امروزه نشریات علمی در انتقال اطلاعات جاری علمی نقش مهمی دارند و نمایانگر دستاوردهای جامعۀ علمی در گستردهترین ابعاد خود از نظر جهانی و ملی و منطقهای هستند و به تعبیری میتوان گفت مجلات علمی هر جامعه، نموداری از حیات علمی آن جامعه بهشمار میآیند. گسترش روزافزون تعداد و شمارگان نشریات علمی از یک سو و استقبال، استفاده و وابستگی وسیع جامعه علمی به آنها از سوی دیگر، بررسی کمی و کیفی نشریات ادواری را به یکی از مهمترین مسایل ارزیابی این نوع منابع تبدیل کرده است.
امروزه پژوهشهای علمی به دلیل جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ماهیت و گستره بینالمللی پیدا کردهاند. در این میان، نشریات علمی تخصصی نقش مهمی در تبادل اطلاعات علمی درسطح جهانی ایفا میکنند تا جایی که پژوهشگران مختلف از سراسر دنیا تلاش میکنند پژوهشهای ارزشمندی انجام داده و تأثیرگذاری یافتههای پژوهشی خود را از طریق انتشار در مجلههای معتبر بینالمللی افزایش دهند. به عبارت دیگر، میتوان بیان کرد که گاهی در جوامع علمی و دانشگاهی کیفیت برونداد علمی یک پژوهشگر براساس کیفیت نشریۀ منتشرکننده آن برونداد سنجیده شود. از این رو، در اینگونه محیطها، مجلههای منتشرکننده بروندادهای علمی جهت استخدام، ارزیابی عملکرد و ارتقای افراد مورد ارزیابی قرار میگیرند.
یکی از عواملی که نشاندهنده اعتبار نشریات علمی و تخصصی محسوب میشود، نمایه شدن آنها در پایگاههای اطلاعاتی و استنادی معروف جهان است. حضور نشریات علمی هر کشور در پایگاههای اطلاعاتی و استنادی معتبر جهانی میتواند بسترهای لازم را برای انتشار و دسترسپذیر کردن تعداد بیشتری از تولیدات علمی آن کشور در سطح بینالمللی فراهم آورده و زمینههای حضور موثرتر جامعه پژوهشی آن کشور را در فرآیند ارزیابی و انتشار تولیدات علمی جهانی ایجاد کند (نوروزی چاکلی و همکاران، 1388: 177).
علاوه بر این، چنانچه بخواهیم سیری در دنیای ترجمه داشته باشیم، ترجمه نوعی سرگرمی زائد یا امری نشاندهنده فرهیختگی فرد بهشمار نمیرود، بلکه با گامهایی رو به جلو، فاصله بسیاری از آن نقش سنتی خود گرفته است و جهان به لطف وسایل ارتباط جمعی تبدیل به دهکدهای کوچک شده است که همه حوادث در زمانی بسیار اندک به زبانهای مختلف ترجمه میشود و در اختیار ملل و گروههای مختلف جامعه قرار میگیرند. همچنین در روزگار کنونی، ترجمه چنان جایگاه و اهمیتی دارد که تبدیل به ضرورتی حتمی برای همه کشورها و ملل شده است (گنجیان، 1397: 96). با وجود اهمیت و نقش مهم این امر و در راستای عملکرد پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی، پژوهش حاضر را به سوی مبحثی نوین سوق خواهیم داد.
از آنجا که تحلیل نشریه از حیث تولیدات و ارتباطات علمی، انجام میشود مقدمهای بر این مبحث ذکر شد.
1. بیان مسأله
ارتباطات علمی، مجموعهای از ارتباط اجتماعی و موضوعی چند وجهی است که تحت یک تحول عمیق قرار گرفته است. جامعه شناسان علم، بر اهمیت ارتباطات به عنوان سازوکار اصلی تکوین و تولید علم تاکید کردهاند و پیشرفت علم را بازتابی از نظام ارتباطی آن میدانند. ارتباط علمی در درون سازمانهای آموزشی و پژوهشی نیز همواره یکی از عوامل تأثیرگذار بر تولید و گسترش دانش بوده است و این ارتباطات زمینه ایجاد انسجام و هماهنگی در جامعه علمی است (محمدی، 1386: 52).
توانایی دانشمندان در برقراری ارتباط علمی در سطح ملی و بینالمللی، یکی از مهمترین عواملی است که به افزایش فعالیتهای پژوهشی در میان پژوهشگران منتهی میشود. به همین سبب، نقش مهمی در توسعه علمی دارد و مورد توجه سازمانهای آموزشی و پژوهشی قرار گرفته است. یکی از این راهکارها که سالها است به جامعۀ علمی وارد شده و مورد استقبال دانشمندان و پژوهشگران حوزههای مختلف علوم قرارگرفته، مشارکت و همکاری در تحقیق است. پژوهشگران به خوبی به ضرورت این امر واقف شده و به آن به عنوان راهی برای حل دشواریهای موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه علم مینگرند.
بدیهی است ارتباطات علمی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که بیتوجهی یا کمتوجهی به آن سبب ضعف ارتباطات علمی در جامعه علمی خواهد شد. همکاریهای علمی بهخصوص در سطح بینالمللی میتواند برای پژوهشگران و دانشگاهها مزایایی به همراه داشته باشد و باعث افزایش کیفیت بروندادهای پژوهشی آنها شود.
نتیجه تحقیق کوژابکو نشان میدهد راهبردهای همنویسندگی تأثیرات متفاوتی روی بهرهوری علمی داشتهاند و پژوهشگری که به عنوان یک واسطه میان سایر محققان عمل میکند، اغلب همان محقق پرتولید در حوزه مورد بررسی است (Kuzhabekova, 2011: 176). در ایران نیز توجهات به طور جدی به سمت تولیدات علمی در سطح ملی و بینالمللی سوق یافته است به طوری که کمیّت و کیفیت برونداد پژوهشی به عنوان یکی از شاخصهای اصلی عملکرد دانشگاهها است و از این شاخصه به عنوان یکی از معیارهای رتبهبندی دانشگاهها در عرصههای ملی و بینالمللی استفاده میشود. در نتیجه پژوهشگران شاغل در مراکز علمی و پژوهشی از جانب سیاستگذاران علمی ترغیب به انجام پژوهش و انتشار آن در نشریات معتبر میشوند (خاصه و همکاران، 1390: 54).
انتخاب موسسه اطلاعات علمی ISC به عنوان پایگاه اطلاعاتی این پژوهش برای آن است که امکان استفاده گسترده از تحلیل استنادی را از طریق ایجاد نمایۀ استنادی علوم، فراهم آورد. همچنین به دلیل اهمیت موضوع ترجمه در ادبیات، جامعۀ پژوهش، مقالات پژوهشهای ترجمه که در پایگاه ISC نمایه شده است را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد و به بررسی تولیدات علمی در حوزۀ ترجمه و ادبیات در پایگاه ISC و ترسیم نقشۀ دانش آن خواهد پرداخت.
2. پرسشهای پژوهش
در این پژوهش هفت سوال مطرح شده است که عبارتند از:
1- روند تألیف مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سالهای چگونه بوده است؟
2- پژوهشگران پرکار نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی از نظر تعداد مقاله، تعداد استناد و فراوانی مشارکت چه کسانی هستند؟
3- الگوی مشارکت و نسبت تولیدات انفرادی و مشارکتی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟
4- توزیع مشارکت درون و برون سازمانی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟
5- وضعیت فراوانی نویسندگان مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی برحسب جنسیت چگونه است؟
6- ساختار شبکۀ همنویسندگی در میان نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟
7- ساختار شبکۀ همنویسندگی در میان موسسات همکار در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی به چه صورت است؟
3. پیشینه پژوهش
مرادی مقدم و همکاران (1398) در مقالهای، شبکۀ همنویسندگی پژوهشگران دانشگاه سمنان را در پایگاه Web of Science ترسیم کردند. نتایج نشان داد که حوزههای مهندسی، فیزیک و ریاضی، حوزههای مورد علاقه محققان دانشگاه سمنان برای انتشار مدارک علمی بوده است. نرخ رشد تولیدات علمی نویسندگان دانشگاه سمنان در نیم قرن اخیر 22/43 بوده است که روند رو به رشد بسیار خوبی محسوب میشود.
زندیان و همکاران (1398) به تحلیل شبکۀ همکاری علمی پژوهشگران حوزۀ پزشکی ایران با استفاده از شاخصهای شبکۀ اجتماعی در پایگاه Web of Science طی سالهای 2003 تا 2013 پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که اولویتهای پژوهشی و تخصیص بودجههای مناسب در تمام حوزههای پزشکی بهویژه حوزههایی که مقالات علمی کمتری نسبت به دیگر حوزهها دارند باید تعیین شود. در این پژوهش، شبکه قوی و موثری از همکاری بین پژوهشگران ایرانی حوزۀ موضوعی پزشکی موجود است.
دانیالی و نقشینه (1397) به مطالعۀ روند پژوهش و ترسیم نقشۀ دانش قلمروهای پژوهشی فعال حوزۀ بازیابی تصویر پرداختند. پژوهشگران تمامی مقالات نمایه شده در Web of Science طی سالهای 2001 تا 2012 میلادی را در ارتباط با بازیابی تصویر مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه دست یافتند که حوزه بازیابی تصویر دارای روابط میانرشتهای نسبتاً گستردهای است. در این پژوهش، ایران در رشته مورد بررسی با سایر کشورها ارتباط و تعامل علمی چشمگیری داشته است.
اصنافی و همکاران (1396) به ترسیم و تحلیل شبکه همنویسندگی مقالات کنگره ملی «آسیبشناسی خانواده» پرداختند. یافتهها نشان داد که الگوهای دونفره و سه نفره بیشترین الگوهای تألیف گروهی را به خودش اختصاص داده است. همچنین الگوی تألیف مقالات در طول شش دوره این کنگره اکثراً به صورت گروهی و مشارکتی بوده است. علاوه بر این، شبکه از انسجام پایینی برخوردار است.
پرهامنیا و همکاران (1396) در مقالهای به شناسایی میزان عوامل اثرگذار رفتاری بر ارتباطات علمی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران پرداختند. نتایج آنها نشان داد که بین متغیرهای ارتباطات علمی با تولیدات علمی همبستگی مثبت و معناداری مشاهده شد. تولیدات علمی میتواند با توسعه ارتباطات علمی افزایش یابد در صورتی که میان عوامل رفتاری با تولیدات علمی همبستگی معناداری وجود ندارد.
ارشدی و همکاران (1396) در پژوهشی به ترسیم و تحلیل شبکههای همنویسی پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی در حوزههای علوم اجتماعی، انسانی و هنر پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از آن است در بررسی شاخصهای کلان تحلیل شبکه، شبکۀ همنویسی پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی از انسجام کافی برخوردار نیست. در بررسی شبکههای همنویسی دانشگاهها نیز مشخص شد که دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی، علوم پزشکی تهران، دانشگاه تهران، تربیت مدرس و دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله از نظر شاخصهای خرد تحلیل شبکه، بهترین موقعیت را در شبکۀ همنویسی دانشگاهها دارا بودهاند.
سجادیان و محمدی (1395) در مقالهای ساختار شبکۀ علمی همنویسندگی و شبکۀ همکاری مقالات ارائه شده در چهاردهمین، پانزدهمین و شانزدهمین همایش صنایع دریایی را ترسیم کردند. نتایج پژوهش ایشان نشان داد که ارتباط نسبتاً کمی بین گرههای موجود در شبکۀ اجتماعی همنویسندگی پژوهشگران دریایی وجود دارد. اکثر مولفهها دوتایی و چندتایی هستند و مولفههای بزرگ از گرههای کمی تشکیل شدهاند. ارتباط منسجمی بین گرههای موجود در مولفههای بزرگ هم وجود ندارد و این امر سبب شده تا قطر شبکۀ اجتماعی موجود در بین این پژوهشگران افزایش یابد و جریان اطلاعات بین اعضای شبکه به کندی صورت گیرد. این امر نشان میدهد شبکههای همنویسندگی موجود در همایش نسبتاً سست و گسسته است.
بیگلو و ابوطالبی (1395) در مقالهای به ترسیم شبکه همتألیفی پژوهشگران حوزه کتابداری و اطلاعرسانی پرداختند. یافتههای آنها حاکی از آن است که انتشار مقالات علمی در حوزۀ کتابداری و اطلاع رسانی روندی صعودی دارد. هم چنین کشورهای ایالات متحده، چین و انگلستان در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی در صدر کشورها قرار دارند. با وجود اهمیت و ضرورت انجام فعالیتهای پژوهشی به صورت مشترک که منجر به افزایش کیفیت آنها می شود در رشته کتابداری و اطلاعرسانی، میزان همکاری علمی محققان بسیار پایین است و پژوهشگران این حوزه علاقۀ چندانی به خلق آثار علمی به صورت گروهی ندارند.
صباح[1] و همکاران (2019) در مقالهای به بررسی شبکههای همکاری علمی در پاکستان طی سالهای 1996 تا 2010 و تأثیر آنها بر عملکرد تحقیقات علمی پرداختند. نتایج نشان داد که شدت همکاری در سالهای مورد بررسی یکنواخت نبوده است، اما به صورت کلی میانگین تولیدات علمی، متغیّری است که بیشتر اوقات با همکاری و ارتباط علمی رابطه مثبت دارد.
وانگ[2]و همکاران (2012) در پژوهشی صورتهای مختلف همکاری علمی و شبکۀ اجتماعی نویسندگان در حوزه محاسبات اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد. نتایج نشان میدهد که همکاری علمی در بین موسسات و نویسندگان این حوزه بسیار رواج دارد. در سطح فردی و موسسهای بهرهوری علمی موثر بوده و همکاران فعال، اغلب انتقالدهنده دانش هستند.
یان، دینگو ژو[3](2010) در پژوهشی به مطالعه شبکه همتألیفی پژوهشگران کتابداری و اطلاعرسانی چینی در ١٨ نشریه اصلی در یک دورۀ زمانی ٦ ساله پرداختند. یافتهها نشان داد که این شبکه، شبکۀ جهانی کوچکی را تشکیل میدهد که افراد میتوانند با یکدیگر پیوند برقرار کنند. در این شبکه، تعداد معدودی نویسنده به طور گسترده با سایر مولفان همکاری داشتند و اکثر نویسندگان با تعداد کمی از مولفان دیگر همکاری داشتند.
گوسارت و اوزمان[4] (2008) در پژوهش خود با عنوان شبکههای همنویسندگی در علوم اجتماعی در ترکیه به بررسی دو پایگاه اطلاعاتی SSCI و ULAKBIM پرداختند. نتایج نشان دادند که شبکۀ همنویسندگی عمدتاً از گروههای مجزا تشکیل شده و بین پژوهشگران دو پایگاه اشتراک کمی وجود دارد.
بررسی پژوهشهای پیشین نشان میدهد که شبکههای همنویسندگی و نقشه ارتباط علمی میان نویسندگان دانشگاهها چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. از آنجا که دانشگاهها نقش مهمی در رشد و توسعه هر کشوری ایفا میکنند در نتیجه یکی از شاخصهای پژوهش و تولید علم هر کشوری، بررسی کمّی و کیفی تولیدات علمی دانشگاهها است.
پر واضح است که تولیدات علمی و ارتباط علمی رابطهای مستقیم دارند، درنتیجه ارزیابی ارتباط علمی میان نویسندگان در ارتقای جایگاه دانشگاه و ایجاد بستر مناسب برای توسعۀ فعالیتهای علمی، ضروری مینماید. از آنجا که بررسی تمامی تولیدات علمی دانشگاهها و همکاریهای علمی آنها نیازمند مطالعههای گسترده است در این پژوهش ارتباط علمی نویسندگان یکی از دانشگاههای کشور مورد مطالعه قرار گرفته است. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور شناسایی همکاریهای علمی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی با استفاده از شاخص تحلیل شبکههای اجتماعی میپردازد.
4. روش پژوهش
این پژوهش، توصیفی- کاربردی و از نوع مطالعات علمسنجی است که به همراه روش کمّی و تحلیل استنادی انجام شده و به منظور ترسیم شبکههای همنویسندگی از روش تحلیل شبکه استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و ابزار تحلیل دادهها، نرمافزارهای ترسیم شبکه VOSviewer است. جامعه پژوهش شامل تمامی تولیدات علمی نویسندگان در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در پایگاه ISC است. ابتدا با استفاده از جستوجوی پیشرفته در پایگاه ISC کلیۀ رکوردهای تولید شده توسط نویسندگان ایرانی مورد بازیابی قرار گرفت. 156 مدرک در 21 شماره بازیابی شد، سپس با استفاده از گزینۀ تحلیل به تفکیک، نویسندگان و موسسات نمایۀ به دست آمده، مشخص شد. سپس نتایج جستوجو برای رسم نقشۀ دانش به نرمافزار ترسیم شبکه VOSviewer وارد شد. در نتیجه نقشه همکاریهای علمی پژوهشگران و نیز ترسیم نگاشت مشارکت موسسات با استفاده از این نرم افزار ترسیم شد.
5. یافتهها
یافتههای این پژوهش با توجه به پرسشهای مطرح شده به این شرح هستند:
در پاسخ به پرسش اول مبنی بر اینکه «روند تألیف مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سالهای 1390 تا 1398 چگونه بوده است؟»، توزیع فراوانی مقالات تألیفی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در پایگاه ISC در جدول (1) نشان داده شده است.
با توجه به جدول (1)، مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در تمامی سالها بهجز در سال 1390، روند صعودی و رو به رشدی داشته است. کمترین فراوانی مقالات مربوط به سال 1390 با 13/5 درصد تولید و بیشترین فراوانی مربوط به سال 1391 با 51/20 درصد تولید است. عدد پایین مقالات در سال 1390 به دلیل تک شمارهای بودن این نشریه است و دلیل ضعف نشریه نیست. نشریۀ مورد بررسی در سال 1390 تک شماره، در دو سال 1391 و 1392 چهار شمارهای بوده و از سال 1393 به بعد دو شمارهای شده و در قالب دو فصلنامه به چاپ رسیده است.
در نمودار (1) فراوانی مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی سالهای 98-1390 نشان داده شده است. محور افقی سالهای مورد بررسی و محور عمودی نشانگر فراوانی مقالات آن سالها است. به منظور بررسی و تبیین روند رشد تولیدات علمی از الگوی رگرسیون نمایی[5]استفاده شد.
جدول (1): روند تألیف مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سالهای 1390 تا 1398
درصد
|
تعداد تولیدات
|
سال نشر
|
13/5
|
8
|
1390
|
51/20
|
32
|
1391
|
95/17
|
28
|
1392
|
69/7
|
12
|
1393
|
69/7
|
12
|
1394
|
62/9
|
15
|
1395
|
33/8
|
13
|
1396
|
69/7
|
12
|
1397
|
38/15
|
24
|
1398
|
منبع: یافتههای پژوهش
نمودار (1): فراوانی مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی
منبع: یافتههای پژوهش
همانگونه که در نمودار (1) مشخص است، نمودار دارای شیب چندانی نیست و عدد مقالات در سالهای مختلف تقریباً متفاوت بوده است. تولیدات علمی این حوزه در سال 1391 بیشترین شیب رو به رشد را دارد. درحالیکه در سال 1392 و به ویژه در سال 1393 تعداد مقالات این نشریه سیر نزولی پیدا کرده بود. در سال 1398 بار دیگر نشریه روند رشد تعداد مقالات را از سر گرفت و عدد مقالات خود را افزایش داد. بررسی روند تولیدات علمی نشانگر رشدی معادل 2/0 درصدی در انتشارات علمی این نشریه است.
در پاسخ به پرسش دوم مبنی بر اینکه «پژوهشگران برتر نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی از نظر تعداد مقاله، تعداد استناد و فراوانی مشارکت چه کسانی هستند؟» باید گفت که امروزه برای بررسی عملکرد پژوهشگران از شاخصهای مختلف علمسنجی استفاده میشود که از آن میان میتوان به تعداد مقاله و تعداد استناد اشاره کرد. بررسیها نشان داد که «منصوره زرکوب» با تألیف و مشارکت در6 مقاله به عنوان فعالترین پژوهشگر این نشریه بهشمار میرود. پس از او «رضا ناظمیان» و «زهره قربانی» با 5 مقاله در جایگاه بعدی قرار دارند.
به لحاظ تعداد استناد دریافتی، بررسیها نشان داد که مجموع 156 مقالۀ نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی تاکنون در پایگاه استنادی جهان اسلام 93 استناد دریافت کرده است. به عبارت دیگر، متوسط استناد هر مقاله 7/1 بوده است. در میان مقالات این نشریه، مقالۀ «چالشهای ترجمهپذیری عناصر فرهنگی در رمان «اللّصّ و الکلاب» نجیب محفوظ؛ مقایسه دو ترجمه با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک» که در سال 1392 توسط «کبری روشنفکر، هادی نظری منظّم و احمد حیدری» تألیف شد با 6 استناد دریافتی به عنوان پراستنادترین مقالۀ این نشریه بهشمار میروند.
در خصوص پراستنادترین پژوهشگران این نشریه، بررسیها نشان داد «کبری روشنفکر» با 2 مقالۀ دارای استناد و «منصوره زرکوب» با 3 مقالۀ دارای استناد در پایگاه استنادی جهان اسلام توانستند هر دو با 7 استناد به عنوان پراستنادترین نویسندگان این نشریه به شمار روند.
بررسیهای صورت گرفته درخصوص استنادهای دریافتی مقالات این نشریه نشان میدهد تعداد 54 مقاله توانستند در سالهای مختلف استناد دریافت کنند و مجموع استنادهای دریافتی 93 بود. میانگین تعداد استناد به مقاله در بازۀ زمانی پژوهش 6/0 است. از لحاظ مشارکت و همکاری، یافتههای پژوهش نشان داده است «منصوره زرکوب»، «علی صیادانی» و «رضا ناظمیان» در میان نویسندگان بیشترین مشارکت را دارند. در نمودار (2) نویسندگانی که بیشترین همکاری را در نوشتن مقالات با سایر نویسندگان دارند و دارای نفوذ بالایی در شبکۀ همنویسندگی هستند، آمده است. به منظور بررسی و تبیین روند مقالات نویسندگان از الگوی رگرسیون نمایی[6] استفاده شد. محور افقی، اسامی نویسندگانی و محور عمودی نشانگر فراوانی مشارکت نویسندگان در نوشتن مقالات است.
نمودار (2): نویسندگان دارای بیشترین مشارکت در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی سالهای 98-1390
منبع: یافتههای پژوهش
براساس نمودار (2)، نویسندگانی همانند «زرکوب»، «صیادانی» و «ناظمیان» که نمرۀ مرکزیت بالایی دارند، گرهها و فرصتهای بیشتری دارند. این افراد دارای نفوذ در شبکۀ همنویسندگی هستند و نقش محوری در تولید مقالات دارند و پیونددهندگان ساختار شبکۀ همنویسندگی محسوب میشوند.
در پاسخ به پرسش سوم پژوهش، مبنی بر اینکه «الگوی مشارکت و نسبت تولیدات انفرادی و مشارکتی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟» نتایج اولیه نشان داد که تا زمان انجام پژوهش تعداد 156 مقاله منتشر شده است و تعداد 309 نویسنده در انتشار مقاله در این نشریه نقش داشتند و به طور میانگین 2 نفر در هر مقاله سهیم بودهاند. این عدد حـاکی از میل به مشارکت گروهی نویسندگان دارد. بیشترین مشارکت نویسندگان در سالهای 1395، 1396 و 1398 با میانگین حدود 2/40 نفر در هر مقاله بوده که نشاندهنده افزایش تمایل به مشارکت و کار گروهی در میان نویسندگان در این سالها دارد.
با نگاهی به جدول (3) میتوان دریافت الگوی مشارکت نویسندگان در سالهای
98-1390، حاکی از آن است که پژوهشها بیشتر با همکاری دو نویسنده انجام گرفته است؛ یعنی حدود 44 درصد از مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی بازۀ مورد بررسی توسط دو نویسنده تألیف شده است. علاوه بر این، 31 درصد مقالات تک نویسنده بوده و مقالات با همکاری سه، چهار و پنج نویسنده، حدود 25 درصد از کل مقالات را به خود اختصاص دادهاند. به عبارت دیگر، حدود نیمی از مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سالهای مورد بررسی با همکاری دو نویسنده به نگارش درآمده است. همچنین آمار نشاندهنده میزان بالای همکاری علمی نویسندگان در تولید مقالات نشریه است و بیانگر آن است که 70 درصد از نویسندگان نشریه، روابط همنویسندگی دارند.
جدول (3): الگوی مشارکت نویسندگان در تالیف مقالات به تفکیک سال
سال
|
تک نویسنده
|
دو نویسنده
|
سه نویسنده
|
چهار نویسنده
|
1390
|
3
|
5
|
0
|
0
|
1391
|
20
|
12
|
0
|
0
|
1392
|
3
|
17
|
8
|
0
|
1393
|
4
|
7
|
1
|
0
|
1394
|
4
|
5
|
3
|
|
1395
|
3
|
6
|
3
|
3
|
1396
|
3
|
3
|
5
|
2
|
1397
|
4
|
6
|
2
|
0
|
1398
|
5
|
4
|
11
|
1
|
درصد
|
41/31
|
67/41
|
15/21
|
85/3
|
منبع: یافتههای پژوهش
جدول (4)، یافتههای پژوهش در پاسخ به پرسش سوم پژوهش؛ یعنی «توزیع مشارکت درون و برون سازمانی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟» است.
جدول (4): توزیع فراوانی مشارکت نویسندگان درون و برون سازمانی در تألیف مقالات گروهی طی سالهای 98-1390
سال
|
درون سازمانی
|
برون سازمانی
|
1390
|
3
|
2
|
1391
|
10
|
2
|
1392
|
18
|
7
|
1393
|
6
|
2
|
1394
|
7
|
1
|
1395
|
12
|
0
|
1396
|
7
|
3
|
1397
|
3
|
5
|
1398
|
11
|
8
|
درصد
|
96/71
|
04/28
|
منبع: یافتههای پژوهش
در جدول (4)، همکاری علمی پژوهشگران مشخص شده است که در این رابطه، بیشترین همکاری علمی بین پژوهشگران از یک دانشگاه بوده و نتایج نشان داده است محققان بیشتر تمایل دارند با پژوهشگران از دانشگاه خود مشارکت داشته باشند و مقالات گروهی تألیف کنند و نسبت مشارکت گروهی نویسندگان بروندانشگاهی در این نشریه چندان زیاد نیست. همانگونه که جدول (4) نشان میدهد، نویسندگان نشریه تمایل دارند با محققان دانشگاه خود کارهای پژوهشی انجام دهند و مقاله تألیف کنند و کمتر دیده میشود که استاد و یا دانشجویی با استاد یا دانشجوی دانشگاه دیگر با همکاری هم و به صورت مشترک مقاله تألیف کنند. براساس جدول (4) در سال 1395 تمام مشارکتها درون سازمانی بوده است و به صورت کلی حدود 70 درصد مقالات مشترک توسط نویسندگان یک دانشگاه و 30 درصد مقالات توسط نویسندگانی از دانشگاههای مختلف تألیف شده است.
در پاسخ به پرسش پنجم این پژوهش مبنی بر اینکه «وضعیت فراوانی نویسندگان مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی برحسب جنسیت چگونه است؟» باید گفت که امروزه حضور زنان در عرصههای علمی یکی از مباحث بحثبرانگیز به شمار میرود. نادیده گرفتن زنان -به عنوان نیمی از منابع انسـانی جامعـه- از حضـور در فرآینـد توسـعه بـه مفهوم کند کردن چرخ توسعة جامعه است. در نتیجه همواره این سوال مطرح میشود که جایگاه واقعی زنان در تولید علم کجا است؟ در این مقاله نیز سهم زنان و مردان در تولید مقاله در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی مورد بررسی قرار گرفت. دادهها نشان داد از مجموع 309 نویسندۀ نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی، 220 نفر مرد و 89 نفر زن هستند. به عبارت دیگر، حدود 70 درصد نویسندگان این نشریه را مردان و 30 درصد آنها را زنان تشکیل دادهاند. در جدول (5)، وضعیت فراوانی نویسندگان برحسب جنسیت آمده است.
جدول (5): توزیع فراوانی نویسندگان برحسب جنسیت طی سالهای 98-1390
سال
|
نویسندگان مرد
|
نویسندگان زن
|
1390
|
10
|
3
|
1391
|
33
|
11
|
1392
|
40
|
21
|
1393
|
18
|
3
|
1394
|
18
|
5
|
1395
|
29
|
7
|
1396
|
23
|
8
|
1397
|
14
|
9
|
1398
|
35
|
22
|
مجموع
|
220
|
88
|
درصد
|
43/71
|
57/28
|
منبع: یافتههای پژوهش
«ساختار شبکه همنویسندگی در میان نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی چگونه است؟» ششمین سوال مطرح شده در این پژوهش بود که در پاسخ به آن باید گفت که شبکۀ همتألیفی پژوهشگران ایرانی نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی با استفاده از نرمافزار «وی او اس ویور» ترسیم و تحلیل شد که خروجی آن در تصویر (1) مشاهده میشود. این شبکه از 188 گره تشکیل شده که هر یک از گرهها بیانگر یک نویسنده است. همچنین سایز گرهها، نشاندهنده تعداد مقالاتی است که هر نویسنده با سایر نویسندگان همتألیفی دارد؛ پیوندهای موجود میان دو گره نمایانگر همتألیفی آن دو نویسنده با یکدیگر است. ضخامت خطوط بین نویسندگان بیانگر میزان همکاری آنها در نگارش مقاله است. مجموع چند گره که با هم مشارکت دارند، خوشه را تشکیل میدهند.
در این شبکه، 204 گره تشکیل شده است که از میان 309 نویسندۀ نشریه، 66 درصد از نویسندگان در آن حضور دارند و با هم تعامل و همکاری دارند. در این شبکه، 58 خوشه دیده میشود. بزرگترین خوشه از 13 نویسنده تشکیل شده است. نویسندگانی که با نویسندگان دیگر بیشترین تعامل را دارند، رئوس شبکه به شمار میروند. در شبکه همتألیفی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی «زرکوب»، «صیادانی» و «ناظمیان» رئوس بهشمار میروند که میتوان از آنها به عنوان تأثیرگذارترین افراد خوشهها نام برد که نقش مهمی در شکلگیری و انسجام خوشهها دارند. بزرگترین خوشۀ این شبکه، 13 نویسنده دارد که بیشترین تعداد مقالات همتألیفی را دارند. نویسندگان در یک شبکه بزرگ با سایر نویسندگان مشارکت علمی دارند. «حیدری»، «روشنفکر» و «زارع» نویسندگانی هستند که در بزرگترین خوشۀ این شبکه، بیشترین مقالات همتألیفی را دارند.
تصویر (1): شبکۀ همتألیفی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی سالهای 98-1390
منبع: یافتههای پژوهش
در کنار ترسیم شبکۀ نویسندگان، بررسی انسجام شبکه و ضریب خوشهبندی نیز دارای اهمیت است. انسجام شبکه، مجموعۀ روابطی است که منجر به اتصال گرهها به یکدیگر شده و شبکه را از گسیختگی باز میدارد. شاخص تراکم (چگالی) که از تقسیم یالهای موجود در شبکه بر تعداد کل یالهای ممکن به دست میآید، یکی از شاخصهای مناسب برای بررسی میزان انسجام شبکه است (روشنی و همکاران، 1392: 8). چگالی شبکۀ مورد بررسی برابر با 103/0 به دست آمده که نشان میدهد شبکۀ حاضر از انسجام نسبتاً خوبی برخوردار است. به عبارت دیگر، 03/1 درصد از کل روابط ممکن در شبکۀ مذکور به وجود آمده است. ضریب خوشهبندی به تمایل گرههای موجود در شبکه به تشکیل خوشههای مختلف با یکدیگر اشاره دارد. شاخص ضریب خوشهبندی شبکۀ مورد بررسی معادل 72/0 است که نشان میدهد افراد تشکیلدهنده شبکه تمایل نسبتاً زیادی به تشکیل خوشههای مختلف دارند. به بیان دیگر، اگر دو نویسنده به طور جداگانه با نویسندۀ سومی مقاله مشترکی نوشته باشند به احتمال 72 درصد دو نویسنده اول در آینده نیز با یکدیگر همنویسندگی خواهند داشت.
سوال هفتم این پژوهش به این صورت است که »ساختار شبکه همنویسندگی در میان موسسات همکار در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی به چه صورت است؟». تصویر (2)، پاسخ این سوال است. در تصویر (2) نقشۀ چگالی شبکۀ همتألیفی موسسات همکار در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی نمایش داده میشود. همانگونه که در تصویر مشخص است موسساتی که با هم ارتباطات علمی بیشتری دارند در فاصلۀ نزدیکتر و آنهایی که ارتباط کمتری دارند در فاصلۀ دورتری نمایش داده شدند. چگالی هر موسسه نیز براساس تعداد تولیدات آن، تعداد گرههای موسسات مجاور و اهمیت موسسات مجاور تعیین میشود. از سوی دیگر قرار گرفتن یک موسسه در مرکز نقشه چگالی نشاندهنده اهمیت آن موسسه در شبکه همتألیفی موسسات است. طیف رنگهای زرد تا آبی نمایانگر وزن چگالی بیشتر تا وزن چگالی کمتر موسسات تشکیلدهنده شبکه است.
تصویر (2): نقشۀ چگالی شبکۀ همتألیفی موسسات در نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی
منبع: یافتههای پژوهش
با توجه به تصویر (2)، نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی از 33 موسسه با یکدیگر ارتباط علمی داشته و 75 پیوند برقرار کرده است. همانگونه که در تصویر مشاهده میشود تحلیل خوشهای شبکۀ همتألیفی موسسات همکار نشان میدهد که 8 خوشه شکل گرفته است. 2 خوشۀ بزرگ، 2 خوشۀ کوچک و بقیۀ خوشهها متوسط هستند. بزرگترین خوشه، 5 گره یا دانشگاه در آن است. دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه تهران و دانشگاه اصفهان در مرکز نقشه چگالی قرار دارند و از اهمیت ویژهای برخوردارند؛ زیرا نویسندگان آنها بیشترین پیوند را با سایر دانشگاهها دارند.
نتیجهگیری
پژوهش حاضر به بررسی روند مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سالهای 1390 تا 1398 در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام بر اساس شاخص ارتباط علمی با هدف ترسیم نقشه علمی پرداخت. جامعۀ پژوهش حاضر را 156 مقالات منتشر شده نویسندگان این نشریه تشکیل دادهاند. یافتههای مربوط به وضعیت مقالات نشریه از ابتدا تا سال 1398 نشان داد که بیشترین مقالات در سال 1391 با انتشار 32 مقاله بوده است. یافتهها نشان داده است مقالات این نشریه در سالهای 1391 و 1398 روند رو به رشدی را دنبال کرده است.
در پاسخ به پرسشهای مربوط به تولیدات و مشارکت این نتایج بهدست آمد که بین فراوانی تولیدات و فراوانی مشارکت در شبکۀ نویسندگی نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی رابطۀ معناداری وجود دارد بدین صورت که نویسندگان دارای تولیدات بیشتر، مشارکت بیشتری با سایر نویسندگان در تألیف مقالات دارند به گونهای که به نظر میرسد هرچه رتبۀ افراد بالاتر باشد، آنها تمایل دارند با افراد بیشتری مشارکت داشته باشند و ارتباط علمی برقرار کنند. این مساله با پژوهشهای پرهام و همکاران (1396) و صباح و همکاران (2019) همسو است. در پژوهشهای آنها نیز بین متغیرهای ارتباطات علمی با تولیدات علمی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
نتایج پژوهش همچنین نشان داد میزان مشارکتهای علمی نویسندگان نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سطح مطلوبی قرار دارد به گونهای که 70 درصد از نویسندگان نشریه، روابط همنویسندگی دارند. به عبارت دیگر، یافتهها از رغبت و علاقه نویسندگان به برقراری همکاری و ارتباط علمی با یکدیگر حکایت دارد. همچنین شاخص ضریب خوشهبندی شبکۀ همنویسندگی نشان میدهد افراد تشکیلدهنده شبکه تمایل نسبتاً زیادی به تشکیل خوشههای مختلف دارند. این نتایج با یافتههای پژوهش وانگ و همکاران (2012)، زندیان و همکاران (1398)، دانیالی و نقشینه (1397) و اصنافی و همکاران (1396) همسو است. حال آنکه با پژوهش ارشدی و همکاران (1396)، بیگلو و ابوطالبی (1395)، سجادیان و محمدی (1395)، وانگ و همکاران (2012)، یان، دینگ و ژو (2010) و گوسارت و اوزمان (2008) مغایرت دارد.
نتایج همچنین نشان داد که الگوی دو نفره، بیشترین درصد الگوهای مشارکت نویسندگان نشریه را به خود اختصاص داده است که با نتایج اصنافی و همکاران (1396) همسو است. در خصوص سهم زنان و مردان، نتایج بیانگر آن است که نویسندگان مرد 70 درصد و زنان 30 درصد مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی را تألیف کردند. حال آنکه پرکارترین نویسنده و نیز پراستنادترین نویسندگان این نشریه، زن بودهاند.
علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که در مقالات نشریۀ پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی سالهای 1390 تا 1398، نویسندگانی از 33 دانشگاه حضور داشتند. بررسی عملکرد نویسندگان نشریه درخصوص همکاریهای برون دانشگاهی نشان میدهد که در میان ارتباطات علمی صورت گرفته با سایر دانشگاهها، بیشترین مشارکت میان نویسندگان دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه تهران و دانشگاه اصفهان صورت گرفته است.
در پایان پیشنهاد میشود نویسندگان نشریه به همکاریهای علمی خود ادامه دهند؛ زیرا این مشارکت سبب تبادلات اثربخش ایده در آثار علمی میشود و در نهایت موجب میشود آثار علمی بیشتر و البته با کیفیتتری تألیف کنند و نتایج آن میتواند به دریافت استنادهای بیشتری منجر شود. همچنین متولیان امر و مسئولین پژوهشی کشور باید تدابیر منطقی اتخاذ کنند و نویسندگان را به انجام کارهای پژوهشی گروهی ترغیب کنند.