسی به مطالعۀ جامعتر گفتمان سیاسی میانجامد. شفنر بر آن است که در طول قرنها، ترجمۀ متون سیاسی- اجتماعی، همواره نقش بیدارسازی و روشن کردن اذهان ملتها را برعهد داشته است (شفنر، نقل در فیرزویانپور و همکاران، 1397: 3).
شفنر بر آن است که «در تحلیل گفتمان انتقادی معمولاً این کار بر مبنای گفتمان یک زبان و یک فرهنگ انجام میگیرد، اما در ترجمه، ویژگیهای متنی، موقعیتهای ایدئولوژیی و مناسبات زیرساختی قدرت، هم به متن و فرهنگ مبدأ و هم به متن و فرهنگ مقصد مربوط میشود. رشتۀ مطالعات ترجمه، مفاهیمی را به وجود آورده است که به کمک آنها توصیف و تشریح پروفایلهای متن مقصد، راهکارهای مورد استفاده در ترجمه، مناسب بودن آن راهکارها، شرایط کاری مترجم و تأثیر متن در فرهنگ مقصد، امکانپذیر میشود» (رایس و دیگران[7]، 1392: 104).
در نظر شفنر، مترجمان با تکیه بر موقعیت اجتماعی و سیاسی خود دست به ترجمه میزنند و متنهای مقصد را برای اهدافی خاص، تولید میکنند؛ به طوری که «ترجمهها انعکاسدهنده تأثیرات قراردادها، هنجارها و محدودیتهای ایدئولوژیکی، اجتماعی و گفتمانی هستند. با ارتباط برقرار کردن ترجمهها (یعنی متنهای تولید شده) و موقعیتهای اجتماعی آنها، علل و پیامد این ترجمهها را میتوان کشف کرد» (رایس و دیگران[8]، 1392: 114).
مثالهایی که شفنر ارائه میکند، نشان میدهد که تا چه حد گفتمان سیاسی به ترجمه تکیه دارد و ترجمه در حقیقت بخشی از تکامل گفتمان و پلی بین گفتمانهای مختلف است. از طریق ترجمه است که اطلاعات از مرزهای ملی فراتر میرود و در اختیار ملتهای مختلف قرار میگیرد. البته عکسالعملی که در یک کشور به بیانیههای منتشر شده در کشورهای دیگر نشان داده میشود غالباً عکسالعمل به اطلاعاتی است که از طریق ترجمهها در اختیار قرار میگیرد.
همانطور که گفته شد، تحلیل گفتمان سیاسی، رفتار زبانی را به رفتار سیاسی مربوط میکند. این رفتار زبانی به خوبی بازتابدهندۀ شواهد مربوط به رفتار میانجی میشود؛ یعنی میانجیگری فرآیند ترجمه است. بنابراین، لازم است در تحلیل متنهای سیاسی، پدیدۀ ترجمه به طور کامل در نظرگرفته شود. رشتۀ مطالعات ترجمه میتواند کمکهای بسیاری به رشته تحلیل گفتمان سیاسی کند (همان).
شفنر معتقد است که «این ساختار و شکل متون زبان مبدأ نیست که ساختار و شکل زبان مقصد را تعیین میکند، بلکه این مترجم است که با در نظر گرفتن ساختار، هدف و شرایط فرهنگی و مخاطبان زبان مقصد، چگونگی ترجمه را مشخص میکند» (شفنر، نقل در فیروزیان پور اصفهانی و همکاران،1397: 5). در نظر او، مطالعات ترجمه و تحلیل گفتمان سیاسی در حال حاضر دغدغهها و مفاهیم مشترکی دارند که مِیتوان از آنها به نفع هر دو رشته استفاده کرد. شفنر دراین راستا مؤلفههایی را جهت تحلیل متن ارائه میدهد که از این قرار است: انتخاب واژگانی، گزینش و انتقال اطلاعات و بافتسازی مجدد.
1-2. انتخاب واژگانی
ترجمۀ هر متنی از معادلیابی واژگانی آن آغاز میشود و مترجم به عنوان یک واسطه، تلاش میکند تا برای عناصر زبانی متن مبدأ در متن مقصد معادلهایی بیابد که «آنچه بیشتر از همه مدنظر قرار میگیرد، عنصر واژگان است» (لطفیپور ساعدی، 1394: 80).
در نظر شفنر «یکی از موارد مورد توجه در تحلیل گفتمان سیاسی و نیز تحلیل گفتمان انتقادی، تأمل نقادانه دربارۀ استفاده راهبردی از مفاهیم یا کلیدواژههای سیاسی برای رسیدن به اهداف سیاسی موردنظر است. امروزه در زبانشناسی جدید به طور کلی بر سر این موضوع که واژهها معانی ذاتی و ثابت ندارند، اتفاقنظر وجود دارد» (رایس و دیگران، 1392: 81). بنابرین آنچه به یک واژه معنا میبخشد، بافت و چیدمان کلمات در جمله است.
منتقد ترجمه باید ببنید که مترجم از کلمات خاص در راستای چه اهدافی سود جسته است و چرا؟
ماندی[9] به نقل از لفور[10] میگوید که «در همۀ سطوح فرآیند ترجمه، میتوان نشان داد که اگر ملاحظات زبانشناختی در تقابل با ملاحظات ایدئولوژیک و یا ماهیت بوطیقایی قرار بگیرد، معمولاً مورد دوم پیروز خواهد شد» (ماندی، 1394: 251).
2-2. گزینش و انتقال اطلاعات
رسانهها در پخش، ترویج و گسترش اطلاعات، به دست دادن ایدهها و تصمیمهای سیاسی کشورهای دیگر نقش بسیار مهمی بازی میکنند. «عقاید مردم براساس چنین گزارشهایی شکل میگیرد و رهبران سیاسی ممکن است براساس این قبیل اطلاعات که از طریق رسانهها منتقل شده، تصمیمهایی بگیرند. هرگاه روزنامه معتبری گفتههای سیاستمداری را منتشر کرد، ما معمولاً این اظهارات را به همان سیاستمدار نسبت میدهیم. با این حال دنبال کردن ریشۀ اظهاراتی که از طریق ترجمه در رسانهها به ما عرضه میشود، ما را به یافتههای بسیار جالب و شگفتانگیزی میرساند» (رایس و دیگران، 1392: 93).
شفنر با ارائه مثالهایی از ترجمۀ سخنان سران کشور آلمان در بریتانیا به این نتیجه میرسد که «هر چند این مثالها پیش نمونۀ آنچه از ترجمه درک میشود، نیستند، اما فرآیند ارتباط میانجیگری بین زبان و فرهنگ را نشان میدهند؛ خبرنگاران اطلاعات را یا از بنگاههای خبری به دست میآورند یا خودشان آنها را ترجمه میکنند و در این موقعیتهای تولید متن میانجی، همیشه یک متن مقصد کامل تولید نمیشود، بلکه بنا بر نیاز قسمتهایی برای ترجمه گزیده میشود» (همان: 98).
شفنر با ذکر عنوان «توهم یکسان بودن» بر این مسئله که هیچ وقت دو متن مبدأ و مقصد مثل هم نخواهند بود، نشان میدهد که متنهای به ظاهر مشابه نیز ردی از حساسیتهای خاص فرهنگی در خود دارند (همان). از نظر او، ویژگیهای متنی باید با موقعیت اجتماعی و ایدئولوژیکی تولید و دریافت متن مطابقت داده شوند. به عبارت دیگر، متن و گفتمان را ساختارها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی چهارچوببندی میکنند (همان: 104).
3-2. تحلیل فرآیند: بافتسازی مجدد
تحلیلگران عرصۀ مطالعات ترجمه به جای آنکه محصول را بررسی کنند به مطالعه و بررسی فرآیند یا فرآیند و محصول میپردازند. با بررسی روش تولید متن درکنار فرآیند ترجمه میتوان پی برد که چه عواملی بر نسخه نهایی متن، تأثیر گذاشته است؟ (همان: 124). ترجمه به مثابه محصول، معمولاً بافتسازی مجدد بین فرهنگی محسوب میشود. از این رو، بررسی اینکه چگونه متنهای به ظاهر مشابه در فرهنگهای مختلف دریافت میشوند و چه تأثیری در خوانندگان و فرهنگها میگذارند، زمینه با ارزشی برای پژوهش مشترک در دو حوزۀ تحلیل گفتمان سیاسی و مطالعات ترجمه است (همان: 127).
- کارکردهای راهبردی تحلیل گفتمان
با توجه به آنچه گذشت، وظیفۀ تحلیل گفتمان سیاسی چنین تعریف شده است؛ تحلیل گفتمان سیاسی، ریزدانههای رفتار زبانی را به سیاست یا رفتار سیاسی مرتبط میکند. موقعیتها و فرآیندهای سیاسی را میتوان با اتکا به چهار نقش (کارکرد) راهبردی که به صورت واسطه عمل میکنند به انواع گفتمان و سطوح نظام گفتمانی مرتبط کرد. این چهار نقش عبارتند از: «اجبار»، «مقاومت، مخالفت و اعتراض»، «پنهانسازی یا آشکارسازی»، «مشروعیتبخشی یا مشروعیتزدایی».
1-3. اجبار
قدرت حاکمیت یا سیاستهای حاکم بر فضای ترجمۀ متون سیاسی و ایدئولوژیک، میتواند به روشهایی چون کنترل دستیابی به اطلاعات (برای مثال انتخاب متنهای مبدأ برای ترجمه در دسترس قرارگرفتن در فرهنگ بومی در مورد موضوعها، نویسندگان و فرهنگها)، کنترل محصول نهایی، استفاده از ترجمهها در خدمت مسائل بومی (یعنی سیاست ترجمه، مناسبات قدرت، راهبردهای نشر و سانسور) اعمال شود (همان: 129).
2-3. مقاومت، مخالفت و اعتراض
بسیاری از راهبردهای گفتمانی را که قدرتمندان برای اعمال اجبار مورد استفاده قرار میدهند، ممکن است کسانی که خودشان را قدرت مخالفت میدانند در جهت خلاف بهکار گیرند.
مترجمان خودشان میتوانند در انتخاب متنهای مبدأ برای ترجمه و در دسترس قرار دادن آنها فعال باشند. در نتیجه میتوانند کاری کنند که مخاطب بوی «دیگری» را درک کند و به اقلیت فراموش شده و ستمدیده، «صدایی» بدهند (سیاست ترجمه). مقاومت همینطور میتواند به معنی مقاومت در برابر رفتارها و راهبردهای غالب ترجمهای و نوآور بودن باشد (بیگانهسازی، مقاومت، هنجارها و تعهد) (همان: 129).
3-3. پنهانسازی یا آشکارسازی
کنترل اطلاعات به لحاظ کمی و کیفی؛ یعنی جلوگیری از رسیدن اطلاعات به مردم با در دسترس نگذاشتن متنها برای ترجمه یا انتخاب و استخراج تنها بخشهایی از متنهای مبدأ برای ترجمه یا مثلاً انتشار عمدی ترجمههای بیدقت (سیاست ترجمه، اخلاق و نیز ترجمۀ سیاست؛ زیرا ممکن است صاحبان قدرت نخواهند که مردم از آرای سیاسی متعلق به خارج از مرزها اطلاع داشته باشند) (همان: 129).
4-3. مشروعیتبخشی یا مشروعیتزدایی
در نظر شفنر، مهمترین وظیفۀ تولید متن سیاسی این است: «مثبت جلوه دادن خود و منفی جلوه دادن دیگری، چه به صورت آشکار و چه پنهان با استفاده از راهبردهای خاص ترجمه و نیز با استفاده و سوءاستفاده از متنها برای هدفهای ایدئولوژی ملی» (همان: 130).
شفنر میگوید: برای مثال کادریک و کایندل (1997) نشان دادند که چگونه ترجمههای مجموعه کتابهای مصور آستریک به زبان کروات احساسات منفی را نسبت به صربها، یعنی دشمنان جنگ قبلی، قوت بخشید.
- تحلیل دادههای زبانی
در این قسمت، ابتدا به دنبال پیدا کردن تغییرات هستیم و برای این کار از تغییرات در ساحت واژگان شروع میکنیم.
1-4. پیکره زبانی
الف- متن عربی
المریخی: أقسم بالله إیران، أثبتت أنها حقیقة دولة شریفة... إیران ما أجبرتنا أن نفتح السفارة أو نغلق السفارة، إنا تعاطفنا مع السعودیة ولمساندة الدولة السعودیة انسحبنا سفیرنا من هناک تضمانا مع السعودیة، وأرجعنا السفیر إلی إیران لما رأینا منکم حقیقة أنتم کدول، أنتم تکرّرون ماذا؟ تکررون بضرر نحن بشیئ؟ الحقیقة الضرر لعوائل خلیجیة! أنتم حتى الحیوانات ما سلمت منکم، أخرجتموها حقیقة بطریقة همجیة، ما أعتقد أن دولة إسلامیة تعمل هذا الشیء. هذا ردی».
القطان: یقول أن إیران دولة شریفة والله هذه أضحوکة، إیران التی تتآمر علی دول الخلیج العربیة، إیران التی لها شبکات جاسوسیة فی الکویت وفی البحرین وفی العدید من الدول أصبحت دولة شریفة، إیران التی تحرق السفارة السعودیة وتحرق العدید من السفارات دولة شریفة، إنه هذا المنهج القطری الذی دأبت علیه...فهنیئا لکم إیران وإن شاء الله وعما قریب سوف تندمون.
1-1-4. انتخابهای واژگانی
1-1-1-4. تغییر واژگان در رسانههای خارجی
ترجمه و خبر این اتفاق با عنوان «قطر رژیم ایران را شریف توصیف کرد و سعودی پاسخ داد: مبارکتان-باشد»، در سایت و کانال تلگرامی العربیه موجود است (www.farsi.alarabiya.net ، 12/9/ 2017). هر چند رادیو زمانه خود را یک بنگاه خبری آزاد و مستقل معرفی میکند، اما به نقل از سایت شفاف از مرکز جرایم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از رسانههای معاند نظام جمهوری اسلامی است (http://www.shafaf.ir).
ب- تحلیل ترجمه
با دقت در ترجمه و متن خبر بخش فارسی سایت العربیه، واژگان زیر در ترجمه و متن خبرِ سخنان نمایندۀ کشور قطر هویدا است:
* رژیم ایران
مشخص است که هم در عنوان و در متن خبر، «دولة إیران» به «رژیم ایران» تعبیر شده که نشان از عناد و دشمنی آنان و همچنین نادیده انگاشتن ویژگی حکومت دموکراسی و مردمسالاری در ایران است. شایان ذکر است که عبارت «رژیم ایران» یکی از عبارات مرسوم در گفتمان مخالفان جمهوری اسلامی و به نوعی کلیدواژه و نماد این مخالفان است.
* پادشاهی عربی سعودی/ سعودی
العربیه در بازنمایی خبر از کلمۀ عربستان که در زبان فارسی و نزد ایرانیان به منطقۀ حجاز اطلاق میشود، استفاده نکرده و به رسم خودِ سعودیها، کلمۀ پادشاهی عربی سعودی را انتخاب کرده است: «سفیر پادشاهی عربی سعودی در مصر در ادامه افزود». همچنین در ترجمۀ السعودیة در جملۀ «إیران التی تحرق السفارة السعودیة» از عبارت «سفارت سعودی» استفاده کرده است؛ شاید برای اینکه بتواند این اصطلاح را در زبان فارسی رایج کند.
* خلیج عربی
دربارۀ انتخاب واژۀ خلیج عربی باید به موارد زیر نظر داشت:
1- این عبارت را از قول نمایندۀ قطر برای فارسیزبانها و در ترجمۀ این جمله مطرح میکند: «الحقیقة الضرر لعوائل خلیجیة!» تا احساسات آنها را ضد قطر، برانگیزاند؛ این در حالی است که در متن خود خبرگزاریِ العربیه و از زبان خود این خبرگزاری، این واژه استفاده نشده است.
2- این کلمه به جای «عوائل خلیجیة» آورده شده که معنایش «خانوادههای خلیجی است»؛ از این رو، منظور وزیر قطر این بوده است که در صورت بروز اختلاف میان دولتها، مردم منطقه ضرر میکنند؛ بنابراین، العربیه در ترجمۀ یک عبارت کوتاه، دو تغییر عمده و زیرکانه را گنجانده است.
* نمایندۀ قطر
در متن خبر، عبارت «الوزیر القطری» به «نمایندۀ قطر» تبدیل شده تا ویژگی مثبت و جایگاه برتر او در مقایسه با سفیر عربستان مخفی شود. به دیگر سخن، از آنجا که سطح سیاسی و رتبهۀ وزیر قطر از سفیر عربستان در مصر، بالاتر بوده است، خبرگزاری العربیه با استفاده از شگرد «تحریف متن» تلاش کرده واژۀ «نمایندۀ قطر» را انتخاب کند که هم نوعی معادل است و هم نشاندهنده برتری سیاسی او بر نمایندۀ عربستان نیست. البته همین مسئله را در انتخاب رسانههای داخل ایران هم میبینیم که یا به خاطر عدم توجه کافی به پروتکلهای سیاسی است و یا صرفاً به جایگاه دو طرف در آن جلسه مورد بحث اشاره شده است.
تنها رسانهای که تفاوت بین دو مقام را به تصویر کشیده است، رادیو زمانه است: «در این نشست سلطان بن سعد المریخی، وزیر دولت قطر در امور خارجه گفت» www.radiozamaneh.com)، 22/6/1396). متن این خبر در بایگانی تارنمای رادیو زمانه با عنوان «جدال لفظی بین نمایندگان قطر و عربستان سعودی در اجلاس اتحادیۀ عرب» موجود است www.radiozamaneh.com)، 22/6/1396).
2-1-1-4. تغییر واژگان در رسانههای داخل ایران
عنوان خبری که تسنیم انتخاب کرده از این قرار است: «تمجید نمایندۀ قطر از ایران در اجلاس اتحادیۀ عرب، خشم نمایندۀ سعودی را برانگیخت». متن خبر به خاطر محدودیت تعداد کلمه در این مقاله ذکر نشده، اما در پایگاه خبری تسنیم موجود است (www.tasnimnews.com، 22/6/1396).
خبرگزاری مهر هم با عنوان «جنگ لفظی نمایندگان ریاض و دوحه/ عربستان: ایران مبارک شما باشد!» این خبر را پخش کرده است که در پایگاه مهر موجود است (www.mehrnews.com، 22/6/1396).
خبرگزاری الکوثر فارسی هم با ذکر عنوان «مجادلۀ مقام قطری و عربستانی دربارۀ ایران» به این خبر پرداخته است (fa.alkawthartv.com، 22/6/1396).
* عربستان سعودی
هر سه پایگاه ایرانی به جای کلمۀ «الدولة السعودیة»، واژۀ عربستان یا عربستان سعودی را انتخاب کردهاند که در عُرف زبان فارسی هم اینگونه است. خبرگزاریهای ایران، تلاش دارند تا از نام تاریخی عربستان استفاده کنند و به صورت کاملاً هدفمند هیچ وقت منطقۀ نزول اسلام را پادشاهی سعودی یا ممکلت سعودی نخواندهاند.
* خلیج فارسی
در هر سه خبرگزاری ایرانی، کلمۀ «الخلیج» یا «عوائل خلیجیة» به خلیج فارسی یا کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس ترجمه شده است. مثلاً در جملۀ سایت الکوثر آمده است: «ایران کشوری است که علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس توطئه میکند»؛ خواننده عادیِ ایرانی هنگام دیدن این جمله گمان میبرد که خودِ نمایندۀ عربستانی هم از ترکیب خلیج فارسی، استفاده کرده است.
* دخالت
خبرگزاریهای فارسی داخلی برای ترجمۀ کلمۀ «تتآمر»، دوگانه عمل کردهاند؛ دو خبرگزاری یعنی تسنیم و الکوثر از واژۀ «توطئه میکند» استفاده کرده، اما خبرگزاری مهر، این واژه را با استراتژی تعدیل به «دخالت میکند» تبدیل کرده است:
«ایران که در امور داخلی کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس دخالت میکند».
پر واضح است که دخالت کردن با توطئه کردن بسیار تفاوت دارد؛ استفاده از کلمۀ توطئه از روزن رعایت امانت است و معادل عینی و فرهنگی است، اما واژۀ «دخالت کردن»، شاید به آن خاطر استفاده شده است که نوعی دست بالاتر و قدرت برتر ایران را به مخاطبان نشان دهد.
* مُضحک/ مسخره
هر سه رسانه داخلی مورد بحث، کلمۀ «أضحوکة» در عبارت «یقول أن إیران دولة شریفة والله هذه أضحوکة» را به «مسخره یا مضحک» ترجمه کردهاند؛ حال آنکه این واژه بار تأکیدی بسیاری دارد و به معنای «بسیار خندهآور» یا «بسیار مضحک» است و مشخص است که این انتخاب، حدّت و شدن معنا را کاهش داده است.
2-4. گزینش و انتقال اطلاعات
1-2-4. رسانههای خارجی
* العربیة
گزینش اطلاعات از سوی رسانهها بر مبنای خودی و غیرخودی است و آگاهیرسانی دربارۀ آن چیزی است که با اهداف ایدئولوژیک حاکم و منافع ملی هر طرف، تناسب دارد. سایت العربیه به طور واضحی اطلاعات مورد نظر و قبول خود را گزینش کرده و بقیه را نادیده گرفته است. در قسمت اول متن، العربیه این جمله را ذکر میکند:
«اگر گمان میکنید که میتوانید ضرری متوجه ما بکنید، بدانید که همۀ خلیج عربی ضرر میکند.»
گزینش این قسمت از صحبتهای وزیر قطر -غیر از مواردی که دربارۀ واژگان گفته شد- به خاطر آن است که پاسخهای نمایندۀ عربستان را که در ادامه میآید، موجّه و از موضع دفاع جلوه دهد نه حمله.
با دقت در متن اصلی خبرگزاری العربیه باید گفت از آنجا که در این متن ویژگی مثبتی برای کشور عربستان که در اینجا و برای این رسانه کشور خودی است، ذکر نشده؛ از این رو، تلاش شده است تا دیدگاه نادیدهانگاری ویژگیهای مثبت دیگری را در متن ترجمه اعمال کنند. برای این کار تمامی سخنان وزیر قطری که حاوی ویژگیهای مثبت ایران است، حذف و تنها به ذکر غیرمستقیم خبر بسنده شده:
«سلطان بن سعد المریخی، وزیر مشاور در امور خارجه دولت قطر برای توجیه روابط کشورش با رژیم ایران این کشور را «کشوری شریف» توصیف کرد.»
از آنجا که در این عبارت ویژگی مثبتی برای ایران ذکر شده، پاسخ سفیر عربستان در رد این ویژگی مثبت به طور کامل ترجمه شده است.
در متن ترجمه شده از سخنان احمد قطان تمامی پاسخهای او دربارۀ ایران و در جواب یک گزاره مهم که وزیر امور خارجه قطر مطرح کرده؛ یعنی: «ایران دولت شریفی است» ذکر شده است.
اتهامات علیه ایران
|
اتهامات علیه قطر
|
ایران که علیه کشورهای خلیج توطئه میکند.
|
نمایندۀ قطر میگوید ایران دولت شریفی است. به خدا این سخن خندهدار است.
|
شبکههای جاسوسی در کویت دارد.
|
این روشی است که قطر به آن عادت کرده است.
|
[کشوری] که سفارت سعودی را آتش میزند.
|
به خواست خدا به زودی برای این کار پشیمان خواهید شد.
|
مشخص است که تأکید المریخی بر مقولۀ شرافت دولت ایران هم برای قطان و هم برای خبرگزاری العربیة، گران آمده که به گزینش اطلاعات و بزرگنمایی پاسخِ نمایندۀ عربستان پرداخته است. جالب است که نه نمایندۀ عربستان و نه العربیه به اتهاماتی که مستقیماً متوجه کشورهای تحریمکننده قطر، بوده اصلاً واکنشی نشان نداده و از کنار آن گذشتهاند:
«أنتم حتى الحیوانات ما سلمت منکم، أخرجتموها حقیقة بطریقة همجیة، ما أعتقد أن دولة إسلامیة تعمل هذا الشیء. هذا ردّی».
* رادیو زمانه
این رسانه با کوتاه کردن خبر و ترجمۀ گزیدهای از دو متن، بیشتر سخنان قطان به عنوان نمایندۀ کشور عربستان را منعکس کرده است، سخنانی که حاوی ویژگیهای منفی ایران است.
تأکید بر ویژگیهای منفی ایران در جملاتی که به صورت نقل قول غیرمستقیم هم ذکر شده است، پیداست:
«او سپس به مصداقهایی از دخالت ایران در خاورمیانه و آتش زدن سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد اشاره کرد.»
پر واضح است که احمد قطان به هر دوی این آتش زدنها اشاره مستقیم و صریح نکرده، اما این پایگاه خبری با گزینش و انتقال دادهها، متناسب با اهداف گفتمانی خود به مخاطبانش، این چنین القاء میکند.
* رسانههای داخلی ایران
با دقت در ترجمه و خبر رسانههای ایرانی به خوبی مشخص میشود که میزان گزینش و حذف در این رسانهها بسیار ضعیف است؛ اگر به دیدۀ انصاف بنگریم، تمامی جملات هر دو طرف به شکلی در متن فارسی رسانهها وجود دارد. البته تغییراتی در ساختار و زمان و... به وجود آمده است که بعداً بدان پرداخته خواهد شد. آنچه مسلم است این است که رسانههای ایران هیچ راهبرد گزینشی جهت انتقال خبر نداشته و سعی کردهاند هم سخنان مثبت وزیر امور خارجه قطر و هم سخنان منفی نمایندۀ عربستان را در متن خبر بگنجانند.
3-4. بافتسازی مجدد
بافتسازی مجدد شامل تمام کارهایی میشود که در متن و از طریق کنش زبانی شکل میگیرد و در نتیجه آن، متن مقصد ساخته و ارائه میشود.
1-3-4. انتخاب عنوان
عنوان انتخابی العربیه: «قطر رژیم ایران را شریف توصیف کرد و سعودی پاسخ داد: مبارکتان- باشد»؛ چند معنا دارد:
- نشاندهنده موضع واضح و سوگیرانه این رسانه است.
- خودی و غیرخودی و موضوع جدال در این عنوان پیدا است.
- موضع تمسخرآمیز نمایندۀ سعودی، پررنگ شده است.
عنوان انتخابی رادیو زمانه اصلاً نمایندۀ علت جدال نیست: جدال لفظی بین نمایندگان قطر و عربستان سعودی در اجلاس اتحادیۀ عرب (رادیو زمانه). این شاید بدان خاطر باشد که این رسانه نخواسته است مسئلۀ ایران را جدی و مهم جلوه دهد. همین مهم در گزینش خبر هم مشخص بود و اشاره شد که این رسانه به دلایل دیگر اختلاف قطر و اتحادیۀ کشورهای عربی، پرداخته بود.
خبرگزاری تسنیم با انتخاب عنوان «تمجید نمایندۀ قطر از ایران در اجلاس اتحادیۀ عرب، خشم نمایندۀ سعودی را برانگیخت»، رسماً موارد زیر را مشخص کرده است:
- قطر، کشوری خودی و عربستان کشوری غیرخودی است.
- علت اختلاف نمایندۀ قطر و عربستان در این نشست، تمجید از ایران بوده است.
عبارت «جنگ لفظی نمایندگان ریاض و دوحه/ عربستان: ایران مبارک شما باشد!»، عنوانی است که خبرگزاری مهر برای خبرش، انتخاب کرده و نشاندهنده اولاً دلیل جدال لفظی و ثانیاً تمسخر نمایندۀ عربستان و البته حرص و جوش او است.
عنوان شبکۀ الکوثر بسیار ساده و صریح است: «مجادلۀ مقام قطری و عربستانی دربارۀ ایران» و تقریباً همه چیز را از همان ابتدا لو میدهد بیآنکه انگیزهای برای خواندن متن ایجاد کند. این مسئله شاید به خاطر آن باشد که کارکنان بخش فارسی الکوثر، سطح زبان فارسی مناسبی ندارند!
2-3-4. آغازه و پایانه
اینکه متن مبدأ و مقصد چگونه آغاز شده باشد و چگونه به پایان رسیده باشد، مسئلۀ مهمی است که در ادامه به این مسئله میپردازیم.
العربیه سخنان وزیر قطر را در بستر یک گزارش ساده از نشست آغاز میکند و کلمات ابتداییاش را به معرفی نوع نشست اختصاص میدهد، نه معرفی وزیر قطر که یک طرف مجادله است: «در جلسۀ افتتاحیۀ دوره 148...». این خبرگزاری بعد از دو سطر، نام وزیر قطر را میبرد و البته پایان پاراگراف اول خبر را به جملۀ وزیر قطر که حامل تهدید کشورهای عربی است، اختصاص میدهد: «اگر گمان میکنید که میتوانید ضرری متوجه ما بکنید، بدانید که همۀ خلیج عربی ضرر میکند». این خبرگزاری، پاراگراف دوم را با معرفی سفیر عربستان میآغازد و به عبارات «احمد قطان سفیر پادشاهی عربی سعودی در مصر و نماینده این کشور در اتحادیۀ کشورهای عربی..» تلاش دارد تا او را شخصیتی مهم جلوه دهد. همچنین پایان خبر را با ذکر جواب تهدید وزیر قطر به شکل مستقیم اعلام میکند: «ایران مبارکتان باشد، اما به خواست خدا به زودی برای این کار پشیمان خواهید شد».
خبرگزاریهای داخلی، ابتدای متن خود را به مستندسازی خبر و رعایت اصول خبرنگاری اختصاص دادهاند؛ مثلاً تسنیم آورده است: «به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از القدس العربی...». این خبرگزاریها متن خبر را با اینکه المریخی ایران را کشوری شریف معرفی کرده است، شروع و بنا بر قول القطانی که گفته است «برای این کار پشیمان خواهید شد» تمام کرده است.
3-3-4. حذف
حذف جزو بدیهیترین، تغییرات ترجمۀ متون سیاسی و ایدئولوژیک است و در این متن بارها شاهد حذف هستیم.
متن اصلی: إیران التی لها شبکات جاسوسیة فی الکویت وفی البحرین وفی العدید من الدول أصبحت دولة شریفة.
ترجمه: ایران که علیه کشورهای خلیج توطئه میکند، شبکههای جاسوسی در کویت دارد، دولت شریفی شده است (العربیة).
مشخص نیست چرا العربیه، کلمۀ بحرین را از جملۀ القطانی حذف کرده و تنها به ذکر «کویت» اکتفا کرده است؛ شاید به آن خاطر که کویت، هیچ وقت مانند بحرین نبوده که -در مسائل منطقهای و سیاسی- همسویی کاملی با عربستان داشته باشد و دشمنی صریح و روشنی هم با ایران نداشته و ندارد (همانگونه که ایران هم در افکار عمومی داخلی، مشکل جدی با کویت ندارد)، اما انتقاد صریح و دفاع تلویحی عربستان از کویت در برابر شبکههای جاسوسی ایران، میتواند در ذهن مخاطبان فارسی العربیه، ایجاد سؤال و شبهه جدی کند و نمونه جدیدی از دخالت ایران را به رخ افکار عمومی ایرانی بکشد که «ایران با کشورهایی که کاری با او ندارند هم سر دشمنی دارد»!
متن اصلی: إیران التی تحرق السفارة السعودیة وتحرق العدید من السفارات دولة شریفة
ترجمه: [کشوری] که سفارت سعودی را آتش میزند (العربیة).
ترجمه: و سفارتخانهها را آتش میزند (تسنیم).
ترجمه: و سفارت عربستان را آتش زد، حالا آیا این کشور شریف است؟ (الکوثر)
ترجمه: سفارت عربستان و دیگر سفارت خانهها را آتش میزند، دولت شریفی است؟ (مهر)
تمامی خبرگزاریها در ترجمه و انتقال این جمله از راهبرد حذف سود جستهاند؛ البته میزان حذف بسته به انگیزههای آن، بسیار متفاوت است: «العربیة» تنها به آتش زدن سفارت عربستان، اشاره میکند. «تسنیم» از بردن نام کشورها، پرهیز میکند و به صورت عام تنها به «سفارتخانهها» بسنده کرده است و «مهر» هم با اینکه حذف کمتری دارد، اما از یک جنبۀ دیگر وارد شده است و به جای عبارت «العدید من السفارات» از عبارت «دیگر سفارتخانهها» استفاده کرده تا از حدت و تأکید اصل عبارت عربی بکاهد.
مشخص است که علت حذف در نزد این رسانهها یک چیز نیست، رسانۀ العربیه به عنوان رسانه غیرخودی برای فارسیزبانها، فقط از آتش زدن سفارت عربستان یاد میکند تا ضمن یادآوری ظلمی که -به زعم او- بر کشورش رفته، خود را در موضع تظلمخواهی نشان دهد. طبیعی است در این موضع و مقام، پای کشورهای دیگر را باز نمیکند و در مظلومیت خود دیگران را سهیم نمیداند. اما رسانههای داخلی تنها به ذکر آتش زدن سفارت عربستان اکتفا میکنند تا اولاً چنین نشان دهند که آتش زدن سفارت دیگر کشورها از سوی ایران، اساساً دروغ و غیرمهم است و قابل ترجمه نیست و ثانیاً بر این نکته تأکید کنند که سفیر عربستان تنها دربارۀ کشور خودش حرف زده و مظلومنمایی کرده است!
4-3-4. اضافه
اضافه کردن کلمۀ «روابط» به روابط با ایران از سوی تسنیم صورت گرفته است.
5-3-4. نقل قول مستقیم و غیرمستقیم
بدون شک نوع نقل قول در انتقال معنا و مفهوم، بسیار مهم است، معمولاً رسانهها، علاقه شدیدی دارند که اقوال دیگران را به سبک و سیاق خود، نقل کنند. این مسئله دربارۀ این متون نیز صادق است: خبرگزاری العربیه با استفاده از راهبرد «نقل غیرمستقیم» کل سخنرانی نمایندۀ قطر را در دو سطر خلاصه و به صورت غیرمستقیم، بازسازی کرده است:
«سلطان بن سعد المریخی وزیر مشاور در امور خارجه دولت قطر برای توجیه روابط کشورش با رژیم ایران این کشور را «کشوری شریف» توصیف کرد».
برخلاف این راهبرد، این خبرگزاری برای انتقال سخنان نمایندۀ عربستان، بعد از اینکه ناقل غیرمستقیم سخنان اوست، عین صحبتهایش را نیز آورده است:
«احمد قطان سفیر پادشاهی عربی سعودی در مصر و نماینده این کشور در اتحادیۀ کشورهای عربی در پاسخ به سخنان تحریکآمیز نمایندۀ قطر با یادآوری توطئههای ایران علیه کشورهای خلیج، تأکید کرد که قطر برای روابطش با ایران پشیمان خواهد شد». عبارات غیرمستقیمی که اینجا آمده بعداً به صورت مشروح در ترجمۀ مستقیمِ سخنان هم ذکر شده و باعث تکرار و مانایی بیشتر آنها در ذهن مخاطب شده است.
رادیو زمانه با استفاده از راهبرد ترکیب نقل قول مستقیم و غیرمستقیم، تلاش کرده است، حد و مرز سخنان خود و متکلم اصلی را برای مخاطبان گُم کند:
«وزیر قطری میگوید ایران کشور شریفی است، به خدا این حرف مضحک است».
او سپس به مصداقهایی از دخالت ایران در خاورمیانه و آتش زدن سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد اشاره کرد و گفت:
«ایران مبارکتان باشد و ان شاءالله به زودی پشیمان خواهید شد».
پیداست که نقل قولهای غیرمستقیمِ رادیو زمانه، کاملاً با جهتگیری و بر مبنای توضیح است؛ اشاره به دخالتهای ایران در خاورمیانه و آتش زدن سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد به صورت غیرمستقیم.
از میان رسانههای داخلی، تسنیم و الکوثر از نقل قول مستقیم استفاده کردهاند. این مسئله شاید به آن خاطر باشد که راه را برای قضاوت مستقیم مخاطب باز بگذارد؛ پرواضح است که دستکاریهای دیگری انجام شده که به آن اشاره رفته یا میرود.
خبرگزاری مهر اما راهبرد نقل قول غیرمستقیم را برگزیده است:
«او ایران را کشوری شریف دانست و گفت ما سفیرمان را برای اعلام همبستگی با عربستان از تهران فراخوانده بودیم، اما با توجه به اقداماتی که شما به عنوان کشور برادر علیه ما اتخاذ کردید، سفیر خود را به تهران بازگرداندیم. نمایندۀ قطر ادامه داد: ایران واقعاً نشان داد که کشور شریفی است و هیچ کدام از اقداماتی که شما علیه ما داشتید را انجام نداد».
در این عبارات تأکید کلام نمایندۀ قطر در «إیران أثبتت حقیقة أنها دولة شریفة» از میان رفته است. همچنین حدت و شدت کلام نمایندۀ قطر در خطاب سران کشورهای دیگر هم با تلخیص و مبهم کردن نوع اقدامات دشمنانه آنها، تلطیف شده است.
6-3-4. عام/ خاص
مهمترین تغییری که در این زمینه اتفاق افتاده و از سوی خبرگزاری تسنیم، بسیار پررنگ شده است، مورد زیر است:
«ایران کشوری است که علیه کشورها توطئه میکند و سفارتخانهها را آتش میزند».
در این عبارت که اصل آن در متن مقاله موجود است، کشورهای حاشیه خلیج فارسی به کشورها و سفارتها، تغییر پیدا کرده است. مشخص است که برداشتن مضافٌالیه، عبارت را از خاص به عام تبدیل میکند و موضع دشمنی ایران را شامل حال همۀ کشورها میداند، نه فقط کشورهای حاشیه خلیج فارس! این مسئله آن هم از سوی یک رسانه حرفهای خودی، کاملاً عجیب و نادرست به نظر میرسد.
7-3-4. تغییرات در نحو (زمان، صیغه، فعل)
رادیوزمانه برای نقل سخنان وزیر قطر از نقل قول غیرمستقیم و تغییر صیغه استفاده کرده است:
متن اصلی: «أنتم حتى الحیوانات ما سلمت منکم»
ترجمه: او گفت: «عربستان سعودی در بحران قطر حتی به حیوانات هم رحم نکرد».
تغییر زاویه قول، آن هم به شکلی که انگار نقل مستقیم است، این ابهام را به وجود میآورد که انگارگوینده اصلی، این جمله را به صورت غایب و غیر مستقیم گفته است، حال آنکه این جمله در مقام خطاب و به مخاطبان عربستانی گفته شده است.
خبرگزاری الکوثر عبارتی را از حالت مضارع به ماضی تبدیل کرده است:
و سفارت عربستان را آتش زد، حالا آیا این کشور شریف است؟ (الکوثر)
مشخص است که این تبدیل، حالت مأنوسی به کلام نداده است.
4-4. کارکردهای گفتمانی در ترجمه
1-4-4. اجبار
سیاستهای ترجمه در هر کشوری از سوی قدرت حاکم بر آن کشوی مشخص میشود. با دقت در ترجمه و گزینش متون مورد پژوهش، به موارد زیر پی میبریم:
رسانۀ العربیه و رادیو زمانه -که در این مقاله رسانه خارجی هستند- متن خبر خود را به استناد خبرگزاری دیگری ارائه نداده و به نظر میرسد، مستقیماً خبر را از روی فیلمِ جلسه، نگارش کردهاند.
رسانههای داخل ایران، خبرگزاری مهر و الکوثر فارسی، متن خبر را از فیلم جلسه گرفتهاند؛ خبرگزاری مهر خود به این مسئله اشاره کرده است؛ «خبرگزاری مهر، گروه بین الملل؛ بر اساس فیلمی که از نشست روز گذشته اتحادیۀ عرب منتشر شده...» (خبرگزاری مهر، 22/6/1396).
خبرگزاری تسنیم، متن خبر را از رسانۀ «القدس العربی» که معمولاً همراه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است، گرفته است.
مشخص است که سیاستهای بالادستی و کنترلهای صورت گرفته باعث میشود از یک متن خبری واحد، آن بخشهایی انتخاب شوند که متناسب با اهداف سیاسی، ایدئولوژیک و منافع ملی و سیاسی هر طرف است.
2-4-4. پنهانسازی
شفنر معتقد است که «حتی بازتولید بسیار نزدیک متن مبدأ، ممکن است آن چیزی را که باید نشان دهد، پنهان کند» (رایس و دیگران، 1392: 118). آنچه شبکه العربیه پنهان کرده است بیشتر از آن چیزی است که نشان داده است:
آشکارسازی
|
پنهان سازی
|
نمایندۀ قطر، ایران را کشوری شریف توصیف کرده است.
او از واژۀ خلیح عربی استفاده کرده است
|
مقام وزیر قطر پنهان و به نمایندۀ قطر تبدیل شده است.
تمام دعاوی وزیر قطر حذف شده است:
أقسم بالله، إیران أثبتت أنها حقیقة دولة شریفة (تمام تأکیدهای موجود پنهان شده است)
إیران ما أجبرتنا أن نفتح السفارة أو نغلق السفارة، (عملکرد نادرست عربستان و دول حصار، پنهان شده است)
إنا تعاطفنا مع السعودیة ولمساندة الدولة السعودیة انسحبنا سفیرنا من هناک تضمانا مع السعودیة
وأرجعنا السفیر إلی إیران لما رأینا منکم حقیقة أنتم کدول
أنتم تکررون ماذا؟ تکررون بضرر نحن بشیئ؟ الحقیقة الضرر لعوائل خلیجیة!
أنتم حتى الحیوانات ما سلمت منکم، أخرجتموها حقیقة بطریقة همجیة
ما أعتقد أن دولة إسلامیة تعمل هذا الشیء. هذا ردّی».
|
خبرگزاری مهر و تسنیم و کوثر تلاش کردهاند تا اضافه بر موارد متنی، حالات جسمی و روحیِ نمایندۀ عربستان را برای مخاطب آشکار سازد:
آشکارسازی
|
پنهان سازی
|
حالت روحی و جسمی نماینده و سفیر عربستان که با حالتی عصبی و مضطرب سخنرانی خود را آغاز کرده بود در ادامه با نگاه کردن به المریخی گفت: ایران مبارک شما باشد...اما به زودی پشیمان خواهید شد».
ما میتوانیم در برابر کسانی که به ما تعرض میکنند، بایستیم (جوابی بر تهدیدهای قطر است، اما اصلاً در فیلم جلسه وجود ندارد).
|
این رسانهها تمامی صحبتهای نمایندۀ عربستان را ذکر کردهاند.
تنها سخنان نمایندۀ قطر را که ربطی به ایران نداشته حذف کردهاند.
|
3-4-4. مشروعیتزدایی و مشروعیتبخشی
نتیجۀ تمامی راهکارهای ترجمهای و گزینش اخباری که به آن اشاره شد، مشروعیتبخشی به خودی و مشروعیتزدایی از غیرخودی است. البته کلمات و عباراتی در این میان، سهم بیشتری دارند. العربیه در این راستا اینگونه عمل کرده است:
مشروعیتبخشی
|
مشروعیتزدایی
|
عربستان سعودی -تنها- پاسخ دعاوی مطرح شده ضد این کشور را داده است!
در برابر تهدید قطر از عبارت «هنیئا لکم ایران» یعنی ایران مبارکتان باشد یا گوارای وجودتان استفاده کرده که طنزآمیز و البته غیرتهدیدی است.
عربستان صلاح قطر و کشورهای منطقه را میخواهد.
|
قطر در مقام توجیه روابط خود با ایران است!
شروعکننده دعوا، طرف قطری است،
قطر کشورهای عربی خلیج فارس را تهدید کرده است که ضرر خواهند کرد.
ایران منشأ مشکلات کشورهای منطقه است.
|
رویکرد رادیو زمانه در این قسمت جالب است؛ این خبرگزاری با پنهان کردن دلیلِ جدال نمایندۀ عربستان و قطر در عنوان و همچنین ذکر دلایل دیگر دعوای قطر و عربستان به صورت تلویحی، مسئلۀ ایران را زیاد جدی ندانسته است!
محور مشروعیتبخشیِ رسانههای داخلی، کشور قطر است. رسانههای داخلی ایران دانستهاند که مشروعیتبخشی به قطر در اصل مشروعیتبخشی به ایران است؛ این مسئله در نپرداختن به سایر صحبتهای وزیر قطر که به ایران ربطی ندارد، هویدا است.
مشروعیت بخشی
|
مشروعیت زدایی
|
تمجید نمایندۀ قطر از ایران. قطر، به خاطر همراهی با عربستان، سفیر خود را فراخواند ولی بعد از اطلاع از شرافت ایران، آن را برگرداند.
|
رسانههای داخلی، تنها تلاش کردهاند ناقل صحبتهای دو طرف باشند و در مقام انکار صحبتهای نمایندۀ عربستان برنیامدهاند و به پاسخهای نمایندۀ قطر بسنده کردهاند.
|
بحث و نتیجهگیری
براساس آنچه مورد بررسی قرار گرفت، نتایج زیر حاصل آمد:
- خبرگزاریهای داخل و خارج از ایران نسبت به گفتوگو و جدال وزیر قطر و سفیر عربستان در مصر، رویکردِ متفاوتی داشتهاند؛ این رویکرد هم در انتخاب واژگان، هم در بازتولید متن و هم در گزینش اطلاعات نمود داشته است.
- انتخاب واژگان از سوی رسانههای خارجی -به خصوص العربیه - دربر دارنده دو نکته است؛ 1- واژگان حساسیت برانگیزی مثل خلیج عربی از سوی نمایندۀ قطر صادر شده است و این خبرگزاری تنها ناقل این کلمات است و 2- با استفاده از عبارت «رژیم» ایران تلاش داشته، خط و مرزی ببین حکومت و مردم ایران ترسیم کند.
- واژگان انتخابی از سوی رسانههای داخلی متناسب با کاربرد روزمره و عرف زبان فارسی است؛ این رسانهها بدون در نظر گرفتن متن اصلی، آنچه را در زبان فارسی مرسوم است، استفاده کردهاند.
- هر دو طرف رسانههای داخلی و خارجی، تلاش کردهاند تا آنچه به سیاستهای کلان ترجمه و حکومت خود نزدیک است، انتخاب کنند و از نقل سایر موارد پرهیز کنند؛ البته در این بین، رسانۀ العربیه بیشترین حجم گزینش و حذف را داشته است.
- در بافتسازی مجدد، رسانهها تلاش کردهاند از راهبردهایی مثل انتخاب عنوان، تغییر آغازه و پایانه، حذف، تبدیل نقل قول مستقیم به غیرمستقیم، تبدیل وجه و صیغه فعل و... استفاده کنند. تمامی این موارد در راستای ایجاد نقش کلان مشروعیتبخشی به خود و مشروعیتزدایی از دیگری است. همچنین بخشی از تلاش رسانهها در راستای آشکارسازی ویژگیهای مثبت خود و ویژگیهای منفی دیگری است.
منافع
تعارض منافع ندارم.
ORCID
[1]. Christina, S.
[2]. Dijk, V.
[3]. Jovan, P.
[4]. Fairclugh, N.
[5]. Fairclugh, N.
[6]. Dijk, V.
[7].Katarina, R
[8]. Katarina, R
[9].Jeremy, M.
[10].Andre, L.