| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,219 |
| تعداد مقالات | 18,044 |
| تعداد مشاهده مقاله | 55,707,220 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,983,323 |
تحلیل کهنالگویی داستان پادشاه و کنیزک | ||
| متن پژوهی ادبی | ||
| مقاله 4، دوره 14، شماره 45، آذر 1389، صفحه 87-104 اصل مقاله (305.33 K) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/ltr.2010.6507 | ||
| نویسنده | ||
| محمدرضا زمان احمدی | ||
| استادیار دانشگاه آزاد واحد اراک | ||
| چکیده | ||
| داستان پادشاه و کنیزک آیینهٔ تمامنمای روایتهای داستانی مثنوی است، روایتی که محل تجلی خاطرهٔ نژادی انسان (کهنالگوها) از نماد عشق در ناخودآگاه جمعی مولانا است. نماد عشق در داستان پادشاه و کنیزک، نیرویی است که معنای خودآگاهی، یعنی ادراک و صور مواد اولیه را فراهم میآورد تا پادشاه جان مولانا به یاری این نماد به فرایند فردیت برسد. در این جستار سعی بر آن است تا با بررسی عناصر روانشناسی تحلیلی یونگ، نمادهای کهنالگو را که از حافظهٔ جمعی نوع بشر به ناخودآگاه جمعی مولانا ارث رسیده است، در داستان پادشاه و کنیزک تحلیل کنیم. حاصل بحث چنین است که کهنالگوی عشق همراه با نمادهای کهنالگوی من، خود، سایه، نقاب، پیر دانا، ناخودآگاه فردی و جمعی در پیوند با خواب و رؤیا، پادشاه را از حیطهٔ خودآگاهی به ناخودآگاهی میکشاند و پادشاه در جریان برخورد با درونش با مواجههٔ خودآگاه و ناخودآگاه در روند کسب فردیت، بار دیگر متولد میشود و به نقل از مولانا «زادهٔ ثانی» میگردد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| مولوی؛ داستان پادشاه و کنیزک؛ عشق؛ کهنالگو؛ ناخودآگاه فردی و جمعی | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,267 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,167 |
||