مقدّمه
سبک زندگی در شکل نوین اوّلین بار توسّط «آلفرد آدلر» در روانشناسی به سال 1929 میلادی ابداع شد. هرچند آدلر آن را ابداع کرد، ولی پیروان کلاسیک او و دیگران به تفصیل آن پرداختهاند. محقّقان تعاریف گوناگونی بر اساس بینش و نگرش خاصّ خود ارائه دادهاند. جامعهشناسان در تعاریف جامعهشناسانه، بیشتر بر هنجارها و منشهای اجتماعی افراد در جامعه تأکید دارند و روانشناسان بیشتر به بُعد فردی و شخصیّتی میپردازند، ولی آنچه مهمّ است اینکه این تعاریف تکبُعدی هستند و فقط به یک بُعد از ابعاد زندگی انسانها توجّه داشتهاند، ولی از آنجا که آیین اسلام، آیینی جامع و کامل است و انسانها را کاملتر و جامعتر مورد ارزیابی قرار میدهد و زندگی را با پشتوانة امور اعتقادی و بینشها مورد ارزیابی قرار میدهد، حتّی رفتارهایی همانند نماز، اگر اعتقاد به خدا و معاد را پشتوانة خود نداشته باشد، رفتار اسلامی محسوب نمیشود، چنانکه بسیاری از رفتارهای مرتاضان و درویشان اسلامی نیست (ر.ک؛ کاویانی، 1391: 19). بر این اساس، میتوان سبک زندگی اسلامی را بدین گونه تعریف کرد: «شیوههایی از زندگی است که انسان با تکیه بر نظام ارزشی و مبانی اعتقادی خود در زندگی فردی و اجتماعی برای ایجاد ارتباط با محیط و جامعه، پاسخ به خواستهها و تأمین نیازهایش بهکار میگیرد. طبق این تعریف، سبک زندگی، سبک زندگی مصرفهای مادّی یا فرهنگی نیست، چراکه زندگی عناصر غیر از مصرف را نیز در بردارد.
بر این اساس، سبک زندگی اسلامی دارای قلمروی وسیعی میباشد. در این نوشتار، سبک زندگی خانوادگی مورد ارزیابی قرار میگیرد. سبک زندگی خانوادگی در آیین اسلام همانند درختی است که ریشهها و ساقههای آن بینشها و نگرشهای اعضای خانواده و شاخههای آن را وظایف اعضای خانواده تشکیل میدهد. بر این اساس، قلمرو سبک زندگی خانوادگی بسیار گسترده میباشد. در این مقاله ریشههای آن یعنی بینشها و باورها و برخی ازساقههای آن نظیر ازدواج و تشکیل خانواده، محیط و ادارة خانواده و همسرپروری مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد و به همین دلیل، در صدد پاسخگویی به پرسشهای زیر میباشد:
الف) نقش اندیشهها و باورها در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) چگونه است؟
ب) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در امر تشکیل خانواده و ازدواج چگونه است؟
ج) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت در محیط خانواده و اداره آن چگونه میباشد؟
د) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در برخورد با همسر چگونه است؟
هـ) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در محبّت و مهرورزی نسبت به همسر چگونه میباشد؟
الف) نقش باورها و اندیشهها در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع)
باورها و اندیشهها که ریشههای سبک زندگی خانوادگی میباشند، نقش اساسی در زندگی خانوادگی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ اعتقاد به خدا
باور به خدا، همة رفتارها و زندگی خانوادگی را به سوی کسب رضایت خداوند سوق میدهد. فردی که خدا را ناظر و همراه خود و حتّی از رگ گردن خود به خویش نزدیکتر میبیند: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ: ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم»(ق/16)، تلاش میکند تا در برخورد با اعضای خانواده و انجام وظایف خانوادگی، رضایت آنها را جلب نماید. توجّه به عدالت خدا، اینکه هیچ ظلمی را روا نمیدارد و حقّ هیچ مظلومی را ضایع نمیکند، زمینة شناخت دیگری برای مهار رفتاری اعضای خانواده است. هرچه این حالت قویتر باشد، مشکلات فرد کمتر خواهد بود.
توجّه به صفات خداوند، از جمله رحمت و مهربانی گسترده، توانایی نامحدود و... آثار مثبت بر زندگی فرد و جنبههای خانوادگی او بر جا میگذارد و عطوفت و رحمت اعضای خانواده نسبت به هم بیشتر و زمینة پیشگیری و حلّ بسیاری از مشکلات میگردد. بنابراین، توکّل بر خداوند در همة امور زندگی از آثار ایمان به خداوند است که خانواده را در برابر مشکلات یاری میرساند.
2ـ اعتقاد به رسالت و نبوّت
نقش باور به اصل نبوّت و امامت در زندگی خانوادگی به دو بُعد باز میگردد: اوّلین بُعد آن آموزش امور دینی است که مهمترین آنها شناخت تعالیم دین پس از کلام خداوند، احادیث پیشوایان معصوم (ع) و الگوپذیری ازآنان در ابعاد مختلف زندگی مخصوصاً زندگی خانوادگی است؛ مانند گزینش همسر، مهریّه و جهزیّه، مراسم ازدواج، روش برخورد با فرزندان، با همسر، والدین و... میباشد.
3ـ اعتقاد به معاد و زندگی پس از مرگ
مهمترین آثار باور به معاد و زندگی پس از مرگ در خانواده این است که اعتقاد به پس از مرگ، خانواده را متوجّه اهداف پایداری میکند که موجب پیوند بیشتر اعضای خانواده میشود. بر این اساس، بر اثر باور نداشتن به معاد، خانواده به کارکردهای محدود زندگی خانوادگی اکتفا میگردد و خانواده در اثر بیهدفی به راحتی به جدایی و انحلال کشیده میشود. اثر دیگر آن است که باور به زندگی پس از مرگ میتواند فرد را در رویارویی با مشکلاتی همانند فقدان عزیزی یا معلولیّت یا مشکلات بسیار شدید اقتصادی در آرامش روانی یاری دهد. سومین اثر اعتقاد به معاد در زندگی خانوادگی، مهارکنندگی و بازدارندگی آن میباشد. باور به معاد و یادآوری عواقب به تعدّی حقوق دیگران، فرد را تا حدّی از رفتارهای نامناسب باز میدارد. در این مورد، قرآن به افراد مؤمن هشدار میدهد که خود و خانوادة خویش را از آتشی که هیزم آن سنگ و انسانهاست، حفظ کنند (ر.ک؛ التّحریم/ 6). همچنین در سخنان پیشوایان معصوم (ع) به عواقب بدرفتاری با همسر اشاره شده است (ر.ک؛ مجلسی، 1403ق.، 76: 220) که توجّه فرد به این عواقب ناخوشایند در زندگی اُخروی میتواند آنان را از رفتار نامناسب بازدارد.
ب) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در امر تشکیل خانواده و ازدواج
ازدواج امر مقدّسی است که قرآن برای تشکیل و قداست آن، اهمیّت ویژهای قائل است و همگان را به این امر فراخوانده، به آن تشویق نموده است؛ چنان که میفرماید: «وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ: مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید. همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است» (النّور/32).
این آیه به همة پدران و والدین تأکید میکند که باید به امر ازدواج دختران و پسران مجرّد همّت گمارند و آنان را دعوت به ازدواج کنند و تنها به دلیل مشکلات از تشکیل خانواده نهراسند، چرا که خداوند وعدة گشایش داده است.
همة اولیای دین اسلام (ع) ازدواج را امری مناسب میدانستند، چنانکه رسول خدا (ص) در حدیثی میفرماید: «مَا بَنَی فِی الإِسلاَمِ بَنَاءً أَحَبَّ إِلَی اللهِ مِنَ التَّزوِیجِ: در اسلام هیچ بنایی محبوبتر از ازدواج نزد خداوند نیست» (حرّ عاملی، 1409ق.، ج 14: 3).
نیز از پیامبر خدا (ص) نقل شده که هر کس آیین فطرى مرا دوست دارد، به سنّت من گرایش پیدا کند و نکاح از سنّت من است (ر.ک؛ طبرسی، 1372، ج7: 220). نیز میفرماید:: «اى جوانان! هر کس قدرت جنسى دارد، ازدواج کند؛ زیرا ازدواج براى حفظ چشم و فرج بهتر است و هر کس توانایى مالى ندارد، روزه بگیرد؛ زیرا روزه براى او شکنندة شهوت است». از سعید بن جبیر نقل است که «ابنعبّاس در سفر حج به من برخورد. از من پرسید: ازدواج کردهاى؟! گفتم: نه. گفت: برو ازدواج کن. سال دیگر به من برخورد، پرسید: ازدواج کردهاى؟! گفتم: نه. گفت: برو ازدواج کن؛ زیرا بهترین این امّت، یعنى پیامبر از همه بیشتر زن داشت» (همان). ابوهریره گوید: «اگر یک روز از دنیا مانده باشد، خدا را به همراه همسر ملاقات مىکنم. از پیامبر خدا شنیدم که: بدترین شما مجرّدین شمایند و فرمود: کسى که داراى فرزندى است و قادر است که او را همسر بدهد و ندهد و حادثهاى پیش آید، گناه او بر هر دوى ایشان است» (همان) و نیز پیامبر (ص) میفرماید: «چهار طائفهاند که خداوند آنها را لعن میکند: کسى که براى فرزنددار نشدن ازدواج نکند و مردى که خود را شبیه زنان کند و زنى که خود را شبیه مردان کند و کسى که مردم را گمراه کند، یعنى آنها را مسخره کند و به بیچارهاى بگوید: بیا تا ترا عطا کنم. وقتى که آمد، به او بگوید: چیزى ندارم و به نابینا بگوید: از حیوانى که جلوت هست، احتیاط کن و حال آنکه حیوانى نیست و به کسى که سراغ خانهاى میگیرد، نشان غلط میدهد» (همان).
پیشوایان معصوم (ع) در عین اهتمام به رشد و تکامل معنوی، به دنبال دنیاگریزی و رهبانیّت نبودند و به افراد تأکید میکردند که ازدواج نه تنها با معنویّت تعارضی ندارد، بلکه در رشد آن بسیار مؤثّر است؛ مثلاً امام صادق (ع) به زنی توصیه میکند که حتماًً ازدواج کند؛ زیرا اگر رهبانیّت و دوری از ازدواج در معنویّت تأثیر مثبت داشت، شخصیّتی مانند حضرت فاطمه (س) در این جهت پیش گام بود: «اِنصَرِفِی فَلَو کَانَ ذَلِکَ فَضلاً لَکَانَت فَاَطِمَةُ اَحَقَّ مِنکَ»(همان).
از مهمترین سبک پیشوایان معصوم (ع) در ازدواج و تشکیل خانواده، بیاعتنایی به امور مادّی و تکلّفات و رویارویی آسان و معمولی آنان با ازدواج است، به گونهای که هم خود به آسانی ازدواج کردند و هم در ترویج فرزندان از تکلّف پرهیز می نمودند.
در مسأله مهریّه و جهیزیّه روش متعادل و معقولی را داشتند، مهریّة حضرت زهرا (س) یک ذرّه بود و قیمت آنکه مبلغ حدود پانصد درهم بود، فروخته شد که با بخشی از قیمت آن جهیزیّهای به شرح ذیل تهیّه گردید: «یک پیراهن، یک روسری بزرگ، یک حولة سیاه خیبری، یک تختخواب ریسمانی، دو عدد تشک که یکی از پشم گوسفند و دیگری از لیف خرما پر شده بود، چهار عدد بالش، یک پردة پشمینه، یک قطعة حصیر و بوریا، یک عدد آسیای دستی، یک طشت مسی، ظرف چرمی، یک مَشک برای آبکشی، یک کاسه برای شیر، یک آفتابه، یک سبوی سبزفام، چندکوزة سفالین» (ر.ک؛ طوسی، 1388، ج1: 39).
َعلی (ع) نیز جهت ازدواج چیزهایی به این شرح برای خانة خود تهیّه کرد: «چوبی میان دو دیوار خانه نصب نمود که لباسها را بر آن بیاویزند. یک پوست گوسفند و یک متّکا که از لیف خرما پوشیده بود و خانه را با مقداری شن نرم فرش کرد» (مجلسی، 1403ق.، ج 43: 114).
معیارهای انتخاب همسر
از نکات مورد توجّه قرآن کریم و پیشوایان معصوم (ع) در ازدواج، معیارهای انتخاب همسر است که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) پارسایی و دینداری
دینداری و تقوا از معیارهای مهم در انتخاب همسر است، هر اندازه این ویژگی قویتر باشد، رعایت حدّ و حدود شرعی کاملتر و پایبند به اصول خانواده بیشتر خواهد بود و هر چه ضعیفتر باشد، به همان اندازه میتواند به استحکام و پایداری خانواده آسیب برساند.
تقوا دارای درجاتی است که کمترین درجة آن انجام واجبات و ترک محرّمات است. دختران و پسران جوان باید بدانند کسی که در برابر خدای جهان و خالق هستی کرنش نکرد و به دستورات او بیاعتنایی نمود، در برابر همسرش کرنش نخواهد کرد و ارزشی برای او قائل نخواهد شد. قرآن مىفرماید: «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان بیاورند، قطعاً کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است، هرچند زیبایى او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند، قطعاً بردۀ با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آورد، آنان شما را به سوی آتش فرامىخوانند و خدا به فرمان خود [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مىخواند و آیات خویش را برای مردم روشن میسازد، شاید متذکّر شوید» (البقره/ 221).
هر چند این آیه دربارة ازدواج پسران و دختران آزاد مسلمان با دختران و پسران آزاد مشرک است، ولى هشدارى است به دختران و پسرانى که گاه سخت شیفته و شیداى جمال و زیبایى ظاهرى یا موقعیّت مادّى و اجتماعى دختران و پسران مىشوند و ارزشهاى دینى و معنوى را فدا مىسازند و در روایات نیز به مسألة دیندارى تأکید شده است. رسول خدا(ص) فرمود: «اگر مردی که اخلاق و دینش را می پسندید، درخواست ازدواج کرد، او را همسر دهید. اگر چنین نکنید، در زمین فتنه و فساد بزرگ پدید آید» (حرّ عاملی، 1409ق.، ج 14: 31). نیز فرمود: «با زن به خاطر چهار خصلت ازدواج مىشود: به خاطر مال، دین، زیبایی و حسب و نسب خانوادگى، تو به خاطر دین او ازدواج کن» (همان).
ب) آراستگی به فضایل اخلاقى
آمار نشان مىدهد که یکى از مهمترین عواملى که همسران را از هم جدا مىکند و به طلاق مىکشاند، بداخلاقى و بىبهرگى از فضایل اخلاقى است. بنابراین، بهترین راه مقابله با این آسیب، انتخاب همسرى خوشاخلاق مىباشد و منظور از اخلاق نیک، تنها «خندهرویی» و خوشخُلقی اصطلاحی نیست؛ زیرا خندیدن و... در بعضی از مواقع نه تنها مطابق اخلاق نیست، بلکه خلاف اخلاق است و منظور از اخلاق نیک، «صفات و خُلق وخویهای پسندیده از نظر عقل و شرع» میباشد.
قرآن کریم در ماجراى موسى (ع) با دختران شعیب میفرماید: «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ: یکى از آن دو (دختر) گفت: پدرم! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسى را که مىتوانى استخدام کنى، آن کسى است که قوىّ و امین باشد (و او همین مرد است)» (القصص/ 25).
از این آیه استفاده مىشود که شخصیّت اخلاقى و رفتارى دختران شعیب و روح فتوّت و جوانمردى، امانتدارى، موساى جوان در ازدواج آنان مؤثّر بوده است. در روایات نیز ازدواج با مردان بداخلاق نهى شده است، شخصى مىگوید از امام رضا (ع) در نامهاى پرسیدم کسى از خویشاوندانم از دخترم خواستگارى کرده است، امّا او اخلاق بد دارد. امام فرمود: اگر بداخلاق است، با او وصلت نکن» (مجلسی، 1403ق.، ج100: 235). در روایت دیگری از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «دختر خود را هرگز به شرابخوار ندهید وگرنه مانند این است که او را به سوی زنا سوق داده باشید» (همان، ج63: 491).
ج) همتایى و تناسب
ازدواج نوعى ترکیب بین دو انسان و خانواده است، زندگى مشترک، یک پدیدة مرکّب است که اجزاء اصلى و اساسى آن، زن و مرد مىباشند. هر قدر بین این دو عنصر، هماهنگى، همفکرى، تناسب شخصیّت روحى و اخلاقى و جسمى باشد. این ترکیب، استوارتر، محکمتر، پرثمرتر، شریفتر، لذّتبخشتر و جاودانهتر خواهد بود. قرآن کریم در این مورد مىفرماید: «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ: زنان ناپاک از آنِ مردان ناپاکند و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند، و زنان پاک از آنِ مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاک هستند. اینان از نسبتهاى ناروایى که (ناپاکان) به آنان مىدهند، مبرّا هستند و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پُرارزشى است» (النّور/26).
در اینکه منظور از «خبیثات» و «خبیثین» و همچنین «طیّبات» و «طیّبین» در آیة مورد بحث کیست؟ مفسّران بیانات مختلفى دارند:
1ـ گاه گفته شده که منظور سخنان ناپاک و تهمت و افترا و دروغ است که تعلّق به افراد آلوده دارد و به عکس سخنان پاک از آنِ مردان پاک و باتقوا است و «از کوزه همان برون تراود که در او است» (ر.ک؛ طبرسی، 1372، ج7: 212).
2ـ گاه گفته مىشود «خبیثات» به معنى «سیّئات» و مطلق اعمال بد و کارهاى ناپسند است که برنامة مردان ناپاک است و به عکس «حسنات» تعلّق به پاکان دارد (همان).
3ـ «خبیثات» و «خبیثون» اشاره به زنان و مردان آلودهدامان است، به عکس «طیّبات» و «طیّبون» که به زنان و مردان پاکدامن اشاره مىکند و ظاهراً منظور از آیه همین است (ر.ک؛ طباطبائی ، بیتا، ج15: 95 و مکارم شیرازی، 1377، ج14: 421). در آیة دیگر میفرماید: «الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةًوَالزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ: مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمىکند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به ازدواج خود درنمىآورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است» (النّور/3).
در اینکه این آیه بیان یک حکم الهى است یا خبر از یک قضیّة خارجى و طبیعى؟ در میان مفسّران گفتگو است:
بعضى معتقدند آیه تنها یک واقعیّت عینى را بیان مىکند که آلودگان همیشه دنبال آلودگان مىروند و همجنس با همجنس پرواز مىکند، امّا افراد پاک و با ایمان هرگز تن به چنین آلودگیها و انتخاب همسران آلوده نمىدهند و آن را بر خویشتن تحریم مىکنند، شاهد این تفسیر همان ظاهر آیه است که به صورت «جملة خبریّه» بیان شده است (ر.ک؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1377، ج 14: 361). گروه دیگر معتقدند که این جمله بیان یک حکم شرعى و الهى است، مخصوصاً مىخواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد زناکار باز دارد، چرا که بیماریهاى اخلاقى همچون بیماریهاى جسمى غالباً واگیردار است (ر.ک؛ همان و طبرسی، 1372، ج 7: 117).
روایات فراوانى است که از پیامبر اسلام (ص) و سایر پیشوایان معصوم (ع) در این زمینه به ما رسیده است و آن را به صورت یک حکم تفسیر کردهاند. حتّى بعضى از مفسّران بزرگ در شأن نزول آیه چنین نوشتهاند: «مردى از مسلمانان از پیامبر (ص) اجازه خواست که با «امّ مهزول» ـ زنى که در عصر جاهلیّت به آلودگى معروف بود و حتّى پرچمى براى شناسایى بر دَرِ خانه خود نصب کرده بود ـ ازدواج کند، آیة فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت... (ر.ک؛ همان).
در حدیث دیگرى نیز از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) مىخوانیم: «این آیه در مورد مردان و زنانى است که در عصر رسول خدا (ص) آلوده زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آنها نهى کرد و هم اکنون نیز مردم مشمول این حکم هستند، هر کس مشهور به این عمل شود و حدّ الهى به او جارى گردد، با او ازدواج نکنید تا توبهاش ثابت شود» (ر.ک؛ همان).
همتایى و تناسب داراى ابعاد مختلفى است؛ از جمله همتایى و تناسب دینى و ایمانى، همتایى و تناسب فکرى و فرهنگى، همتایى اخلاقى، همتایى جسمى و جنسى، همتایى اقتصادى و سیاسى، اجتماعى، تناسب در زیبایى و خانوادگى، تناسب سنّى و علمى، هماهنگى روحى و روانى.
د) اصالت خانوادگی
یکی دیگر از معیارهای انتخاب همسر توجّه به اصالت خانوادگی فرد است و اگر فرد اصالت خانوادگی نداشته باشد بر پایة تقوا و دین تربیت نشده باشد، به طور قطع، ستونی لرزان و سُست برای بر پا کردن خیمة خانوادگی خواهد بود. رسول خدا (ص) فرمود: «ای مردم! از گیاهان سبز و خرّمی که در مزبله رشد کردهاند، بپرهیزید! گفتند: ای رسول خدا، منظور از این جمله چیست؟ در پاسخ فرمود: دختر زیبایی که در خانوادة بد رشد کرده باشد» (کُلینی، 1365، ج 5: 332). ناگفته نماند که اصالت خانوادگی همسر یکی از شرایط است و نه تنها شرط.
ج) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت در محیط خانواده و ادارة آن
1ـ مدیریّت خانواده
از آنجا که خانواده یک واحد اجتماعى است و نیاز به مدیریّت دارد و تأمین معیشت و نفقۀ زن به مرد سپرده شده است و از سویى، ویژگى جسمى و روحى مرد نیز براى سرپرستى خانواده سزاوار مىباشد، مدیریّت خانواده به مرد سپرده شده است: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ...: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بهخاطر برتریهایى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است، و بهخاطر انفاقهایى که از اموالشان (در مورد زنان) مىکنند، و زنان صالح، زنانى هستند که متواضع هستند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىکنند...» (النّساء/ 34).
در روایت آمده است علی (ع) و فاطمه (س) وقتی که وارد زندگی مشترک شدند، پیامبر (ص) بر آنان وارد شد. برای دختر و داماداش تقسیم کار کرد، مدیریّت خانه را بر عهدة علی (ع) گذاشت و فرمود کارهای داخل منزل به عهدة حضرت فاطمه (س) باشد و کارهای خارج منزل بر عهدة علی (ع) (ر.ک؛ مجلسی، 1403ق.، 43: 86).
2ـ همکاری در ادارة خانه
از نکات بسیا ر مهم در سبک زندگی خانوادگی پیشوایان معصوم (ع) یاری رساندن و همکاری در ادارة منزل میباشد. در کلمات اولیای دین (ع) برای تشویق زن و مرد به یاری یکدیگر، نکات جالب توجّهی بیان شده که توجّه به آنها انگیزة همکاری را در منزل بیشتر میکند. در مورد تلاش زن در محیظ خانواده آمده است: «اگر زنی به همسرش جرعهای آب بنوشاند، ارزش معنوی این رفتار بیش از ثواب یک سال روزه و عبادت شبهای آن است و خداوند در برابر هر جرعة آب که به همسرش مینوشاند، برای او شهری در بهشت بنا میکند و شصت گناه او را میبخشد» (حرّ عاملی، 1409 ق.، ج 14: 124). نیز در مورد همکاری مرد در خانه، رسول خدا (ص) به علی (ع) سفارش میفرماید: «مردی نیست که به همسرش در خانه کمک کند، مگر آنکه به تعداد موهای بدنش عبادت یک سال روزه با نماز در شبهایش برای او پاداش قرار میدهند و خداوند پاداش پیامبران صبوری مانند داوود(ع)، یعقوب (ع) و عیسی (ع) را برای او قرار میدهد. ای علی! کسی که از خدمت به خانوادة خوداری نکند، خداوند نام او را در زمرة شهدا مینویسد و در مقابل هر روز و شب خدمت و هر قدم و رنج بدن به او پاداش بسیار میدهد. ای علی! یک ساعت خدمت در خانه بهتر از عبادت هزار سال، هزار حج، عمره و... سیر کردن هزار گرسنه و... بخشش هزار دینار ... از دنیا خارج نمیشود، مگر آنکه جایگاه خود را در بهشت ببیند ...» (مجلسی، 1403ق.، ج101: 106).
در سیرة پیشوایان معصوم چنین چیزی وجود داشته است. علی (ع) آب و هیزم خانه و جارو و نظافت آن را بر عهده میگرفت و همسر ایشان (فاطمه (س)) آرد کردن، خمیر و پخت نان را انجام میداد (حرّ عاملی، 1409ق.، ج14: باب 124؛ مقدّمات نکاح). نیز در روایت آمده است که روزی پیامبر (ص) وارد خانة علی (ع) شد و دید حضرت علی (ع) در کنار زهرا (س) نشسته، مشغول پاک کردن عدس است. حضرت رسول (ص) ثواب عظیمی را برای مردی که به همسر خود در خانه کمک نماید بیان فرمود (مجلسی، 1403ق.، ج 13: 133). افزون بر همکاری، حضرت علی (ع) در امور خانواده و مسایل مهم با فاطمه (ص) مشورت میکرد و فاطمه در نهایت تواضع با ایشان همراهی میکرد؛ مثلاً در مسألة مهمّی فاطمه (س) به علی (ع) میفرماید: «خانه، خانه توست و من همسر تو هستم. هر آنچه میخواهی، انجام بده» (همان، ج 42: 189).
از همین باب است حضور در خانه و همراهی با خانواده بهویژه در شب، رسول خدا (ص) نشستن نزد خانواده را از اعتکاف و عبادت در مسجد مدینه، نزد خدا محبوبتر دانسته است. همچنین غذا خوردن به همراه خانواده مورد توجّه قرار گرفته است. رسول خدا (ص) میفرماید: «هر مردی که سفرة غذا را بگستراند و زن و فرزندش را بخواند و غذا را با نام خدا شروع کند و با شکر خدا به پایان برساند، هنگامی که هنوز سفره برداشته نشده، خدا رحمت و آمرزش را بر آنان نازل فرماید» (حرّ عاملی، 1409ق.، ج 16: 422). هنگام ورود به خانه با سلام وارد شود (همان، ج 76: 158).
3ـ احساس مسئولیّت اعضای خانواده
از مهمترین سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و سنّت، احساس مسئولیّت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر است که یکی از مهمترین وظایف و مسئولیّتهای یک فرد مسلمان، مراقبت و مواظبت بر ایمان یکایک اعضای خانواده است: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ: اى کسانى که ایمان آوردهاید! خود و خانوادَ خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگهاست، نگه دارید؛ آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند، (به طور کامل) اجرا مىنمایند» (التّحریم/ 6).
این آیه براى انسان مؤمن خطوط مسئولیّت او را ترسیم مىکند تا او را از چارچوب فردیّت خارج کند و به سوى خواستههاى انسانى و دینى گسترده سوق دهد، یعنى به آنجا که اندیشیدن براى رهایى و رستگارى دیگران همچون جزئى از مسئولیّت او در زندگى بهشمار مىرود. به همین جهت است که امامان راهنما در تفسیر خود دربارة این آیة کریمه تأکید کردهاند. سلیمان بن خالد میگوید: «به امام صادق، علیهالسّلام، گفتم که مرا اهل بیتى است که حرف مرا مىشنوند. آیا آنان را به این امر بخوانم؟ فرمود: آرى، خداى عزّ و جلّ در کتاب خود فرموده است: (الآیه)» (عروسی حویزی، 1415ق.، ج 5: 372). از ابوبصیر نیز روایت است که گفت: «از ابو عبداللّه، علیهالسّلام، در خصوص این آیه پرسش کردم که خودم را مىتوانم نگاهدارم و حفظ کنم، امّا اهل خانهام را چگونه حفظ کنم؟ فرمود: آنان را به چیزهایى فرمان ده که خدا آنان را به آن فرمان داده است و از چیزهایى بازشان دار که خدا آنها را نهى فرموده است. پس اگر فرمان تو را ببرند، آنان را حفظ کردهاى و اگر نافرمانیت کنند، آنچه را که بر عهدة تو بوده است، به انجام رسانیدهاى»(همان). این روایت در این باره تأکید مىکند که خواندن به سوى خدا مسئولیّتى واجب بر مؤمن در محیطهاى خانواده (همسر و فرزندان) است و بر او واجب است که همچون فرستادهاى از پروردگارش در آنجا باشد و آنان را به حق بخواند و از باطل نهى کند و این که دعوت را قبول نکنند، مسئولیّت را ساقط نمىکند، چنانکه از امام صادق، علیهالسّلام، در این باره پرسیدند که: چگونه آنان را نگاه دارند؟ فرمودند: فرمانشان دهید و نهیشان کنید. گفتند: ما امر و نهى مىکنیم، ولى آنان نمىپذیرند؟ فرمود: چون امر و نهى کنید، آنچه را که بر عهدة شما بوده است، انجام دادهاید» (همان).
آنچه از این آیه استفاده میشود، تنها تأمین هزینة زندگی، تهیّة مسکن، تغذیه و... وظیفة پدر و سرپرست نیست، بلکه مهمتر از آنها، تغذیة روح و جان اعضای خانواده است. نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم نمودن محیطی پاک و خالی از هر گونه آلودگی در فضای خانه و خانواده است (ر.ک؛ مکارم شیرازی، 1377، ج 24: 288).
در آیة دیگری نیز مسئولیّت نسبت به نماز اعضای خانواده مورد تأکید قرار گرفته است، آنجا که میفرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا...: خانوادة خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش...» (طه/ 132).
از این آیه بر مىآید که نماز تنها یک عبادت فردى نیست که شخص آن را در برابر پروردگارش به جا مىآورد، بلکه نماز علاوه بر عبادت، یک کار اجتماعى هم هست. این معنى از دو کلمة «فرمان ده» و «پاى بیفشر» دانسته مىشود. کلمة نخستین دلالت بر ضرورت التزام جامعه به این عبادت دارد، در حالى که کلمة دوم حکایت از آن دارد که نماز یک عمل ساده نیست و همراه با مشقّتها و رنجهاست. پس باید در استمرار آن صبر و پافشارى به خرج داد.
اخبار بسیارى از حضرت امام باقر، علیهالسّلام، از پدر بزرگوارشان، زینالعابدین، علیهالسّلام، و از حضرت امام رضا، علیهالسّلام، رسیده که مفاد آن اینکه حضرت رسالت (ص) پس از نزول این آیة شریفه همه روزه وقت سحر و صبح و شام میآمد، درب خانة على و فاطمه و حسن و حسین (ع) سلام میکردند و میفرمودند: «الصَّلاَة رَحِمَکُمُ اللَّهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» (عروسی حویزی، 1415ق.، ج3: 408).
پیامبر (ص) والدینی که کودکان خود را به اعمال خوب و عبادت تشویق نمیکنند، شدیداً سرزنش میکنند. روزی پیامبر (ص) به بعضی از کودکان نگاه میکردند. رفتار آنها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود. به همین دلیل، برای توجّه دادن اولیای کودکان فرمود: «وای بر فرزندان آخر الزّمان از دست پدرانشان». یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا! از دست پدران مشرکشان؟ پیامبر فرمود: «نه، از دست پدران مؤمنشان که هیچ چیز از فرایض و احکام الهی را به آنها نمیآموزند و حتّی ممکن است کودکان، خودشان یاد بگیرند، ولی والدین مانع آنها شوند! این والدین به اندک کارهای دنیوی از ناحیة کودکان راضی میشوند و هیچ توجّهی به اخلاق و معنویّت آنها نمیکنند. من از اینها بیزارم و آنها از من بیزار» (نوری، 1408ق.، ج 15: 164؛ ح 17871).
والدین موظّف هستند که کودکان خود را به فرایض و انجام دادن اعمال دینی تشویق کنند. رسول خدا(ص) میفرماید: «ما از کودکانمان میخواهیم که نماز بخوانند، وقتی که به پنج سالگی رسیدند. شما وقتی کودکانتان به هفت سالگی رسیدند، از آنها بخواهید که نماز بخوانند. ما به فرزندانمان دستور میدهیم که از هفت سالگی تا هر وقت از روز که طاقت میآورند، روزه بگیرند؛ گاهی تا نصف روز میشود، گاهی بیشتر یا کمتر. پس وقتی که تشنگی و گرسنگی بر آنها فشار میآورد، میخورند تا بر روزه گرفتن عادت کنند و طاقت بیاورند، امّا شما کودکان خود را از نُه سالگی به روزه گرفتن وادار کنید تا هر وقت که میتوانند، روزه باشند و اگر تشنگی به آنها فشار آورد، افطار کنند» (کُلینی، 1365، ج3: ح 5432).
پیامبر (ص) تلقینات دینی را از همان اوائل کودکی و شیرخوارگی در خانة زهرا (س) به مرحلة اجرا درآورد. هنگامی که امام حسن (ع) به دنیا آمد و او را خدمت رسول اکرم (ص) بردند، وی را بوسیدند و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و دربارة امام حسین (ع) نیز چنین کردند.
4ـ ورود و خروج زن و شوهر از خانه
دربارة ورود و خروج مرد از خانه توصیههایی شده است؛ از جمله اینکه در اوقاتی که زن کار مهمّی ندارد، هنگام بیرون رفتن شوهر از خانه او را بدرقه کند و چند قدمی پشت سرش برود و گاه نیز هنگام ورود شوهر به خانه به استقبال او بیاید، چنانکه در زندگی مشترک علی (ع) و حضرت فاطمه (س) چنین رفتاری وجود داشت. «بر مرد لازم است هنگام ورود به خانه با سلام وارد شود» (مجلسی، 1403ق.، ج 76: 3) و سر زده و آهسته وارد خانه نشود، بلکه پیش از ورود لازم است به شکلی زن و فرزندان را از خود آگاه سازد.
5ـ هدیّه دادن
از آداب مهمّ دیگر، هدیه دادن در مراسم شادی و روزهای عید و بازگشت از سفر است که در جلب محبّت همسر و فرزندان بسیار مؤثّر است. رسول خدا (ص) میفرماید: «به یکدیگر هدیّه دهید تا محبّتها افزوده گردد و غبار کینهها از دلها رود» (همان، ج 75: 44).
ج) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در محبّت و مهرورزی
خانواده از نظر قرآن محلّ امنیّت و آرامش و سکون است و بر اساس مهر و محبّت بنا نهاده شده است: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةًوَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ: و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند» (الرّوم/21)؛ «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا...: او خدایى است که (همة) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید...» (الأعراف/ 189).
از آنجا که محبّت میتواند خانواده را از خطر اضمحلال حفظ کند، به همین دلیل، تشویق به مهرورزی و تقویت آن از طریق پاداش اُخروی مینماید: «قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ * فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ: مىگویند: «ما در میان خانوادة خود ترسان بودیم (از اینکه مبادا گناهان آنها دامن ما را بگیرد)، * امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذابکشنده ما را حفظ کرد» (الطّور/ 27ـ26).
در سنّت پیشوایان معصوم (ع) رابطة عاطفی و برخورد محبّتآمیز با همسران بوده است، به گونهای که هم خود به آن عمل میکردند و هم به دیگران دربارة آن سفارش میفرمودند. رسول خدا (ص) دربارة آن میفرماید: «گفتار مرد به همسرش که من تو را دوست دارم، هرگز از دل او محو نمىگردد» (حرّ عاملی، 1409ق.، ج7: 10).
روابط عاطفی در خانة علی (ع) و فاطمه (س) بسیار عمیق بود، به گونهای که فاطمة زهرا (س)، عشق خود را به علی (ع) ابراز میدارد وبه علی (ع) میفرماید: «جان من فدای تو و حافظ تو. همواره با تو خواهم بود، در خوبی و راحتی و سختی و بلا» (دشتی، 1372: 145). از آن سو، علی نیز عشق وافری به همسر خود فاطمه (س) داشت، به گونهای که در شهادت او میگوید: «صبرم کم شده و توان خویشتنداری برایم نمانده تا آنکه در دار آخرت با تو باشم» (نهجالبلاغه/ خ 202).
در طول زندگی، گفتگوی عاطفی و شوخی بین این دو جریان داشت و تفریح و سرگرمی، بخشی از زندگی آنها بود. این جملة علی (ع) عمق روابط عاطفی و سالم بین دو همسر را به تصویر میکشد: «به خدا سوگند، هیچ گاه فاطمه (س) را خشمگین و مجبور به کاری ننمودم. او هم مرا خشمگین ننمود و هیچ گاه از دستورم سرپیچی نکرد. دائماً به او نظر میکردم و از دلم نگرانیها و غمها برطرف میشد» (نیلیپور، 1380: 189ـ188). همچنین نقل شده که وقتی فرزندش، حسین (ع)، را بازی میداد، اینگونه میفرمود:
«أَنـتَ شَبِـیـهُ بَابِـی
|
|
لَستَ شَبِیهَ بعـلِـی»
|
(مجلسی، 1403ق.، ج43: 286).
یعنی؛ تو به پدر من شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری».
طبق همین نقل این بیت موجب خنده و تبسّم علی (ع) میشد!
د) سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع) در برخورد شایسته با همسر
یکی از ویژگیهای سبک زندگی خانوادگی از منطر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم(ع) برخورد شایسته با همسران است. قرآن کریم به مردان دستور میدهد با زنان به طور شایسته رفتارکنند: « ... َعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...: ... و با آنان بهطور شایسته رفتار کنید...» (النّساء/ 19). نیز تأکید مىکند که بدىها و ناخشنودىهاى همدیگر (زن و شوهر) را تحمّل نمایند که شاید این زمینهاى براى نزول خیر و برکت فراوان از سوى خداوند باشد: «... فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا...: و اگر از آنها، (بهجهتى) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایى نگیرید!) چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مىدهد»(النّساء/ 19).
در این میان، پیامبر(ص) بزرگترین سرمشق برای مردان در برخورد با زنان میباشد تا آنجا که خدای تعالی دو آیه را دربارة توجّه و اهتمام پیامبر (ص) در برخورد مطلوب با همسرانش نازل فرموده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ: اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده، بهخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مىکنى؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است» (التّحریم/ 1).
شرح این قضیّه را مفسّرین مختلف نقل کردهاند و اخبارى هم در این باب رسیده است و خلاصهاش اینکه پیغمبر (ص) قرار داده بود هر روزى را بیتوته در حجرة یکى از زوجات باشد. روزى که نوبت حفصه، دختر عمر، بود و در حجرة او تشریف برد، حفصه اجازه گرفت که من یک کارى دارم با پدرم، بروم او را ملاقات کنم. حضرت اجازه داد و رفت، حضرت ماریه قبطیّه را خواست که سلطان روم به رسم هدیّه براى حضرت فرستاده بود و نزد او رفت. چون حفصه آمد و فهمید، اعتراض نمود که امروز نوبت من بود. حضرت فرمود: دیگر نزد او نمیروم، و گفتند حضرت قسم یاد کرد که بر خود حرام کردم و با حفصه قرارداد نمود که بر سایر زوجات مستور بدارد، حفصه به عایشه و دیگران گفت و این آیه نازل شد.
در آیة دیگر خداوند به همسران پیامبر (ص) خطاب میفرماید که اگر علیه ایشان همصدا شوید، خداوند، جبرئیل، مؤمنان صالح و فرشتگان به یاری او خواهند آمد: «إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ: اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید، (به نفع شماست؛ زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته است و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کارى از پیش نخواهید برد؛) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند»(التّحریم/ 4). این واقعه نشان میدهد که تا چه حد پیامبر (ص) در برخورد با همسرانش گذشت داشته که خداوند در مقام دفاع از او، زنان او را تهدید میکند.
به گفتة اصحاب پیامبر (ص)، هرگاه همسران ایشان از ایشان چیزی میخواستند، با آنها همراهی میفرمود و مردی آسانگیر در خانواده بود: «عَن جَابِر کَانَ رَسولُ اللهِ رَجُلاً سَهلاً إِذَا عُوِیَت (عائِشَة) الشَّییءَ تَابَعَهَا عَلَیه» (القشیری، 1407ق.، ج 4: 160). از خود پیامبر (ص) نیز نقل شده است که فرمود: «خَیرُکُم خَیرُکُم لِنِسَائِکُم وَ أَنَا خَیرُکُم لِنِسَائِی: بهترین شما کسانی هستند که به زنهای خود مهربانتر باشند و من بیش از همه به زنانم خوبی میکنم» (ابنبابویه، 1413ق.، ج3: 425).
نتیجهگیری
1ـ از منظر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم (ع) باورها و اعتقادات همانند توحید، نبوّت و معاد نقش اساسی در تحکیم روابط اعضای خانواده دارند. بی بهره ماندن برخی از خانوادهها از این باورها، در همة مراحل، مشکلات متعدّدی را در پی دارد و ترک باورهای دینی، آرامش و لذّت را از زندگی سلب میکند. اعتقاد به خدا همة رفتارهای زندگی خانوادگی را به سوی کسب رضایت خداوند سوق میدهد و اعتقاد به رسالت و نبوّت از لحاظ فراگیری تعالیم دینی از اولیای دین و الگوپذیری در زندگی افراد خانواده، نقش اساسی دارد. همچنین اعتقاد به سرای پس از مرگ، خانواده را از بیمعنایی و بیهدفی نجات میدهد و حلاّل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و... است و از بدرفتاری و تعدّی به حقوق یکدیگر باز میدارد.
2ـ سبک زندگی خانوادگی در امر تشکیل خانواده و ازدواج از منظر قرآن کریم و پیشوایان معصوم (ع) این بوده که ازدواج را امری مقدّس دانستهاند و همگان را به این امر فرا خواندهاند و به آن تشویق نمودهاند و رعایت معیارهای پارسایی و دینداری، آراستگی به فضایل اخلاقی، همتایی و تناسب و اصالت خانوادگی را سفارش مینمایند. نیز سنّت پیشوایان معصوم (ع)، بیاعتنایی به امور مادّی و تکلّفات بوده است و خود به آن عمل و به دیگران در این باره سفارش میکردند.
3ـ از منظر قرآن کریم خانواده محلّ امنیّت و آرامش است و بر اساس مهر و محبّت بنا نهاده شده است و از آنجا که محبّت و مهرورزی میتواند خانواده را از اضمحلال حفظ کند، از طریق پاداش اُخروی به آن تشویق مینماید. در سنّت پیشوایان معصوم (ع) رابطة عاطفی و برخورد محبّتآمیز با همسران بوده است، به گونهای که هم خود به آن عمل و هم به دیگران دربارة آن سفارش میکردند.
4ـ قرآن کریم و پیشوایان معصوم (ع) تأکید فراوانی در برخورد شایسته با همسران میکنند و پیامبر (ص) و سایر پیشوایان معصوم (ع) در این مورد بزرگترین سرمشق مردان در برخورد با همسران میباشند.
5ـ سبک پیشوایان معصوم (ع) در محیط خانواده و ادارة محیط آن این بود که مدیریّت خانواده به مرد واگذار شود و زن موظّف به پذیرش آن میباشد و در یاری رساندن یکدیگر در ادارة خانه هم خود عامل بدان بودند و هم دیگران را در این مورد سفارش میکردند و اعضای خانواده نسبت به یکدیگر احساس مسؤلیّت میکردند و در اعمال دینی همانند نماز و روزه مراقبت و مواظبت میکردند و در هنگام ورود و خروج از یکدیگر استقبال و بدرقه میکردند.