| تعداد نشریات | 61 |
| تعداد شمارهها | 2,204 |
| تعداد مقالات | 17,962 |
| تعداد مشاهده مقاله | 55,177,155 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 28,882,886 |
تعارض أقاریر در باب قتل | ||
| فصلنامه پژوهش حقوق کیفری | ||
| مقاله 2، دوره 7، شماره 25، اسفند 1397، صفحه 35-58 اصل مقاله (574.07 K) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22054/jclr.2018.15384.1283 | ||
| نویسندگان | ||
| خسرو مومنی* 1؛ حسن پور لطف الله2 | ||
| 1استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه سمنان، سمنان (نویسنده مسئول): | ||
| 2دانشجوی دکتری رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه سمنان، سمنان | ||
| چکیده | ||
| دربارۀ این که اگر نسبت به قتل یک شخص أقاریر متعارضی مطرح شود میان فقیهان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. قانونگذار نسبت به این مسأله در قانون مجازات اسلامی جدید موضعی کاملاً متفاوت با قانون مجازات سابق و مشهور فقیهان برگزیده است. ما نیز معتقدیم ازآن جا که فتوای مشهور فقیهان در این رابطه مستند به روایاتی است که با تردیدهایی جدّی مواجهند، لذا پذیرش آن دشوار است. امّا، موضع جدید قانونگذار را نیز قابل نقد می-دانیم. به عقیده ما، با توجّه به عدم دسترسی به دلیل نقلی معتبر، مناسبترین نظر این است که هنگام وجود أقاریر متعارض، در صورت عدم «اطمینان» به تبانی میان اقرارکنندگان میبایست حکم به سقوط قصاص و دیه از اقرارکنندگان و جواز رجوع ولیّ مقتول به «بیت المال»، و در صورت «اطمینان» به تبانی آنان حکم به جواز رجوع ولیّ دم به هر یک از آنان به مقتضای اقرارش کنیم. کلیدواژه ها: اقرار، تعارض أقاریر، قتل، پرداخت دیه از بیت المال. | ||
| کلیدواژهها | ||
| اقرار؛ تعارض أقاریر؛ قتل؛ پرداخت دیه از بیت المال | ||
| اصل مقاله | ||
|
مقدّمه قتل نفس از جمله مصادیق بارز رفتارهای جنایی است که با توجّه به شرایطی موجب قصاص شخص مرتکب میشود. یکی از ادلّة اصلی برای اثبات قتل، اقرار شخص نسبت به ارتکاب آن است. فقهای عظام راجع به کمیّت اقرار برای اثبات قتل اختلاف نظر دارند. برخی اقرار واحد را برای اثبات آن کافی میدانند (نجفی، 1404، ج 42: 24؛ شهید ثانی، 1413، ج 15: 175؛ امام خمینی بیتا، ج2: 460) و برخی دیگر، تعدّد اقرار را شرط میدانند (ابن براج 1406، ج2: 502 ؛ شیخ طوسی، 1400: 742). امّا جملگی بر این باورند که اقرار یکی از طرق اصلی اثبات قتل است. در مادة 171 قانون مجازات اسلامی نیز نسبت به اعتبار طریقیّت اقرار راجع به کلیة جرایم تصریح شده است. آنچه در این باره بحثبرانگیز است این است که گاه نسبت به ارتکاب یک قتل، دو اقرار متعارض ارائه میگردد، چنانکه هر کدام با فرض نبود اقرار متقابل، توان اثبات قتل را دارد. این مسأله که از آن میتوان با عنوان «تعارض اقاریر در باب قتل» یاد نمود، به حالتهای متعدّدی قابل تصوّر است، زیرا جرم قتل به اعتبار ماهیّت و احکام مقرّر به سه قسم «عمد»، «شبه عمد» و «خطای محض» منقسم شده و اقرار هر یک از دو مقرّ موجود میتواند به هریک از این سه قسم تعلّق بگیرد که بدین ترتیب مجموعاً نُه قسم قابل تصوّر خواهد بود. از سوی دیگر، با توجّه به اینکه در هر یک از صور نُهگانۀ فوق ممکن است مقرّ اوّل یا دوّم یا هر دوی آنها از اقرار خویش برگردد، لذا فرض «تعارض اقاریر» در مجموع دارای سیوشش صورت خواهد بود. در این میان، در قانون مجازات اسلامی سابق (مواد 235 و 236) تنها به سه صورت اشاره شده بود! امّا موادی که در قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 به این موضوع اختصاص داده شدهاند (مواد482، 483 و تبصرة مادة 477)، به گونهای انشاء شدهاند که همة صور سیوششگانة فوقالذکر را دربر میگیرند و این از نقاط قوّت این قانون به شمار میرود. تفاوت دیگر قانون مجازات اسلامی سابق و جدید این است که چنانچه شخصی به قتل عمدی فردی و دیگری به قتل عمدی یا خطایی همان شخص اقرار کند، بر اساس قانون قدیم به تبعیّت از مشهور فقیهان، ولیّدم مخیّر بود به هر یک از آن دو مراجعه کرده و برابر اقرارش با او عمل نماید (مادة 235). یعنی ولیّدم حق داشت «قصاص» مقرّ به قتل عمدی را مطالبه کند. امّا در قانون جدید امکان قصاص مقرّ به قتل عمدی وجود ندارد و ولیّدم فقط میتواند از او «دیه» بگیرد (مادة 482). همچنین، در فرضی که مقرّ نخست پس از اقرار مقرّ دوّم از اقرارش برمیگردد، در قانون سابق قصاص و دیه از هر دو ساقط و دیه از «بیتالمال» پرداخت میشد (مادة 236). امّا بر اساس قانون جدید در این فرض نیز ولیّدم فقط مخیّر است برای گرفتن تمام دیه به هر یک از آن دو مراجعه کند و پرداخت دیه از بیتالمال پیشبینی نشده است. به سخن دیگر، بر اساس قانون سابق در فرض تعارض اقاریر، امکان «قصاص» مقرّ به قتل عمدی یا پرداخت دیه از «بیتالمال» پیشبینی شده بود. امّا بر اساس قانون جدید در تمام صور، ولیّدم صرفاً حقّ مراجعه به یکی از اقرارکنندگان و اخذ دیه از او را دارد و پرداخت دیه از بیتالمال یا قصاص مقرّ به قتل عمدی در هیچ صورتی از صور سیوششگانۀ مورد بحث امکان ندارد. این اختلاف تا حدّ زیادی از اختلاف موجود میان فقیهان دربارۀ حکم فروض پیشگفته سرچشمه میگیرد. در این وضعیّت، مسألۀ قابل تأمّل این است که نخست، قانون جدید دربارۀ فروض مذکور در مواد 235 و 236 قانون سابق از نظر مشهور فقیهان که معمولاً مورد تبعیّت قانونگذار در مسائل اختلافی است، عدول کرده است! دوّم، در متون فقهی صرفاً صوری که در قانون سابق مطرح شده بودند، بررسی شدهاند. از این رو، این پرسشها مطرح میشوند: نخست اینکه چرا قانون مجازات جدید در فروض مذکور در مواد 235 و 236 قانون سابق بر خلاف آن قانون از نظر مشهور فقیهان عدول کرده است؟ دوّم اینکه مبنای قانونگذار برای وضع حکم سایر صوری که در متون فقهی بررسی نشدهاند، چه بوده است؟ هدف پژوهش حاضر ارائۀ پاسخی تحلیلی و نقّادانه به این پرسشها از رهگذر تحلیل فروض مطروح در متون فقهی و نقد اقوال فقیهان و نیز نقد موضع قانونگذار دربارۀ آنها است. در این راستا، ساماندهی مطالب به این شیوه خواهد بود که تعارض اقاریر در فقه و حقوق موضوعه را به ترتیب در دو قسمت جداگانه ارزیابی میکنیم. سپس، در قسمت سوّم عقیدۀ مختار را بیان خواهیم کرد. گفتنی است موضوع این پژوهش بدان جهت که ناظر به یکی از حسّاسترین جرایم یعنی «قتل» است، بسیار درخور توجّه است. از این رو، نتیجهای نیز که بدان میرسیم، افزون بر اینکه کاملاً کاربردی است، از اهمّیت زیادی برخوردار است.
عقیدهای که دربارۀ حکم «تعارض اقاریر در باب قتل» به نظر بیشترین امکان دفاع را دارد این است که هرگاه «اطمینان» به تبانی اقرارکنندگان وجود نداشته باشد، باید قائل به سقوط قصاص و دیه از اقرارکنندگان بود و مراجعۀ ولیّدم به «بیتالمال» را تجویز کرد. در غیر این صورت، یعنی چنانچه «اطمینان» - و نه صرف «احتمال» - به تبانی اقرارکنندگان داشته باشیم، حکم به «تخییر» ولیّ مقتول در مراجعه به هریک از آنان بر اساس مفاد اقرارشان أقرب به صواب است [1]. گروهی معتقدند که قاعدة درأ شامل قصاص نیز میشود (مجلسی، 1406ق، ج 10: 229؛ مکارم شیرازی،1427 ق، ج3: 384؛ محقق داماد، 1389ش، ج4: 81)، در حالی که برخی دیگر با نقد ادلّة شمول قاعدة درأ نسبت به قصاص، این قاعده را مختص به حدود میدانند (معرفت، بی تا: 395؛ حاجی دهآبادی، 1389: 94). [2]. فقیهان دربارة سقوط حدّ رجم از کسی که به جرم مستوجب این مجازات اقرار نموده و سپس از اقرارش برگشته است، «اجماع» دارند (نجفی، 1404 ق، ج۴۱: ۲۹۲؛ فخر المحققین، 1378 ق، ج4: 473؛ طباطبایی، 1418، ج 15: 456؛ سبزواری، مهذّب الاحکام، 1413 ق، ج27: 256؛ موسوی خویی، 1422ق، ج1: 214). البته با توجّه به اینکه در این باره روایات صحیحهای از وجود مقدّس امام صادق (ع) وجود دارد (حر عاملی، وسائل الشیعه، 1409 هق، ج 28: 26)، اجماع مذکور مدرکی محسوب میشود. امّا دربارة سقوط حدّ قتل از کسی که به جرم مستوجب چنین حدّی اقرار کرده و از اقرار خویش برگشته میان فقیهان اتّفاقنظر وجود ندارد. ریشة این اختلاف نیز به این مسأله برمیگردد که مدرک سقوط حدّ قتل از چنین شخصی مرسله جمیل بن درّاج است (حر عاملی، ۱۴۰۹، ج ۲۸: ۲۷) که مورد قبول برخی از فقیهان قرار نگرفته و در نتیجه به عقیدة آنان الحاق سقوط حدّ قتل به سقوط حدّ رجم در وضعیّت مورد بحث صرفاً از باب قیاس بوده و قابل قبول نیست (محقق حلی، ۱۴۱۸ق، ج۱: ۷۰؛ شهید ثانی، 1410ق، ج9: 139). امّا با توجّه به اینکه سقوط حدّ قتل در شرایط مذکور مورد پذیرش مشهور فقیهان است، قانونگذار نیز از همین نظر در مادة 173 قانون مجازات اسلامی تبعیّت نموده است. | ||
| مراجع | ||
|
منابع
الف. عربی
ابن براج، عبدالعزیز. (ابن ادریس). (1406ق). مهذّب، ج2، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
ابوالصلاح حلبی، تقی الدین. (1403). کافی فی الفقه، چاپ اول، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیر المومنین(ع).
انصاری، مرتضی. (1428ق). فرائد الاصول، ج9، چاپ نهم، قم، مجمع الفکر الاسلامی.
آبی فاضل، حسن. (1417ق). کشف الرموز فی شرح مختصر النافع، ج2، چاپ سوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
تبریزی، جواد بن علی. (1426ق). کتاب قصاص، چاپ دوم، قم، دار الصدیقة الشهیدة سلام الله علیها.
ترحینی عاملی، سید محمد حسین. (1427ق). الزبدة الفقهیه فی شرح الروضة البهیه، ج9، چاپ چهارم، قم، دار الفقه لطباعة و النشر.
تونی، عبدالله بن محمد. (1415ق). الوافیه فی اصول الفقه، قم، مجمع الفکر اسلامی.
جبعی عاملی، زین الدین بن علی (شهید ثانی). (1413ق). مسالک الأفهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج 15، چاپ اول، قم، موسسه المعارف الإسلامیه.
....................................................................... (1410ق). الروضه البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج 10، چاپ اول، قم، کتابفروشی داروری.
حائری اصفهانی، محمد حسین. (1404ق). الفصول الغرویه فی اصول الفقهیه، چاپ اول، قم، دار احیاء العلوم الاسلامیه.
حرّ عاملی، محمد بن حسن. (1409ق). وسائل الشیعه، ج29 و 28، چاپ اول، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام.
حسینی، سید صادق. (1412ق). فقه الصادق علیه السلام، ج26، چاپ اول، قم، دار الکتب، مدرسه امام صادق(ع).
حلّی، جعفر بن الحسن. (1418ق). المختصر النافع، ج1، چاپ ششم، قم، موسسه المطبوعات الدینیه.
حلّی، جمال الدین احمد. (1407ق). مهذب البارع، ج5، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
حلّی، حسن بن یوسف. (1420ق). تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج5، چاپ اوّل، قم، مؤسسه امام صادق (ع).
حلّی، محمد بن منصور (ابن ادریس). (1410ق). سرائر، ج3، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
خراسانی، محمد کاظم (آخوند). (1409ق). کفایة الاصول، چاپ اول، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام.
سبزواری، سید عبد الاعلی. (1413ق). مهذّب الاحکام، ج28، چاپ چهارم، قم، موسسه المنار.
شوشتری، محمد تقی. (1406ق). النجعة فی شرح اللمعه، ج11، چاپ اول، تهران، کتابفروشی صدوق.
طباطبایی، سید علی. (1418ق). ریاض المسائل، ج16، چاپ اول، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام.
طوسی، محمد بن حسن. (1400ق). النهایه، بیروت، دار الکتب العربی.
.................................... (1407ق). تهذیب الاحکام، ج1، چاپ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
علم الهدی، سیّد مرتضی. (1415ق). انتصار فی انفرادات الامامیه، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامیه.
فاضل لنکرانی، محمد. (1421ق). تفصیل الشرعیه ( کتاب قصاص)، چاپ اول، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام.
فیاض، محمد بن اسحاق. (بیتا). منهاج الصالحین، ج3، بیجا، بینا.
قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن. (1378). قوانین الاصول، چاپ دوم، تهران، مکتبة العلمیه الاسلامیه.
کیدری، محمد بن حسین. (1416ق). اصباح الشیعه بمصابیح الشیعه، چاپ اول، قم، موسسه امام صادق(ع).
مجلسی، محمد تقی. (1406 ق). روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 10، چاپ دوم، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور.
مدنی کاشانی، رضا. (1410ق). کتاب القصاص للفقهاء و الخواص، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
مروجی، علی. (1410ق)، تمهید الوسائل فی شرح الرسائل، ج1، چاپ اول، قم، مکتب النشر الاسلامی.
مظفر، محمد رضا. (1375). اصول فقه، ج3، چاپ پنجم، قم، نشر اسماعلیان.
مکارم شیرازی، ناصر. (1411ق). القواعد الفقهیه، ج1، چاپ سوم، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام.
................................ (1427 ق). استفتاءات جدید، ج3، چاپ دوم، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام.
معرفت، محمد هادی. (بی تا). تعلیق و تحقیق عن امّهات مسائل القضاء، چاپ اول، قم، چاپخانه مهر.
موسوی بجنوردی، سید محمد. (1401ق). قواعد فقهیه، ج1، چاپ سوّم، تهران، مؤسسه عروج.
موسوی خمینی، سید روح الله. (1423ق)، تهذیب الاصول، ج2، چاپ اول، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
............................................. (بیتا). تحریر الوسیله، ج2، چاپ اول، قم، موسسه مطبوعات دار العلم.
موسوی خویی، سید ابوالقاسم. (1417ق). مصباح الاصول، ج1، چاپ پنجم، قم، مکتبة الداوری.
......................................... (1422ق). مبانی تکملة المنهاج، ج1و2 از موسوعه، چاپ اول، قم، موسسه احیاء آثار الامام خویی(ره).
نائینی، محمد حسین. (1376). فوائد الاصول، ج3، چاپ اول، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
نجفی، محمد حسن. (1404ق). جواهر الکلام، ج42، چاپ هفتم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ب. فارسی
حاجی دهآبادی، احمد. (1389 ش)، قواعد فقه جزایی، چاپ دوّم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
صادقی، جواد. (1392). قانون مجازات اسلامی، تبریز، آیدین؛ انتشارات یانار.
کاتوزیان، ناصر. (1382). اثبات و دلیل اثبات، ج1، چاپ دوم، تهران، نشر میزان.
محقّق داماد، سیّد مصطفی. (1389ش). قواعد فقه جزایی، چاپ شانزدهم، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 12,691 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,298 |
||